تهران- ایرنا- ثبت جنگل‌های هیرکانی به‌عنوان یادگاری از نخستین دوره جنگل روی زمین در یونسکو، ضمن جذب اعتبار مالی از این سازمان جهانی باعث حفاظت مطلوب‌تر این ذخایر بزرگ طبیعی جهانی خواهد شد. از این رو نهادینه شدن و ارتقای فرهنگ عمومی نسبت به اهمیت و جایگاه جنگل‌ها می‌تواند، راهگشای حفظ منابع طبیعی به عنوان گنجینه ملی کشور باشد.

اهمیت حفاظت از محیط زیست به عنوان بخشی از زمین که محل زندگی و میراثی برای آیندگان است، بر هیچ فردی پوشیده نیست و از طرفی بهره‌برداری بی‌رویه از جنگل‌ها بیش از هر چیزی این بنای ارزشمند را در مسیر نابودی سریع قرار داده است. به نظر می‌رسد، همچون هر حوزه دیگری، یکی از راهگشاترین اقدامات در راه حفظ این میراث، تدابیر قانونی و حقوقی باشد. در ایران گویا خلاء قانونی در این حیطه، لطمه های عمیقی بر پیکره سیمای طبیعی کشورمان وارد کرده است به طوری که اساساً توجه قانونی به جنگل ها و مراتع قدمتی بیش از ۷۰ سال دارند. در دوره پهلوی دوم با تصویب لایحه اصلاحات ارضی، ملی شدن جنگل‌ها نیز به عنوان یکی از بندهای آن لایحه پذیرفته و بعدها در قانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان انفال و ثروت‌های عمومی معرفی شد که حکومت اسلامی مختار است، طبق مصالح عام آنها را به کار گیرد.

نخستین قانون درباره جنگل ها در ۱۷ دی ۱۳۲۱ خورشیدی به تصویب مجلس شورای ملی رسید که در آن تکلیف قانونی برای جنگل‌های خصوصی و عمومی تعیین شده بود. ۱۰ سال بعد برای تدوین قانون جدید جنگل، جلساتی با هدف تبادل نظر در این زمینه تشکیل شد و سرانجام در ۱۳۳۸ خورشیدی، قانون جنگل ها و مراتع تصویب شد و انجام برخی امور از قبیل احداث و بهره برداری از جنگل‌ها به عهده سازمان جنگلبانی ایران گذاشته و مقرر شد که در انجام این موارد باید اصول علمی و فنی رعایت شود و اگر فرد یا نهادی خارج از ضوابط مصوب اقدام به حمل چوب، هیزم و ذغال از جنگل کرد، مرتکب عمل قاچاق شده و طبق قانون باید مجازات شود. مسوولیت اجرای قانون جنگل‌ها و مراتع به عهده وزارت کشاورزی، دادگستری، دارایی و جنگ گذاشته شد.

در زمستان ۱۳۴۱ خورشیدی محمدرضا پهلوی اصول انقلاب سفید را که برای اصلاحات ارضی تنظیم شده بود، معرفی کرد که اصل دوم آن ملی کردن جنگل ها و مراتع بود. می‌توان گفت وضع قوانین مختلف در زمینه حفاظت از جنگل ها دال بر اهمیت این موضوع و تلاش مسوولان در جهت محقق شدن اهداف مربوط به آن است. آنچه درباره قوانین اهمیت پیدا می‌کند، تطبیق داشتن آنها با نیازهای جدید و تحولات ایجاد شده در طول سالیان است که ضرورت اصلاح، ‌القاء و وضع قانون جدید را به وجود می‌آورد و به نظر می‌رسد، تعدد و پراکندگی این قوانین که همگی در راستای اصلاح و تکمیل همان قانون قدیمی تصویب شده اند، نه تنها کارایی لازم را ندارند که می‌تواند سردرگمی مسوولان و آشفتگی اوضاع منابع طبیعی کشور را موجب شوند.

اکنون به منظور رفع مشکلات لایحه ای جامع از طرف دولت و با همکاری دستگاه‌های دست‌اندرکار تهیه شده تا به این اوضاع پراکنده حقوقی سامانی دهد. در این میان جنگل های هیرکانی که با عناوین مختلفی همچون فسیل زنده یا موزه طبیعی، پیرترین یا قدیمی‌ترین جنگل‌ دنیا در ایران، یادگاری از نخستین دوره‌ جنگل روی زمین و بازمانده‌ای از دوران سوم زمین شناسی و عصر یخبندان آن را می شناسند، حالا در معرض خطرهای مختلفی قرار دارد. جنگلی که اهمیت بسیاری در دنیا دارد و همین مساله سبب شد تا در تیر ۱۳۹۸ خورشیدی جنگل‌های هیرکانی به ثبت جهانی یونسکو برسد. متخصصان می گویند؛ ثبت جنگل های هیرکانی در یونسکو، افزون بر اینکه بخش های بزرگی از جنگل های هیرکانی را شامل حفاظت صرف کرده است، جذب اعتبار مالی از این سازمان جهانی را نیز به دنبال خواهد داشت و باعث حفظ مطلوب تر این ذخایر بزرگ طبیعی جهانی خواهد شد.

جنگل‌های هیرکانی بازمانده دوران سوم زمین‌شناسی و عصر یخبندان

جنگل‌های هیرکانی بازمانده دوران سوم زمین‌شناسی و عصر یخبندان و غنی از نظر گونه‌های بومی و باستانی، پوشش گیاهی و تنوع زیستی با نادرترین گونه‌های جنگلی جهان، شامل ۸۰ گونه درختی، ۵۰ گونه درختچه‌ای، گونه‌های بومی (اندمیک) درختی و گونه‌های جانوری چون پلنگ، خرس، بز، مرال و ... است. این نوع جنگل‌ها در حالی‌که در بیشتر نقاط اروپا و سیبری به دلیل سرما و یخبندان قادر به بقا نبوده‌اند و در حال حاضر فسیل‌هایی از آنها به جای مانده به دلیل اقلیم معتدل‌تر حاشیه دریای خزر به حیات خود ادامه داده‌اند. این جنگل از منطقه هیرکان جمهوری آذربایجان آغاز و تا استان گلستان در ایران امتداد دارد و در کشور مورد حفاظت مشترک سازمان محیط زیست و سازمان میراث فرهنگی است. واژه هیرکان شکل یونانی نام گرگان که گفته می‌شود نام ورکان در کتیبه‌های به جا مانده از دوران هخامنشی نیز نوشته شده که اثباتی بر قدمت آن است. در تیر ۱۳۸۵ خورشیدی جمهوری آذربایجان درخواستی را مبنی بر ثبت جهانی جنگل‌های خزری-هیرکانی به یونسکو ارایه کرد. با بررسی کارشناسان این سازمان اعلام شد به دلیل این که سهم جمهوری آذربایجان تنها ۲۰ هزار هکتار در مقابل سهم ۲ میلیون هکتاری ایران از این جنگل متعلق به دوره ژوراسیک است، ثبت جهانی این اثر به تنهایی به نام آذربایجان ممکن نیست. پس از آن مقامات فرهنگی ایران پیشنهادی را به آذربایجان مبنی بر ثبت مشترک این اثر طبیعی ارایه دادند که تاکنون این امر به دلیل اختلافات ۲ طرف میسر نشده ‌است. سرانجام پس از کش و قوس‌های فراوان در تیر ۱۳۹۸ خورشیدی جنگل‌های هیرکانی به ثبت جهانی یونسکو رسید.

انتقال آب از مسیر جنگل های هیرکانی به کویر

انتقال آب از دریای خزر به کویر به یکی از جنجالی‌ترین طرح‌های انتقال آب در ایران تبدیل شده است. سابقه انتقال آب از دریای خزر و دریای عمان به کویر مرکزی ایران را می‌توان در طرح قدیمی «ایران‌رود» جست‌وجو کرد. این طرح که سودای اتصال دریای عمان و خزر را در سرمی‌پروراند به دلیل نبود امکان اجرا به تاریخ سپرده شد اما زمینه‌ساز شکل‌گیری طرح‌هایی برای انتقال آب از خزر، خلیج فارس و دریای عمان به کویر مرکزی ایران شد؛ طرح‌هایی که هر کدام مشکلات فراوانی دارند و در صورت اجرا، صدمات جبران‌ناپذیری به محیط زیست کشور وارد خواهند کرد. انتقال آب به‌صورت جدی برای نخستین بار در روزهای پایانی دولت اصلاحات مطرح شد. 

شماری از کارشناسان طرح انتقال آب را، مخرب محیط زیست می دانند و عده‌ای هم بهره‌وری اقتصادی آن را نشانه گرفتند. در همین راستا سازمان جنگل بانی نیز بیانیه ای صادر کرد. در این بیانیه می‌توان اطلاعات شگفت‌انگیزی از میزان تخریب محیط‌ زیست با اجرای این طرح به‌ دست آورد. آن‌طور که در این بیانیه آمده قرار است، بیش از چهار هزار اصله درخت قطع ممنوع ارس و بیش از ۲۶ هزار اصله درختان جنگلی هیرکانی و بیش از ۵۰ هزار پایه با احتساب درختچه‌های جنگلی به همراه چندین میلیون تُن خاک مرغوب جنگلی در طول مسیر نابود شود که ضربه غیر قابل جبرانی به اکوسیستم حساس جنگل‌های ارس و نیز جنگل‌های هیرکانی، به عنوان میراث جهانی است.

بدیهی است که دوستداران محیط‌ زیست از نخستین دسته مخالفان این طرح باشند. در همین راستا هادی کیادلیری کارشناس جنگل معتقد است: ۶۳ کیلومتر از طرح شیرین‌سازی و انتقال آب خزر به کویر مرکزی از قلب جنگل‌های هیرکانی می‌گذرد. چه اتفاقی باید بیفتد که دستگاه متولی جنگل متوجه اوضاع وخیم منابع طبیعی بشوند و این نابودی را ببینند؟ این‌ که ما می‌گوییم ۳۰ سال دیگر جنگل‌های شمال از بین می‌رود حرف نیست، واقعیت است. وظیفه سازمان جنگل‌هاست که به طرح انتقال آب خزر وارد شود و مقابل تخریب‌ها بایستد. پرویز کردوانی پدر علم کویرشناسی ایران هم درباره با این طرح می‌گوید: تامین نیاز آبی مردم ایران به‌ دلیل نبود فرهنگ صرفه‌جویی و استفاده بهینه از منابع آب امکان‌پذیر نیست و به همین دلیل با شرایط فعلی حتی اگر آب دریای خزر به شهرهای مرکزی منتقل شود، باز هم پاسخگوی مصرف مردم نخواهد بود.

 محمد درویش مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست که یکی از مخالفان مطرح این طرح است در همین ارتباط می‌گوید: من به طور کلی با هرنوع پروژه انتقال آب بین حوضه‌ای و انتقال آب دریای خزر مخالفم و به نظرم هزینه‌های چنین طرح‌هایی به مراتب بیشتر از منافع آن است. درویش، یکی دیگر از دلایل مخالفت خود را با این پروژه خطرناک بودن آن را از نظر پدافند غیرعامل می داند و می گوید:‌ مسیر لوله‌های انتقال آب از دل جنگل‌های هیرکانی که ریه تنفسی ایران هستند؛ می‌گذرد و این پروژه منجر به یک گسست اکولوژیکی می‌شود. او معتقد است: مطابق آخرین آمارهای موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور وسعت جنگل‌های ایران حدود ۳۰۰ هزار هکتار کاهش پیدا کرده و اکنون به رقم  ۱.۶ میلیون هکتار رسیده، در صورتی که آمارهای رسمی وسعت جنگل‌ها را ۱.۹میلیون هکتار نشان می‌داد. این در حالی است که حدود ۸۰۰ هزار هکتار از این جنگل‌ها نیز جنگل‌های مخروبه هستند یا تنوع زیستی‌شان در خطر قرار گرفته است. بنابراین جایی برای چانه‌زنی بیشتر در مورد تخریب جنگل‌ها وجود ندارد و ما نباید کاری کنیم تا همین اندک جنگل‌های باقی‌مانده از عصر یخبندان نیز به بهانه انتقال آب از دست برود.

عوامل نابودی جنگل های هیرکانی

با این که ایران از نظر پوشش جنگلی کشوری فقیر محسوب می‌شود هر ساله شاهد کاهش بخشی از جنگل‌های هیرکانی هستیم. از عوامل اصلی این نابودی‌ها گسترش بی‌رویه صنایع چوب و کاغذ و تغییر کاربری این جنگل‌هاست. یکی دیگر از علت‌های مهم پروژه‌هایی عمرانی مثل ساختن سد بدون انجام تحقیقات کافی است که یکی از آن‌ها سد گلورد استان مازندران است که بیش از ۳۰ هزار درخت در این پروژه قطع شد. از دیگر عوامل آن می‌توان چرای بی‌رویه و متراکم دام‌ها را ذکر کرد. همچنین در گذشته‌ای نه چندان دور، چندین میلیون متر مکعب برای تولید ذغال از میان می‌رفت که این عامل امروزه بسیار ناچیز شده است. در آخر آن چه برای همه واضح است تاثیر این جنگل‌ها بر روی حفظ اکوسیستم و آینده ایران است. باید امیدوار بود، هماهنگی لازم میان طبیعت و ساخته‌های انسان صورت گیرد؛ یعنی میزان درختان برداشت شده با کاشت شده برابر باشد تا از حجم و تراکم آنها کاسته نشود و بهره‌برداری از منابع طبیعی به گونه‌ای نباشد که جنگل‌های هیرکانی آسیب جدی ببیند و چیزی از این گنجینه ارزشمند برای نسل‌های آینده باقی نماند.