حاج قاسم، ستاره آسمان، امان از قلم من که بریده است تا بگویم حاج قاسم ستاره کدام آسمان است، بندگی، اخلاص، غیرت یا شجاعت...
یافتم که آسمان شیعه ستاره باران است و حاج قاسم ما در تداوم این کهکشان، کهکشانی که بر تارک گیتی از زمین کربلا آذین آسمان شد و سایه آن رحمت زمین و آشفتگی خواب ظالمان.
حاج قاسم ذخیره حق برای حمایت حرکت مردمی بود که در بهمن ۵۷ سر بر فرمان حق نهادند و طاغوت را از این زمین مقدس راندند.
حال که غدارهبندان ظلم است با هزاران مکر و تدبیر به کمک جهل جاهلان سعودی در حرکت مردم تردید ساخته شد.
خون حاج قاسم آتش بر همه آن هیمنه پوشالی زد و انشالله چنان دامنگیر خواهد شد که مقدمه ظهور خواهد بود.
حاج قاسم را همه در جبهه دیدهاید به تصاویر اخیرش در جبهه علیه داعش بنگرید که شجاعانه بیخود و بیجان پناه بر خاکریز میایستاد و حاضر نبود سر در برابر تیرها خم کند اما هرگز بر او گزندی حاصل نمیشد چون خدای او، او را برای چنین روزی حفظ کرده بود تا ابلهترین فرد تاریخ به گمان پیروزی بر امت ایران با چنین برنامه کودکانهای غرور ملتی را درهم شکند و ندانست که هر چه تاکنون رشته است با این حرکت پنبه کرده و از زمان جاری خون این شهید ، بر ارض مقدس عراق باید بر فاتحه خود نظارهگر باشد.
حال گرمی خون این شهید بر کالبد ما باید حیاتی برای روییدن دهد اگر خود را خونخواه او میدانیم و اگر بر کوفیان خورده میگیریم یکباره باید از تنها جدا شویم چنان که با امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب بودهایم.
حاج قاسم به تنهایی بار همه شهیدان انقلاب را به دوش کشید و خونبهای حاج قاسم موشکپراندن به چند پایگاه ظلم، نیست، بلکه برچیدن پایگاه ظلم از جهان است.
و در یک کلام خونبهای حاج قاسم آماده شدن همه ما برای ظهور حجت(عج) زمان است.