تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۸

تهران - ایرنا - کمیسیون امور خارجی مجلس ترکیه طی نشستی پیش‌نویس لایحه مربوط به توافق‌نامه همکاری نظامی و امنیتی این کشور با لیبی را تصویب کرد. این در حالی است که پیش از این دو طرف دو توافق‌نامه دریایی و همکاری امنیتی و نظامی نیز امضا کرده بودند.

رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه نیز اواسط ماه جاری میلادی طی سخنرانی در مراسم گرامیداشت روز جهانی حقوق بشر در دانشگاه بیلکنت آنکارا درباره تحولات مربوط به مدیترانه شرقی گفته بود، در صورت درخواست لیبی، نیروی نظامی به این کشور اعزام می‌کنیم.

به نظر می رسد در صورت تصویب نهایی لایحه مزبور، ترکیه یک گام دیگر برای حضور مستقیم نظامی در خاک لیبی نزدیک شده و همین امر زمینه ای را برای آنکارا فراهم خواهد کرد که وارد درگیری مستقیم با نیروهای خلیفه حفتر شود.

این در حالی است که حفتر تحت حمایت چهار کشور آمریکا، عربستان، امارات و مصر قرار دارد و اگر ترکیه و به احتمال زیاد قطر که به نظر می رسد در یک صف قرار دارند، تصمیم به حضور نظامی در لیبی بگیرند، در آن صورت باید به زودی شاهد جنگی دیگر شبیه آنچه در سوریه رخ داد، این بار در لیبی باشیم.

حفتر کیست؟

حفتر که هم اکنون خود را فرمانده نیروهای نظامی لیبی می داند و زمانی یار گرمابه و گلستان سرهنگ معمر قذافی رهبر معدوم این کشور بود، در سال ۱۹۸۷ فرمانده عملیات نظامی لیبی در چاد بود و در همان زمان بود که به اسارت واحدهای نظامی چاد که تحت حمایت فرانسه قرار داشتند، درآمد و گفته شده تا کودتای سال ۱۹۹۰ در چاد به همراه ۱۲۰۰ تن دیگر از نظامیان لیبیایی تحت بازداشت بود.

حفتر در حین این کودتا از سوی آمریکا به پنسیلوانیا منتقل شد و تا سال ۲۰۱۱ تحت تعالیم سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا (سیا) قرار داشت. پس از این سال و آغاز تنش ها در لیبی مقدمات حضور ژنرال حفتر در طبرق فراهم شد و پس از ۸ سال توانست قدرت خود را افزایش دهد. عربستان و مصر و امارات از همان ابتدای ورود حفتر به لیبی از وی حمایت کردند و حفتر اینگونه توانست با جمع آوری نیروهای زیادی ضمن در اختیار گرفتن تسلیحات گسترده بواسطه عربستان و امارات، به دلیل قرار گرفتن مقابل دولت وفاق ملی لیبی جایگاه مهمی را نیز در عرصه سیاسی کسب کند.

لیبی صحنه درگیری های آینده بازیگران منطقه

اگر لایحه ای که مقدمات آن در مجلس ترکیه به تصویب رسیده تکمیل و روند نهایی آن طی شد، باید منتظر تحولاتی در لیبی و منطقه شمال آفریقا باشیم که شاید بتوان نمونه آن را در ماجرای سوریه مثال زد. اگر لایحه ای که مقدمات آن در مجلس ترکیه به تصویب رسیده تکمیل و روند نهایی آن طی شود، باید منتظر تحولاتی در لیبی و منطقه شمال آفریقا باشیم که شاید بتوان نمونه آن را در ماجرای سوریه مثال زد.

اما به راستی چرا ترکیه قصد ورود نظامی به لیبی را دارد و چرا این کشور بار دیگر قرار است به صحنه درگیری های خونین و بدون نتیجه تبدیل شود؟

بدون تردید بسیاری از ناظران و حتی مردم عادی نیز می توانند به سادگی پاسخ این پرسش ها را بدهند و به روشنی نقش محوری در جنگ افروزی صاحبان کارخانه های عظیم اسلحه سازی در اقصی نقاط جهان را تبیین کنند، اما آنچه که پاسخ به آن سخت و دشوار است اینکه، چرا کشورهایی مانند سوریه و لیبی باید قربانی این سیاست ها باشند و چرا اروپایی ها مانند فرانسه که لیبی بخشی از سیاست خارجی آن کشور را در بر می گیرد، مستقیم وارد درگیری ها نمی شود و ترکیه و عربستان و چند کشور دست چندمی در جغرافیای منطقه از جمله امارات باید خود را درگیر تحولات لیبی کنند.

صرف نظر از اینکه کشور لیبی دارای معادن غنی از هیدروکربن ها مانند نفت است، این کشور در صورت پیروزی هر یک از طرفین درگیر در آن می تواند دریچه ای برای حضور دائمی آنان در حوزه آفریقا و به خصوص شمال این قاره باشد و همین امر خود مهم ترین انگیزه برای برخی کشورها می تواند باشد.

اهداف ترکیه در لیبی

اهداف ترکیه برای حضور نظامی در لیبی را به اختصار می توان در چند محور خلاصه کرد. ۱- ترکیه با حضور در لیبی به بهانه پشتیبانی از دولت قانونی این کشور حضور نظامی خود را به طور مستقیم بعد از قبرس، سوریه و گاها عراق در لیبی نیز پی خواهد گرفت. ۲ - ترکیه با این حضور به احتمال زیاد اگر عربستان و امارات و مصر به عنوان حامیان خلیفه حفتر و نیروهایش مقابلش بیاستند، با کمک قطر خواهد توانست برخی حساب های باقی مانده از درگیری های سوریه را با این سه کشور تسویه کند. ۳- این درگیری ها در هر صورت با حمایت آمریکا از هر دو طرف خواهد بود. ۴- ترکیه همچنین با حضور مستقیم نظامی در خاک لیبی خواهد توانست پاسخ قاطعی به لفاظی ها و تهدیدهای خلیفه حفتر بدهد.   

از سوی دیگر حضور نظامی ترکیه در لیبی این پیام را نیز به دنبال خواهد داشت که ممکن است پای روسیه و حتی اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به لیبی باز شود. البته همانطور که گفته شد این اقدامات بدون تردید نمی تواند بدون اطلاع مقامات آمریکایی باشد و اینکه چرا آمریکا مایل به حضور نظامیان ترکیه در لیبی است، خود ماجرای دیگری دارد که به طور ساده می توان آن را ابتدا در فروش تسلیحات بیشتر به طرفین درگیر در جنگ و بخش دیگر نیز تلاش کاخ سفید برای خارج کردن اروپاییان از آفریقا به خصوص یک رقیب جدی اروپایی به نام فرانسه از بخشی از حوزه آفریقایی اش برشمرد. ترکیه نیز از این کانال خواهد توانست قدرت خود را به رخ شرکای اروپایی اش بکشد و تلافی مخالفت های برخی از آنها از جمله فرانسه و آلمان را در حوزه های دیگر جبران کند.

به همین علت باید در ماجرای لیبی اروپاییان را حامی حفتر و مقابل ترکیه مشاهده کرد و البته آمریکا را نیز مقابل اروپا و حامی جنگ دانست.

برای مثال ۱۴ تن از سفیران کشورهای اروپایی در فروردین سال جاری با سفر به لیبی در شهر بنغازی با خلیفه حفتر و نمایندگانی از پارلمان لیبی دیدار و گفت وگو کردند. این هیات اروپایی با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که نماینده این اتحادیه و سفرای ۱۳ کشور عضو آن در بنغازی با حفتر و هیاتی از پارلمان لیبی به ریاست ابراهیم العقوری دیدار و گفت‌وگو کردند.

طبق این بیانیه، هیات اروپایی بر حمایت خود از تلاش‌های غسان سلامه، فرستاده سازمان ملل به لیبی برای دستیابی به توافقی سیاسی میان طرف‌های لیبیایی و پایان دادن به مرحله گذار سیاسی تاکید کردند. همچنین در بیانیه مزبور، هدف از این دیدار تشویق همه طرف‌ها به حضور در نشست ملی و جامع لیبی اعلام شد که قرار است ماه آوریل در شهر غدامس برگزار شود.

این موضوع نشان می هد که اولا لیبی برای اروپایی ها بسیار مهم است و در دوم اینکه برخلاف ظاهر دمکراتیکشان حمایت از خلیفه حفتر را بر حمایت از دولت قانونی وفاق ملی این کشور ترجیح می دهند و بدون محکوم کردن نظامی گری حفتر و نیروهایش در لیبی، صرفا به یک بیانیه آن هم در حمایت از حفتر بسنده کردند.

همین موضوع خود انگیزه محکمی را برای کشوری مانند ترکیه ایجاد می کند که این کشور در ورای همه ماجراهای لیبی (بعد از ماجرای قبرس) کمی هم اروپایی ها درگیر مسایل نظامی و در نهایت زهر چشم گرفتن از آنها کند.

اهداف عربستان و امارات در لیبی

واقعیت آن است که شناخت اهداف عربستان برای دخالت این کشور در حوزه های مختلف برخلاف ظاهر ساده آن بسیار دشوار است. برای مثال بسیاری از کارشناسان حضور این کشور در برخی کشورهای منطقه از جمله سوریه و یمن را تلاش برای ممانعت از گسترش حوزه نفوذ ایران ارزیابی می کنند که بخشی از آن می تواند درست باشد، اما صرف نظر از آن دستیابی به منابع انرژی مانند نفت که به دنبال خود سرازیر کردن پول های زیادی را به همراه دارد نیز از اهداف این کشور می تواند باشد. مثلا یمن از این ویژگی برخودار است و سعودی ها بدون طمع دستیابی به حوزه های نفتی یمن که گفته شده حتی بیشتر از عربستان می تواند باشد، ‌ وارد یمن نشده اند.

سعودی ها همچنین به دلیل برخورداری از یک ایدئولوژی تحریف شده به نام وهابیت ضمن آنکه تلاش می کنند این ایدئولوژی افراطی را با صرف هزینه های زیاد به سایر ملت ها منتقل کنند، ضمنا تلاش زیادی را می کنند تا با تربیت نیروهای افراطی و مطیع، فضای کافی را برای ماندگاری خود مهیا سازند. این شیوه که اشاعه ایدئولوژی افراطی وهابیت مانند مخدری برای سعودی ها کارکرد داشته از سوی هیچ کارشناس منصفی تاکنون رد نشده است. این شیوه که اشاعه ایدئولوژی افراطی وهابیت مانند مخدری برای سعودی ها کارکرد داشته از سوی هیچ کارشناس منصفی تاکنون رد نشده است.

مابقی ماجرا... ا.

اما چند نکته مهم باقی می ماند که اگر درگیری ها در لیبی آغاز شود، باید آنها را نیز مد نظر قرار داد.

ابتدا اینکه اگر ترکیه در درگیری هایی که برخی بازیگران منطقه و فرامنطقه آن را این بار در لیبی تدارک دیده اند، وارد شود، بعد از شمال قبرس، سوریه و شمال عراق این چهارمین دخالت نظامی ترک ها خواهد بود که در لیبی رخ خواهد داد. دوم اینکه درگیری ها در لیبی (در صورت وقوع) مانند سوریه به دلیل حضور بازیگران متعدد طولانی و حتی فرسایشی خواهد بود. سوم اینکه بر فرض وقوع این درگیری عربستان دیگر قادر به ادامه جنگ در یمن نبوده و باید انتظار داشت که درگیری در این کشور به زودی خاتمه یابد. چهارم ایضا در مورد سوریه نیز باید تا برگزاری انتخابات آینده در این کشور حضور سایر کشورها از جمله ترکیه را نیز کم رنگ تر از گذشته در شمال سوریه شاهد باشیم.