"لری ویلکرسون"، رئیس دفتر "کالین پاول" وزیر خارجه اسبق آمریکا، در گفت و گوی اختصاصی با ایرنا درباره برنامه های جنگ طلبانه کاخ سفید و پیامدهای ترور فرمانده سپاه قدس و فرمانده الحشد الشعبی هشدار داد و گفت: این اقدام هیچ هدف استراتژیکی ندارد، مگر بگوییم که برای جنگ برنامه ریزی شده باشد.
استیضاح و محاسبات داخلی ترامپ
این مقام ارشد دولت جورج بوش پسر که بعدا یکی از بزرگترین منتقدان اشغال عراق توسط آمریکا شد، درباره انگیزه و هدف دولت ترامپ از ترور سردار سلیمانی گفت: به دشواری می توان از وجود یک منطق استراتژیک در آنچه ایالات متحده انجام داد، سخن به میان آورد. البته یک دلیل سیاسی برای این ترور می توان یافت.
ویلکرسون توضیح داد: ترامپ خود را گرفتار استیضاح دیده و احساس می کند این فرایند آینده سیاسی وی را تهدید می کند. این تهدید نه به این دلیل است که مجلس سنا ممکن است به برکناری وی رای بدهد، بلکه به دلیل آسیبی است که فرایند استیضاح به او وارد کرده و در نتیجه شانس انتخاب مجدد وی را کم می کند.
وی ادامه داد: از منظرسیاسی داخلی، دلیل دوم که می توانم ببینم این است که ترامپ فکر می کند اگر وارد درگیری عمیق تر با ایران شود و جنگ دیگری در جنوب غربی آسیا راه بی افتد، مردم آمریکا تمایل بیشتری به ادامه ریاست جمهوری وی خواهند داشت.
این مقام سابق وزارت خارجه آمریکا تصریح کرد: این تنها دلیل منطقی سیاسی داخلی است که ممکن است شما برای توضیح این حمله بیابید. به عبارت دیگر، من منطقی برای این عملیات، خارج از عرصه سیاسی داخلی نمی توانم پیدا کنم. این ترور یک اتفاق عظیم و به غایت حماقت بار در منطقه است که سطح درگیری را بسیار فراتر از جایی رساند که هر فرد عاقلی خواستار آن باشد. مگر اینکه بگوییم که هدف نهایی استراتژیک شما در این کار، رسیدن به نقطه جنگ با ایران است.
جایگاه راهبردی آمریکا، قربانی تاکتیک های ترامپ
وی در پاسخ به این سوال که آیا فکر می کنید ترامپ خود را آماده جنگ و برای آن برنامه ریزی کرده است؟ گفت: من فکر نمی کنم. این فرد بخصوص، شخصی بی کفایت و کم شعور در این زمینه هاست. او سرعت این تصمیم را چنان برق آسا گرفته است که در این شرایط دولت و مشاورانش فرصت مداخله نداشته اند. تعداد اعضای شورای امنیت ملی را هم کاهش داده است و من حتی نمی بینم که کسی باشد که او را کنترل کند.
وی افزود: عملا کسی جز "مایک پمپئو" و "مارک اسپر" و شاید چند نفر دیگر دور و بر وی باقی نمانده است که سوابق مجموع آنها نشان می دهد که توان گرفتن تصمیم راهبردی نداشته و نمی توانند تصمیمات استراتژیک خوبی در خصوص روابط بین الملل یا مسایل امنیت ملی بگیرند. کسی نیست که دنبال تصمیم گیری عاقلانه باشد و اولویت آنها در تصمیم گیری، نیاز سیاسی داخلی آنهاست.
آینده آمریکا در عراق
مقام دولت سابق آمریکا در پاسخ به سوالی مبنی بر پیامدهای راهبردی اقدام تروریستی رژیم آمریکا برای حضور آمریکا در عراق و منطقه سرهنگ ویلکرسون گفت: اگر هدف نهایی و استراتژیک جنگ با ایران نباشد، من نمی بینم که چگونه این کارهایی که انجام می دهیم، از جمله حمله 27 دسامبر به پیگاه های الحشد الشعبی و این حمله که منجر به کشته شدن دو فرمانده ایرانی و عراقی شد، باعث ایجاد ارتباط بهتر بین ما و نخست وزیر فعلی و آتی در بغداد خواهد شد. بر عکس، این کار شیعیان و سنی ها را در عراق به هم نزدیک می کند تا با هم علیه نیروهای آمریکایی متحد شوند.
این مقام پیشین وزارت خارجه آمریکا درباره آینده حضور نیروهای آمریکایی در عراق گفت: یا به مانند سال 2003-2004 با زور سرنیزه باید در عراق بمانیم یا اینکه خارج شویم. به هر صورت، به باور من این تشدید رویارویی با تهران، هم در عراق، هم در سوریه و هم در سراسر منطقه به ضرر ما خواهد شد. من نمی توانم ابعاد ناشی گری در این تصمیم گیری استراتژیک را درک کنم.
نقش رژیم صهیونیستی
وی در خصوص برخی ناظران مبنی بر اینکه می گویند در حقیقت این اسرائیل بود که عملیات تروریستی بغداد را انجام داده و بعد دولت آمریکا مسئولیت ترور سردار سلیمانی و المهندس را پذیرفت، درباره نقش اسراییل در این زمینه گفت: من هیچ ایده ای ندارم که نتانیاهو و دولت اسرائیل چه نقشی در ترور داشتند. اما واضح است که اسرائیلی ها در جمع آوری اطلاعات و در مشاوره برای تصمیم برای انجام این عملیات ها، نقش دارند.
این کارشناس تصریح کرد: اسرائیل از آنچه در سوریه جریان دارد، بشدت ناراحت است. در حالی که ایالات متحده از کردها در سوریه دور شد، اسرائیل همانطور که در گذشته چندین بار اتفاق افتاده است، برای به اصطلاح "دفاع" از کردها وارد عمل شد. برای همین تردیدی نیست که بطور کلی اسراییل در این تصمیم گیری ها نقش دارد.