دریای خزر حوضه آبی ارزشمندی در شمال کشور است که بنا به اعتقاد کارشناسان امر میتواند در زمان نیاز کشور را از بحران خشکسالی نجات دهد بنابراین حفاظت از آن بسیار حایز اهمیت است اما در چند سال اخیر شاهد کاهش تراز آب این پهنه آبی بودهایم که مشکلاتی را نیز به وجود آورده است مانند خشک شدن بخش زیادی از خلیج گرگان، در واقع مقایسه منحنی نوسانات در سالهای آبی (۹۶ - ۹۷ و ۹۷ - ۹۸) نشان میدهد که سرعت کاهش سطح تراز آب دریای خزر سه برابر شده است.
بر اساس خبر منتشر شده از مرکز ملی مطالعات دریای خزر در رابطه با تغییر سطح تراز آب دریای خزر در سال آبی ۹۷ - ۹۸ مشخص شد که سطح تراز آب دریای خزر ۱۲ سانتیمتر نسبت به سال آبی گذشته یعنی ۹۶ - ۹۷ دچار کاهش سطح شده است. حتی چندی پیش سحر تاجبخش معاون وزیر راه و شهرسازی و رییس سازمان هواشناسی در بیست و چهارمین نشست کمیته هماهنگی هواشناسی دریای خزر گفته بود که همچنان شاهد کاهش تراز آب دریای خزر هستیم که در صورت تداوم این روند، امکان وقوع شرایط ناگوار زیست محیطی در مناطق ساحلی کشورهای حاشیه این دریا وجود دارد.
البته این تغییر تراز فقط مختص این سالها نیست بلکه در زمان شوروی سابق نیز چنین شرایطی وجود داشت، آنها برای توسعه فعالیتهای کشاورزی و راههای ترانزیت دریایی نیازمند ایجاد مخازن بزرگ آبی بر روی رودخانههای منتهی به دریای خزر بود، در این میان این فعالیتها و دخل و تصرفات بیشترین تاثیر را بر روی رودخانه ولگا به عنوان بزرگترین حوضه آبریز به دریای خزر داشته است، ولگا رودی است در غرب روسیه که با ۳٬۶۹۲ کیلومتر درازا، طولانیترین و پرآبترین رود اروپا است.
ولگا پس از طی مسیر طولانی خود به دریای خزر میریزد، همچنین دریای خزر از طریق این رودخانه توسط کانال ولگا- دن به آبهای آزاد متصل میشود و حدود ۸۰ درصد آب خزر این رود تامین میشود بنابراین نقش مهمی در حیات این دریاچه دارد اما در چند سال گذشته برخی فعالیتها در راستای توسعه و حفظ کشاورزی در شوروی سابق این رودخانه را با فراز و نشیبهایی همراه کرده است.
رییس گروه پژوهشی مدیریت محیط زیست وزارت علوم تحقیقات و فناوری دراین باره به خبرنگار علمی ایرنا گفت: دولت شوروی سابق برای توسعه فعالیتهای کشاورزی و راههای ترانزیت دریایی نیازمند ایجاد مخازن بزرگ آبی بر روی رودخانههای منتهی به دریای خزر بود، بنابراین طی سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ میلادی دخل و تصرفهای جدی بر روی میزان روانابهای خروجی بر دریای خزر صورت گرفت، ساخت ۱۲ مخزن بزرگ آبی بر روی انشعابات اصلی رودخانه ولگا که با عنوان طرح مخازن آبی بزرگ ولگا - کاما نامیده میشود از موارد بسیار با اهمیت است، البته مسیر انحرافی آبراهههای ترانزیتی دریایی ولگا -دن و ولگا- بالتیک سهم زیادی در برداشت و عدم تعادل حجم آب خروجی به دریای خزر داشته است.
همایون خوشروان افزود: طی قرن نوزدهم میلادی دمای متوسط سالانه در فلات روسیه حدود ۱.۲۹ درجه سانتیگراد افزایش یافت و سالهای ۲۰۰۵ و ۱۹۹۵ میلادی در قرن بیستم به عنوان گرمترین سالهای روسیه قلمداد میشوند، بخش وسیعی از حوضه آبریز رودخانههای شمالی روسیه مانند ولگا و اورال در منطقه بیابانی خشک قرار دارد و نرخ تبخیر در این مناطق بسیار بالا و بارندگی بسیار کم است بنابراین برای مدیریت خشکسالی و کویرزدایی ساخت مخازن آبی توسط دولت روسیه امری الزامی بوده و تا سال ۱۹۷۰ میلادی تمامی رودخانههای شوروی سابق به طور مصنوعی تحت تنظیم هیدرولوژیکی قرار گرفتند، در اثر این فرایند میزان خروجی رودخانه ولگا ۹.۲ درصد کاهش یافت و رودخانههای اورال، ترک و سولاک به ترتیب ۲۴، ۶۰ و ۱۲.۸ درصد دچار کاهش دبی خروجی به سمت دریا شدند.
مدیر سابق مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر ادامه داد: در مجموع به طور میانگین ورودی رودخانهها به دریای خزر حدود ۱۲ درصد کاهش یافت که این رقم معادل ۲۵ درصد خروجی متوسط دراز مدت رودخانه ولگا است، همانطور که نتایج نشان میدهد طی بازه زمانی ۱۹۳۰- ۱۹۷۸ سطح تراز آب دریای خزر حدود ۳ متر کاهش یافت و سهم ایجاد مخازن آبی در کاهش میزان خروجی رودخانهها در این میان به خوبی مشخص است، میزان حجم مخازن آبی در بالا دست رودخانه ولگا حدود ۲۰۰ کیلومتر مکعب برآورد شده است و بیشترین مصرف آب مخازن ولگا در سال ۱۹۸۰ به میزان ۴۰ کیلومتر مکعب بوده است، میزان مصرف در سال ۱۹۹۰ که با افزایش بارندگی بر روی حوضه آبریز همراه بوده به مقدار ۲۶ کیلومتر مکعب رسید و در پایان قرن بیستم در حد قابل توجهی از میزان مصرف آب مخازن کاسته شد.
وی اظهار داشت: حال سوال اساسی این است که در شرایط توسعه گرمایش کره زمین که با کاهش میزان بارندگی و افزایش درجه حرارت همراه است میزان مصرف آب از این مخازن افزایش یافته است؟ در پاسخ به این سوال باید چنین اذعان کرد که سامانه نگهداشت ظرفیتهای اقتصادی در قالب اراضی کشاورزی و طرحهای کلان آب شیرین مستلزم مصرف آب است و در صورت کمبود منابع تامین آب، راهی به غیر از مصرف از مخازن آبی بزرگ وجود نخواهد داشت و این امر با شدت گرمایش زمین و کمبود آب شیرین در حوضه آبریز رودخانه ولگا توسعه خواهد یافت، همانطور که گفته شد در سال ۱۹۸۰ حدود ۴۰ کیلومتر مکعب آب مخازن ولگا مصرف شد این رقم معادل کاهش سطح تراز آب دریای خزر به میزان ۱۰ سانتیمتر در سال است.
خوشروان گفت: بنابراین در حالت خوشبینانه اگر دولت روسیه به میزان مصرف خود در سال ۱۹۸۰ از آب مخازن برداشت کند دریای خزر دچار افت شدید آب میشود، طی دو سال اخیر یعنی بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ کاهش سریع و پر شتاب سطح تراز آب دریای خزر مشاهده شد (بیشتر از ۲۰ سانتیمتر در سال)، طی سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۵ آب زیادی از طریق رودخانههای کشور روسیه به دریای خزر نمیرسید زیرا آب مخازن برای آبیاری اراضی کشاورزی استفاده میشد، روسها در سال ۱۹۸۰ ناچار به ساخت سد بر روی قره بغاز شدند تا با این عملیات مهندسی بتوانند مانع شتاب تند کاهش سطح تراز آب دریای خزر در سالهای بین ۱۹۳۰- ۱۹۷۷ شوند.
رییس گروه پژوهشی مدیریت محیط زیست وزارت علوم تحقیقات و فناوری افزود: در اثر این اقدام سطح تراز آب دریای خزر ۴۰ سانتیمتر افزایش یافت، به نظر می رسد روسها برای جبران کاهش سطح تراز آب دریای خزر که حاصل مصرف آب مخازن بود طرح احداث سد قره بغاز را در دستور کار خود قرار دادند زیرا کاهش سریع سطح تراز آب دریای خزر منافع اقتصادی آنها را در مناطق ساحلی از بین برد و سبب تغییر شکل اکوسیستمهای پویای سواحل شد و معضلات اقتصادی و اجتماعی بزرگی را در منطقه رقم زد به طوری که صنعت کشتیرانی و حمل و نقل دریایی آنها با کاهش عمق آب در بخش شمالی دریای خزر دچار اختلال شد.
وی ادامه داد: از همه این عوامل مهمتر، کاهش شدید ظرفیت صیادی ماهیهای خاویاری در آبهای ساحلی کشور روسیه بود به طوری که شواهد نشان میدهد طی سالهای ۱۹۳۰-۱۹۷۷ میلادی که سطح تراز آب دریای خزر به میزان ۳ متر کاهش یافت، سبب کاهش سطح تغذیه ماهیان و محل تخمریزی آنها شد و در نهایت میزان بهرهوری از ذخائر زیستی دریای خزر به میزان قابل توجهی کاهش یافت و نگرانیهای اقتصادی عمدهای برای کشور شوروی سابق به وجود آورد.
خوشروان گفت: اما در این مبحث توجه به این نکته اهمیت دارد که دولت روسیه از کدام گزینه برای مدیریت خشکسالی و مقابله با تبعات گرمایش زمین استفاده میکند، رعایت حد تعادل در سطح مخازن آبی برای نگهداشت طرحهای بزرگ کشاورزی و ترانزیتی یا برنامههای صیادی و حفاظت از محیط زیست ساحلی، در هر حال مدیریت صحیح آب رودخانههای شمالی برای بهبود اوضاع اقتصادی از اولویتهای اصلی کشور روسیه محسوب میشود و در این میان استفاده از آب سدهای تنظیمی کاری غیر قابل اجتناب است.