امیرحسین پناهنده که در سال ٩٦ با اولین مجموعه شعر خود با نام «با قید وثیقه هایمان ازادیم» به ادبیات ایران معرفی شد در سال ٩٨ با مجموعه شعر «مردی که به تبعید خودش تن داده» نشان داد که حضور او در حوزه شعر و ادبیات تنها یک اتفاق نبوده است.
مردی که به تبعید خودش تن داده" شامل ٥٠ رباعی سروده شده امیرحسین پناهنده ست که توسط نشر ایهام به چاپ رسیده است.
قالب رباعی اگر چه مدت زمانی – همزمان با رشد شعر نیمایی- مورد بیمهری قرار گرفت و به دست فراموشی سپرده شد، اما امروز به شدت مورد توجه شاعران و خوانندگان شعر قرار گرفته است. از گذشتگان میگذریم و در بین امروزیان هم کمتر شاعری است که رباعی نسروده و در این راستا طبعآزمایی نکرده باشد.
امروز دیگر رباعی برای طرح مضامین گوناگون به کار گرفته میشود و هیچ محدودیتی ندارد. مضامین فلسفی، علمی، عارفانه، عاشقانه، اجتماعی، سیاسی، آیینی، اعتراضی، پند و اندرز، حبسیه، پرخاشگرانه، گلایه، مرثیه، هزل، طنز، بهاریه، مدحیه،توصیف و... با گفتاری ساده، کوتاه، شاعرانه و بدون تعقید لفظی و معنوی.
امیرحسین پناهنده در این کتاب، با ۵۰ رباعی به دیدار مخاطب میرود. ترس از مرگ، شکایت از تنهایی، گله از دنیایی که شبیه به قفس است، رنج زندانی بودن انسان و بسیاری از مسائل اجتماعی و انسانی دیگر، درونمایهی اکثر رباعیهای پناهنده است. او در این رباعیها نشان میدهد که شاعریست دغدغهمند و واقعگرا. چرا که سعی میکند واقعیتهای تلخ زندگی و جامعهی پیرامونش را بنویسد و از مثبتنگریهای اغراق شده پرهیز کند و این از نام کتاب نیز مشخص است.
با هم چند رباعی از این کتاب میخوانیم:
در خاطر خود بهانهی شادی داشت
رویای بهار سبز آزادی داشت
بیچاره پرندهای که در کنج قفس
از پنجره انتظار آزادی داشت!
تا معنی اشتباه را فهمیدیم
جان کندن در نگاه را فهمیدیم
با حسرت و شوق از سفیدی گفتیم،
چون سایه فقط سیاه را فهمیدیم!
در گوشهای اعتکاف میکرد زمین
بر عشق خود اعتراف میکرد زمین
از لحظهی آشناییاش با خورشید
یک عمر فقط طواف میکرد زمین