سنندج - ایرنا - چند خط از وصیت نامه اش منتشر شد، «جای قبرم را مشخص کرده‌ام، ساده باشد مثل دوستان شهیدم، بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسید نه عبارت‌های عنوان دار» این تمام خواسته مردی بود که حالا تبدیل به قهرمانی برای تمام دنیا شده است.

صبح جمعه را ایرانی ها با یک بغض آغاز کردند، بغضی به سنگینی پرواز یک کبوتر از آسمان دل‌ها، صحبت از یک سردار نبود، از یک ایران بود و یک سردار که داعش را زمین گیر و محو کرد و همین باعث کینه و دشمنی، دشمنانی شد که از رویارویی با این سردار ایرانی هراس داشتند و بنا به رسم همیشگی خود از پشت خنجر زدند.

این داغ در فضای مجاز همچنان داغ است با وجود اینکه اینستاگرام و توییتر هم از نام این سردار بزرگ ایرانی وحشت دارند، اما هشتگ سردار سلیمانی همچنان در صدر است.

درست در زمانی که دشمن سرمشت از این جنایت، بر سر راس شهدا هلهله می‌کرد، تمام دنیا داغی بر جانش نشست که گویی کربلایی با تن پاره پاره شهیدانش تکرار شده است.

دستی بریده با انگشتر عقیق در فضای مجاز منتشر شد و یکی از کاربران نوشت، شکر خدا عقیق سرخ تو را ساربان نبرد.

دیگری نوشت: کاری به اینکه موافق یا مخالف سردار سلیمانی هستید یانه، ندارم، سوال این است هر ژنرال دیگری در خاک یک کشور دیگر به دستور رییس جمهور یک کشور دیگر کشته می‌شد، اسمش می‌شد ترور، اما چرا بی بی سی اصرار داره بگه و بنویسه کشته شدن قاسم سلیمانی؟ چرا یک رسانه اصولش را به این راحتی زیر پا می گذارد؟

خیلی هایشان هم نوشتند : #انتقام_سخت متوجه آمریکا و اسراییل

کاربرانی هم عکس ترامپ را منتشر کردند و زیرش نوشتند: تروریسم درجه یک جهان.

کاربری با نام کُرد سنی در توییترش نوشت: حمله موشکی ۱۷ شهریور ۹۷ را به یاد دارید که طی آن مقر فرماندهی حزب منحله دموکرات در کردستان عراق با ۷ موشک هدف قرار گرفت؟  روزهای شبیه به این را حتما بازهم خواهید دید.

یکی هشدار داد: از امروز هیچ یک از جیره خواران آمریکا در منطقه در امان نخواهند بود.

کارزان کاربر دیگر به زبان کُردی نوشت: آروزی حسن تهرانی مقدم موشکی شدن ایران بود، شهید شد، موشکی شدیم... و آروزی سپهبد سلیمانی چی بود؟ نابودی اسراییل، شهید شد؛ اسراییل هم نابود می‌شود...

یکی طولانی تر نوشت و گفت تا همه را به فکر وا دارد، نوشت: می‌توانیم با هم اختلاف‌نظر داشته باشیم، در مورد سیاست‌ها با هم موافق نباشیم، از گله‌ها و زخم‌ها و داغ‌ها بگوییم اما یادمان نرود کجای دنیا ایستاده‌ایم: وسط خاورمیانه. جایی که صبحانه را با ترور در عراق می‌خوریم، ناهار را با عملیات انتحاری در پاکستان سرو می‌کنیم و شام را با انفجار در افغانستان...

ما دوستان زیادی در دنیا نداریم، تمام دارایی هم هستیم. شهادت سردار قاسم سلیمانی یک زخم ملی است، آن را حکومتی و جناحی نکنیم.

کسانی که دلشان از جای دیگر پُر است می‌پرسند اصلاً چرا باید سردار سلیمانی در عراق باشد؟ این را می‌پرسند اما نمی‌گویند هلی‌کوپتر و پهباد آمریکایی در آسمان بغداد چکار می‌کند و چرا باید به ماشین سردار ایرانی و فرمانده عراقی موشک شلیک کند؟

ما با عراق مرز مشترک داریم اما فاصله آمریکا تا عراق نزدیک به ۱۱ هزار کیلومتر است! ایرادی ندارد آنها اینجا تشریف دارند!؟

باورش سخت است اما در شبکه‌های اجتماعی کسانی خوشحال شده‌اند! فکر می‌کنید ترامپ با این ترور دلش برای شما سوخته؟ خیال می‌کنید اگر فردا موشک به سمت ایران شلیک کند دستور می‌دهد فقط به خانه آنها بخورد که از او خوششان نمی‌آید!؟ نکند این روزها که می‌روید دارو بخرید، داروخانه‌چی می‌گوید این دارو تحریم است اما چون شما ترامپ را دوست دارید براتون نگه داشتیم!؟

از اتفاقات آبان‌ماه دل‌خون هستیم، باشیم، از کشورداری و فقر و فساد و بیکاری گله داریم، داشته باشیم اما ربطش ندهیم به مساله امنیت یک کشور مقابل دشمن بیرونی. نشویم وکیل مدافع رایگان جنایت‌های آمریکا.

خبر دارید که آمریکا در ترکیه، افغانستان، پاکستان، گرجستان، آذربایجان، بحرین، امارات عربی متحده، عربستان، عراق، عمان، کویت و قطر پایگاه نظامی دارد؟ یعنی دور تا دور ایران!؟ نکند فکر می‌کنید آمریکایی‌ها اینجا هستند که صلح و آرامش هدیه بیاورند!؟

گاهی مثل کشورهای دیگر لازم است مرزهای دفاعی را حتی دورتر بُرد. افرادی مثل قاسم سلیمانی، سرباز وطن بودند، چه در جنگ با عراق، چه در جنگ با دشمنان مستقیم و غیرمستقیم ایران. بعدها بیشتر می‌فهمیم تا چه اندازه مدیون آنها بودیم و خبر نداشتیم.  

قاسم سلیمانی می‌توانست مثل برخی از دوستانش برود شرکت تاسیس کند، برود سراغ اقتصاد و خوب پول در بیاورد. بچه‌هایش را بفرستد خارج از کشور یا دست نوه‌هایش را بگیرد ببرد پارک. اما لباس نظامی را از تنش در نیاورد.

امثال او نه معمولی هستند نه پرتعداد، برای عافیت به دنیا نیامده‌اند و لذتی بیشتر از آنکه با همین لباس به شهادت برسند برایشان وجود ندارد. روحش در آرامش.

«ترامپ اهل معامله است» این جمله را برخی تحلیلگران هزاران بار گفتند، اما او دست به کاری زد که اوباما، کلینتون و بوش جراتش را نداشتند، از حماقت اوست یا یک ابزار فشار، فرقی نمی‌کند.

ما باید در تعریف‌ها و تحلیل‌هایمان دست به یک بازتعریف بزنیم. لازم است جهان و تصمیم‌گیرانش را ورای سخنرانی‌های پرشور و شعارهایی که مصرف داخلی دارند بشناسیم.

درهایی که بسته شد؛ اسمی که جهانی شد

فکر می‌کردند با ترور حاج قاسم دیگر اسمی از او باقی نمی‌ماند غافل از اینکه نامش جهانی تر شد و هرچه فضای مجازی را محدودتر کردند، فرامرزی شد و هرکس با هر زبانی از تو و شجاعتت گفتند.

آنها که از شهادتت هلهله می کردند، شاید نمی‌دانستند اگر حاج قاسم سلیمانی نبود، امروز نمی‌تواستند کنار اجاق گرم خانه هایشان بنشینند و از نبودن تو خوشحالی کنند.

وقتی ۱۷ خرداد ۹۶، پنج مهاجم داعشی به مجلس حمله کردند، وحشت را می‌شد با تمام وجود دید، صدای آژیر، نگرانی از بمب‌گذاری تنها فقط با پنج مهاجم! و سردار سلیمانی چه جانانه و مردانه در برابر لشگر داعش ایستاد و این یعنی امنیت، نه ارزان به دست می‌آید، نه آسان حفظ می‌شود.

رویش سلیمانی‌ها

نسل پنجم انقلاب اگرچه نامداران اول انقلاب و سرداران نامی آن زمان را ندیدند و کمتر شناختند، اما سردار زمانه خود را خوب می شناختند.

حدیث حیدرزاده دختر دبستانی بیجاری انشایش را برای سردار نوشت.

نوشت: سردار ایرانی بود ... او داناترین سردار ایران بود... سردار مردی با ایمان بود ...

و این کودک در دنیا کودکانه خود سردار را چه خوب شناخت که با ایمان بود.

دبستانی های مدرسه اولند بیجار هم مشق شجاعت را درباره سردار سلیمانی دیکته نوشتند.

خانم فهیم، معلم این مدرسه برای دانش آموزان این املا را گفت.

سردار سربازی رزمنده بود... مردان بد سردار را دوست ندارند... آنان دیروز در سرزمینی دور سردار را با تیر زدند. سردار آسمانی شد...سردار ترسو نبود... ما سردار را دوست داریم...

زنده هستند سلیمانی‌ها

عشق به حاج قاسم دین و مذهب و سن و سال نمی شناسد، شاعرن سخنورتر از همیشه دند از داغ این غم.

منصور دولتی شاعر قروه‌ای نوشت:

باید بخورد جام پشیمانی را

هرکس که به خون کشد سلیمانی را

سلطانی جنگل به شغالان نرسد

گرچه بکشند شیر ایرانی را

حجت الله مومنی دیگر شاعر این شهر هم سرود:

قاسم این عاشقِ پروانه شدن، تنها نیست

جای سردارِ جهانگیر به جز دلها نیست

شهرِ مجنون که فَقَط موطنِ یک لیلا نیست

شعرِ شاعر همه در باره ی یک دریا نیست

بعدِ قاسم، بله هستند که قاآنی‌ها

زنده هستند سلیمانی‌ها

سرداری از جنس مردم

شهادت فرمانده قهرمان نشان داد که هرکس از جنس مردم باشد، در یاد مردم می ماند و مردم هم چه خوب به هم پیوستند و گفتند که : کشته شد مالک اگر، غیرت مالک باقی است.

او فقط فرمانده میدان جنگ نبود و حضورش در بین مردمی که از حوادث طبیعی آسیب دیده بودند، چهره اش را مردمی تر کرده بود.

او نمود عینی اشداء علی الکفار و رحماء بینهم بود و سالها مجاهدتش در جبهه مقاومت از او چهره ای مقتدر در عرصه بین المللی ساخته بود.

راه حاج قاسم تمام شدنی نیست، روحیه مقاومت و مجاهدت را خوب به همه سربازانش آموخته است.

بامداد جمعه سردار سرافراز اسلام حاج قاسم سلیمانی به همراه ابومهدی مهندس از فرماندهان مقاومت پس از عمری مجاهدت در حمله پهبادهای آمریکایی در فرودگاه بغداد به شهادت رسید.  

بر اساس اعلام پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا، دستور این حمله هوایی را دونالد ترامپ، رئیس جمهوری و فرمانده کل قوای این کشور صادر کرده بود.

در پی این اقدام تروریستی حضرت ‌آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی سه روز عزای عمومی اعلام کردند.

وزارت  امور خارجه هم با صدور بیانیه ای این اقدام تروریستی رژیم‌ آمریکا را محکوم کرد و نشست فوق العاده تشکیل داد. همچنین سفیر سوئیس در تهران به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض شدید ایران به آمریکا به وی اعلام شد.

سخنگوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی هم با تسلیت شهادت غرورآفرین سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده پرافتخار نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد: از ساعاتی دیگر جلسه فوق العاده شورای عالی امنیت ملی برای بررسی اقدام جنایتکارانه حمله به خودرو سردار سلیمانی در بغداد که منجر به شهادت ایشان شد، برگزار می‌شود.

حاج قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۵ در روستای قنات ملک شهرستان رابر از توابع استان کرمان متولد شد و  پس از پیروزی انقلاب  اسلامی در ۱۳۵۷ و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به این نهاد پیوست.

وی در طول جنگ ایران و عراق، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود.

حاج قاسم به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت می‌کرد.

سردار سلیمانی نقش مهمی در دادن قدرت نظامی به حزب‌الله لبنان، عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان،   جنگ افغانستان، شکل‌دهی به فضای سیاسی عراق پس از سرنگونی صدام حسین، تغییر روند جنگ داخلی سوریه و مقابله با داعش در عراق داشته‌ است.