با رفتن مارک ویلموتس و فسخ قراردادش بعد از حدود ۶ ماه حضور در فوتبال ایران، باید منتظر انتخاب چهل و هفتمین سرمربی تیم ملی باشیم. حدس و گمانها بسیار زیاد است و کارشناسان هم هرکدام نظری دارند. یک گزینه مدتهاست که گوی سبقت را از بقیه ربوده ولی هنوز هیچ چیز قطعی نشده است. در این بین نام چند نفر بیشتر شنیده میشود. کسانی که ممکن است هرکدام انتخاب بعدی فدراسیون فوتبال باشند.
برانکو ایوانکوویچ:
جدیترین و نزدیکترین گزینه به نیمکت تیم ملی ایران همین مرد کروات و ۶۵ ساله است. برانکو مذاکراتش با فدراسیون را از مدتها قبل آغاز کرده و توافقات بر سر مدت زمان قرارداد و حتی دستمزدش هم صورت گرفته اما برانکو خواهان دریافت مطالبات و حل مشکل مالیاتیاش است. ایوانکوویچ پیش از این در ۲ مقطع سرمربی تیم ملی بوده و حالا در آستانه حضور سه باره بعد از حدود ۱۳ سال است.
نقطه قوت: برانکو با فوتبال ایران کاملا آشناست و پیش از این نیز در شرایط مشابه برای صعود به جام جهانی قرار داشته و توانسته تیم را به جام جهانی برساند. او از تجربه بین المللی قابل دفاعی خصوصا در قاره آسیا برخوردار است و بازیکنان تیم ملی با تفکراتش آشنا هستند. از طرفی برانکو کسی نیست که بخواهد برای فدراسیون فوتبال حاشیه درست کند و همیشه با مدیران و بالادستیهایش رابطه خوب و سازشگرایانهای داشته است.
نقطه ضعف: جو فوتبال ایران آمادگی لازم برای پذیرش برانکو را ندارد. او در زمان کیروش با سرمربی وقت تیم ملی مناقشات زیادی داشت و طرفداران مرد پرتغالی حضور او روی نیمکت تیم ملی را برنمیتابند. از طرفی برخی از بازیکنان تیم ملی مثل سردار آزمون، رامین رضاییان و ... با برانکو دچار چالشهایی شده بودند و حضور پروفسور احتمال به وجود آمدن چند دستگی در تیم را افزایش خواهد داد.
یحیی گلمحمدی:
دومین گزینهای که صحبت راجع به آن زیاد است یحیی گلمحمدی است. بعد از برانکو که با فاصله جدیترین گزینه محسوب میشود؛ نام سرمربی موفق شهر خودرو و شاگرد برانکو دیده میشود. قرارداد یحیی با تیم باشگاهیاش به گونهای است که او میتواند فقط به بهانه حضور در تیم ملی، شهر خودرو را ترک کند. با این حال خودش تمایل چندانی به قبول سرمربیگری تیم ملی در این برهه ندارد. یحیی اعلام کرده حضور در این مقطع ریسک بزرگی است و به حمایت ۱۰۰ درصدی احتیاج دارد.
نقطه قوت: یحیی جزو معدود مربیان صاحب سبک فوتبال ایران به حساب میآید. او عملکرد خوبی در چند سال اخیر داشته و فوتبال تیمهایش، همواره تماشاگر پسندانه بوده است. از نظر اخلاقی نیز یحیی مورد وثوق همه هواداران و علاقمندان است. بازیکنان نیز با او رابطه خوبی خواهند داشت و این میتواند در کنار انگیزه خودش، کمککننده باشد.
نقطه ضعف: یحیی سابقه سرمربیگری در عرصه بینالمللی را ندارد و حضور او روی نیمکت تیم ملی در این برهه حساس، یک ریسک فوقالعاده بزرگ به حساب میآید. تیم ملی جای اشتباه ندارد و اگر با یحیی بلغزد، این استعداد بزرگ مربیگری فوتبال ایران مانند علی دایی سوخت خواهد شد و چند سال عقب میافتد. در ضمن علاقه اصلی گلمحمدی در این روزها حضور در باشگاه پرسپولیس است و چالش تیم ملی چندان برایش در این مقطع زمانی جذاب نیست.
وحید هاشمیان:
دیگر نامی که حول و هوش تیم ملی شنیده میشود وحید هاشمیان است. کمک مربی ویلموتس که با او کار کرد و حالا نامش در ردیف گزینههای سرمربیگری است. هاشمیان سالها در آلمان مشق مربیگری کرد اما نتوانست به سطوح بالا راه پیدا کند ولی در کادر فنی جدید تیم ملی، به جرگه مربیان پیوست.
نقطه قوت: هاشمیان در چند ماه اخیر همراه تیم بوده است. او از آخرین وضعیت بازیکنان مطلع است و دست بر قضا رابطه بسیار صمیمانهای با رختکن تیمش دارد. او به نوعی میتواند ادامه دهنده راه کادر قبلی باشد و مشکلاتی از قبیل آشنایی با فضای جدید و رقبای فعلی تیم ملی در مرحله دوم انتخابی جام جهانی و جام ملتها را ندارد.
نقطه ضعف: وحید در سطح اول فوتبال، در هیچ کشوری حتی ایران سابقه حضور به عنوان نفر اول کادر فنی را ندارد. این مهمترین نقطه ضعف هاشمیان به حساب میآید که نمیتوان به راحتی از کنارش گذشت. برخی نیز معتقدند شخصیت وحید هاشمیان به گونهای است که فعلا نمیتواند نفر اول خوبی باشد و به کسب تجربه نیاز دارد.
علی دایی:
شهریار فوتبال ایران آخرین گزینهای است که نامش خیلی جدی بر سر زبانها افتاده است. او پیشنهاد تراکتور را رد کرد چرا که نمیخواهد خارج از تهران کار کند. دایی یک بار سابقه هدایت تیم ملی را پیش از جام جهانی ۲۰۱۰ بر عهده داشت که ناکام بود و در بین راه برکنار شد. با این حال بعد از چند ماه استراحت، به نظر انگیزه زیادی برای بازگشت دارد.
نقطه قوت: شخصیت جنگندگی علی دایی و اینکه میخواهد همیشه برنده باشد این موقعیت را برایش ایجاد کرده تا بتوان روی او در این برهه حساس حساب باز کرد. دایی میخواهد تواناییهای مربیگری خود را بار دیگر به اثبات برساند. اتفاقی که در مقطع قبلی حضورش رخ نداد اما حالا از آن روزها حدود یک دهه گذشته و تجربیاتش نیز بیشتر شده است. دایی همواره رابطه خوبی با بازیکنان داشته و از وجهه بینالمللی قوی هم برخوردار است. او میتواند با صراحت لهجه خود حداکثر امتیازات لازم را در بیرون از زمین برای تیمش بگیرد.
نقطه ضعف: همین صراحت لهجه ممکن است حاشیههای تیم ملی را نیز دوچندان کند. دایی نمیتواند سکوت کند و همین مساله ممکن است آرامش تیمش را بر هم بزند. در ضمن قمار کردن روی گزینهای که یک بار شکست خورده در این وضعیت ریسک بزرگی است و فشار زیادی را از سوی رسانهها متوجه فدراسیون خواهد کرد که باید دید ارکان فدراسیون با آن کنار میآیند یا خیر.
دیگران:
به جز این نفرات نامهایی چون مصطفی دنیزلی، امیر قلعهنویی، حسین فرکی و حتی گزینههایی مثل برت فان مارویک هم به گوش میرسند که چندان جدی نیست و نمیتوان به آن اعتنا کرد. انتخاب بعدی فدراسیون اگر اتفاق عجیبی رخ ندهد از بین همان چهار نفر مذکور است. با این تفاوت که شانس برانکو به مراتب از الباقی نفرات بیشتر است و اگر ماجرای جدیدی رخ ندهد، باید او را سرمربی بعدی تیم ملی دانست.