تهران- ایرنا- حاج قاسم سلیمانی به عنوان نماد انقلاب اسلامی در سراسر جهان شناخته می‌شود. وی مجاهدی متعهد به کشورش در برابر هر تهدید خارجی بود که در نبرد با دشمن و دفاع از مرزهای ایران از هر جناح‌بندی‌ و گرایش‌ سیاسی به دور بود.

شهید قاسم سلیمانی، سرداری از جنس مردم بود که ساده زیستی، تواضع، ادب و متانتش، توانمندی های نظامی، فرماندهی و رهبری او را برجسته تر می کرد و بدلیل پرهیز از ورود به مجادلات سیاسی و حفظ جایگاه فراجناحیش، بین تمامی جریان‌های سیاسی و سلایق فرهنگی و اجتماعی ایران، محبوبیت ویژه‌ای داشت. این سردار ملی که عمری را بی‌ادعا به تلاش و مجاهدت برای دفاع از مردم، کشور و انسان‌های بی‌دفاع کشورهای منطقه گذرانده بود و  با تلاشی پردامنه توانست شر داعش را از سر منطقه و به‌ویژه مردم زجرکشیده سوریه و عراق رفع کند در حمله هوایی پهپادهای امریکایی به شهادت رسید. باید گفت ترور ایشان به‌عنوان اقدامی تروریستی از جانب دولت آمریکا باعث شد که دشمنی های ایران و آمریکا بیشتر شود.

بررسی روزنامه‌ها، تارنماها و خبرگزاری‌های داخلی نشان می‌دهد که رسانه‌های داخلی به طور گسترده به این موضوع پرداخته اند.

رسانه های اصلاح طلب

دشمن دیگر روی آرامش را نخواهد دید

روزنامه ایران در یادداشتی به قلم سیدشهاب‌الدین طباطبایی فعال سیاسی اصلاح‌طلب، آورد:روزنامه ایران: ترور شهید سپهبد قاسم سلیمانی به‌عنوان اقدامی تروریستی از جانب دولت ایالات متحده به سیاهه دشمنی‌های امریکا با مردم ایران اضافه شد. مورخان فارغ از دوستی یا دشمنی با ایران، جمعه سیزده دی ماه نودوهشت را چنین به یاد آیندگان می‌آورند: «حمله تروریستی امریکا به عالیرتبه‌ترین مقام رسمی نظامی ایران»، چنانچه کودتای ضد مردمی بیست‌وهشت مرداد سی‌ودو یا قتل عام دویست و نود مسافر بی‌گناه هواپیمای ایران‌ایر در سال شصت‌وهفت در تاریخ ثبت شده است. شهید سپهبد قاسم سلیمانی، نظامی حرفه‌ای و متعهد به دفاع از کشورش در برابر هر تهدید خارجی بدون در نظر گرفتن هیچ ملاحظه داخلی بود. حاج قاسم سلیمانی در نبرد با دشمن و دفاع از مرزهای کشور، ایران را فارغ از جناح ‌بندی‌ها و گرایش‌ها و اعتقادات مردم برای همه ایرانیان امن و آرام می‌خواست. او از دلبستگی‌های مرسوم و منافع و مواهبی مشابه آنچه نصیب بعضی همرزمان سابقش شده گذشت تا ما به دلمشغولی‌ها و زندگی و روزمرگی هایمان برسیم. حاج قاسم جنگید تا ما در ایرانِ در امان مانده از خشم و تعصب داعش، گاهی بر سر تعصب‌های بیهوده خشم‌مان را بر سرهم بریزیم. ایرانی که او زندگی و جانش را فدایش کرد کجاست؟ همان جایی است که با همه کاستی‌ها و خطاهای دولتمردانش، هنوز و همیشه کشورمان است، ایران جایی است که فارغ از تقسیم ‌بندی‌های خودی و غیر خودی، همیشه خود را متعلق به آن می‌دانیم، ایران هنوز برای همه کسانی که بی‌توجه به گذشته و آنچه بر آنان گذشته برای حال و آینده‌اش نگران و دلسوزند و ارزش فداکاری و ماندن دارد و البته ایران جایی است که خیلی از آنها که به هردلیل ترکش کرده‌اند یا به آن پشت کرده‌اند هنوز هم شب‌ها چشم‌های بی‌خوابشان را به یادش و در غربتش‌ تر می‌کنند، حتی اگر صبحش معدودی از آنها امثال مرا متهم به سازش یا ابتلا به سندروم استکهلم کرده باشند! که البته متهم شدن به سندروم استکهلم را با جان و دل می‌پذیرم و بر سر اعتقادم می‌مانم تا خدای نکرده به سندروم واشینگتن یا بدتر از آن سرطانِ بی‌وطنی مبتلا نشوم.

ایران جایی است که همه آنها که دل در گرو ایران مقتدر و عزتمند دارند به بهانه شهادت حاج قاسم دوباره نقطه‌ای مشترک یافتند، با هر دیدگاه و گرایشی و این همه نه به خاطر منافع شخصی که برای نشان دادن قدرشناسی از نگاهبانان امنیت ملی و به نمایش گذاشتن اوج همبستگی ملی در کنار موضع رسمی حاکمیت گرد آمدند. اصلاً ایران همان جایی است که حاج قاسم ترسیم کرده بود و برای امنیت و استقلالش می‌جنگید، ایران همان جایی است که او همه دختران و پسران جوانش را بچه‌های خودش می‌دانست. جای افسوس گاهی آنقدر با هم غریبه شده‌ایم که جمع شدن‌مان حول یک نقطه مشترک حتی خودمان را حیرت زده می‌کند و جای امیدواری که هنوز می‌توانیم جمع شویم تا بدخواهان ایران را بهت زده و عصبانی کنیم.

محبوبیت ویژه سپهبد سلیمانی بین تمامی جریان‌های سیاسی و سلایق فرهنگی

خبرگزاری ایسنا آورده است:حاج قاسم سلیمانی که از خطه غیور وشهید پرور کرمان، به عنوان نماد انقلاب اسلامی در سراسر جهان شناخته می شد و با وجود آنکه از ابتدای انقلاب تاکنون صدها هزار شهید در این راه، جان خود را فدا کرده‌اند، شخصیت و محبوبیتی متفاوت داشت. شهید قاسم سلیمانی، سرداری از جنس مردم بود که ساده زیستی، تواضع، ادب و متانتش، توانمندیهای نظامی، فرماندهی و رهبری او را برجسته تر می کرد و بدلیل پرهیز از ورود به مجادلات سیاسی و حفظ جایگاه فراجناحیش، بین تمامی جریان‌های سیاسی و سلایق  فرهنگی و اجتماعی ایران محبوبیت ویژه‌ای داشت. حاج قاسم سلیمانی، تنها یک فرد نبود، بلکه یک سرمایه اجتماعی محسوب می‌شد و صدالبته امروز با شهادت حاج قاسم، این سرمایه اجتماعی، نه تنها از بین نرفته است بلکه به لطف الهی چندین برابر شده است. قاسم سلیمانی به عنوان یک الگو برای همه پاسداران و سربازان ایران اسلامی و جوانان شیفته در سراسر جهان، ماندگار شده است. اخلاص، صداقت و تواضع حاج قاسم در میان مسئولان نظام کم نظیر بود و امانتداری و صداقتش در انتقال حقایق و اطلاعات به مسئولان ارشد نظام مثال زدنی بود، به همین علت آیت الله هاشمی رفسنجانی نسبت به صحت و دقت گزارشاتی که بوسیله سردار سلیمانی به ایشان ارائه می شد، اطمینانی مضاعف داشتند. شهید حاج قاسم سلیمانی، نسبت به معیشت مردم و رسیدگی به وضعیت محرومان حساسیتی ویژه داشت و تا زمانی که مسئولیت سپاه استان کرمان را برعهده داشت، از توسعه این استان حمایت کرد. اگرچه امروز که ایران در عزای سپهبد سلیمانی و همرزمانش نشسته است، اما هزاران سلیمانی با خصوصیات منحصر بفرد اخلاقی و شجاعت وتوانمندی او، خود را برای دفاع از منافع ملی و آرمانهای انقلاب آماده می کنند و همانگونه که ترورهای شخصیت‌های بزرگ نظام، نتوانست مانعی در برابر تداوم انقلاب باشد، شهادت حاج قاسم سلیمانی نیز بر صلابت و قدرت این مسیر خواهد افزود.

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم محمد ذاکری نوشت: خبر کوتاه اما باورناپذیر و بسیار غم‌افزا که از ساعات آغازین بامداد جمعه گوش به گوش و خانه به خانه و شهر به شهر، به سرعت کشور و منطقه را درنوردید، موجی از ماتم و حسرت و دریغ ایجاد کرد. «سردار ملی» که عمری را بی‌ادعا به تلاش و مجاهدت برای دفاع از مردم، کشور و انسان‌های بی‌دفاع کشورهای منطقه گذرانده بود و توانست با تلاشی پردامنه شر حکومت پلید و دیوصفت داعش را از سر منطقه و به‌ویژه مردم زجرکشیده سوریه و عراق رفع کند، در حمله هوایی پهپادهای امریکایی به مولایش پیوست، اما زهی سعادت که بی‌حسرت از جهان نرود هیچ ‌کس به در/ الا شهید عشق به تیر از کمان دوست. در میان هر آنچه در توصیف و تحلیل ابعاد گوناگون شخصیتی و کاری ایشان در رسانه‌ها سخن گفته شده دو جنبه از وجود و رفتار این شهید بزرگوار در ذهن من برجسته‌تر است؛ نخست اینکه وی یک شخصیت ملی به معنای تام کلمه است. شخصیتی که مردم ایران فارغ از قومیت و مذهب و گرایش فکری و سیاسی او را دوست داشتند و شجاعت و تدبیر و رشادتش را در صحنه نبرد دشوار برابر دشمن داعشی می‌ستودند. اگرچه در چند سال اخیر که نام و چهره‌اش از پرده برون افتاده بود و کمابیش همه اقشار مردم با او و گفتار و رفتارش آشنا شده بودند، فرصت خوبی داشت تا از محبوبیت و خوشنامی‌اش برای دستیابی به قدرت یا تاثیرگذاری بر معادلات قدرت و سیاست در کشور استفاده کند، اما هرگز چنین نکرد و خود را فقط و فقط سرباز میهن و ولایت خواند که مامور به انجام تکلیفی است که بر دوشش نهاده شده است و حتی تلاش برخی برای سوءاستفاده سیاسی از نام و آوازه‌اش را برای تصدی برخی پست‌های سیاسی انتخابی ناکام گذاشت.

دوم اینکه مردمداری و مردم‌دوستی و خوی نرم و مداراجوی و فروتنانه او در رفتار با همه اقشار مردم به ویژه طبقات ستمدیده و ضعیف جامعه یا رنج‌دیدگان حوادث و بلایای طبیعی و کودکان و فرزندان شهدا بود. چنانکه به راستی پیام مولای خود را به گوش دل دریافته بود: «مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی، زیرا مردم دو دسته‌اند، دسته‌ای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش‌اند. اگر گناهی از آنان سر می‌زند یا علت‌هایی بر آنان عارض می شود، یا خواسته و ناخواسته، اشتباهی مرتکب می‌شوند، آنان را ببخشای و بر آنان آسان گیر، آن گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد.» و در جای دیگر «پس بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص ده که به تو نیاز دارند، تا شخصا به امور آنان رسیدگی کنی و ...در مجلس عمومی با آنان بنشین و در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راه‌شان دور کن تا سخنگوی آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفت‌وگو کند... پس درشتی و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار کن و تنگ‌خویی و خودبزرگ‌بینی را از خود دور ساز تا خدا درهای رحمت خود را به روی تو بگشاید و تو را پاداش اطاعت ببخشاید.»


روزنامه ابتکار آورد: هیچ واژه‌ای نمی‌تواند درد، غم و احساسات ناشی از شهادت و فقدان سردار قاسم سلیمانی را انعکاس یا به تصویر بکشد. مطالبه انتقام‌جویی از خون قاسم سلیمانی نه‌تنها بدیهی بلکه ضروری است. بدون هیچ تردیدی، انتقام خون قهرمان وطن‌پرست قاسم سلیمانی باید گرفته شود. در مقطع کنونی ضروری است تا احساسات وطن‌پرستانه جایگزین سلیقه ها گوناگون و اختلاف‌نظرهای جناحی شود، و همه وطن‌پرستان همانند مشتی آهنین در تولید تدابیر و اجرای سخت‌ترین شیوه انتقام در برابر دشمن مشارکت کنند. بسیار حائز اهمیت است تا به این حقیقت کاربردی توجه شود که ابزارهای انتقام، برخورد و آسیب‌زدن به دشمنان در دوره‌های گوناگون تاریخی، بنا بر مولفه‌های گوناگون(علمی، اقتصادی، ادوات نظامی و...) متفاوت است. در جهان معاصر و با توجه به شرایط گوناگون(اقتصادی، دفاعی، روابط خارجه و...) ایران و آمریکا، کاربردی و سخت‌ترین سلاح برای انتقام، برخورد و آسیب‌زدن به منافع آمریکا، «تاسیس موسسه صلح قاسم سلیمانی» است. شاید از یک منظر احساسی، ایده تاسیس موسسه صلح قاسم سلیمانی غیرمنطقی، ناکافی و درخور سردار بزرگی چون سردار سلیمانی نباشد، اما باید توجه داشته باشیم که ما هم می‌خواهیم انتقام سختی از قاتلان سردار سلیمانی بگیریم و هم می‌خواهیم یاد و راه قاسم سلیمانی برای همیشه در تاریخ ایران زمین جاودان بماند.

به‌طورکلی می توان به دو شیوه سخت یا نرم انتقام سردار سلیمانی را از قاتلان گرفت:۱- واردکردن آسیب‌های موضعی «مبتنی بر احساسات شدید» به نیروها، تاسیسات و منافع آمریکا در هر مکان ممکن در جهان. ۲- انتقام نرم، از طریق بیرون کردن یا تضعیف شدید جایگاه و ابزارهای نفوذ آمریکا در منطقه خاورمیانه. بزرگ‌ترین آسیب به آمریکا این است که آنها را از منطقه بیرون یا تضعیف کنیم. بیرون انداختن آمریکا از منطقه مشروط به‌ رابطه سالم و عاری از تنش میان ایران و کشورهای همسایه(عراق، عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خیلج فارس و...) است. منوط به این است که ایران با همه کشورهای همسایه مبادلات سودمند اقتصادی، تجاری، امنیتی، فرهنگی، علمی و... داشته باشد. ایران و همه همسایگان باید از همجواری یکدیگر احساس امنیت کنند. منوط به این مهم است که ایران با عملکرد منطقی، عقلانی و دوراندیشانه مبتنی بر صیانت از منافع و امنیت ملی به کشورهای همسایه تفهیم کند که نه ایران، بلکه انرژی‌خواران استعمارگر غربی و شرقی، منشا آشفتگی و دشمنی میان کشورهای خاورمیانه هستند و...

روزنامه ایران در یادداشتی دیگر به قلم غلامعلی رجایی سیاستمدار اصلاح طلب نوشت: اشک‌هایم برای حاج قاسم تمامی ندارد. این سطور هم بهانه‌ای برای اندکی تسکین این دل سوخته‌اند. امروز به خودم گفتم هر چند دوستی با او و شناخت او یک نعمت برای ما بود، اما کاش حاج قاسم را نمی‌شناختم تا مثل دیگران که از او فقط اسمی شنیده بودند، کمتر از داغ رفتنش می‌سوختم. امروز به کسی گفتم گریه ما برای خودمان است که او را دیگر نداریم هرچند شهید است و زنده جاویدان، اما او مانده و خیلی از ما با اینکه هستیم، نیستیم! آدم‌های تکراری فرو رفته‌ایم در مرداب خواستن‌ها و ماندن‌ها و او آدمی نبود که تن به مرداب ماندن بدهد. تعبیری کسی پیش از انقلاب داشت که می‌گفت شهدا فرصت‌طلب‌ترین انسان‌های تاریخ هستند؛ چون می‌خواهند دیگران را در رنج و محنت و سختی رها کنند و بروند. این حرف البته می‌تواند از طرف امثال ماها درست باشد، ولی از طرف شهدا قطعا درست نیست. ما چه می‌دانیم آنها در وصل دوست و معشوق در چه مرحله‌ روحی هستند که طالب رفتن‌اند. آن هم رفتنی با سر و رویی خونین و بدنی تکه‌تکه شده. حاج قاسم باید می‌رفت. بیش از این نمی‌توانست بماند. به شمعی می‌ماند که رفته‌رفته آب می‌شد. کمتر کسی می‌دانست حاج قاسم که یک شخصیت نظامی برجسته است، چقدر عاطفی است. عاطفه جنوبی‌ها مثال‌زدنی است، اما انگار حاج قاسم جنوبی بود. به دیدار فرزندان شهدا که می‌رفت و فرزندان خردسال شهدا را که به آغوشش می‌دادند و می‌گرفت و می‌بوسید، معلوم بود از درون فرو می‌ریزد. شنیدم به کسی گفته بود دیگر تحمل ندارم فرزندان بی‌پدر شهدای حرم را ببینم و دیگران بی‌آنکه بدانند او لحظه به لحظه دارد در این دیدارها از شرم آب می‌شود، او را به دیدار فرزندان شهدا می‌بردند و او هم مشتاقانه می‌رفت، اما کسی نمی‌دانست وقتی از دیدار با فرزندان شهدا و خانواده‌های شهدا بیرون می‌آید، انگار بخشی از بدنش را در آنجا جا گذاشته و عزمش را در رفتن جزم‌تر کرده‌است. آخر این چه ماندنی است؟

امروز که با خودم خلوت کردم و گفتم خدا ارحم‌الراحمین است و رحمت او موجب شد بنده‌اش قاسم را به سوی خود بخواند تا بیش از این از شرمندگی برابر فرزندان خردسال شهدا خجالت نکشد، باور کنید از حاج قاسم چیزی باقی نمانده بود که بخواهد در این خاکستان بماند. آب آب شده ‌بود. یک جنبه دیگر از چیزی نماندن قاسم، این بود که در اشتیاق وصل شهدا به خصوص شهید احمد کاظمی خیلی می‌سوخت. تعبیر عجیبی با گریه می‌گفت که شاید باورتان نشود، حاضرم تمام عمرم را بدهم یک لحظه فقط صدای احمد را بشنوم!

جنایتی که نمی‌توانند بر آن سرپوش بگذارند

روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم مرتضی مکی تحلیلگر مسائل بین‌الملل آورده است: از روز جمعه تاکنون که این اقدام جنایتکارانه آمریکا انجام شد و سپهبد سردار سلیمانی به شهادت رسید، دیدگاه‌ها و موارد مختلفی از سوی مجامع بین‌المللی و بخشی از کشورها مطرح شده و در محافل سیاسی و رسانه‌ها بحث‌های مختلفی در مورد این اقدام آمریکا صورت گرفته است. با توجه به مواردی که گزارشگر ویژه سازمان ملل اعلام کرد که عملا این اقدام را خلاف موازین و حقوق بین‌الملل دانست که در یک کشور دیگری مقامات امنیتی بلندپایه آن کشور را مورد هدف قرار می‌دهند، منطبق با حقوق و قراردادهای بین‌المللی نیست. در این زمینه بحث‌های زیادی صورت گرفت و حقوقدان‌های زیادی مواضع خودشان را اعلام کردند ولی این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد که هرگونه توجیهی که پمپئو و ترامپ می‌کنند نمی‌توانند بر این جنایت سرپوش بگذارند. چراکه آنها در طول سه سال گذشته نشان دادند که به هیچ قاعده بین‌المللی احترام نمی‌گذارند و آنجا که منافعشان اقتضا کند به راحتی همه چیز را زیر پا می‌گذارند. برجام تنها یکی از اقدامات ناقض توافقنامه‌هایی بود که آمریکایی‌ها با گروه ۱+۵ انجام داده بودند و عملا از آن خارج شدند و ظالمانه‌ترین تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کردند.

آمریکایی‌ها خطوط قرمزی را طی یکسال گذشته گذراندند...  و نشان دادند که دنبال به رسمیت شناختن نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه نیستند و سیاست مهار و تحریم ایران سیاست محوری آنهاست. از زمانی که سپاه را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار دادند تا زمانی که سردار سلیمانی را در بغداد به شهادت رساندند، گذشتن از خطوط قرمزی بود که به هر حال آمریکایی‌ها قبل از ترامپ سعی می‌کردند آن را رعایت کنند و به نوعی به یک توافق نانوشته در عراق دست پیدا کرده بودند که هم آمریکایی‌ها و هم ایرانی‌ها می‌دانستند و می‌خواستند جوری عمل کنند که تنش در عراق به حداقل برسد؛ فلذا این خطوط قرمز را رعایت می‌کردند ولی آمریکایی‌ها دیگر این خطوط قرمز را کنار گذاشتند و عملا بسیاری از معادلات سیاسی و امنیتی در عراق و در منطقه با این اقدام آمریکا بهم ریخت و بهم خواهد ریخت و شرایط جدیدی بعد از ترور شهید سلیمانی در سطح منطقه ایجاد خواهد شد. به هر حال با تغییر معادلات سیاسی و امنیتی که پس از ترور شهید سلیمانی در منطقه اتفاق خواهد افتاد، هم کشورهای منطقه و هم دولت‌های اروپایی نسبت به تبعات این تغییر معادله بسیار نگران هستند و به نوعی تلاش می‌کنند برای دعوت ایران به خویشتنداری و خودداری از هرگونه اقدام مقابله‌جویانه تا از تنش در منطقه جلوگیری کنند و می‌دانند با تغییر این معادلات اگر اتفاق بزرگی در سطح منطقه بیفتد، این جنگ و تقابل تنها جنگ میان ایران و آمریکا نخواهد بود بلکه کل کشورهای منطقه در معرض خطر قرار می‌گیرد. کشورهایی که به‌خصوص میزبان نیروها و پایگاه‌های آمریکایی در منطقه هستند که قطر یکی از آنهاست. عربستان، بحرین و امارات کشورهایی هستند که میزبان نظامیان زیادی از آمریکایی‌ها هستند و به هر حال هرگونه تحولی در منطقه این کاخ‌های شیشه‌ای در منطقه را خواهد شکاند و تبعات سیاسی- امنیتی این دگرگونی در معادلات سیاسی منطقه می‌تواند فقط به منطقه خاورمیانه محدود نشود و کل جهان را فرا بگیرد. به همین رو ترور شهید سلیمانی بازتاب گسترده‌ای در سطح محافل سیاسی و اجتماعی آمریکا و اروپا و همه جهان داشته و همه از نزدیک این تحولات را رصد می‌کنند.

سند شکست فشار حداکثری

روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی آورد: استفان والت، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه هاروارد، در گزارشی با انتقاد از خطای استراتژیک دولت ترامپ در ترور سردار قاسم سلیمانی و پیامدهای آن برای آمریکا در فارن پالیسی نوشت: گویی دونالد ترامپ، مایک پمپئو وزیرخارجه و مارک اسپر وزیر دفاع او بازیکنان شطرنجی هستند که تنها به نخستین حرکت فکر می‌کنند و به‌دلیل نگاهی کوته‌بینانه نمی‌توانند به جوانب حرکت‌های آتی بیندیشند و از این رو نمی‌توانند یک حقیقت مسلم در عرصه سیاست بین‌الملل را درک کنند: نوبت حرکت مهره‌ها توسط بازیگران دیگر نیز فرامی‌رسد. حکومت ایران نیز تلاش خواهد کرد تا در بهترین زمان و شرایط، پاسخ ترور سردار سلیمانی را به نحوی بدهد که عذاب و پیامدهای سیاسی آن برای آمریکا به حداکثر ممکن برسد. یک هفته از آغاز سال ۲۰۲۰ گذشته است و دونالد ترامپ توانست تا به داخل یک بحران بی‌هدف و خطرناک با ایران بلغزد. این بحران تقریبا اجتناب‌ناپذیر، محصول رویکرد کوته‌بینانه او در برابر خاورمیانه و به‌ویژه ایران است که در نوع خود نمونه‌ای دیگر از ناتوانی واشنگتن درشکل دادن به سیاستی منسجم و موثر نسبت به هر مساله جهانی است. اما از چه زمانی این کشور (ایالات‌متحده) در به قاعده درآوردن استراتژی‌ها تا این حد ناتوان شده است؟ این موضوع اگرچه به پیش از روی کار آمدن ترامپ باز می‌گردد، با این‌حال تحریک‌پذیری، بی‌تفاوتی به توصیه‌ها و استعداد عجیب او برای جمع‌آوری مشاوران درجه سه، به عمق این چالش افزوده است. نتیجه نهایی این سردرگمی می‌تواند از دست رفتن جان بیشتری از آمریکایی‌ها و تضعیف جایگاه جهانی ایالات‌متحده باشد. فرض اینکه دستور ترامپ برای ترور قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران به یک جنگ تمام‌عیار بدل نشود فرضی خوش‌بینانه است. این ترور درواقع نوعی خطای استراتژیک بود که ازجانب ترامپ سر زد. رئیس‌جمهوری که توسط عربستان، اسرائیل، اندیشکده‌های جنگ‌طلبی نظیر بنیاد دفاع از دموکراسی و حامیان مالی‌اش اغوا شد، توافقی چندجانبه را پاره کرد که منجر به محدود شدن برنامه هسته‌ای ایران شده بود و به‌علاوه کانالی دیپلماتیک را گشوده بود که دولت آمریکا می‌توانست از آن طریق نگرانی‌های خود را به‌طور مستقیم با تهران در میان بگذارد. ترامپ سپس فاز بعدی برنامه خود علیه ایران را تحت عنوان «کمپین فشار حداکثری» کلید زد، سیاستی که اعلان جنگ اقتصادی علیه ایران بود و هدف آن از میان بردن توانایی غنی‌سازی ایران، وادار ساختن تهران به تغییر سیاست‌خارجی در مسیر مطلوب آمریکا و حتی سرنگونی رژیم عنوان شد.  

راز محبوبیت حاج قاسم سلیمانی

خبرگزاری ایسنا به گفت و گو با علیرضا دلبریان از غواصان و خط شکنان دوران هشت سال دفاع مقدس پرداخته و آورده است: بیشتر دوستان می‌دانند در فضای روحی سردار سلیمانی، روحیه بندگی خداوند حاکم بود. بنابراین تمام استعدادهای این مرد بزرگ تحت این مسئله قابل تعریف است. سردار سلیمانی در کنار انس و رفاقت با خداوند در سایه اطاعت محض از امام‌اش گام برمی‌داشت. نگاهش به تمام مسائل، خدایی بود و این موضوع تنها برای چند سال پیش نیست بلکه در دوران دفاع مقدس هم همین گونه رفتار کرد. به عنوان مثال خودش با صرف نظر از سردوشی‌ها و سلسله مراتب، از درجه روی دوشش به عنوان «پارچه» یاد می‌کرد. حاج قاسم بدون زحمت در میان دل انسان‌ها و خداوند عزیز نشد و این مسئله در در سایه آخرت جویی‌اش رقم خورد. حاج قاسم در تمامی عرصه‌ها اینگونه رفتار کرد. حاج قاسم سلیمانی یکی از فرماندهان مظلوم و گمنام جنگ است. وقتی کارنامه فرماندهی و عملیاتی ایشان را در لشکر ۴۱ ثارالله مطالعه می‌کنیم متوجه می‌شویم رزمندگان این لشکر در سخت‌ترین محورها و شرایط جنگ حضور داشته‌اند اما سخن کمتری از حاج قاسم و لشکر تحت امرش بیان شده است. یادم می‌آید پیش از اجرای عملیات «والفجر ۸» که رزمندگان غواص در آب تمرین می‌کردند، روزی حاج قاسم به دیدار آنها آمد.   یک  اُوِرکت به تن داشت و وقتی متوجه شد رزمندگان در هوای سرد و درون آب تمرین می‌کنند بسیار ناراحت شد از اینکه او این لباسِ گرم را به تن دارد برای همین می‌خواست بار دیگر با لباس غواصی در کنار رزمندگان غواص که درون آب هستند حضور یابد تا سختی کار آن‌ها را با تمام جانش حس کند. شهید قاسم سلیمانی نگاهی همه جانبه داشت و هر کسی را همانطور که بود می‌پذیرفت. در جریان و خط حزب یا گروه خاصی جز خداوند حرکت نکرد. رفتار حاج قاسم ریشه در صداقت و اخلاص داشت. حاج قاسم عالمانه و با محبت بحث می‌کرد و نفس خویش را در در تصمیم گیری‌هایش کنار می‌گذاشت و در راه رضای خداوند مخالفان را تحمل می‌کرد.   حاج در این راستا توجه نداشت که شخص مقابلش بسیجی است یا پاسدار.

رصد رسانه‌ها اصولگرا

خون‌بهای شهادت سردار سلیمانی خروج آمریکا از منطقه است

روزنامه عصر ایرانیان در یادداشتی به قلم بیژن نوباوه عضو جبهه پایداری نوشت:روزنامه عصر ایرانیان:خون‌بهای شهادت سردار قاسم سلیمانی نه تنها خروج آمریکا از عراق بلکه از کل منطقه خاورمیانه است.   وقتی نخست وزیر عراق اعلام می‌کند «زدن شخصیت‌ها در کشور عراق نقض قرارداد است» به این معنی است که دولت آمریکا تخطی کرده و باید برود از طرفی بیشتر گروه‌ها نیز اعلام کردند «آمریکا دیگر درعراق جایی ندارد». وی بیان کرد: امروز آمریکا در سوریه و کشورهای دیگر جایی ندارد و فقط نفت دزدی می‌کند و این یک افتخار و اتفاق بزرگ برای جمهوری اسلامی است که باید در تاریخ بماند هرچند به‌طوریقین ابعاد مختلف این جنایت که از قبل طراحی شده بود، مشخص می‌شود. شهادت حق سردار قاسم سلیمانی بود و مردم ایران یک نیروی خوب، برادرمخلص، فداکار و شجاع را از دست دادند البته ما ایشان را از دست ندادیم چون پیروزی‌های بزرگ و بی نظیری در طول تاریخ در کشور، منطقه و جهان به وسیله مردان شجاع و نیروهای مسلح ایران رقم خورد و نوک پیکان همه این پیروزی‌ها شهید قاسم سلیمانی بود. این نماینده دوره‌های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی گفت: امروز همه مردم ایران داغدار هستند چون قدر انسان خوب را خوب می‌فهمند و باید راه آنها را ادامه دهیم. وی ادامه داد: اظهارات کشورهای دنیا بویژه غربی‌ها که همسوی ما نیستند و از ما طرفداری نمی‌کننند و خودشان درگیر بحث‌های تروریسی داعش بودند و می‌دانند در جنگ و نابودی داعش ایران قهرمان است و در نوک این پیکان حاج قاسم سلیمانی بود نمی‌توانند نسبت به این اتفاق بی‌تفاوت باشند هرچند سعی می‌کنند خود را بی‌تفاوت نشان دهند.

این فعال رسانه‌ای با اشاره به اظهارات یکی ازمقام‌های کشور فرانسه که اعلام کرد «ما از آن چیزی که می‌ترسیدیم اتفاق افتاد» ادامه داد: امروز می‌بینیم رئیس مبارزه با تروریسم اقدام به ترور شخصیت‌ها می‌کند این نشان می‌دهد منطقه آبستن اتفاق‌های جدیدی است. نوباوه اضافه کرد: این‌ها افراد و دولت‌هایی را به صورت نیابتی به کار می‌گرفتند تا این حوادث را رقم بزنند این درحالی است که این بار پنتاگون به صورت رسمی اعلام می‌کند «این اقدام به دستور مستقیم ترامپ صورت گرفته است» و این بیانگر این است که نقشه‌ای دارند و ما باید حواسمان باشد. وی ادامه داد: استکبار جهانی چطور می‌تواند این اقدام خود را که یک فرمانده مقتدر که مدال قهرمانی خود را به دلیل شجاعت، کیاست و فرماندهی که درجنگ داشته نه تنها ازملت ایران بلکه از تمام دنیا گرفته است توجیه کند. نماینده دوره‌های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: همه خبرگزاری‌های مطرح دنیا که از کاه کوه می‌سازند نتوانستند در مقابل یک چنین عمل جنایتکارانه‌ای سکوت کنند همه آنها خبر را با کمترین تحلیل انعکاس دادند و تنها اطلاعیه‌ پنتاگون را پخش می‌کردند. نوباوه یادآور شد: برخی از کشورها از جمله استرالیا که به‌عنوان فرماندار انگلستان و کشورهای مشترک‌المنافع هستند و اجازه ندارد بدون اجازه انگلیس حرفی بزننند یکی از سناتورهای‌ آن کشور اعلام کرد «به چه مجوزی ترامپ این اقدام را کرد و این اقدام غیر قانونی است». وی گفت: امروز دنیا دیگر نمی‌تواند نسبت به این مسائل بی‌تفاوت باشد چون فردا گریبان خودشان را می‌گیرد. نوباوه ادامه داد: بعضی از کشورها ابرقدرت هستند و با احتیاط دیپلماتیک حرف می‌زنند اما بیشتر آنها از این اقدام اظهار نگرانی کردند طوریکه پوتین رئیس جمهوری روسیه اعلام می‌کند «من نگران هستم» اما کشورهای اروپایی به ظاهر دموکراتیک حتی کلمه‌ای حرف نزدند.

پایان حضور آمریکا در منطقه کلید خورد

روزنامه رسالت در گزارشی نوشت: از همان ابتدای جنگ خانمان‌سوز تروریست‌ها در سوریه و عراق، نشانه‌های همدستی آمریکایی‌ها با این گروه‌ها کاملا مشهود بود، اما پس از اعترافات رسمی و علنی کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا مبنی بر خلق گروه تروریستی داعش، اوج این همدستی و همراهی در جریان درگیری‌های چندساله تروریست‌ها در عراق و سوریه به تصویر کشیده شد. آن‌گاه که برخلاف تحریم‌های ناجوانمردانه‌ای که در مورد ایران اسلامی اِعمال کردند، بی‌شرمانه و با وقاحت تمام، به حمایت مالی از تروریست‌ها پرداختند و نفت و سایر غنائم جنگی آن‌ها را نیز خریداری و تا آخر از مسدود نمودن راه‌های معاملات مالی خود با آن‌ها اجتناب نمودند.  در حالی که قراردادهای ماهواره‌ای خود با ایران را فسخ کردند، با تمام توان به حمایت رسانه‌ای از تروریست‌های جنایتکار پرداختند و حتی شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای در اختیارشان گذاشتند.  انبوه تسلیحات و تجهیزات روز جهان را در اختیار آنان قرار دادند و از انواع اطلاعات ماهواره‌ای و مشاوره نظامی خود بهره‌مندشان ساختند. مرزهایشان را برای تردد آن‌ها باز کردند و حتی از پذیرش مجروحین جنگی تروریست‌ها دریغ نکردند و در رفتاری فریبکارانه، به ظاهر اشتباها کمک‌های غذایی و دفاعی خود را در مواضع تروریست‌ها فرو ریختند و متقابلا مواضع جبهه مقاومت را هدف بمباران قرار دادند. ادعای پرچم‌داری حقوق بشر را به فراموشی سپردند و چشم بر روی جنایت‌های ضدبشری تروریست‌ها ازجمله؛ سربریدن، زنده سوزاندن، غرق نمودن و قتل‌عام عمدی افراد نظامی و غیرنظامی و اسارت زنان و کودکان و فروش آنان در بازارهای نوین برده‌داری فرو بستند.

این در حالی است که برای مبارزه با آن‌ها نیاز نبود تظاهر به مبارزه با تروریست کنند، فقط و فقط کافی بود از انجام این اقدامات دست بردارند، اما چنین نکردند.  البته خوی تجاوزگری و شرارت آمریکایی‌ها محدود به حمایت از اشرار نبوده و از دیرباز رد پای این حکومت شرور و سرکش در اکثر  جنگ‌ها و آشوب‌های جهان قابل‌رؤیت بوده و هست و این در حالی است که افکار عمومی جهان نیز طی سال‌های متمادی به مدد تهدید و سرکوب نظام سلطه و همراهی رسانه‌های وابسته به آن‌ها، به‌سادگی و تقریباً با کمترین واکنش، از کنار این همه جنایت، شقاوت و شرارت عبور کرده است. درست به همین دلیل است که هم‌اکنون  کار به‌جایی رسیده که آمریکایی‌ها با بی‌شرمی تمام و بدون هرگونه مجوزی به خود اجازه می‌دهند که حضور مداخله‌جویانه و پلید خود را به سایر کشورهای جهان تحمیل کنند و با دخالت در امور داخلی آن‌ها دست به هر اقدام جنایت‌کارانه‌ای بزنند.
 

فرهنگیان یاد حاج قاسم را در مدارس زنده نگه می‌دارند

روزنامه وطن امروز در گزارشی نوشت: معلمان و فرهنگیان در شبکه‌های اجتماعی در واکنش به شهادت سپهبد قاسم سلیمانی اعلام کردند شاگردان خود را مانند این شهید والامقام تربیت می‌کنند. معلمان با هشتگ‌هایی همچون «هزاران قاسم سلیمانی تربیت می‌کنیم» این اقدام تروریستی دولت آمریکا را محکوم کردند. معلمی در این رابطه نوشت: امروز در کلاس به احترام شهید سلیمانی، «امید» پسر کلاسم با صدای بلند سوره فلق را خواند و ۲ بار صلوات فرستادیم و در ادامه مطالبی را توضیح دادم و نکته دیگر اینکه بچه‌های کلاسم چه خوب از شخصیت ایشان می‌دانستند. معلم دیگری هم کلاس درس دیروز خود را اینگونه روایت کرد:‌ امروز با اندوه و غم سنگینی وارد کلاس شدم، از رشادت‌های حاج قاسم گفتم که ناگهان با شنیدن صدای هق‌هق دانش‌آموزانم نتوانستم بغضم را کنترل کنم ... همچنین محسن حاجی‌میرزایی، وزیر آموزش‌وپرورش نیز در پیامی نوشت: «مجاهدت‌های بی‌نظیر حاج قاسم سلیمانی که در طول تاریخ ایران فقط با اسطوره‌ها و افسانه‌ها قابل قیاس بود و مجد و عظمتی باشکوه را برای ایران به همراه آورد و دشمن را ذلیل کرد، در نهایت او را به آرزوی دیرینه‌اش رساند و شهادت را نصیبش ساخت. شهادت انسان‌های بزرگ همچون زندگی‌شان اثراتی عظیم خواهد داشت و ایران را متحدتر خواهد کرد. سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی به‌عنوان نماد عزت، غیرت و هوش ایرانی و زندگی سراسر افتخار او که گفتمان مقاومت اسلامی بود و بخش پرغروری از تاریخ ایران است در برنامه درسی قرار می‌گیرد. راهش پررهرو باد». همچنین معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش، برنامه‌هایی را برای گرامیداشت و نکوداشت یاد او به ادارات ‌کل آموزش‌وپرورش استان‌ها ابلاغ کرد که می‌توان به مواردی همچون نیمه‌افراشته کردن پرچم مقدس جمهوری اسلامی در مدارس، ادارات و فضاهای پرورشی و برنامه‌ریزی برای سخنرانی و آگاه‌سازی دانش‌آموزان نسبت به جنایات و دسیسه‌های دشمنان این کشور توسط معلمان و افراد آگاه و تحلیلگر و اجرای مراسم صبحگاه با طنین صدای مرگ بر آمریکا اشاره کرد.

عهد و پیمان با سردار سلیمانی کانون تربیت اسلامی هم اعلام کرد: جامعه فرهنگیان با شهید قاسم سلیمانی عهد و پیمان می‌بندد که راه او را ادامه دهد و یاد و خاطره این اسطوره مقاومت را در مدارس زنده نگه می‌دارد. کانون تربیت اسلامی به مناسبت پرواز آسمانی شهید قاسم سلیمانی بیانیه‌ای را صادر کرد و گفت: جامعه فرهنگیان ضمن عرض تبریک و تسلیت به مقام معظم رهبری، همراه با تمام ملت‌های آزاده دنیا با سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی عهد و پیمان می‌بندد که راه او را ادامه دهد و یاد و خاطره این اسطوره مقاومت را در مدارس زنده نگه می‌دارد. در این بیانیه آمده است: شهادت سردار سلیمانی برگ زرین دیگری در کتاب تاریخ ظلم‌ستیزی بشر به ثبت رسانید و نسل‌های آینده از حماسه مجاهدت‌های این قهرمان مبارزه با ظلم و به ستوه آورنده آمریکا و ایادی‌اش، درس‌ها خواهند آموخت و این حماسه‌ها سرمشق قیام مستضعفان جهان علیه سلطه‌گران خواهد شد.

خاطره جالب یک سردار از شهید حاج قاسم سلیمانی

 خبرگزاری افکانیوز در گزارشی آورده است: سردار عوض شهابی‌فر در مراسمی که به یاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در حسینیه ثارالله شهر یاسوج برگزار شد شهادت این سردار را مصیبتی عظیم دانست و گفت: خدا به ما توفیق داد بعد از جنگ تحمیلی چند سالی از وجود این شخصیت بزرگوار بهره بردیم. شهید سلیمانی در دل همه از کوچک تا پیرزن و پیرمرد جای داشت. همرزم شهید قاسم سلیمانی عنوان کرد: این شهید والا مقام به دنبال امنیت برای همه بود ۴۰ سال عمر خود را در جنگ دفاع مقدس، مبارزه با اشرار در شرق کشور بود و چند سالی از فرماندهی ایشان در سپاه قدس نگذشته که اوضاع منطقه ناآرام شد. سپهبد سلیمانی به عنوان فرمانده قدس و مبارزه با داعش و جنگ هشت ساله دفاع مقدس؛ عزیز ملت نشد بلکه جهاد اکبر ایشان باعث شد مردم در هر کوهی و خانه و شهر و بیابانی در روز شهادت او بر سر و سینه زنند و کسی نیست که در فراق این سردار اشکی جاری نکرده باشد و اگر کسی اشکی جاری نکرد بویی از اسلام نبرده است. وقتی نام  حاج قاسم بر سر زبان‌ها می‌افتاد همه نیروهای جبهه مقاومت جان تازه‌ای می‌گرفتند. سردار سلیمانی در این مدت و جنگ هشت ساله هیچ گاه حق ماموریت نگرفتند در حالی که وضع مالی مناسبی هم نداشت.

ترور سردار سلیمانی بی‌پاسخ بماند سلیمانی‌های دیگر هم ترور خواهند شد

خبرگزاری فارس به  گفت وگو با حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس شورای اسلامی پرداخته است و آورد: قطعا ترور حاج قاسم سلیمانی بی‌پاسخ نخواهد ماند و نیروهای مسلح ما پاسخ درخوری را به این رفتار آمریکایی‌ها خواهند  داد.  پس از ترور حاج قاسم سلیمانی شاهد ایجاد فضاسازی رسانه‌ای توسط غربی‌ها و شبکه‌های خبری متحدین منطقه‌ای‌شان بودیم که با انتشار اخبار دروغ مانند اینکه  معاون دبیرکل حزب‌اله لبنان نیز ترور شده و یا امثال این خبرها به دنبال ایجاد رعب و وحشت بودند و برای این کار دست به هر دروغگویی و هر کاری می‌زدند.  در این ماجرا ما شاهد دریوزگی شبکه‌های خبری کشورهای مرتجع منطقه بودیم که سعی داشتند با دروغ‌پراکنی‌های خود فضا را ملتهب کنند.  

حفظ گنجینه‌های دفاع مقدس دغدغه اصلی سردار سلیمانی بود

خبرگزاری میزان به گفت و گو با مجتبی فرآورده تهیه کننده فیلم سینمایی «۲۳ نفر» پرداخته و آورد: در پی حضور سردار شهید قاسم سلیمانی در پشت صحنه فیلم سینمایی «۲۳ نفر» مکالماتی هرچند کوتاه بینمان شکل گرفت، تاکید وی در همان مکالمات کوتاه استفاده بیشتر و بهره گیری از گنجینه‌های تمام نشدنی دوران دفاع مقدس برای تولید محصولات فرهنگی بود. دلیل حضور سردار شهید قاسم سلیمانی در پشت صحنه فیلم سینمایی ۲۳ نفر آن بود که عموم آن ۲۳ نفر از شهر کرمان بودند، در آن زمان سردار سلیمانی فرمانده بود و از حضور آن‌ها در جبهه‌های حق علیه باطل جلوگیری کرد، اما آن نوجوانان به هر طریقی خودشان را به جبهه‌ها رسانده بودند. وی در همین راستا ادامه داد: عدم پذیرش این نوجوانان از سوی سردار شهید قاسم سلیمانی نشان از محبت فرمانده نسبت به سربازان خود داشته است، سردار شهید قاسم سلیمانی در آن زمان ترجیح داد که با توجه به سن و سال آن کودکان و نوجوانان آن‌ها به جبهه اعزام نشوند، حضور سردار شهید قاسم سلیمانی در پشت صحنه فیلم ۲۳ نفر به نوعی تجدید دیدار وی با همان نوجوانان بود. تهیه کننده فیلم سینمایی «۲۳ نفر» تاثیر حضور سردار شهید قاسم سلیمانی در پشت صحنه این فیلم سینمایی را اینگونه تشریح کرد: مردان بزرگ دارای طبع و دیدگاه بلندی هستند، کلام و روح سردار شهید قاسم سلیمانی برای ما الهام بخش بود، حضور وی در پشت صحنه فیلم «۲۳ نفر» باعث شد تا ما با قدرت بیشتر و عزم راسخ‌تری در این راه گام برداریم. وی در همین رابطه تصریح کرد: در پی حضور سردار شهید قاسم سلیمانی در پشت صحنه فیلم سینمایی «۲۳ نفر» مکالماتی هرچند کوتاه بینمان شکل گرفت، تاکید وی در همان مکالمات کوتاه استفاده بیشتر و بهره گیری از گنجینه‌های تمام نشدنی دوران دفاع مقدس برای تولید محصولات فرهنگی بود. این تهیه کننده سینما عمل به توصیه سردار شهید قاسم سلیمانی را واجب دانست و افزود: امیدوارم بتوانیم همواره به توصیه این شهید بزرگوار عمل کرده و از گنجینه‌های موجود از دوران دفاع مقدس بهره گرفته و آنها را در قالب فیلم و یا سریال به نمایش بگذاریم. وی درباره احتمال ساخت آثاری سینمایی و تلویزیونی با محوریت زندگی و شهادت سردار سلیمانی اضافه کرد: ساختن فیلم درباره سردار شهید قاسم سلیمانی کار سختی است، زیرا شخصیت وی دارای ابعاد گسترده‌ای است، ابعادی که تنها به وجهه نظامی ختم نمی‌شود، پس برای ساخت چنین آثاری نباید عجله کرد چراکه باید تحقیقات و پژوهش‌های فراوانی را انجام داد.

شهادت سپهبد سلیمانی جبهه مقاومت را بیمه می‌کند

ایوب سلیمانی جانشین فرمانده نیروی انتظامی در گفت و گو با دفاع پرس گفت: دشمن فکر می‌کند که ترور سردار سلیمانی نقطه قوت آن‌هاست. وی با بیان اینکه دشمن از مدت‌ها قبل اعلام کرد که ایران قرار است اقداماتی در منطقه و به خصوص عراق در برابر آمریکا انجام دهند، گفت: آمریکایی‌ها در حمله به شهر القائم عراق اعلام کردند که این یک پیام برای ایرانی‌هاست. جانشین فرمانده نیروی انتظامی با اشاره به اینکه کشور ما یک نماد و یک ظرفیت تکرارنشدنی را از دست داده است، گفت: ده‌ها و صدها سال می‌گذرد که همچون قاسم سلیمانی متولد شود و شهادت ایشان صدمه جبران‌ناپذیری به کشور است. خون شهید قاسم سلیمانی باعث جوشش جبهه مقاومت و قلوب مردم جهان خواهد شد؛ فلسفه خون شهیدان جریان‌سازی است و شهادت سردار سلیمانی جبهه مقاومت را بیمه و آن‌ها را در رسیدن به اهداف خود کمک خواهد کرد. وی با بیان اینکه شهادت حاج قاسم باعث وحدت و انسجام بیشتری در کشور خواهد شد، گفت: راه و آرمان‌های شهید سلیمانی ادامه خواهد داشت. دشمن بداند که دیگر در منطقه ما آرامش خیال نخواهد داشت و در موضع انفعال قرار خواهد گرفت. شهادت سردار سلیمانی باعث اثبات و حقانیت جبهه مقاومت در جهان و خروج نظامیان آمریکایی از منطقه خواهد شد.

میلیون ها سردار سلیمانی از دل کوچه و بازار در برابر تعرض آمریکا قد کشیدند

سایت خبری قدس آنلاین در گفت وگو با جعفر قادری نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی آورده است: مردم ما نشان دادند هر زمانی که پای توطئه و خباثت خارجی‌ها و تهدید کشور و فرزندان و سربازان و فرماندهانش درمیان باشد.  علی‌رغم مشکلات و اعتراضاتی که به سیستم اقتصادی یا حاشیه‌های سیاسی دارند به صورت ید واحده یکپارچه عمل کنند و همسو با هم فارغ از مسائل جناحی و موافق یا مخالف نظام بودن با ابراز همدری،  همبستگی خود را در معرض دید جهانیان قرار می دهند. دشمن هنوز از ملت ما شناخت خوبی ندارد چرا که در جریان شهادت شهیدان رجایی؛ باهنر؛ بهشتی و هفتاد و دو تن هنگامی که دشمنان و منافقین به دنبال ترور مسؤولان نظام اسلامی برای از پای درآوردن انقلاب نوپا بودند، مردم با در کنار هم قرار گرفتن و تبدیل تفرقه به وحدت نشان دادند که همواره در کنار انقلاب ونظام هستند علی رغم اینکه انتظارات و توقعاتی نیز از دولت و نظام دارند. آمریکا تصور می کند با شهادت سردار سلیمانی و دلاوران و قهرمانان ایران زمین می‌تواند زمینه‌های ایجاد رعب، وحشت، تفرقه و تشتت را در کشور ایجاد کند و جناح‌ها و جریان‌های سیاسی را به جان هم بیاندازد در حالی که برخلاف تصور دشمن حوادث اینچنینی منجر به وحدت و انسجام بیشتر مردم می‌شود وهمه نگاه‌ها معطوف به این پرسش می شود که اینک چگونه باید در خدمت نظام وانقلاب بود؛ لذا بعد از شهادت فرمانده قاسم سلیمانی فضای حاکم بر کشور خواستار سردار سلیمانی شدن ده ها میلیون ایرانی و ده‌ها میلیون آزاده در سرتاسر جهان است؛ خواسته ای که ضرب شستی به امریکا نشان داده است. آمریکایی ها باید بدانند با رفتن سردار سلیمانی خط مقاومت نابود نمی‌شود بلکه میلیون ها سردار سلیمانی از دل کوچه‌ها و بازارها بیرون می‌زند که پاسخ‌های روشن و شفاف وکوبنده‌ای در برابر تعرضات دشمن از خود نشان می‌دهند.