تهران- ایرنا- عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران با بیان اینکه معاون سابق حمل و نقل و ترافیک شهرداری به ۳۸ سال رانت‌جویی در استفاده از طرح ترافیک پایان داد، گفت: در شرایط فعلی شهرداری تهران که هرگونه تحول و اصلاح مدام به در بسته تعلیق و تغییرات مکرر و تمام‌نشدنی مدیریت در سطوح مختلف می‌خورد، وی به جای استعفا باید موانع را افشا کرد.

بهاره اروین روز سه شنبه در یکصد و هشتاد و سومین جلسه علنی شورای شهر تهران در نطق پیش از دستور توضیح داد: حوزه حمل و نقل ترافیک از مهم‌ترین حوزه‌های ماموریتی شهرداری تهران است چراکه ترافیک و آلودگی هوا اصلی‌ترین مسائل شهر و شهروندان تهرانی است.  

وی ادامه داد: در دوره قبلی مدیریت شهری ساخت معابر بزرگراهی، تونل‌ها و تقاطع‌های غیرهم‌سطح و در یک کلام حوزه عمرانی، اولویت‌دارترین حوزه ماموریتی شهرداری تهران بود و این هدف‌گذاری نادرست، به افزایش استفاده از خودروی شخصی و افزایش ترافیک و آلودگی هوا انجامید؛ به گونه‌ای که در پایان دوره قبل، تهران علی‌رغم آن معابر بزرگراهی عریض و طویل، عملا به شهری زیست‌ناپذیر تبدیل شده بود.  

آروین افزود: تازه موارد یادشده را باید کنار فروش بی‌حساب و کتاب شهر و هدررفت شدید منابع در پیشبرد چنین پروژه‌های غیرضروری بگذاریم که خود وجهی دیگر از مصیبتی است که در ۱۲ سال حاکمیت طولانی و باثبات مدیریت قبل بر تهران رفته است.  

وی با اشاره به اینکه پنجمین دوره شورای شهر تهران و شهرداران منتخبش برخلاف دوره قبلی تقویت حوزه حمل و نقل و ترافیک را با رویکرد کاهش استفاده از خودروی شخصی و گسترش حمل و نقل عمومی در دستور کار قرار دادند، گفت: از همین رو، در همان اولین روزهای شروع به کار دوره جدید، محسن‌ پورسیدآقایی که از مدیران اجرایی خوشنام و شناخته شده در عرصه حمل‌ونقل ریلی بود، در جایگاه معاونت حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران قرار گرفت.

این عضو شورا ادامه داد: پورسیدآقایی با اجرای مصرانه طرح ترافیک جدید که علی‌رغم همه مخالفت‌ها و تخریب گروه‌های ذی‌نفوذ و قدرتمند انجام شد، به ۳۸ سال رانت‌جویی عده‌ای محدود در استفاده تقریبا رایگان از محدوده‌های مرکزی شهر پایان داد و یک سال بعد با ارتقای آن به طرح کاهش آلودگی هوا، به تغییر طرح موسوم به زوج و فرد دست زد؛ طرحی که مدت‌ها بود هر نوع اثربخشی خود در کاهش ترافیک و آلودگی هوا را از دست داده بود و تنها به تعدد مالکیت خودرو در تهران انجامیده بود.  

آروین یادآور شد: پورسیدآقایی با اجرای این طرح‌ها، استفاده از خودروی شخصی را به شکل هوشمند و منعطفی هزینه‌زا کرد و درعین‌حال تمام دانش و توانش را برای گسترش حمل‌ونقل عمومی در تهران به‌کار گرفت؛ تلاش‌هایی که متاسفانه به دلیل عدم‌ همراهی تاسف‌بار پلیس راهور به عنوان موثرترین بازیگر و نیز به دلیل عمل نکردن دولت به تعهداتش در حوزه حمل و نقل عمومی، نتوانست در حل مساله ترافیک و آلودگی هوا به سرانجام برسد.  

وی گفت: برغم همه کارشکنی‌ها، پورسیدآقایی برای پیشبرد این تحولات مهم در حوزه حمل و نقل و ترافیک در تهران، هزینه‌های بسیاری پرداخت و در برابر زیاده‌خواهی‌ ناموجه افراد، گروه‌ها، سازمان‌ها و ارگان‌های قدرتمند و ذی‌نفوذ ایستادگی کرد و همه انتقادات و تخریب‌ها را به جان خرید تا بتواند تحولی حداقلی را در دوره جدید مدیریت شهری رقم بزند. اما بالاخره روزی رسید که این نماد قاطعیت و مصر ماندن بر تحول و اصلاح استعفا داد و خستگی مفرط را علت استعفای خود مطرح کرد. بله، آدم‌ها خسته می‌شوند و یک جایی که احساس می‌کنند کارها پیش نمی‌رود و ثمربخش نیستند، استعفا می‌دهند.  

در شرایط فعلی شهرداری تهران، پیشبرد کار با موانع جدی روبروست

عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران اضافه کرد: درچند روز گذشته بسیار به چنین شرایطی فکر کردم، به شرایطی که یک مدیر پاکدست، توانمند و مقاوم در برابر تخریب گروه‌های خواهان رانت را به استعفا می‌کشاند. واقعیت آن است که این شرایط، شرایط امروز شهرداری تهران است؛ شرایطی که در آن کارها پیش نمی‌رود و پیشبرد اصلاح و تحول در آن با موانع جدی مواجه شده است.

به گفته آروین،   حوزه حمل‌ونقل ترافیک که از ابتدای شروع به کار دوره جدید، فردی همسو با اولویت‌گذاری‌های جدید در راس آن قرار گرفت و عملکرد تحول‌گرا، ارزشمند و دارای دستاوردهای ملموسش، توانست این حوزه را برخلاف دیگر معاونت‌های شهرداری تهران، از گزند تغییرات مدیریتی حفظ کند، با فشار و سنگ‌اندازی بی‌امان افراد، گروه‌ها و ارگان‌هایی که از تحولات جدید متصرر شده بودند و خواهان بازگردانده شدن رانت و امتیازات قبل بودند، بالاخره به سرنوشت دیگر معاونت‌ها دچار شد.

عضو هیات رییسه شورای شهر تهران تاکید کرد: درحالی‌که حدودا یک سال و نیم از عمر این دوره مدیریت شهری باقی مانده است، این معاونت به عنوان اولویت‌دارترین حوزه ماموریتی هم‌اکنون با سرپرست اداره می‌شود؛ چنان‌که معاونت منابع انسانی با سرپرست اداره می‌شود و لایحه اصلاح ساختار در بی‌تصمیمی مشابهی میان زمین و هوا معلق نگه داشته شده است؛ شرایطی که در آن تصمیمات مهم همواره به فردا و فرداها فرافکنده می‌شود، شرایطی که در آن کارها پیش نمی‌رود، شرایطی که آدم‌ها را به شکل مفرطی خسته می‌کند.

وی با بیان اینکه در چند روز گذشته بسیار به چنین شرایطی فکر کردم، گفت: در روزهای گذشته به نحوه مواجهه با این شرایط، استعفای مدیر اجرایی توانمند و مقاوم و به این‌که در چنین شرایطی آیا استعفا تنها راه پیش روست، فکر کردم. در تمام دو سال و نیم گذشته تلاش کردم در کنار دیگر همکارانم در شورای شهر و به دور از جاروجنجال‌های رسانه‌ای، آن‌چه را در توان دارم برای تحقق شفافیت و کاهش فساد، بهبود سیاست‌گذاری در حوزه مدیریت شهری و تحقق دستاوردی حداقلی در حل اصلی‌ترین مسائل شهر یعنی ترافیک و آلودگی هوا به کار گیرم. حال پس از دو سال و نیم، من هم در شرایط مشابهی هستم، در شرایطی که کارها پیش نمی‌رود و جایگاه انتخابی و نظارتی عضویت در شورای شهر، در پیشبرد تحول و اصلاح کم‌توان‌تر و کم‌ثمرتر شده است. در چنین شرایطی آیا استعفا تنها راه است؟  

آروین ادامه داد: فکر می‌کنم علی‌رغم همه تلاش‌ها برای تحول و اصلاح که در شرایط فعلی شهرداری تهران، مدام به در بسته تعلیق و بی‌تصمیمی و تغییرات مکرر و تمام‌نشدنی مدیریت در سطوح مختلف می‌خورد، همچنان این جایگاه انتخابی یک ظرفیت مهم دارد؛ ظرفیت افشای موانع و ظرفیت سخن گفتن با مردم از آن‌چه که در شورا و شهرداری تهران می‌گذرد. سخن گفتنی صریح و فارغ از منافع و مصلحت‌سنجی‌های حزبی و جناحی، سخن گفتنی معطوف به منافع شهر و شهروندان، سخن‌گفتنی از سر وفاداری و تعهد به رای مردم.  وی تصریح کرد: در شرایطی که تلاش‌های دو سال و نیم گذشته برای تحقق پایدار شفافیت و کاهش فساد در شهرداری تهران، امروز به موانعی از جنس تعلیق و تزلزل و بی‌تصمیمی و تغییرات مکرر مدیریتی بی‌هدف و پیچاندن کارها در هزارتوی بی‌سرانجام بورورکراسی کند و ناکارآمد برخورد می‌کند، باید با مردم از موانع سخن گفت؛ صادقانه و صریح! بلکه بتوان با برانگیختن حساسیت افکار عمومی و جلب همیاری مردم بر موانع فائق آمد. واقعیت آن است که استعفا تنها راه پیش رو نیست، دست‌کم برای جایگاه انتخابی و نمایندگی، ماندن در درون و سخن گفتن صریح از موانع، راهی است جایگزین استعفا؛ در شرایطی که کارها پیش نمی‌رود، در شرایطی که تلاش‌ها اغلب بی‌ثمر و کم‌ثمر شده است، در شرایطی که آدم‌ها را به شکل مفرطی خسته می‌کند.