تهران - ایرنا - استرس ناشی از مسایل مالی،‌ اجتماعی، کاری، سلامت و مرگ و میر، سبب بروز افسردگی و غمگینی در بین افراد سالمند و سالخورده می‌شود.

بر اساس آمارها، جمعیت سالمندان در دنیا به دلیل ارتقا سطح بهداشت در حال افزایش است و این در حالیست که این دوره به نظر متخصصین روانشناس به عنوان بلوغ پیری که با چالش های بسیاری مهمی از جمله مشکلات جسمانی و روانی همراه است،‌ شناخته می شود.

وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی نیز اخیرا اعلام کرد: جمعیت سالمند در ایران به شدت در حال افزایش است. سالمندان کشور غمگین هستند زیرا جوانی نکرده پیر شدند. این افراد در دوران جوانی به علت نبود زیر ساخت ها احساس سرباری کرده و امروز هم احساس افسردگی می‌کنند. 

روانشناس بالینی روز چهارشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا رسیدن به دوره سالمندی را برای هر فردی اجتناب ناپذیر دانست،‌  گفت:  با توجه به اهمیت بهداشت روان سالمندان، این دوره را دوره افت شناختی یعنی زمان کاهش درآمد، کاهش روابط اجتماعی، از دست دادن نقش های اجتماعی، کاهش سلامتی و یا داغدیدگی سالمند باید عنوان کرد.

محمدرضا محمدی با بیان اینکه استرس ناشی از این عوامل با بروز علائم افسردگی در سالمندان رابطه معنی دار و مثبتی دارد، افزود:‌ اخیرا وزیر بهداشت از افزایش جمعیت سالمند کشور خبر داد و نسبت به تبعات مخاطره آمیز روحی و روانی این قشر در سطح جامعه یادآور شد، از این رو نیاز است که رویدادهای عمده استرس زا و در عین حال مسایل و مواردی که با افسردگی و افت شناختی قشر سالمندان و پیشگیری از افزایش آثار و تبعات مخراب آن در سطح جامعه، آشنا شد و برای کاهش آن گام های جدی تری برداشت. 

این متخصص اعصاب و روان ادامه داد: استرس ناشی از مسائل مالی، اجتماعی، کاری، سلامت و مرگ و میر در هر جامعه ای با بروز علائم افسردگی در سالمندان مرتبط است وقوع این اختلال را اجتناب ناپذیر کرده است.
محمدی گفت: برابر تحقیقات به عمل آمده در این میان سالمندی که درآمد کمتری دارد،‌ ۵۰ درصد احتمال دارد که به افسردگی مبتلا شود.

وی با بیان اینکه شبکه اجتماعی و حمایت ها هم وضعیت سلامت فیزیکی و هم روانی سالمندان را تحت تاثیر قرار می دهد،‌ افزود: مسائل اجتماعی بعد از مالی را موثرترین مورد در بروز افسردگی در میان سالمند باید نامید، این عامل برای اکثریت سالمندان موجب استرس می شود و در ایجاد پریشانی روانی آنها نقش دارد.

این روانشناس بالینی تصریح کرد: کاهش تفریحات و سرگرمی ها، کاهش تعداد دوستان صمیمی و کاهش فعالیت های اجتماعی نقش عمده تری در ابتلای سالمندان به افسردگی خواهد داشت. در واقع تعاملات اجتماعی کاهش یافته در اواخر زندگی، کاهش در روابط انسانی و حمایت اجتماعی کم را شامل می شود و حمایت اجتماعی کم با افسردگی رابطه دارد.

وی درمورد رابطه استرس ناشی از مسائل کاری با افسردگی سالمندی گفت: بازنشستگی، دارا بودن اختلافات در محل کار و اشتغال مجدد، نقش عمده تری در پیش بینی افسردگی سالمندان در مسائل کاری دارد. همچنین در بین رویدادهای استرس زا سالمندی که دوره بازنشستگی خود را می گذراند به عبارتی فرد سالمند نقش خود را در یک محیط از دست داده و این حالت در آن به گونه ای منجر به کاهش اعتماد به نفس و انگیزه می شود که همین عوامل می تواند در ابتلا به افسردگی نقش داشته باشد.

این متخصص اعصاب و روان تصریح کرد: سالمند در این دوره به دلیل ناتوانی مالی به کارهایی با درآمد پایین و نامناسب روی می آورند که سبب نارضایتی در شغل جدید و ایجاد استرس می شود. مشاغل جدید برای سالمندی که دوره بازنشستگی خود را سپری می کند عمدتا جایگاه شغلی را که تا پیش از این داشت فراهم نمی آورد و همین امر سبب تنش و نارضایتی در آن می شود در نتیجه مواجه شدن با رویدادهای منفی زندگی همچون بازنشستگی در بروز افسردگی آن نقش دارد. 

وی با بیان اینکه استرس شغلی می تواند به بیماری های قلبی - عروقی، افسردگی و اضطراب منجر شود،‌ اظهار داشت: استرس ناشی از مسائل مرتبط با سلامت و ابتلا به بیماری های جسمانی در دوره سالمندی همچنین وضعیت سلامتی ضعیف، ابتلا به بیماری جسمانی، اختلال در خواب و ناتوانی را از جمله عوامل مخاطره آمیز در بروز بیماری افسردگی در میان قشر سالمندان باید عنوان کرد.

 محمدی افزود: اضطراب و استرس مراقبت از افراد خانواده، ابتلا به بیماری جسمانی یا ناتوانایی های شخص سالمند، افسردگی را در بین این قشر می تواند تشدید کند همچنین با توجه به رابطه استرس ناشی از مرگ و میر دیگران، در مواردی مرگ یک عزیز و همسر که فرد سالمند به آن شخص تکیه داشته، سبب انزوای اجتماعی او و در نتیجه افسردگی می شود.