سرانجام مهلت دوماهه تعیینشده برای برداشتن گامهای رو به جلو و ملموس از سوی اروپاییها با هدف نجات برجام پایان یافت و جمهوری اسلامی شامگاه دیروز یکشنبه ۱۵ دی در بیانیهای از جزییات گام پنجم و نهایی پرده برداشت.
بر پایه این بیانیه، برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنی شده، و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و منبعد برنامه هستهای ایران صرفا بر اساس نیازهای فنی خود پیش خواهد رفت.
البته دو موضوع «همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی» همچنان که پیشتر جریان داشته و نیز «بازگشتپذیری» در این بیانیه لحاظ و تصریح شده «در صورت رفع تحریمها و منتفع شدن ایران از منافع برجام، جمهوری اسلامی ایران آماده بازگشت به تعهدات برجامی خود میباشد.»
این گام نهایی که هیچ محدودیتی را در تعداد سانتریفیوژها نمیپذیرد همانند گامهای قبلی ایران بر پایه بندهای ۲۶ و ۳۶ برداشته شدهاست. دو ماه پیش در همین روزها بود که گام چهارم در «فُردو» برداشتهشد و گازرسانی به ۱۰۴۴ سانتریفیوژ این سایت در دستور کار قرار گرفت.
ابتدا روز سه شنبه ۱۴ آبانماه حجت الاسلام «حسن روحانی» رئیس جمهوری در پایان فرصت دوماهه سوم ایران به طرف های باقیمانده در برجام به سازمان انرژی اتمی کشور دستور داد که گام چهارم را در فردو با گازدهی به سانتریفیوژها در این تاسیسات آغاز کند.
پس از سخنان رئیس جمهوری در این زمینه، «بهروز کمالوندی» سخنگوی سازمان انرژی اتمی روز شنبه ۱۸ آبان ماه در نشستی خبری در محل تاسیسات غنی سازی شهید «مسعود علیمحمدی» (فردو) به تشریح آخرین اقدامات انجامشده در راستای اجرای گام چهارم کاهش تعهدات برجامی پرداخت.
لازم به ذکر است که ایران پیشتر در گام سوم تحقیق و توسعه در زمینه سانتریفیوژهای جدید را شروع کرده بود. در گامهای اول و دوم نیز ابتدا از سقف ۳۰۰ کیلو برای ذخایر اورانیوم غنی شده عبور کرد و سپس میزان غنای آن از ۳.۶۷ تعیین شده در برجام به ۴.۵ درصد افزایش داد.
در این میان «سازوکارهای بی سرانجام» تروئیکا شامل اعضای اروپایی برجام قابل توجه و بررسی است. با خروج آمریکا از برجام، چشمها به سمت اتحادیه اروپا به خصوص سه کشور اروپایی حاضر در توافق هستهای (آلمان، فرانسه و انگلیس) دوختهشد تا بلکه راهی برای نجات توافق بیابند. در این مدت بارها شاهد اتخاذ راهکارها و سازوکارهایی از جانب اتحادیه اروپا بودهایم که همگی در سطح شعار باقی ماندهاند.
به عنوان نمونه «سازوکار ویژه مالی» (SPV) که قرار بود تا اواسط آبانماه پارسال و همزمان با دور دوم تحریمهای آمریکا وارد فاز اجرایی شود، پس از چند ماه تاخیر سرانجام جای خود را به «اینستکس» (INSTEX) داد؛ سازوکاری که ابتدا برای نخستین بار یازدهم بهمنماه در بیانیه سه کشور عضو اتحادیه اروپا طی نشستی که در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شده بود، انعکاس یافت اما هنوز وارد فاز اجرایی نشده است.
نیمه اول ماه گذشته (آذر) نیز شاهد الحاق ۶ کشور اروپایی شامل بلژیک، دانمارک، سوئد، فنلاند، نروژ و هلند به اینستکس بودیم تا شمار اعضای آن به ۹ برسد. با همه این تفاسیر هنوز اقدام ملموس و عینی که نشانگر اجرای برجام از سوی طرف مقابل باشد به چشم نمیخورد.
بیتردید ادامه این روند و شکست برجام بر طرف اروپایی که در کنار آمریکا یکی از بانیان آن بوده، بیتاثیر نخواهد بود. غالب صاحبنظران مسائل منطقه و بینالملل اذعان میدارند که طی سالهای اخیر توافق هستهای از جمله مهمترین حلقههای زنجیرهای بوده که مانع از فروپاشی امنیت خاورمیانه بحرانخیز شده است.
در شرایطی که آمریکا به رهبری «دونالد ترامپ» گام به گام منطقه را به سوی بحران و حتی جنگ سوق میدهد، فروپاشی برجام میتواند نامطلوبترین رویداد و محرکی بسیار قوی برای تشدید تنشها باشد.
بسیاری از ناظران، هراسان به دورنمای خاورمیانه هستهای چشم دوختهاند و این یعنی عبور شریان انرژی جهان از زیر تیغ زرادخانههایی که معلوم نیست برونداد آن برای ثبات منطقه و جهان چه خواهد بود.
در چنین دورنمایی که چندان هم دور نیست، ناامنی افزونترِ منطقه در پی شکست برجام میتواند هزینههایی به مراتب سنگینتر از لوازم تعهدات هستهای اروپا به بار آورد؛ تبعاتی که سیل مهاجران و پناهجویان کمینه آن خواهد بود و روندها بر افزایش فقر و بیکاری در قاره سبز، رشد چشمگیر احزاب تندرو و پوپولیستی و در نهایت ناامنی و تحرکات تروریستی دامن خواهد زد.
پس از برجام بسیاری در سطح جهان از دور شدن سایه جنگ از سر خاورمیانه سخن میگفتند. با وجود پایبندی ایران به توافق هستهای، عوامل گوناگون به ویژه سیاستهای یکجانبهگرایانه و به عبارتی بهتر غیرعقلانی آمریکا باز هم این سایه شوم را بازگرداند و اینک این پرسش مطرح است که در فردای بدون برجام چه سرنوشتی انتظار منطقه و جهان را خواهد کشید.