انتخابات در اسلام، نرخ بیکاری، دنیای غمگین کودکان ایرانی، درسی از سلوک پزشکی، یادآوری تلخ زلزله بم، گرامیداشت بزرگان، ادب نفس، جایگاه و حقوق معلمان، چگونگی گزینشهای سیاسی، مطلوب نبودن وضع بودجه دولت، حق اختیار و حق نقد، سرمایه اجتماعی، و فرار به جلوی اروپا با ترفند ماشه، از جمله موضوعهایی بود که مطبوعات محلی استان سمنان در هفته جاری به آنها پرداختند.
هفتهنامه کویر امروز
« هفته نامه کویر امروز » استان سمنان یکی از نشریه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استان به موضوعاتی مانند انتخابات در اسلام، نرخ بیکاری، دنیای غمگین کودکان ایرانی
پرداخت.
یکی از موضوعهای مهم به قلم حسن اشجعی با عنوان « افزایش بیکاری در استان چرا » است.
در این مطلب آمده است: در حالی که طبق گزارش مسوولان، ارائه تسهیلات رونق تولید به کارخانهها و کارگاههای تولیدی در دو سه سال گذشته موجب فعال شدن بسیاری از واحدهای تولیدی وکسب و کار شده است.
نکتهای که اینجا در ابهام قرار دارد این است که علیرغم پرداخت تسهیلات رونق تولید به واحدهای تولیدی پس چرا واحدهای تولیدی استان یکی پس از دیگری تعطیل و یا اقدام به تعدیل نیرو می کنند که در سال جاری اینچنین آمار کارگران بیکار از بیمه بیکاری استفاده میکنند رو به افزایش است.
در بخش دیگری از این سرمقاله آمده است: نه تنها کار تحریم تاثیرگذار بوده بلکه تسهیلات رونق تولید هم نتوانسته تاثیر مثبت و قابل توجهی بر روی کارکرد واحدهای تولید بگذارد.
آن چیزی که می توان در این برهه از زمان گفت این است که باید با مردم شفاف بود و از آن ها کمک گرفت ما از نیروی عظیم مردمی و خیل نخبههای کشور که یکی پس از دیگری ترک وطن میکنند غافلیم. هر وقت مسوولان توانستند از چهار دیواری اتاق و تصورات ذهنی خود خارج شوند و مشورت و همفکری را به میان مردم ببرند آن وقت هست که میشود گفت می توانیم بر تمامی مشکلات کشور غلبه کنیم.
روزنامه بیان مردم
روزنامه « بیان مردم » نشریه استان سمنان است که در هفته جاری موضوعهایی چون درسی از سلوک پزشکی، یادآوری تلخ زلزله بم، گرامیداشت بزرگان، ادب نفس را مورد اشاره قرار داد.
از مسائل مهمی که در هفته جاری مورد توجه این روزنامه قرار گرفت، مطلبی به عنوان « سوزی بود، برآمد تا سینه آرام بشود » نوشته منصور فرزامیراد است.
در این مطلب آمده است: مشکل ما در آموزش و پرورش، ساختمان نیست بلکه در این فضای سوز عشق و هنر و معرفت، اهلش را به میدان نیاوردهایم.
حالا نیاز به داوری است که باید به پرورش و آموزش بپردازیم تا فرزندان این دیار، قابلیت کاری و منش انسانی و ایمان به کار خود را به عرصهی اجتماع بیاورند یا جاذبهی جنسی و خود نمایشی را؟
ابزاری که چین به کار بست و اعلام کرد که در ۲۰۲۰، هیچ فقیری در آن کشور باقی نخواهد ماند. یا نه، همهی همت ما مصروف جذب خیر و مدرسه ساز باشد؟ ما در آموزش و پرورش به آن،«آن»ی نیاز داریم که میرزا غلامحسین خان بروجردی را به عرصه بیاورد تا علی اکبرخان دهخدا را بسازد تا این مرد تمامی عمر خود را به عشقی پاک و بیهیچ چشمداشتی به فرهنگ ایران،«هبه»کند و آن گاه از ایران و ایرانی، هیچ نخواهد.
به راستی که این، چه رازی است نهان و وین چه سوزی است عیان که مدعیان اعتلای ایران قدرش را ندانستند و حقش را نگزاردند و گرنه چرا تاثیرگذارترین و معروفترین معلم فیزیک این شهر و شهره در استان و حتی فراتر از این محدودهی جغرافیایی، شرم کند از اینکه نوهی نونهالش برگه حقوقی او را ببیند تا از هر چه عشق است و علم، بیزار شود و آیا چنین معلمی که پنج دهه به پای تخته ایستاد، امروز حق ندارد بگوید که: کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت یا رب از ما در گیتی به چه طالع زادم، و بدبینی نیست اگر بگویم که وزیر هم با چنین زیرساختهای آموزشی و تفکر حاکم بر آن، کاری نمیتواند بکند.
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: روزگاری در همین ملک، دانشکدهی فنی همین دانشگاه تهران، گلهمند بود که چرا دانشسرای عالی تربیت معلم، اسامی قبول شدگان تربیت دبیری را زودتر اعلام میکند که پذیرفتهشدگان، آنجا را بر این جا ترجیح بدهند. اینقدر معلمی، ارج و قرب داشت. به همین علت بود که نخبهترین فرزندان این جامعه که یکی از آن بسیارها همان معلم فیزیک بود، عاشقانه ره سپر آن عرصهای میشدند که خود از آنجا پرورده شده بودند و حال، برگه های دریافتی دیگر دستگاهها را با اینها که مثال زدم مقایسه کنید.
آنگاه داوری کنید که چرا شان معلمی در سایهی ساختمان، همان ساختمانی که همهی مساعی خود را صرف جذب سازندهاش میکنند، محو میشود. «بحث ارزش با ارزش است» پس تا چنین باژگونگی هست، راه به عبث میرویم.
روزنامه پیام
«روزنامه پیام» استان سمنان در هفتهای که گذشت مطالبی چون چگونگی گزینشهای سیاسی، مطلوب نبودن وضع بودجه دولت، حق اختیار و حق نقد، فرار به جلوی اروپا با ترفند ماشه، نماینده؟ مردم با استقلال رأی و سرمایه اجتماعی را مورد اشاره قرار داد.
یکی از موضوع های مهمی که در این روزنامه مورد توجه قرار گرفت، مطلبی به عنوان « لزوم تقویت سرمایه اجتماعی » به قلم روحالله ساعدی است.
در این مطلب آمده است: اینروزها در آستانه انتخابات مجلس یازدهم و نیز عملکرد انتقادآمیز دولت در ماجراهای اخیر گرانی قیمت بنزین، موج انتقادات از کابینه دولت و به ویژه شخص رئیسجمهور از سوی افکار عمومی و حتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی افزایش یافته است و موضوع استعفاء و یا استیضاح وزرای کابینه هر روز شنیده و یا مطرح میشود!
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: در هر دوره تاریخی مسائل جامعه ماهیت خاصی به خود میگیرد، به نظر میرسد این روزها، مهمترین مسائل ایران «ماهیتی اجتماعی- اقتصادی» دارد. این در حالی است که پیش از این، مسائل ایران بیشتر معطوف به حوزه سیاست بود.
در این فضا، مهمترین مسائل حوزه اقتصادی- اجتماعی، فقر و نابرابری یا بیشتر «حس فقر و نابرابری» است که به طور قطع با تقویت کارآمدی نظام اجتماعی و سیاسی میتوان بر آن فائق آمد تا منشأ بحرانها و نابسامانیهای اجتماعی دیگر نشود.
با توجه به اینکه در حال حاضر سطحی از این آسیبها در جامعه ما به چشم میخورد، باید دولت تلاش کند با تجدیدنظر در برخی سیاستها، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی را بکاهد تا آسیبهای آن به حداقل برسد و امید و نشاط به جامعه برگردد.
در قسمت دیگر این مطلب آمده است: واقعیت این است که اگر جامعه امیدوار شود، به کارهای بزرگی دست خواهد زد و اگر ناامید شود؛ یا خود را به حاشیه میبرد یا به شکلهای جبرانناپذیری ناامیدیاش را بروز میدهد. پاشنه آشیل جدی مدیریت جامعه ما این است که گاهی نسبت به وعدههایی که دادهایم، غفلت میکنیم و این غفلت یکی از بسترهای پمپاژ ناامیدی در جامعه میشود.
باید ۱۰ تا ۱۵ مورد کار کوچک را که به افکار عمومی و مردم ارتباط پیدا میکند و در عین حال گرهگشا هم هست در دستور کار قرار داد.