به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ نوام چامسکی فیلسوفِ تلخکامِ مشهور، ۹۰ سالگی را پشت سرگذاشته و همچنان می نویسد، سخن می گوید و همچنان در زمره پروپاقرصترین منتقدان اقدامات نظامی آمریکا به شمار می رود. او استاد بازنشستهِ زبانشناسی و فلسفه در دانشگاه امآیتی است. چامسکی از چهرههای برجسته فلسفه تحلیلی و از پیشگامان مطالعه در زمینه علومشناختی محسوب می شود که بیش از ۱۰۰ جلد کتاب در ارتباط با موضوع هایی همچون زبانشناسی، جنگ، سیاست و رسانههای جمعی تألیف کرده است.
چامسکی در خانوادهای یهودی و تحت تاثیر فرهنگ یهودیان رشد یافت. پدر و مادر وی جزو یهودیان اوکراین و بلاروس امروزی بودند که به دست آلمان نازی اخراج شدند و به مناطق تحت تسلط صهیونیست ها پیش از اعلام تشکیل رژیم یهودی در فلسطین اشغالی و سپس به آمریکا مهاجرت کردند.
وی در دهه ۴۰ میلادی به گروه های فعال صهیونیستی پیوست؛ گروه هایی که اکنون از آنها با عنوان گروه های ضد صهیونیستی نام می برند. چرا که این شاخه از یهودیان، مخالف تشکیل دولت یهودی بودند و گرایشی سوسیالیستی داشتند. شاخه یاد شده که چامسکی در آن، نقش یک رهبر را ایفا می کرد به تشکیل دولت سوسیالیست فلسطین با همکاری اعراب و یهودیان و زندگی در کنار یکدیگر معتقد بودند.
در حیطه سیاست و اجتماع، چامسکی یک سوسیالیست آنارشیست رادیکال است و به خاطر فعالیتهایش علیه سیاست خارجی خصمانه آمریکا و به خصوص سابقه مبارزاتیاش در دهه ۶۰ میلادی علیه جنگ ویتنام شهرت جهانی دارد. حجم اطلاعات و آثار چامسکی در حوزه سیاست و اجتماع باورنکردنی است و دخالتش در این حوزهها محدود به سطح تفنن و فعالیت سیاسی نیست، بلکه سابقه تدریس و مشاوره در پایاننامههای دکتری در این حوزهها را نیز دارد.
چامسکی همچنان درباره طیف متنوعی از موضوعات اظهار نظر میکند. از بحثهای تخصصی زبانشناسی گرفته تا مسایل مربوط به آبوهوا، سیاست خارجی آمریکا و برجام.
تحول زبان شناسی
اعتبار اصلی چامسکی به واسطه نقش بیبدیل او در زبانشناسی مدرن است. وضعیت رشته زبانشناسی در جهان پس از ظهور چامسکی در دهه ۵۰ میلادی در روشها، هدفها و دانستهها و مدلها به کلی متحول شد. چامسکی مطالعه علمی و نظاممند دستور زبان را وارد زبانشناسی مدرن کرد و اگرچه او به هیچ وجه، نخستین زبانشناس حوزه نحو نبود اما اثرش در آوردن نحو به مرکز توجهات در زبانشناسی چشمگیر است. در زبانشناسی غربی در دهههای پیش از ظهور چامسکی، تمرکز بیشتر بر نظام آوایی زبانها و صَرف بود.
چامسکی این ایده را مطرح کرد و تا حد خوبی جا انداخت که ذهن انسان زبان را مثل چیزهای دیگر یاد نمیگیرد. به طور خاص، زبان آنقدر پیچیده است و میزان دادهای که کودک با شنیدن حرف زدن اطرافیانش میشنود، آنقدر ناچیز است که امکان ندارد که کودک قواعد پیچیده دستوری را تنها با نتیجهگیریهای منطقی و آماری از روی جملاتی که از اطرافیان میشنود، فرا گرفته باشد. در ادامه چامسکی نتیجه گرفت که ذهن کودک از هنگام تولد بخشی از مهمترین قواعد انتزاعی و پایهای دستور زبان را به صورت فطری در خود دارد و با شنیدن سخن گفتن اطرافیان از صفر شروع به یادگیری نمیکند، بلکه تنها شروع به یادگیری جزئیاتی میکند که مخصوص زبان بهخصوصی که میشنود (مثلا فارسی، ترکی یا هندی) است.
بخش بزرگی از قواعد بنیادی که زبان بر آنها استوار است از نظر چامسکی به صورت فطری در ذهن وجود دارند و در نتیجه میان همه افراد مشترکند. نتیجه منطقی چنین ادعایی این است که مجموعه قواعد و محدودیتهای انتزاعی هستند که همه زبانهای بشری آنها را رعایت میکنند. به این مجموعه قواعد مشترک، دستور جهانی می گویند.
ترامپ صدای ناقوس مرگ است
یکی از مهمترین سخنان این شخصیت سیاسی و فرهنگی، پیش از انتخاب شدن ترامپ به رییس جمهوری آمریکا زده شد و عنوان کرد که درست نمیدانیم او چه تفکراتی دارد. مطمئن نیستم که خودش هم تفکراتش را بداند. او کاملا قادر است در آنِ واحد حرفهای ضدونقیض بزند. اما ایدئولوژی او مؤلفههای تقریباً ثابتی هم دارد؛ البته اگر بشود چنین چیزی را درباره او گفت. یکی از آن مؤلفهها این است: تغییرات آبوهوایی در حال وقوع نیست. او گفته است: فراموشش کنید. این برای بشر صدای ناقوس مرگ است. نه برایِ فردا، بلکه تصمیماتی که اکنون میگیریم، بعد از چند دهه تأثیرات خود را بروز میدهند و چنین تصمیماتی پس از چند نسل ممکن است فاجعهبار باشند و اما در روزهای برگزاری انتخابات که اقبال عمومی به ترامپ زیاد شد، چامسکی گفت که بخشی از اقبال مردم به ترامپ عمیقاً منبعث از احساس ترس و خشم است؛ احساساتی که به طور بالقوه کشنده هستند.
او معتقد است که اگر پشت رفتارهای ترامپ به دنبال تفکر و طرح ژئوپلتیک بزرگی باشیم، اشتباه کرده ایم. چامسکی رفتار و اعمال ترامپ را رفتار یک آدم خودشیفته و خودبزرگبین اما فاقد اعتماد به نفس می داندکه دکترینش حفظ قدرت شخصی است و البته این زرنگی سیاسی را دارد که پایگاههای رای خود را راضی نگه دارد.
دانشگاه بنگاه تجاری شده است
چامسکی دیدگاه هایی درباره دانشگاه دارد و می گوید که دانشگاه بنگاه تجاری شده است او در فوریه ۲۰۱۴ میلادی در سخنانی برای جمعی از اساتید دانشگاههای آمریکا گفت: پدیده استخدام حق التدریسی، بخشی از مدلی تجاری است؛ بهنوعی شبیه به استخدام کارمندان والمارت است؛ کارمندانی که از مزایا محروماند. اساتید دانشگاه، امروزه بیش از پیش، براساس مدل والمارت، یعنی بهشکل حقالزحمهای استخدام میشوند. مدل استخدام ِتجاریِ کمپانیها بهگونهای طراحی شده است که هزینه نیرویکار را کاهش دهد و در عوض، بهرهکشی از نیروی کار را افزایش دهد. وقتی دانشگاههای آمریکا به کمپانی تجاری تبدیل شود -که در طول یک نسل، بهصورت مطلق و سیستمیک، تجاری شده است- مدل والمارتی نیز در آن پیاده میشود. این اتفاق بخشی از فرآیندِ یورش نئولیبرالها به مردم است.
او اعتقاد دارد از آنجاییکه دانشگاه دارد، روزبهروز بیشتر به مدل تجاری ِکمپانیها نزدیک میشود، تحمیل کردن تزلزل و بیثباتی به دانشگاه به راهکاری اساسی تبدیل شدهاست.
بزرگترین تهدید برای صلح جهان خود آمریکاست
چامسکی همواره با سیاست های نظامی آمریکا مخالفت کرده است و عنوان می کند که آمریکا هیچ سرکشی و سرپیچی موفقیتآمیزی را به خصوص در منطقه خاورمیانه نمی پذیرد و به همین دلیل هم سیاست های نظامی در این منطقه در قبال عراق، افغانستان و ... دنبال می کند. او از زمان جنگ ویتنام تاکنون پیوسته سیاست های کاخ سفید در نقاط مختلف جهان را به چالش کشیده و همچنین در زمینه نقش مرعوب کننده رسانه ها در آمریکا، کتاب نوشته است.
چامسکی معتقد است که حمله به ایران یکی از عناصر برنامه بینالمللی آمریکا برای نمایش قدرقدرتی خود است تا از این طریق بر هر سرپیچی یا مبارزهطلبی موفقیتآمیزی در برابر ارباب جهان خط پایان بکشد. دلیل اصلی اینکه آمریکا ۶۰ سال کوباییها را زجر داد، همین بود.
وی در همین خصوص می گوید: در آمریکا، ایران مرتباً به عنوان بزرگترین تهدید برای صلح جهان تصویر میشود. در افکار عمومی جهان اما بزرگترین تهدید برای صلح جهان خود آمریکاست اما رسانههای آزاد از مردم آمریکا در مقابل اخبار ناخوشایند محافظت میکنند!
ایرانی ها به برجام پایبند بودند
چامسکی در گفت وگویی که با پل جی (Paul Jay) در ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ میلادی داشت از سیاستهای هستهای ایران دفاع و عکسالعمل ایران را در برابر عدم پایبندی کشورهای غربی به تعهداتشان، طبیعی تلقی کرد. او همچنین در مصاحبهای که با روزنامه تهران تایمز در ۱۵ آوریل ۲۰۰۹ میلادی داشت به صراحت سیاستهای یکبامودوهوای آمریکا درباره حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی انتقاد کرد. او در این گفت وگو با استناد به یکی از مصاحبههای زیبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر رییس جمهوری وقت آمریکا ،اینگونه نتیجهگیری می کند که مشکل اصلی آمریکا با ایران، برنامه اتمی صلحآمیز تهران نیست، بلکه آن است که ایران دیگر در سلک مجموعه کشورهای تابع سیاستهای آمریکا بهشمار نمیرود.
چامسکی معتقد است که برای گذاردن نقطه پایان بر به اصطلاح تهدید سلاح هستهای ایران راه زیادی باید پیموده میشد. نقطه شروع، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود که رسماً مورد حمایت شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت. درحالی که ایرانیها کاملاً به تعهدات خود پایبند بودند، دولت ترامپ از این توافق خارج شد.
او می گوید: بازهای جنگطلب مدعی اند که توافق برجام به اندازه کافی همه مسایل را دربرنمیگرفت اما برای حل این مشکل راهحلهای سادهتری وجود دارد. سرراستترین راهحل حرکت به سمت تبدیل خاورمیانه به یک منطقه خالی از سلاح هستهای است؛ راهحلی که دولتهای عرب، ایران و گروه ۷۷ (اعضای سابق جنبش عدم تعهد) قویاً مدافع آن هستند. یک مانع اصلی اما وجود دارد. این درخواست غالباً توسط آمریکا در کنفرانسهای بازنگری پیمان منع اشاعه تسلیحات اتمی (ان پی تی) وتو میشود، آخرین بار این اتفاق در سال ۲۰۱۵ در زمان اوباما افتاد. دلیلش، همانطور که همه میدانند، این است که چنین طرحی مستلزم آن است که آمریکا رسماً تأیید کند که اسرائیل بمب اتمی دارد و اجازه بازرسی هستهای از این کشور را بدهد و این چیزی نیست که آمریکا تحمل کند.
همچنین چامسکی در خصوص تهدید رژیم صهیونیستی و برنامه هسته ای ایران معتقد است که ایران تهدید کننده امنیت جهانی نیست و فشارها و تهدیدهای رژیم صهیونیستی در شرایطی که این رژیم خود مجهز به سلاح هسته ای است به هیچ وجه قابل قبول نیست.