طلاق به عنوان آخرین راه حل برای زوجینی است که ادامه زندگی برای انها با هم ممکن نبوده و امروز به مساله ای ساده تر تبدیل شده و ظاهرا پیچیدگی ها و تبعات روانی و اجتماعی و عرفی آن نیز کاهش یافته است، به طوری امروزه دیگر به عنوان راه حل آخر مدنظر نیست و بسیار پیش تر از آن انتخاب می شود.
مشکلات مالی، انتخاب اشتباه، فاصله طبقاتی، سرد شدن روابط عاطفی، عدم درک متقابل، آزادی و رهایی از تعهد و آموزش نامناسب امروز عمده ترین دلایل طلاق است که اغلب کارشناسان بر آن اتفاق نظر دارند.
استان مازندران نیز با وجود برخورداری تا حدی مناسب از شرایط اقتصادی، فرهنگ غنی و تعاملات خانوادگی محکم از این رویداد تلخ اجتماعی مستثنی و مصون نمانده است.
استان مازندران دارای بیش از سه میلیون و ۳۰۰ هزار نفر جمعیت است که ۵۵ درصد آنها در شهرها و ۴۵ درصد در مناطق روستایی زندگی می کند و ۵۳ درصد از جمعیت استان را زنان و ۴۷ درصد را مردان تشکیل می دهند. براساس آمار ثبت احوال استان مازندران در سال ۹۷ تعداد ۲۱ هزار و ۵۷۱ مورد ازدواج در جمعیت این استان رخ داد که بیشترین آن در سنین ۲۵ تا ۲۹ برای مردان و ۲۰ تا ۲۴ برای زنان بوده است.
این درحالی است که در سال گذشته هشت هراز و ۱۸ زوج طلاق گرفتند که فراوانی سنی آنان نیز برای مردان ۳۰ تا ۳۴ و برای زنان ۲۵ تا ۲۹ سال بوده است.
به عبارتی از هر سه ازدواج ثبت شده در استان مازندران یکی به طلاق منجر می شود که تقریبا برابر با استان تهران است. در حالی که در کشور به طور میانگین به ازای هر ۶ ازدواج یک مورد طلاق ثبت می شود.
طلاق مازندران از زبان بهزیستی
معاون امور اجتماعی بهزیستی مازندران در جلسه کمیته کنترل و کاهش طلاق استان عنوان کرد: تنها حدود ۱۴ درصد از مراجعین متقاضی طلاق به بهزیستی مازندران در سال جاری به سازش ختم شده است.
وحید حسین زاده اعلام کرد: در ۹ ماهه امسال هشت هزار و ۴۰۰ متقاضی طلاق به بهزیستی مراجعه کردند که نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشد ۴ درصدی را نشان می دهد.
به گفته او، روزانه حدود ۳۰ مورد متقاضی طلاق به اورژانس اجتماعی مراجعه می کنند که از این تعداد تقریبا چهار مورد به سازش منجر می شوند.
معاون امور اجتماعی بهزیستی مازندران اعلام کرد: یکی از آمارهای نگران کننده نسبت به سالهای قبل رشد متقاضیان طلاق در سنین زندگی مشترک بالای ۱۰ سال است که حدود ۴۷درصد از موارد طلاق مربوط به این سن میباشد.
حسین زاده با بیان اینکه از متقاضیان طلاق در ۹ ماهه امسال حدود سه هزار و ۶۰۰ نفر دارای فرزند بودند که در اتاق ملاقات مهر بهزیستی مورد پذیرش قرارگرفتند، افزود: مهمترین اثر طلاق برای والدین که کودک دارند این است که کودکان پس از طلاق به اضطراب عاطفی دچار می شوند و فرزندانی که در خانواده تک والدی بزرگ شوند بیشتر به سمت رفتارهای پرخطر خواهند رفت.
وی با اشاره به اینکه در حدود سه هزار و ۲۰۰ خانواده زوج و زوجه متقاضی طلاق سابقه طلاق وجود داشت، گفت: حدود ۱۳ درصد از متقاضیان طلاق مدرک تحصیلی لیسانس و ۴۲۰ نفر فوق لیسانس و ۳۰ نفر دکتری داشتند که نسبت به سالهای قبل در متقاضیان طلاق در مدرک تحصیلی لیسانس به بالا هم رشد داشتیم.
معاون امور اجتماعی بهزیستی مازندران میزان جدایی هایی که به دلیل مسائل روانشناختی اتفاق افتاده را حدود ۳۳ درصد عنوان و تصریح کرد: در بررسی دلایل طلاق، موضوعات اقتصادی ۱۱ درصد و در مسائل اجتماعی و فرهنگی ۴۶ درصد و مسائل جنسی ۱۱ درصد عامل طلاق بودند.
حسین زاده به سرفصل های مشاوره ای بهزیستی نیز اشاره کرد و گفت: آموزش مهارتهای زندگی به جامعه هدف بهزیستی و دانشجویان، توانمندسازی روانی و اجتماعی زوجین طلاق گرفته، سازش یافته، کاهش عوارض روانی و اجتماعی زوجین طلاق گرفته، حمایت آموزشی و مشاوره ای از زنان مطلقه و آماده سازی برای ازدواج مجدد از جمله عملکردهای بهزیستی است.
وی همچنین به مدیریت موثر دوران مجردی همراه با فرزند و آموزش و مشاوره پیش از ازدواج برای ۱۰ هزار و ۷۰۰ نفر در استان مازندران اشاره کرد و افزود: در سال جاری حدود ۱۰ هزار و ۳۰۰ زوج آموزش مهارتهای جنسی، ۵۱ هزار مورد آموزش فرزندپروری به والدین مهدهای کودک و محیط های کارگری و حاشیه شهر و حدود ۱۱۰ هزار نفر از مشاوره تلفنی خط ۱۲۳ و ۱۴۸۰ بهره مند شدند.
حسین زاده با بیان اینکه امروزه نگاه ارزشی به خانواده به نگاه کالایی تغییر یافته است افزود: در گذشته خانواده به مواردی مثل تعداد فرزندان و صله رحم پایبند بود و مرجع تصمیم گیریها در خانواده وفرزندان نصایح اجداد و پدربزرگ ومادربزرگ و دستورات ائمه و معصومین بود درحالیکه امروزه ارزش خانواده به تشریفات و لوازم خانگی تغییر یافته و مراجع فرزندان، سلبریتی ها وکارتونهای خارجی شده است.
معاون امور اجتماعی بهزیستی مازندران با اشاره به تغییرات زیست اجتماعی و روانی دختران و پسران در خانواده امروزی تصریح کرد: در دنیای مدرن زندگی مشترک تشکیل میشود ولی اهداف مشترک وجود ندارد و زوجین همچنان با همان اهداف شخصی وفردی زندگی میکنند. مسافرت های مجردی ،حسابهای مالی در زندگی مشترک شخصی، مهمانیهای مجردی و مواردی از این دست زندگی مشترک را به مخاطره می اندازد.