تهران- ایرنا- «دختری که زنده ماند» اثر «کریستورفر گریسون»، نویسنده و هنرمند آمریکایی در سبک تریلر جنایی معمایی و روانشناختی به بازار نشر رسید.

تریلر سبکی هنری در ادبیات، سینما و سریال تلویزیونی است که عنصر تعلیق در آن یکی از بارزترین ویژگی‌ها محسوب می‌شود. در این شیوه، مخاطب تا بخش گره‌گشایی داستان در حالتی میان هیجان و دلهره نگاه داشته می‌شود.

این سبک بیشتر در رمان پلیسی و در بسیاری از زیرسبک‌های دیگر استفاده می‌شود. سبک تریلر به دلیل پرداختن به مظامینی؛ چون آدم‌ربایی، قتل، باج‌گیری، انتقام و تحقیقات پلیسی در بسیاری موارد با سبک پلیسی و جنایی اشتباه گرفته می‌شود. تریلر خود به بیش از ۱۰ زیرسبک؛ همچون تریلر جاسوسی، تریلر اکشن، تریلر سیاسی، تریلر روان‌شناختی، تریلر معمایی و تریلر توطئه، تقسیم می‌شود.

کریستوفر گریسون (Chritopher Greyson) از نویسندگان پرفروش فهرست نشریه آمریکایی وال استریت ژورنال و برنده جایزه ناشران مستقل برای بهترین کتاب الکترونیک تریلر است. او در دختری که زنده ماند ماجرای دختری به نام فیث را روایت می‌کند که ۱۰ سال است کسی حرفش را باور نمی‌کند. او بازمانده گروه ۵ نفره‌ای بوده که ۱۰ سال پیش به شکل وحشیانه‌ای به قتل رسیدند.

هنوز هم هیچ کس حرف‌های او را باور نمی‌کند. دختر میان دو فرضیه؛ پلیس که فکر می کند او عقلش را از دست داده و روانشناسی که فکر می کند او قصد خودکشی دارد، معطل و گرفتار مانده است.

گریسون در دختری که زنده ماند با پی گرفتن این سوال که آیا او واقعا قاتل است؟ یا واقعا قاتل را دیده است؟ تلاش دختری را نشان می‌دهد که سعی در کشف حقیقت دارد اما او چگونه می‌تواند به حقیقت دست یابد وقتی همه، حتی خود او، مظنون هستند؟

از نظر نشریه آمریکایی وال استریت ژورنال، گریسون داستانی پر پیچ و خم نوشته که خواننده را تا مرز دیوانگی می‌برد.

انتشارات کتابسرای تندیس این اثر را با ترجمه لیلا فرخ و با شمارگان ۵۰۰ جلد در ۳۶۵ صفحه منتشر و روانه بازار کرده است.

«صددرصد مطمئنی که پدرت همه افراد توی اون کلبه رو نکشته و بعد خودش رو؟»

«آره». این کلمه بدون تردید از دهان فیث به بیرون شلیک شد. وقتی پای این مساله وسط بود به اندازه‌ای که می‌دانست هر روز صبح خورشید طلوع می‌کند و یک روز فلاکت‌بار دیگر بدون خواهر و بهترین دوستش آغاز می‌شود، از این قضیه نیز مطمئن بود که کار پدرش نبوده.

«گفته بودی مردی که از اون کلبه اومده بیرون هم هیکل پدرت بوده».

«ولی بابام نبود».