تحریم قطر و قطع ارتباط با دوحه همچون بسیاری دیگر از تصمیمات عرصه سیاست خارجی عربستان، نتایجی فاجعهبار برای مقامات سعودی در پی داشت.
عربستان سعودی به همراه مصر، بحرین و امارات متحده عربی دو سال و نیم پیش (ژوئن ۲۰۱۷) با متهم کردن قطر به «حمایت از تروریسم» و «کوتاه آمدن» در برابر تهران، روابطشان را با این کشور قطع کردند به این امید که این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس از انزوا بهراسد و به خیل کشورهای عربی مطیع بازگردد.
با وجود این، محاسبات مقامات متوهم سعودی در این مورد نیز غلط از کار درآمد و قطر ضمن حفظ استقلال خود و نپذیرفتن شروط ذلتبار کشورهای تحریم کننده، به دو رقیب جدی عربستان یعنی ایران و ترکیه نزدیک شد.
امیر قطر نه تنها دعوت رسمی پادشاه عربستان برای حضور در نشست اخیر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را نپذیرفت و نخست وزیر خود را راهی این نشست کرد، بلکه مقامات این کشور در مجمع بین المللی فروم دوحه نیز تلویحاً اعلام کردند برای بهبود روابط با عربستان عجلهای ندارند و مذاکرات در این زمینه مسیر آرامی را طی میکند.
این تنها شکست دیپلماتیک عربستان سعودی در عرصه منطقهای نبود. حضور پررنگ و سخنرانی قاطع محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان در فروم دوحه از دیگر مسائلی بود که قطعاً باب میل سران سعودی و شیوخ عرب نبود و اگر کار به دست آنها سپرده میشد، ترجیح میدادند هیچ تریبونی در اختیار ایران قرار ندهند تا بتوانند سیاستهای دروغین و ایرانهراسانه خود را بر علیه کشورمان پیش ببرند. اما قطر این فرصت را در اختیار وزیر امور خارجه کشورمان قرار داد تا نه تنها در سخنرانی خود بر ابتکارات ایران برای بازگشت صلح و آشتی به منطقه و لزوم جدی گرفتن طرح صلح هرمز (که شهریور امسال از سوی رئیسجمهوری در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد)، تأکید کند، بلکه بتواند رایزنیهایی نیز با سایر کشورهای شرکت کننده داشته و دیپلماسی منطقهای و جهانی کشورمان را به پیش ببرد.
وزیر امور خارجه ایران در سخنرانی خود که همچون همیشه بر مبنای اصول آکادمیک و مهارتهای دیپلماتیک تنظیم شده بود، ریشه اصلی بحرانهای چندگانه و مزمن منطقه را در نوعی اختلال شناختی دانست که از اتخاذ دیدگاه حاصلجمع صفر در قبال تحولات جهانی و سوءاستفاده برخی از بازیگران منطقهای از نابرابریها به عنوان فرصتی برای استیلای منطقهای ناشی میشود و برندگان آن نیز کسی جز کشورهای فروشنده سلاح به ویژه آمریکا نیستند.
وزیر امور خارجه کشورمان تأکید کرد که منطقه خلیج فارس و غرب آسیا نیازمند یک تغییر اساسی در پارادایم حاکم از طریق اصلاح شناختها و توجه به لزوم ایجاد یک ترتیبات همکاری و امنیت منطقهای تحت لوای سازمان ملل است.
به این ترتیب نماینده جمهوری اسلامی ایران در این نشست کوشید بار دیگر بر نقش پیشروی ایران در ایجاد سیستم امنیتی بومی تأکید کرده و کشورهای منطقه را از پیگیری استراتژیهای غیرواقع بینانه، بیهدف و شکست خورده بر حذر دارد. البته محمدجواد ظریف در اعلام دیدگاه و رویکردهای کشورمان در این نشست بین المللی تنها نبود و موضوع مخالفت با تحریمهای ایران و غیرقانونی دانستن آنها در سخنرانی برخی دیگر از سران شرکت کننده نیز مطرح شد. چنانکه ماهاتیر محمد، نخست وزیر مالزی هم در سخنرانی خود اعلام کرد که کشورش از تحریمهای آمریکا علیه ایران پشتیبانی نمیکند و آن را «نقض کننده منشور سازمان ملل» میداند. او تاکید کرد که مالزی و دیگر کشورها نیز به خاطر این تحریمها متضرر شدهاند و بازار بزرگی را از دست دادهاند. وی در ابراز نظری جسورانه که نمونه آن را کمتر از سوی سایر رهبران کشورهای اسلامی میتوان دید، تحریم کشورها از سوی قدرتهای بزرگ را نوعی دیکتاتوری بین المللی دانست که قابل قبول نیست.
در مجموع به نظر میرسد در شرایط پر مخاطره و تنش آلود منطقه، نشستهایی همچون فروم دوحه میتواند با ایجاد زمینه ملاقات و گفتوگوی رودرروی مقامات کشورها و اعلام نظر آنها در قالب سخنرانی، امکان ترمیم شناخت و درک متقابل از یکدیگر را فراهم آورد و زمینهساز کاهش تنشهای منطقهای و حساسیت نسبت به تحریمها و زورگوییهایی جهانی شود. جمهوری اسلامی ایران نیز به یمن بهبود و تقویت مناسباتش با قطر توانست از این مجمع بینالمللی نهایت استفاده را ببرد و از این فرصت برای ایجاد روند صلحسازی، مقابله با رقابتهای تسلیحاتی و تقبیح تحریمهای ظالمانه و نقض برجام از سوی آمریکا استفاده کند.