پس از حدود ۲۰ روز تلاش مسوولان ورزش کشور، باشگاه استقلال و حتی برخی سیاستمداران و سفارت ایران، بدهی باشگاه استقلال به «آندرهآ استراماچونی» مربی ایتالیایی تیم استقلال تهران پرداخت شد و همگان در انتظار بازگشت او به ایران بودند اما مَرد ایتالیایی هم هر روز از آب گل آلود ماهی صید میکرد و با استفاده از توان رسانهای دوستان ایتالیایی خود، گفت وگوهای مختلفی انجام میداد و خطاب به هواداران استقلال، خود را آماده بازگشت در صورت پرداخت شدن بدهی خود میدانست.
اما این مربی که انتظار میرفت پس از دریافت مطالبات خود به تهران آمده تا وضعیت استقلال که از صدر جدول به رتبه سوم جدول نزول کرده را سروسامان دهد؛ شرایطی را از طریق وکیل خود برای باشگاه استقلال ارسال کرده که شباهات به قراردادهای گلستان و ترکمنچای دارد و پذیرش شروط آن، دستکمی از تحقیر ورزش ایران ندارد.
هرچند او بین هواداران دو آتشه استقلال محبوب است. هوادارانی که چشم ها را به روی واقعیت بسته و آرزوهای خود برای پایان دادن به ناکامی در لیگ برتر را به استراماچونی گِره خورده میدانند. اما همین هواداران که سرمایه فوتبال هستند با کمی منطق و پایان دادن به احساسات خود به خوبی در مییابند که مرد ایتالیایی ذرهای برای آنان و تیم محبوبشان ارزش قائل نیست و تنها به پول و خودش فکر میکند.
اگر این صحبت را قبول ندارید به مفادی که استرا برای ادامه همکاری با استقلال تعیین کرده، توجه کنید تا دریابید عزت و شان ملی مهمتر از هر نکته دیگری است.
در این ایمیل تاریخ یازدهم خردادماه 99 برای پایان قرارداد تعیین شده است این یعنی مربی ایتالیایی بلافاصله پس از اتمام مسابقات لیگ، تهران را ترک خواهد کرد.
تعیین ۴۷۰ هزار یورو برای یک نیم فصل که رقم بسیار بالایی است و دریافت تمامی آن بلافاصله پس از امضای قرارداد جدید که بدون تردید در تاریخ فوتبال جهان بیسابقه است. مگر میشود تمام رقم یک قرارداد یک جا و آن هم در فاصله ۶ ماه تا پایان مسابقات پرداخت شود!؟
داشتن آپارتمان مناسب برای مربی یک امر طبیعی است، اما اینکه او بخواهد تمام مبلغ اجاره به صورت یکجا پرداخت شود هم از عجیبترین خواستههاست.
تهیه چهار عدد بلیط بیزینس کلاس برگشت رم به تهران برای آقای سرمربی و اعضای خانوادهاش.
و شاید وحشتاکترین بخش خواستههای استراماچونی که میتوان آنرا در تاریخ ثبت کرد. «مبلغ خالص ۹۰۰ هزار یورو برای انتقال بازیکن جدید در طول فصل نقل و انتقالات زمستانی سرمایه گذاری شود و انتقال بازیکن مذکور صرفه زیر نظر استرا باشد». با این بند باید نام استرا را در کنار (ف. ک)های فوتبال ایران به یادگار حک کرد.
و چندین خواسته دیگر که در تصاویر نامه آماده به خوبی نشان میدهد که استرا تمایل چندانی برای ادامه فعالیت ندارد و تنها برای اینکه وجه خود را بین میلیونها هوادار استقلال و همچنین در سطح بینالمللی از دست ندهد، هر روز برای این باشگاه بزرگ و ورزش ایران؛ گربه میرقصاند.
البته فراموش نمیکنیم که سران ورزش، باشگاه استقلال و حتی برخی سیاسیون نیز در این شرایط نابسامان نقش دارند و بیش از حد به یک مربی خارجی بها داده و حتی شخصیت خود را زیر سوال بردند.
اکنون بهتر است به این نابسامانی پایان داده شده و برای فردی که میخواهد دوباره چند ده میلیارد روی دست ورزش هزینه گذاشته و تیمش را میانه مسیر رها کند، بیش از این ارزش قائل نشوند. هواداران استقلال فراموش نکنند که این مربی در مقطعی حساس تیمش را تنها گذاشت و از مجموع ۹ امتیاز سه دیداری که انتظار میرفت در آنان به پیروزی دست یابد، تنها پنج امتیاز گرفت و از صدر به جایگاه سوم نزول کرد.
شاید زمان آن فرا رسیده باشد مربیان جوان ایرانی که خون استقلالی در رگهای آنان است، فرصت هدایت این تیم محبوب را داشته باشند و آبیهای پایتخت را همچون دهههای گذشته روی ریل موفقیت قرار دهند.
فراموش نمیکنیم در دو دهه اخیر، استقلال با مربی ایران به سه قهرمانی در لیگ برتر رسید، با مرحوم ناصرحجازی به فینال آسیا و با امیر قلعهنویی به نیمه نهایی لیگ قهرمانان رسید.