بغداد – ایرنا – آمریکا بر اساس ادعای یک جانبه خود مبنی بر نقش نیروهای الحشد الشعبی و مقاومت اسلامی عراق در حملات اخیر به مواضع اش در عراق، یکشنبه شب مواضع الحشد الشعبی را در استان الانبار هدف قرار داد.

پیرامون این حمله و علت ها و اهداف آن دیدگاه های مختلفی در عراق مطرح شده است، اما آنچه بیش از همه در این ماجرا جلب توجه می کند، این که همانند اشغال عراق در سال ۲۰۰۳، حمله هوایی یکشنبه شب بار دیگر  سیاست دروغ پردازی آمریکایی ها را در اذهان مردم عراق زنده کرده است.

آمریکا در سال ۲۰۰۳ به بهانه وجود سلاح های کشتار جمعی، عراق را اشغال کرد و به سبب نیافتن سلاح های کشتار جمعی مورد ادعای خود، اهداف اشغال را به نشر دموکراسی و مردم سالاری تغییر داد، اما پس از گذشت ۱۶ سال، ره آورد دموکراسی ادعایی آمریکا به شیوع آفت تروریسم، ناامنی، هرج و مرج و ناپایداری در عراق انجامیده است.

بر اساس حافظه تاریخی مردم عراق، این اعتقاد وجود دارد که آمریکا بار دیگر برای توجیه سیاست های جدید خود در عراق و منطقه به سناریوی دروغ پراکنی پناه آورده است.

این باور از آنجا ناشی می شود که همه ادعاهایی که آمریکا تا این لحظه برای توجیه حمله هوایی خود که به کشته و زخمی شدن دهها نفر از نیروهای مسلح عراقی انجامیده بر مبنای رویکردی یکجانبه و سست بنیان نهاد شده است.

تاکنون نه دولت عراق، نه الحشد الشعبی و نه حتی گروه های مقاومت اسلامی از جمله خود «کتائب حزب الله عراق» که نیروهایش قربانی حمله ناجوانمردانه یکشنبه شب آمریکایی ها شدند، چنین ادعایی در خصوص دست داشتن آنان در حملات موشکی جمعه گذشته به پایگاه K۱ در ۱۵ کیلومتری شمال غرب کرکوک مطرح نکرده اند.

بر خلاف ادعای آمریکا، همه حملات موشکی، راکتی و خمپاره ای پنج ماه گذشته به پایگاه ها و مواضع آمریکا در طول پنج ماه از سوی گروه های ناشناس و مرموز هدایت و انجام شده است. 

جالب اینکه الحشد الشعبی و گروه های مقاومت اسلامی در عراق در طول ماه های گذشته هر بار که این گونه حملات موشکی و خمپاره ای اتفاق افتاده و آمریکا آن را منتسب به گروه های مقاومت اسلامی عراق کرده، ضمن محکومیت حملات، اتهام های آمریکایی ها را رد کرده اند.

آنچه در همه این حملات ابهام آلود و سوال برانگیز است اینکه دستگاه های امنیتی با وجود تجربه کافی و بانک اطلاعاتی دقیقی که از گروه های تروریستی و مسلح در داخل کشور دارند، چطور و چگونه در طول پنج ماه گذشته از شناسایی عوامل این حملات به مواضع و اهداف آمریکا درمانده اند؟

دستگاه های امنیتی عراقی که به ادعای خود آمریکایی ها، در ۲۷ اکتبر (۵ آبان ۹۸) توانستند مخفیگاه دقیق «ابوبکر البغدادی» سرکرده داعش را در داخل خاک سوریه شناسایی کنند و به آمریکایی ها محل دقیق آن را برای بمباران بدهند، چرا باید در شناسایی عوامل حملات موشکی در داخل سرزمین خود عاجز باشند؟

نیروها و دستگاه های امنیتی عراق در طول سال ۲۰۱۹ با همکاری برخی دستگاه های امنیتی کشورهای همسایه از جمله ترکیه توانستند، تعدادی از سرکرده های تروریسم را در داخل خاک ترکیه بازداشت کنند چرا تاکنون نتوانسته اند گروه های مسلح ناشناس موشک پران به پایگاه های آمریکا را در داخل کشور شناسایی کنند؟

پاسخ ندادن به این شبهه ها و ابهام ها خود بر پیچیدگی ماجرا افزوده گویی خود آمریکایی ها هم به عمد برای بهره برداری سیاسی و تبلیغی از موضوع و بزرگنمایی تهدید دشمن فرضی و ادامه حضور نظامی در عراق هیچ انگیزه ای برای شناسایی عوامل و یا دست های پشت پرده حمله به اهداف و پایگاه های نظامی خود در عراق ندارند.

ماجرا از کجا شروع شد؟

به اعتقاد کارشناسان عراقی، سیاست های ستیزه جویانه آمریکا با بغداد پس از انتخابات پارلمانی اردیبهشت ۹۸ که گروه های انتخاباتی نزدیک به الحشد الشعبی مانند «الفتح» (هادی العامری) و «سائرون» (مقتدا صدر) بیشترین آراء را کسب کردند، آغاز شد.

آمریکایی ها بسیار کوشیدند که فردی نزدیک به خود را نخست وزیر عراق کنند اما پس از ناکامی در اجرای این طرح  و انتخاب «عادل عبدالمهدی» از سوی فراکسیون های پارلمانی نزدیک به الحشد الشعبی، سیاست ستیز و ناسازگاری آمریکا با دولت عراق کلید خورد.

واشنگتن در نتیجه این شکست سیاسی و به نشانه نارضایتی، «داگلاس سیلیمان» سفیر آمریکا و «برت مک گورک» فرستاده ویژه رییس جمهوری آمریکا در عراق را بر کنار کرد.

فشارهای کاخ سفید پس از آن، با ادعاهای موشک پرانی گروه های ناشناس علیه مواضع آمریکا در عراق و اتهام به الحشد الشعبی و مقاومت اسلامی به دست داشتن در این حملات، آغاز شد.

نخستین حملات در ۲۹ اردیبهشت ۹۸ علیه منطقه امنیتی سبز در مرکز بغداد که سفارتخانه آمریکا نیز در آن واقع است، اتفاق افتاد بدون اینکه خسارتی به دنبال داشته باشد.

یک گروه ناشناس موسوم به «یگان های شهید علی منصور محمد الجبوری» مسوولیت این حمله را در همان زمان برعهده گرفت و سخنگوی این گروه مسلح ناشناس با تنها رسانه ای که مصاحبه کرد، سایت خبری «عراق الترا» وابسته به امیرنشین قطر بود.

ادعا شد که این گروه در اعتراض به عفو سرباز آمریکایی قاتل علی منصور محمد الجبوری زندانی عراقی در ۲۱ آوریل ۲۰۰۸ (دوم اردیبهشت ۸۷)،  دست به این حمله زده است.

«دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا شخصا با دخالت در قضیه این سرباز آمریکایی حکم بخشیدن او را پس از گذشت پنج سال از زندان او گرفت.

حملات گاهگاه موشکی، راکتی و بعضا خمپاره ای بعد از آن ادامه یافت که حمله به پایگاه نظامی «بلد» (۶۴ کیلومتری شمال بغداد) در ۲۴ خرداد ۹۸ و حمله مجدد به نزدیکی منطقه امنیتی سبز در همین تاریخ اتفاق افتاد.

متعاقب این حملات، سفارتخانه آمریکا با انتشار بیانیه ای، برای سفر اتباع آمریکایی به عراق هشدار داد امری که تعجب همگان را برانگیخت زیرا هنوز هیج بحثی از اعتراضات خیابانی در عراق مطرح نبود.

در حالی که عراق شرایط کاملا آرامی را سپری می کرد و دولتمردان عراق (رییس جمهوری، نخست وزیری و رییس مجلس نمایندگان) سرگرم تلاش های تنش زدایی و میانجیگری بین ایران و سعودی از یکسو و ایران و آمریکا از سوی دیگر و همچنین ایران و انگلیس بودند، واشنگتن همچنان می کوشید حال و هوای عراق را بحرانی جلوه دهد.

وزارت امور خارجه آمریکا در ۲۵ اردیبهشت ماه ۹۸ ( ۱۳ ماه می) در بیانیه ای با اعلام کاهش کارکنان غیر ضروری سفارتخانه آمریکا در بغداد، همه را در داخل عراق غافلگیر کرد.

اعلام ورود نیروهای آمریکایی از سوریه به داخل خاک عراق، سفرهای جنجالی «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا به بغداد در ۱۹ دی ماه ۹۷ و ۱۸ اردیبهشت ۹۸ که به سفر بحث برانگیز و بدون هماهنگی «مایک پنس» معاون رییس جمهوری آمریکا به پایگاه عین الاسد در استان الانبار در دوم آذر ختم شد بخشی از این رویکرد ستیزه جویانه و ناسازگاری آمریکایی ها با بغداد گزارش شده است.

خروج کارکنان شرکت نفتی «اکسون موبیل» امریکا از عراق در ۲۷ و ۲۸ اردیبهشت ماه به بهانه حملات موشکی، عدم اعطای روادید به عبدالمهدی برای سفر به آمریکا و ناخرسندی از توافقنامه اقتصادی با چین، گشایش گذرگاه مرزی القائم – البوکمال با سوریه، از سرگیری پروازهای هوایی بین بغداد و دمشق و عدم پایبندی عراق به تحریم های یکجانبه آمریکا علیه ایران همگی اتفاقاتی بوده اند که تنش میان آمریکایی ها با عراق را بیش از پیش تشدید کرد.

بر همین اساس وقتی اعتراضات خیابانی در نهم مهرماه گذشته علیه دولت و وضع موجود در عراق آغاز شد، آمریکایی ها از مهمترین کشورهای حامی آن بودند.

امریکایی ها و همپیمانان آمریکا از طریق رسانه های خود و شبکه های اجتماعی و بعضا پاره ای اظهار نظرها، قتل تظاهرکنندگان و فعالان اجتماعی همسو با اعتراضات خیابانی را به گروه های مقاومت اسلامی و الحشد الشعبی منتسب کردند.

گروه های مقاومت اسلامی و الحشد الشعبی همانند حملات موشکی سابق، کل این اتهامات را رد کردند و به علاوه بر همراهی با مطالبات برحق اعتراضات مسالمت آمیز مردم تاکید کردند.

با وجود این اتهام های دروغ آمریکایی ها و تکذیب های مکرر آن توسط مقاومت اسلامی و الحشد الشعبی ذهنیت سازیی که از آغاز سال ایجاد شده بود با شروع اعتراضات خیابانی، تشدید شد.

در طول این مدت اتهامات آمریکایی ها این گونه طراحی شده بود که گروه های مقاومت اسلامی عراق و الحشد الشعبی وابسته به جمهوری اسلامی ایران هستند.   

این در حالی است که حسب قانون مصوب در پارلمان عراق، الحشد الشعبی یکی از نهادهای امنیتی عراق است و بر اساس دستورالعمل نخست وزیر این کشور، ساختار این تشکیلات نظامی در همین سال سامان بخشیده شده و کل گروه های مقاومت زیر مجموعه الحشد الشعبی قرار گرفتند.

بسیاری در عراق از جمله دولتمردان این کشور نسبت به اتهام وابستگی خارجی الحشد الشعبی و مقاومت اسلامی عراق که توسط آمریکایی ها و همپیمانان منطقه ای اش تبلیغ می شود موضع گرفتند و این نیروها را عراقی و مدافع ملت و کشور دانستند.

اهداف حمله آمریکا

در خصوص حمله یکشنبه شب آمریکایی ها با توجه به ذهنیت سازی هایی که آمریکا  و همپیمانان منطقه ای این کشور در این مدت در اذهان مردم عراق ایجاد کرده بودند، دیدگاه های مختلفی مطرح شده است:

تبدیل کردن عراق به صحنه تسویه حساب با ایران

اتهام بی اساس وابستگی نیروهای الحشد الشعبی و مقاومت اسلامی عراق به ایران یکی از سیاست های کلیدی آمریکا و همپیمانان منطقه ای او در طول یکسال اخیر بوده است.

محور آمریکایی در منطقه بر مبنای این اتهام کوشیده است تا عراق را به صحنه تسویه حساب با جمهوری اسلامی ایران و کل محور مقاومت تبدیل کند.

این رویکرد از سفر جنجالی اواخر دسامبر «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا به پایگاه عین الاسد در استان الانبار که گفته بود: «نیروهای نظامی آمریکا برای زیر نظر گرفتن ایران در عراق هستند» شکل گرفته بود.

بر همین اساس در طول این سال دولتمردان عراق (رییس جمهوری، نخست وزیری و رییس مجلس نمایندگان) بارها در مواضع روشن، با تبدیل کردن عراق به میدان تسویه حساب آمریکا با ایران مخالفت کرده بودند.

ترامپ به دنبال فرار از فشار داخلی 

یکی از باورها متاثر از تحولات داخلی رژیم صهیونیستی بر این اصل استوار است که دونالد ترامپ برای فرار از فشار داخلی و مساله استیضاح با ایجاد این بحران خارجی، در صدد فرافکنی مشکلات داخلی خود است.

بر این اساس همان طور که «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی با ایجاد بحران سازی های خارجی در صدد فرار از بازخواست های داخلی و زندان احتمالی است، ترامپ نیز که رابطه نزدیکی با نتانیاهو دارد، به همین حربه متوسل شده است.

با وجود این دیدگاه که در داخل عراق مطرح شده، برخی این باور را با توجه به ساختارهای نهادهای قدرت در آمریکا بعید می دانند به ویژه اینکه پنتاگون بارها در سال های اخیر از رویکردهای ترامپ در سیاست خارجی تبعیت نکرده بلکه بعضا علیه آن موضع گرفته و تغییر مکرر وزیران دفاع آمریکا نیز ناشی از عدم همراهی پنتاگون با رویه های ترامپ است.

با وجود طرح این مساله با توجه به رفتارهای غیر قابل پیش بینی ترامپ برخی اصل این دیدگاه را دور از ذهن نمی دانند.    

آمریکا و پیشبرد طرح معامله قرن

دبیر عصائب اهل الحق یکی از نخستین رهبران سیاسی عراق است که از این طرح آمریکایی ها پرده برداشت.

«شیخ قیس الخزعلی» در اظهاراتی گفت: «به دلیل مخالفت عراق با طرح معامله قرن، آمریکایی درصدد انتقام گرفتن از عراق و ایجاد هرج و مرج در این کشور هستنند.»

به اعتقاد الخزعلی، طرح «اقلیم سنی» که اخیرا در صحنه داخلی مطرح شده، مورد حمایت آمریکا است.

بر این اساس، امریکا برای پیشبرد طرح معامله قرن درصدد ایجاد اقلیم سنی در استان الانبار است زیرا بخشی از اجرای طرح معامله قرن به عراق برمی گردد و قرار است که در آینده اقلیم سنی به سرزمین فلسطینیان تبدیل شود.

آموزش نظامی تعدادی از عشایر اهل سنت در همین سال در پایگاه عین الاسد توسط آمریکایی ها در راستای آماده شدن این نیروها برای تبدیل شدن به گارد حفاظت از اقلیم سنی قلمداد شده است.

وجود نیروهای الحشد الشعبی و مقاومت اسلامی در مرزهای عراق با سوریه در غرب استان الانبار از جمله منطقه «القائم»، بزرگترین مانع بر سر پیشبرد طرح اقلیم سنی و اجرای طرح معامله قرن در این کشور به شمار می رفت.

حمله هوایی یکشنبه شب در جوار مرزهای عراق با سوریه در استان الانبار نیز برای بسیاری از صاحب نظران تعجب برانگیز بود.

در حالی که انتظار می رفت پاسخ آمریکایی ها به حمله موشکی به پایگاه نظامی K۱ در شمال غرب کرکوک محدود به خود کرکوک یا مناطق حومه علیه مواضع الحشد الشعبی و مقاومت اسلامی عراق شود، منطقه مرزی «القائم» در فاصله دور از محل وقوع حمله به پایگاهK۱ هدف قرار گرفت که به اعتقاد کارشناسان، نشان از اهداف دیگر آمریکایی ها در عراق دارد.

 بخشی از این اهداف، به باور گروه هایی مانند عصائب اهل الحق مرتبط با معامله قرن و تبدیل استان الانبار به سرزمین آینده فلسطینیان است که در حال حاضر وجود نیروهای الحشد الشعبی و مقاومت اسلامی مانعی بر سر اجرای این طرح هستند.

قطع کریدور تهران – بیروت

دیدگاه دیگر در راستای تسویه حساب بین ایران و آمریکا، معتقد به رقابت دو کشور برای توسعه نفوذ در منطقه است.

بر این اساس از منطقه راهبردی «القائم» به عنوان محلی مشرف بر تحرکات نظامی آمریکایی ها یاد می شود به ویژه اینکه پایگاه عین الاسد مهمترین پایگاه محل استقرار نیروهای آمریکایی در عراق، در جوار این منطقه حساس و مهم واقع شده است.

آمریکایی ها برای جلوگیری از تشکیل کریدور تهران  - بیروت که یک لاین آن از گذرگاه مرزی «القائم – البوکمال» عبور می کند و لاین دیگر آن از سنجار (عراق) به سوریه وصل می شود، درصدد قطع این خطوط ارتباطی هستند.

بنابراین بخشی از این حملات در این راستا صورت گرفته به ویژه اینکه پیش از این نیز دو حمله مشابه دستکم در طول یکسال اخیر علیه نیروهای مقاومت و الحشد الشعبی در منطقه القائم اتفاق افتاده است.

مخالفت با ائتلاف سه گانه ایران، روسیه و چین

رزمایش نظامی سه قدرت بزرگ جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین به باور برخی از کارشناسان با حمله آمریکایی ها به القائم ارتباط دارد.

آنچه مشخص است و برخی از مقامات آمریکایی در باره آن به صراحت سخن گفته اند، واشنگتن رزمایش نظامی جدید در خلیج فارس را به مثابه اعلام ائتلاف بین این سه قدرت منطقه ای و جهانی می داند.

«کی تی مک فارلند» معاون پیشین مشاور امنیت ملی آمریکا گفته است: «این حقیقتا یک سناریوی کابوس ‌وار است، ما هفتاد و پنج سال را صرف کردیم تا مطمئن شویم که روس‌ها و چینی‌ها ائتلافی تشکیل ندهند، همگی ما باید شدیدا از ائتلاف ایرانی- چینی - روسی نگران باشیم. این واقعا سناریوی آخرالزمانی است!»

به گفته وی، جمع شدن این سه کشور کنار هم و پیوستن ظرفیت‌های نظامی روسیه، موقعیت مکانی و نفت ایران و ثروت و مزیت فناوری چین به یکدیگر، سناریوی کابوس‌وار کامل و مطلقی برای ما - آمریکایی ها - است، مخصوصا اگر این سه کشور بخواهند زمانی یک ائتلاف نظامی داشته باشند.

بنابراین آمریکایی ها برای اینکه به ایران، روسیه و چین بگویند تعیین کننده معادله منطقه هنوز واشنگتن است، دست به این حمله هوایی زده و آشکارا هم مسوولیت آن را بر عهده گرفته اند.

در واقع آمریکایی ها همواره به عراق به عنوان بخشی از محور مقاومت در منطقه نگاه می کنند بر همین اساس، عراق را در ائتلاف منطقه ای جدید بازی نمی دهند به ویژه که اصولا عراق اکنون در اتاق عملیات مشترک چهارگانه با ایران، روسیه و سوریه همکاری امنیتی دارد.

آیا این حمله به جنگ منجر می شود

روند اتفاقات مشابه در طول یکسال گذشته از جمله قضیه حمله به تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان سعودی توسط یمنی ها یا سرنگون کردن پهپاد آمریکایی توسط ایران یا توقیف متقابل نفتکش ایرانی توسط انگلیس یا کشتی انگلیسی توسط ایران در خلیج فارس نشان داده است که انگیزه ای از طرف قدرت های منطقه ای و بین المللی برای جنگ تما عیار وجود ندارد.

کارشناسان امنیتی عراقی همچنان از این گونه اقدام های نظامی محدود، حملات و ضربات هوایی به عنوان اعلام وجود یکی در مقابل دیگری و هشدار به رقیب برای عدم تلاش برای خارج کردن طرف مقابل از دایره تحولات منطقه از جمله عراق می دانند.

در واقع برخی از کارشناسان امنیتی مانند «وفیق السامرایی» مشاور پیشین «جلال طالبانی» رییس جمهور فقید عراق پیشتر اقدام نظامی محدود آمریکایی ها را پیش بینی کرده بودند.

از این رو این باور وجود دارد که بعد از نا امیدی آمریکایی ها از تغییر مسیر تحولات عراق در راستای منافع خود و رفتن مجدد بغداد به سمت ساز و کارهای قانونی انتخاب نخست وزیر، واشنگتن می کوشد به رقبای داخلی و خارجی در عراق که درصدد حذف او از تحولات داخلی این کشور هستند پیام دهد که قادر بهم زدن قواعد بازی است.

به همین دلیل است که دولت عراق متعاقب حمله یکشنبه شب به سرعت با تشکیل جلسه شورای امنیت ملی، از هرگونه خودسری در پاسخ به حمله امریکا هشدار داد و خواهان خویشتنداری الحشد الشعبی و گروه های مقاومت اسلامی شد.

همزمان برخی از رهبران و شخصیت های سیاسی عراق، با هدف عبور از بحران کنونی بر ضرورت در پیش گرفتن ساز و کار قانونی برای بازخواست آمریکا تاکید کرده اند.

از این رو انتظار می رود که وزارت امور خارجه عراق به نشانه اعتراض سفیر آمریکا در بغداد را فراخواند و احتمالا شکایتی به شورای امنیت سازمان ملل تقدیم کند.

همان طور که در حمله قبلی که اسراییلی ها به آن متهم شدند و نیروهای مقاومت و الحشد الشعبی، مقابله به مثل را حق قانونی خود دانستند در این حمله نیز اعلام کرده اند که در موقع مناسب به آمریکایی ها پاسخ می دهند.

آنچه در همه این اتفاقات مهم است، با وجود حمله یکشنبه شب امریکا، گروه های مقاومت اسلامی و نیروهای الحشد الشعبی به طور هماهنگ، خویشتنداری خود را حفظ کرده و تاکنون از سیاست و حق مشروع مقابله به مثل استفاده نکرده اند.

حتی حمله خمپاره ای که ساعاتی بعد از حمله دیشب، علیه پایگاه نیروهای آمریکایی در «التاجی» در شمال بغداد اتفاق افتاد نیز مشخص شد که بی اساس بوده و اصولا چنین حمله ای اتفاق نیفتاده است.

این اعتقاد وجود دارد که همچنان یک طرف سوم به دنبال کشاندن آمریکا به درگیری با ایران و منافع ایران در عراق است و طبق ذهنیت سازی منفی برخی کشورهای منطقه و مزدوران داخلی، الحشد الشعبی و گروه های مقاومت اسلامی را بخشی از منافع ایران در عراق می داند.

نمونه بارز این گروه سوم امثال «مثال الالوسی» رهبر حزب «امه» عراق است که به ضدیت با ایران و پیوندهای نزدیک با رژیم صهیونیستی شهرت دارد.

او بعد از حمله به پایگاه K۱ در تحریکی آشکار، در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: آمریکایی ها بعد از این حمله منتظر چه هستند و باید پاسخ ایران را بدهند.

آمریکایی ها با اطلاع از وجود این طرف سوم به خوبی می دانند، اگر قرار است جنگی اتفاق بیفتد شاید آغازگرش باشند، اما نمی توانند پایان دهنده آن باشند بنابراین این حمله را به زغم خود، شاید نوعی انتقام گیری از سقوط پهپاد خود در آب های خلیج فارس قلمداد کنند.

به باور بسیاری از کارشناسان بی شک یکی از ره آوردهای حمله دو روز پیش آمریکا به مواضع نیروهای عراقی این است که باعث شتاب و تسریع در خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق خواهد شد، به ویژه اینکه اکنون گروه های سیاسی و شخصیت عراقی هم در داخل مجلس و هم بیرون از پارلمان بهانه لازم را برای اجرایی کردن طرح خروج نیروهای امریکایی از عراق در اختیار دارند.