تصور تولید و فروش لوازم آرایش، در شرایط جنگی، برای مخاطب (که بنا به شرایط جغرافیایی از فضای کشوری بحرانزده که فیلم در آن ساخته شده، دور است)، سخت و تعجبآور است، اما درک و شور و شعور پیرمرد و فضای نوستالژیک ذهنی در مواجهه با زادگاهش؛ حلب، جذاب و تماشایی خواهد بود. مستند نتهای مسی یک رویا ساخته رضا فرهمند که در شرایطی اینچنینی و در منطقهای جنگزده، رخ میدهد که کودکان فلسطینی برای برگزاری کنسرت موسیقی در سوریه، تمام تلاش خود را میکنند نیز همین موضوع را در ذهن متبادر میکند و از این منظر، تفاوت چندانی با پیرمرد و خواننده ندارد؛ با این تفاوت که در مستند دوم، بیان موجزتر، منجر به تأثیری عمیقتر بر بیینده میشود که در نتهای مسی یک رویا این مهم، به گونهای دیگر، محقق شده است.
علاوه بر به تصویر کشیدن دقیق این نکات در پیرمرد و خواننده، شیوه نمایش امیدی که در دل ابوعمر وجود دارد که او را وادار به رسیدگی به اتومبیلهای اسقاط و خراب شده در شهر ویرانشده حلب میکند. همچنین نیرویی که از درون، مشوّق او در تولید لوازم آرایش برای مردم مصیبتزده آن شهر است، به گونهای است که به ذهن و روان مخاطب، نفوذ میکند و در زمان کوتاه ۳۳ دقیقهای فیلم، به همراهی و همدلی با ابوعمر و دوستش در این مسیر، ختم میشود.
ابوعمر؛ صدای امید شهر حلب، به شمایل قهرمانی درآمده که هر چند در میان خرابهها، عمری را سپری میکند و در اطرافش جز خرابی و ناامیدی و رنج و جنگ نمیبیند، بر آن است که با امید، دوستداشتنیها و آرزوهایش را جامه عمل بپوشاند و از هیچ، همه چیز فراهم کند. این مستند، به تفسیر شمایلی افسانهای، در ویرانهای میپردازد که تلاش در بازآفرینی و تولید امید دارد؛ امیدی که مدتهاست از دل مردمان سرزمینش، رخت بربسته و بازگشتش، در گرو اتمام جنگ و بازسازی شهر و کشور است.
برای مخاطب و پیش از مواجهه با این مستند، تصور پیرمردی با ظاهری آراسته که خاک غبار از روی دستگاه گرامافون خود برمیدارد و عشق و علاقهاش به میهن، به حدی است که دائم از امید میگوید و زندگیاش را بر این مبنا نهاده، سخت و دیرباور است؛ اما امیر اصانلو، با کمک تدوین مدبرانه کامران جاهدی همچنین تصویربرداری هنرمندانه ضیا حاتمی، توانسته بیننده را بر این باور قدیمی که انسان با امید زنده است، برساند و گوشهای از احوالات ابوعمر را به تصویر بکشد. در این بین، کاوه فیروز، با ارکستراسیون جذاب و بهرهگیری از تواناییهای ساز ویلنسل و آلتو، توانسته در ایجاد فضایی تأثرانگیز و حزنآور و در عین حال، پر تلاطم و خروشان، موفق عمل کند و با کمک دیرندهای طولانی در قطعات، حال و هوایی نوستالژیک، به فیلم بدهد.
مستند پیرمرد و خواننده در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت به نمایش درآمد. این جشنواره از ۱۸ تا ۲۵ آبان در پردیس سینمایی چارسو به عنوان کاخ اصلی جشنواره و موزه سینما به دبیری محمد حمیدیمقدم برپاست.
سیزدهمین و جشنواره بینالمللی سینماحقیقت در بخش مسابقه ملی شامل ۶۲ فیلم است. از این تعداد ۲۷ فیلم به گونه مستند کوتاه، ۱۵ فیلم به گونه مستند نیمهبلند و ۲۰ فیلم به گونه مستند بلند اختصاص دارند که کامران شیردل، یونس شکرخواه، سیفالله صمدیان، پیروز کلانتری، حبیب احمدزاده، محمدحسین مهدویان و مونا زندی داوری برای انتخاب برترین مستندها را در این بخش به عهده دارند.
همچنین در بخش مسابقه بینالملل امسال که حدود شش هزار فیلم از بیش از ۱۰۰ کشور جهان متقاضی شرکت در آن بوده اند، ۵۴ فیلم در ۷ بخش مسابقه و غیررقابتی پذیرفته شدهاند. زلاتینکا روسوا، کارول پیشاروک و مهرداد اسکویی داوران این بخش هستند. زلاتینا روسوا، کارول پیشاروک و مهرداد اسکویی داوران این بخش هستند. در بخش مسابقه بینالملل به تفکیک ۸ مستند کوتاه، ۸ مستند نیمهبلند و ۸ مستند بلند نمایش دارند. همچنین نمایشهای ویژه ۸ فیلم و پرتره شامل ۸ فیلم می شود.
جایزه شهید آوینی ویژه نمایش و تقدیر از فیلمهای مستند منتخب حوزه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقاومت در منطقه نیز برای ششمین سال متوالی، به عنوان بخش ویژه جشنواره بینالمللی سینماحقیقت برگزار میشود و امسال ۲۹ فیلم در آن شرکت دارند و داوری این بخش به عهده محمدمهدی طباطبایی نژاد، مسعود فراستی و مهدی قربانپور است.