پس از سرنگونی معمر قذافی در لیبی در سال ۲۰۱۱ ، این کشور عملا به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد. در بخش غربی به مرکزیت طرابلس ، دولتی موسوم به "دولت وفاق ملی" به ریاست "فایز السراج" بر سرکار آمده که مورد تایید و حمایت سازمان ملل متحد است و در بخش شرقی این کشور، "خلیفه حفتر" یک ژنرال بازنشسته ، کنترل این منطقه را در دست دارد.
"خلیفه حفتر" چند روز پیش اعلام کرد که نیروهایش را برای تصرف طرابلس و سرنگونی دولت وفاق ملی بسوی این شهر گسیل داشته است.
گرچه این نیروها تا کنون موفقیت چشمگیری بدست نیاورده اند، ولی حرکت آنها بسوی پایتخت، آتش جنگ نیابتی در لیبی را بیش از پیش شعله ور کرده است.
این دومین حمله نیروهای خلیفه حفتر برای تصرف طرابلس است. بار اول فروردین ماه سال جاری، حفتر پس از بازگشت از ریاض و دیدار با ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی ، دستور پیشروی نیروهایش بسوی طرابلس را صادر کرد.
این حمله موفقیت آمیز نبود ولی نشان از آن داشت که اقدامات و تلاش های حفتر ریشه در خارج از مرزهای لیبی دارد.
فائز السراج رییس دولت وفاق ملی لیبی
اکنون در کشاکش تحولات لیبی، ترکیه و قطر از دولت وفاق ملی و عربستان سعودی، امارات و مصر از ژنرال حفتر حمایت و پشتیبانی می کنند.
امضای توافقنامه امنیتی بین ترکیه و دولت وفاق ملی به ریاست "فایز السراج" که اخیرا صورت گرفت و نیز اعزام نیروهای نظامی ترکیه به طرابلس نشان داد که محورهای خارجی درگیر در لیبی به چه میزان در مواضع خود جدی هستند.
متعاقب توافقنامه امنیتی بین ترکیه و دولت وفاق ملی بود که ژنرال حفتر باردیگر دستور پیشروی و تصرف طرابلس را صادر کرد.
تحولات اخیر در لیبی نشان می دهد که یک جنگ نیابتی تمام عیار در این کشور با محورهای متعدد منطقه ای و فرامنطقه ای وجود دارد که هر روز ابعاد وسیعتری می یابد.
در این میان علاوه بر عوامل و مداخلات منطقه ای ، پای قدرتهای فرامنطقه ای نیز به این جنگ نیابتی کشیده شد و از این میان، آمریکایی ها نیز وارد صف بندی ها در این کشور شدند.
السیسی رییس جمهوری مصر نهم آوریل سال جاری میلادی در سفر به واشنگتن ، در گفتگوهایش با دونالد ترامپ وی را به حمایت از حفتر ترغیب کرد. همین اقدام موجب شد که رییس جمهوری آمریکا ۱۵ آوریل ، تلفنی با حفتر گفتگو کند؛ گفت وگویی که نشان داد حفتر مورد حمایت سیاسی کاخ سفید نیز می باشد.
مصر یکهزار و یکصد کیلومتر مرز مشترک با لیبی دارد و قاهره بر این باور است که با حمایت از حفتر که بخش شرقی لیبی را در اختیار دارد می تواند متحد مناسبی برای خود دست و پا کند. مصر امیدوار است که پس از تسلط حفتر بر تمامی لیبی بتواند از نفت این کشور بهره برداری کند.
روسیه نیز از تحولات لیبی عقب نمانده است و گرچه تلاش می کند که با دو طرف درگیر در لیبی تماس داشته باشد، ولی شواهد حاکی از آن است که مسکو در کارزار جنگ نیابتی در این کشور بیشتر به ژنرال حفتر گرایش دارد و با چاپ پول برای بخش تحت کنترل حفتر از او حمایت مالی می کند.
ژنرال خلیفه حفتر
ازسوی دیگر امارات نیز با ایجاد تاسیسات نظامی در پایگاه هوایی "خدیم" در نزدیکی شهر "رجمه" در شرق لیبی تلاش کرده است از نیروهای حفتر حمایت کند. ازاین پایگاه می توان برای به پرواز درآوردن جنگنده های اف ۱۶ استفاده کرد.
همچنین بقایای موشکهای بجا مانده در اطراف طرابلس نشان می دهد که این موشکها از پهپادهای ساخت چین از نوع loong wing شلیک شده اند که در اختیار مصر و امارات قرار دارد.
این شواهد بیانگر آن است که لیبی دستخوش یک جنگ نیابتی است که طرفهای درگیر در آن از ظرفیت مالی و تکنولوژی بالایی برخوردارند.
براین اساس احتمال قوی وجود دارد که جنگ داخلی لیبی بطول انجامد که پیامدهای آن می تواند منطقه خاورمیانه و حتی اروپا را به خاطر حضور قدرتهای فرامنطقه ای تحت تاثیر قرار دهد.
بویژه اینکه با طول شدن جنگ لیبی، این کشور می تواند به پایگاهی برای گروههای تروریستی تبدیل شود و با توجه به موقعیت جغرافیایی لیبی ، این گروههای تروریستی می توانند از این کشور اقدامات خود را به سراسر آفریقا و اروپا گسترش دهند.
در تایید این دیدگاه منطقه ای، می توان پرونده های سال 96 را مرور کرد که در آن داعش تروریستی پس از شکست در عراق و سوریه ، لیبی را اولویت اول ادامه دولت اسلامی و نیز بهترین جایگزین نیروهایش جهت انتقال از عراق و سوریه معرفی کرده بود.