در گزارش زیر گزیده ای از مهمترین نشست های پژوهشی از بازه زمانی ۳۰ آذر تا ۶ دی ۱۳۹۸ خورشیدی آمده است.
ماهیت و میزان پیشرفت شبکه ملی اطلاعات
نشست علمی «ماهیت و میزان پیشرفت شبکه ملی اطلاعات» در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد. عزیز نجفپورآقابیگلو رییس مرکز مطالعات فضای مجازی اظهار داشت: ۲ ابهام در شبکه ملی اطلاعات در ایران وجود دارد. ابهام اول در باب تعریف و معنای شبکه ملی اطلاعات است که برخی یا آن را معنادار نمیدانند یا اینکه آن را به معنای بدیل اینترنت و روندی برای قطع اینترنت موجود قلمداد میکنند و از عباراتی چون کره شمالیزه کردن ایران استفاده میکنند. ابهام دوم هم در باب میزان پیشرفت و تحقق شبکه ملی اطلاعات است که هر فردی براساس سنجههایی که دارد آماری از میزان پیشرفت و تحقق شبکه میدهد و از ۱۰درصد تا ۸۰درصد پیشرفت، آمار داده میشود.
چون طرح مسائل شبکه ملی اطلاعات در محافل ژورنالیستی و شبه سیاسی یک موضوع کارشناسی و علمی و از اولویتهای موضوعی نظام حکمرانی جمهوری اسلامی است فلذا لازم است بدنه علمی کشور بهعنوان اتاق فکر نظام در راستای ابهامزدایی و متعاقباً ارزیابی و ارائه پیشنهادات اصلاح و ارتقای روند پیادهسازی شبکه ملی اطلاعات ورود علمی و کارشناسی کنند.
عباس آسوشه معاون راهبری فنی مرکز ملی بیان داشت: پیش از مصوبه ۱۳۹۲خورشیدی شورای عالی فضای مجازی کشور، شبکه ملی اطلاعات بهعنوان کل فضای مجازی مطرح بود و به همین دلیل خدماتی همچون دولت الکترونیک، سلامت الکترونیک و تجارت الکترونیک در کنار خدمات ارتباطی و اطلاعاتی جزئی از آن اعلام شد.
براساس مصوبه ۱۳۹۲خورشیدی جلسه پانزدهم شورای عالی فضای مجازی کشور تعریف متفاوتی برای اجرایی شدن آن ارائه شد تا قابلیت پیادهسازی پیدا کند که براساس این تعریف؛ شبکه ملی اطلاعات بهعنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور خواهد بود. شبکه ملی اطلاعات مترادف با فضای مجازی کشور نیست، تصریح کرد: شبکه ملی اطلاعات بخش زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی کشور است بنابراین خدماتی همچون دولت الکترونیک و تجارت الکتورنیک جزو شبکه ملی اطلاعات محسوب نمیشوند بلکه بر بستر آن ارائه خواهند شد.
درتعریف و الزامات آن که در۱۳۹۲ مصوب شده است به صراحت به این موضوع پرداخته شده است که با راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، اینترنت کشور قطع نخواهد شد و صرفاً بر این مساله تاکید دارد که اگر کاربران نیاز به اطلاعاتی در داخل کشور دارند باید برای دسترسی، ترافیک در داخل کشور حفظ شود.
در واقع پیشتر شما برای دستیابی به سایتهای داخل کشور بهدلیل مهندسی نامناسب ترافیک با وارد شدن به اینترنت مجبور به خروج ترافیک داخلی بودید. اگر بهدنبال حذف اینترنت در شبکه ملی اطلاعات بودیم تاکید بر این نداشتیم که اطلاعاتی که درون کشور میزبانی شده است باید قابل دسترسی توسط پروتکل اینترنت باشد و تحت آن توسعه یابد.
محمدحسن انتظاری عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی توضیح داد: اگر مدل و الگوی ارزیابی پیشرفت شبکه ملی اطلاعات براساس آموزش همگانی صورت بگیرد بدون شک سرعت راهاندازی آن افزایش یافته و در نهایت کشور صاحب شبکه مستقل خودش خواهد شد.
در واقع میتوان گفت شبکه ملی اطلاعات بهطور مستقیم با زندگی مردم سروکار دارد بهطوری که جمعیتی قابل توجهی از آنها در این فضا زندگی میکنند. در حال حاضر استفاده از فضای مجازی نسبت به سال گذشته ۱۷درصد رشد کرده و همچنین پیچیدهتر شده است. در این رابطه حکومت وظیفه دارد همانگونه که در حوزه فیزیکی از مرزهای کشور محافظت میکند باید در فضای مجازی هم از اطلاعات داخلی کشور مراقبت کند. این در حالی است که شبکه ملی اطلاعات باید بهطوری طراحی و راهاندازی شود که در قالب زیستبوم پایدار به مردم سرویس دهد.
رسول جلیلی استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی از مهمترین نیازهای اصلی کشور راهاندازی شبکه ملی اطلاعات است بهطوری که بتوانیم به راحتی اطلاعات خود را بدون آنکه توسط سیستمهای پیشرفته خارجی دزدیده شوند انتقال دهیم به این معنی که ما باید در حوزه فضای مجازی استقلال داشته باشیم.
امروز کشور نیازمند وجود یک موتور جستوجوی ایرانی است که بتواند در شرایط خاص نیازهای جامعه را برطرف کند، اما متأسفانه در این رابطه در حال حاضر ما هیچگونه فیبری نداریم که به راحتی بتوانیم اطلاعات داخلی کشور را انتقال دهیم.
در حال حاضر اشکال اساسی در مدیریت شبکه ملی اطلاعات این بود که به مقوله نقل و گفتار درباره راهاندازی شبکه ملی اطلاعات فکر کردند و فعالیت آنها دچار ضعف بود و مدیریت تصور میکرد که نرمافزارهای داخلی بدون انتخاب سیستمهای خارجی فعالیت میکنند اما چنین اتفاقی انجام نشد.
فرشاد مهدیپور رییس پژوهشکده فرهنگومطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگواندیشه اسلامی عنوان داشت: چرا تا به حال زیرساخت، بستر لازم و کافی شبکه ملی اطلاعات توسط دولت ایجاد نشده تا در زمانی که اینترنت جهانی دچار مشکل میشود، کاربران ایرانی همچنان به اینترنت دسترسی داشته باشند و امورات روزمرهشان دچار مشکل نشود.
فرض بگیرید اگر آمریکا اینترنت ما را قطع کند چه میشود؟ با توجه به اینکه زیرساخت لازم برای شبکه ملی اطلاعات در کشور توسط دولت شکل نگرفته، اگر این موضوع محقق شود اتفاقات بسیار بدتر از محدود کردن اینترنت در آبان ماه امسال میتواند در پی داشته باشد.
توصیههای کنترل اینترنت در ساعات صفر اجرای سیاستهای اعتراضی بنزین اجرا نشد و بعد از چند روز مجبور به قطع اینترنت شدند. این در حالی است که در هیچیک از مصوبات بستهشدن اینترنت وجود نداشت و فقط محدودسازی بعضی از پلت فرمها مطرح بود و این موضوع را وزارتخانه مربوطه اجرا نکرد. خسارت معنوی و انسانی قطع اینترنت قابل محاسبه نیست، ۸۰درصد ترافیک اینترنت ایران خارجی است و هزینه دلاری زیادی به کشور تحمیل میکند و این در صورتی است که ۸۰درصد ترافیک کشور کرهجنوبی داخلی است.
مطالعات تربیتی و علوم اسلامی
نشست «مطالعات تربیتی و علوم اسلامی» در دانشگاه امام رضا(ع) برگزار شد. اعظم زرقانی مدیر گروه علوم تربیتی دانشگاه امام رضا(ع) گفت: اگر قرار است ما در حوزه علوم دینی تحول ایجاد کنیم باید به این سمت برویم که مبانیای که باعث تولید علم میشود، چیست و چه اختلافاتی با مبانی تولید علم در کشور ما دارد؟ و از طرفی با توجه به اختلافی که در حوزه مبانی وجود دارد در واقع مبانی را باید مقایسه کرد که اگر قرار است علمی داشته باشیم که از منظر اسلامی ارزشمند باشد و در نگاه اسلامی ما را به آن ارزشمندی برساند و به سمت قرب الیالله پیش ببرد، آن علم چه ویژگیها و ساختاری دارد؟
بر اساس سخنان آیتالله جوادیآملی این ایده اسلامیکردن علوم اساسا با این محوریت مطرح شد که بتوان علم را با دین آشنا کرد چراکه در جهان غرب این ۲ مقوله در تعارض قرار گرفتند و دین به حاشیه رفت و در واقع از این ضرورتی که در حوزه علوم دینی است در حوزه تربیت میتوان استفاده کرد و میتوان گفت که نقش تربیت در تولید علم دینی چگونه است. ۲ حالت برای پاسخ به این پرسش وجود دارد؛ حالت نخست این است که یک موضع نسبت به علم دینی وجود داشته باشد و اینگونه ادعا کرد که علم موجود چطور اسلامی شود که شامل همه علومهای دیگر مانند روانشناسی و حقوق و... میشود و حالت دیگر این است که روش تربیتی مناسب برای اینکه بتوانیم عالمانی تربیت کنیم که آنها بتوانند علم اسلامی تولید کنند حائز اهمیت است.
از طرفی روش تربیت در حوزه علوم تربیتی مدنظر است و برای این ۲ حالت نیاز است که موضوع مشخص درباره علم دینی داشته باشیم که این موضع ما در اینجا علم به مثابه فرهنگ است.
در حوزه علم دینی نظریات مختلفی وجود دارد که استفاده بیشتر برای تبیین رویکرد آرای آیتالله جوادیآملی است و مقالهای که او دارند منزلت عقل در هندسه معرفت دینی است و در این کتاب جایگاه عقل در هندسه معرفت دینی باز میشود و البته بیشتر به عقل نظری پرداخته میشود.
در مقام دیگر آیتالله جوادیآملی مدعی است که پا را از حوزه توصیف میتوان فراتر گذاشت تا بر اساس حقیقت کشف، عالم خلقت را تفسیر کند که در حال حاضر نظریههای غربی در این حوزه ورود کردهاند و آنان بیشتر متوجه ساحت مادی هستند و از آن ساحت مادی نظریههای روانشناسی خودشان را استخراج میکنند و تفسیر آنان فقط بر اساس عالم دنیوی و مادی است؛ در اینجا که جهان بینی در تفسیر دخالت میکند، بحث علم دینی و غیردینی مطرح میشود.
بنابراین موضوع این گزارش درباره نظریه آیتالله جوادیآملی در استفاده از عقل و با استفاده از عقل نظری و عملی است؛ این همان بایدها و نبایدهای اخلاقی است.
عقل نظری، درک است و ربط عقل نظری با تولید علم دینی مشخص میشود اما ربط عقل عملی با تولید علم دینی چیست؟ عقل عملی نسبت اثرگذاشتن بر تولید علم دینی و معرفتداشتن است و کار آن تهذیب نفس و الزامهای نفسانی و اخلاقی است. عقل عملی غبارهای باطنی و درونی را از پیش چشم کنار میگذارد و لایههای عمیقتر نفسانی را درک میکند تا علم ارائهشده عمیقتر باشد؛ از این حیث عقل عملی میتواند در تولید معرفت دینی اثرگذار باشد. دلیل اینکه اولیا و انبیا به معرفت بالا دست مییابند، همین فعالبودن عقل عملی و تهذیب نفس است.
گفتوگوهای فرهنگی در چشمانداز تمدنی ایران و جهان عرب
همایش «گفتوگوهای فرهنگی در چشمانداز تمدنی ایران و جهان عرب» در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.حجتالاسلام حبیب الله بابایی دبیر علمی همایش گفت: گفتوگوهای ما با جهان عرب و اندیشمندان جهان اسلام سختیهای خاص خود را دارد که این دشواریها ایجاد گفتوگوهای علمی را دشوار کرده است؛ بنابراین برگزاری چنین همایشهایی برای ایجاد گفتوگو در میان اندیشمندان مسلمان بسیار مهم است.
اولویت ما در همایش امروز گفتوگو است، بنابراین رؤسای کمیسیونها باید تمامی فرصت را برای گفتوگو قرار دهند و در حاشیه این پنلها به دو سؤال ضعف تمدنی ما مسلمانان کجا اسست و درمان را از کجا باید شروع کرد؟ همچنین فرصت تمدنی جهان اسلام کجا است و حرکت را از کجا باید شروع کرد؟ پاسخ داده خواهد شد.
حجتالاسلام علی عباسی رییس جامعهالمصطفی اظهار داشت: امروز نیاز ما به گفتوگوهای فرهنگی بیش از هر زمان دیگری است. در زمانی که بر تفرقه تأکید میشود و دستهایی برای دامن زدن به این نزاعات تلاش میکنند، جای تشکر دارد از افرادی که این موضوع مهم یعنی گفتوگوهای فرهنگی میان ایران و جهان عرب را با یک چشمانداز تمدن نوین اسلامی طراحی کردهاند، زیرا در کنار ارتباطات رسمی که میان ایران و کشورهای برادرمان وجود دارد، تقویت ورود به این گفتوگو و دیپلماسی فرهنگی و علمی از ضروریات است.
بیش از یک هزار سال است در حوزه تمدنی واحد زیست کردهایم و از این پس نیز باید چنین باشد. منطقه ما تحت عنوان آسیای جنوب غربی که کانون اصلی حضور تمدن اسلامی است، پیش از ظهور اسلام هم از مهمترین کانونهای تمدنی بشر بوده و امروز نیز به دلایل متعدد دارای ظرفیت ایجاد تمدنی جدید است. مجموعه انسانی بزرگی که در این سرزمین زیست کردهاند و تاریخ ساختهاند، امروز نیز به وحدت نیاز دارند؛ علیرغم تکثر قومیتی که از ابتدای تمدن اسلامی وجود داشته است، محورهایی این جمعیت و انسان را به هم پیوند داده است؛ فارابی، خوارزمی، بیرونی، رازی، کندی و هزاران دانشمند بزرگی که در ایجاد تمدن سهیم بودهاند، از قومیت متعدد اما با آرمانهای واحد در کنار هم زیست کردهاند.
متأسفانه با وجود تمدن جدید وضعیت تغییر کرده است زیرا تمدن جدید با بنیانهای فکری رایج مردم منطقه متفاوت و دارای بیگانگی جدی با لایههای عمیق تمدن سابق در منطقه است زیرا انسانگرایی در برابر خداگرایی، سودگرایی و فردگرایی نیز باعث جدایی دین از عرصه عمومی می شود و از لایههای عمیق تمدن جدید است. تمامی این شاخصههای تمدن جدید با تمدنی که در این سرزمین وجود داشته، تفاوت دارد؛ محصول تلخ تمدن جدید برای دنیا موردی به نام استعمار است و نمیتوان تاریخ استعمار را از تاریخ تمدن جدید جدا کرد که هنوز هم اثر این پدیده در تمامی دنیا از جمله منطقه ما مشاهده میشود.
مجموعه بزرگ اسلام که در رشد علمی پیشگام بوده است، امروزه رشد چندانی ندارد که باید بررسی و به این سؤال پاسخ داده شود و انقلاب اسلامی گام بزرگتری در ایجاد رشد علمی برداشته است که میتواند الگوی مراکز علمی در دنیای اسلام باشد.
توطئه تکفیری، توطئه کوچکی نبود و گمان میرفت دهها سال جهان اسلام را درگیر خود کند و میتوانست آثار و پیامدهای منفی فراوانی برای منطقه داشته باشد؛ گرچه به صورت کامل از توطئه تکفیری خلاص نشدهایم و کماکان در دنیای اسلام دامن زدن به بدبینیها دارد تعقیب میشود. اندیشه تکفیری مانع بزرگی برای ایجاد تمدن نوین اسلامی است زیرا اندیشهای که برادر و خواهر مسلمان خود را بر نمیتابد، نمیتواند تمدن سازی با رویکرد جهانی داشته باشد، بلکه پیش شرط ایجاد تمدن، تأکید بر ارزشهای انسانی است و کسی که هم کیش خود را نمیتواند تحمل کند، چگونه میتواند مدعی ایجاد تمدن باشد.
حجتالاسلام نجف لکزایی معاون پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم توضیح داد: از مشکلات امروزی این است که در عرصه فرهنگ دچار اغتشاش شدهایم، در نتیجه در زمینه تمدن نیز گرفتار اغتشاش شدهایم.
برای ایجاد تمدن با موانعی روبهرو هستیم که بزرگترین مانع، تمدن غرب است و فعالیتهایی که امروزه این تمدن انجام میدهد، نشاندهنده احساس عجز آن در مقابله با تمدنسازی در جهان اسلام است، در نتیجه به برخوردهای خشونتآمیز روی آورده است. غرب علاوه بر اینکه نیروهای داخلی مانند تکفیریها را علیه جهان اسلام میشوراند، خود نیز حضور ملموستری پیدا کرده است؛ غرب احساس میکند در حال از دست دادن صحنه علم و فرهنگ است. بهعنوان مثال، اگر سال جاری را با سالهای گذشته مقایسه کنید، مشاهده خواهید کرد که امروزه جلوتر از گذشته هستیم که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم بیان کردهاند زمانی دغدغه ما خارج کردن آمریکا از ایران بود اما امروزه دغدغه این است که آمریکا باید از منطقه خارج شود.
جامعه، تاریخ و موزه
نشست «جامعه، تاریخ و موزه» در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد. صفورا برومند عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: این بحث بسیار حائز اهمیت است که چگونه صورتبندی میشود. نخست باید یک تعریف علمی از موزه ارائه دهیم. طبق اساسنامهای که در وین اتریش در سال ۲۰۰۷ به تصویب رسید موزه یک نهاد غیرانتفاعی است که محیط ملموس و غیر ملموس بشری را با هدف آموزش و حفظ میراث به نمایش میگذارد.
طبق این تعریف یادمانهای طبیعی و حتی موسسههای گیاهشناسی هم به عنوان موزه شناخته میشوند اما آنچه در همه آنها تعریفی مشترک شناخته میشود واژه تاریخ است. مایکل استنفورد در کتاب مقدمهای بر فلسفه تاریخ معتقد است روایت، شناخته شدهترین شکل تاریخ و ذات آن است و اگر آثار گذشته تعریف نشود به فراموشی سپرده میشود.
نگارش تاریخی باید دربردارنده توصیف زنده از یک شخص باشد و او را مجسم کند. نگارش تاریخی مستلزم داشتن خلاقیت و تواناییهای نقادانه، تجربه و تحلیل و ارائه فعال آن است. مورخان از نکتهای نامتجانس از ماده شکلهای منسجمی به وجود میآورند به گونهای قابل دسترس، جذاب و سرگرمکننده باشد.
باید تاریخ به شکل مفید در مباحث مورد توجه قرار گیرد. اگر به تخیل و قابلیت دسترسی در نمایش تاریخ در موزهها توجه کنیم وضعیت موزههای امروز ایران بسیار دگرگون خواهد شد. موزههای ایران برخلاف تحول در ساختار طراحی اتفاق افتاده و از خلاقیت به دور هستند. موزههای ما بیشتر شبیه گالریهایی هستند که آثار در ویترینهای آن به نمایش درآمده است. هم اکنون ما تعاملی میان مخاطب و اشیا نمیبینیم.
مخاطبان ویترینها را میبینند اما معلوم نیست که برداشتشان درست است یا خیر. متاسفانه ما کمتر موزهای داریم که از ساختار مدرن برخوردار باشد. بیشتر موزهها یا صورت نمایشگاهی دارد یا در ذهن مخاطب ماندگاری ایجاد نمیکند. اواخر ۱۹۹۰ میلادی اتفاقی در موزههای دنیا اتفاق افتاد که موزهها از شکل نمایشگاهی بیرون آمدند و به این نتیجه رسیدند که پیامی را منتقل کنند. به همین دلیل اکثر موزهها به مخاطبان و نیازهای آنها توجه کردند.
موزهها دیگر برای سود نیستند. آنها مشارکتی و شفاف هستند و با همکاری فعالانه و یا برای جوامع متنوع در گردآوری، حفظ، تحقیق بیشتر، نمایش و تقویت درک جهان کار میکنند. ایران کمابیش باید از این تعاریف متاثر شود. به خصوص هماکنون که ایران میخواهد در زمینه اقتصاد گردشگری کار کند. ما هماکنون با فقر هویتی روبهرو هستیم و هر مطلبی را از گذشته ارجاع میدهیم. نمونههای این موضوع در شبکههای اجتماعی هماکنون زیاد است که اگر مطلبی تحریف شده باشد عده زیادی آن را قبول میکنند؛ در حالیکه ما با تجهیز موزهها میتوانیم تاثیر زیادی در شناخت نسل از گذشته داشته باشیم.
حبیبالله اسماعیلی مدیر موزه، کتابخانه و مرکز اسناد امام خمینی (ره) گفت: زمانی که سراغ اهل تاریخ برویم سواد موزهای آنها بسیار پایین است. نتیجه این شده عموما تلقی که از موزه وجود دارد همان نگاه عمومی و اهل تاریخ است. موزهها در کشور با نگاه ویترینی متولد شدهاند و اگر دقت کنیم فهم ما از موزه تغییر خواهد کرد.
اگر میخواهیم موزه تعاملی راه خود را در دنیا باز کند باید تفاوتها و تمایزهای نظام معرفتی را در موزهنگاری معرفی کنیم. زمانی که با خاطره بشری مواجه میشویم، هر خاطرهای تاریخ نیست. این زمانی است که مورخ باید به جان خاطرهها بیفتد و آن را گویاسازی کند. آثاری که در موزهها وجود دارد مسئله هویتی است. برای مثال موزه ایران باستان زمانی که تاسیس شد تنها دلیلش هویت و لذت بود. در تاریخ خاطره به گونهای بیان میشود و در موزهها از سیالیت و گریزپایی نجات مییابد.
گرانیگاه خاطره تاریخی منبع آن است. شیوه غالب در بیان تاریخی نوشتاری است. زیباییشناسی مورخانه غالبا مبتنی بر خلاقیت ادبی است. مورخان اگر اهل ذوق باشند با نظام واژگانی، صنایع ادبی، ایماژها و ذهنی همراه باشد متن را زنده میکنند. شیوه زیباییشناسی موزه خلاقانه است حتی ساختمان موزه یک اثر هنری است. در روایت موزهای و تاریخی ما با یک گفتمان غالب هنری در ارتباط هستیم.
از سه دهه اخیر تحول در علوم انسانی و از دهه ۶۰ میلادی موزهها مخاطب محور عمل کردهاند و روایت غالب را میشکنند. حاصل بحثهای جدید در علوم انسانی اتفاق افتاد. نکته دیگر این است که موزه محل نگهداری اشیا نیست، بلکه یک کنش فرهنگی است. موزهها کاملا مخاطب محور هستند و انتقال تعامل حاصل این نگاه است. موزه یک فعالیت چند رشتهای است و اهل تاریخ معمولا درباره آن غفلت دارند و جای اهل تحقیق در فعالیت موزهها خالی است.
باید مباحث میان موزه و جامعه معنیدار شود. تغییرات فرهنگی و بینشی ما باید تغییر نکند و اگر در موزهها این اتفاق نیفتاد آن وجه از موزه را از آن میگیریم و نتیجه آن طبیعتا نوشتن یادگاری در دیوارها میشود و همه اینها به این دلیل است که باید نگاهها و رویکردهایمان را تغییر دهیم.
رضا دبیرینژاد رئیس اداره موزه و موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک یادآور شد: یکی از مهمترین مشکلات موزهداری در کشور ما این است موزهداران امکان دیالوگ با رشتههای دیگر را نداشتهاند. این تصور وجود نداشته که از دانش خود به خلاقیتهای خود را اضافه کند. اینکه ما موزهداری را در سه حوزه تاریخ، جامعهشناسی و موزهشناسی را در تلاقی قرار دهیم هریک راهگشای منظرهایی جدید است.
اکنون باید بینیم کجا ایستادهایم و این کجا ایستادن نافی تجربههای قبلی نیست که همه موزهها تعاملی شود. موضوع این است که باید از جهات مختلف آنها را در کنار هم قرار دهیم. موزهها عملکرد خود را دارند از یک موزه کوچک تا موزه ایران باستان که تجلی نسل اول موزه در کشور است. ما در موزهها با دستاورد دانش سروکار داریم. اما آنچه مسلم است دانش در مواجهه مستقیم به دست نمیآید. ما در بحث موزهشناسی نیازمند یک روایت هستیم؛ روایتی که اشیا را گویا کند و پنجرهای رو به دانش برای ما باز کند.