تهران- ایرنا- عضو هیات علمی گروه اخلاق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: در فقه به قصاص و انتقام از ظالم و تجاوزگر تاکید شده است و سزای عقلایی رفتار بد، برخورد تند است تا او بداند که در صورت شکستن حرمت، همان‌گونه با وی برخورد خواهد شد.

پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی به دست نیروهای آمریکایی این سوال پیش آمد که میزان انتقام و قصاص این عمل آمریکا چگونه باید باشد. حجت الاسلام امیر غنوی عضو هیات علمی دانشگاه روز پنجشنبه در این خصوص به خبرنگار ایرنا گفت: در میان سیستم‌های حقوقی موجود، شاید بتوان قصاص را یکی از مختصات فقه اسلامی به‌ شمار آورد؛ مجازاتی که اختیار اجرای آن با افرادی است که مجرم به آنان صدمه زده است.

وی درباره تحلیل واژه قصاص اظهار داشت: اندیشمندان، واژه قصاص را به‌ معنای کیفردادن بر گناه و کار بد،‌ عنوان می کنند و میزان آن را مکافات و پاداشی هم اندازه جرم می دانند. قصاص از ریشه «قص» به‌ معنای جست‌وجو، پیگیری و حکایتی مطابق با واقعیت گرفته شده است.

غنوی درباره اینکه آیا تلافی‌کردن و انتقام‌کشیدن از فرد تجاوزگر، کاری اخلاقی است یا خیر؟ اظهار داشت: قرآن از قصاص به‌ عنوان قانونی عقلایی و موجب حیات اجتماعی یاد کرده است و مقاومت برخی مجامع علمی در برابر قصاص، نتیجه ضعف در تبیین دین به شمار می رود. البته نگاه عمیق به ریشه‌های روانی جرم و شیوه‌های لازم برای جلوگیری از آن، ما را به جامع‌نگری و دوراندیشی می‌رساند و از احساسات لحظه‌ای فاصله می‌دهد. البته مجازات باید برای اصلاح و بازدارندگی، با جرم تناسب داشته باشد. کسی که با اعمال قدرت دیگری را تحقیر کند، باید طعم تحقیر را بچشد و همان رنجی را بکشد که در حق دیگری روا داشته است.

عضو هیات علمی گروه اخلاق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تاکید بر اینکه قصاص یک حق است، افزود: در قرآن کریم آمده است که در برابر رفتار بد، باید به رفتار بدی همسان آن اکتفا کرد و پای از عرصه عدالت بیرون نگذاشت. در روایتی از حضرت علی(ع) نیز آمده است سنگ را از همان سو که به سویت آمده است، برگردان؛ زیرا شر جز با شر بازنمی‌گردد.

وی افزود: سزای عقلایی رفتار بد، برخورد تند است و آن‌کس که به خود اجازه می‌دهد حریم دیگری را بشکند و حرمت او را فروبریزد، باید بداند با او نیز همان‌گونه برخورد خواهد شد.

این استاد دانشگاه با اشاره به آیات قرآن اظهار داشت: قرآن از حیاتی خبر می‌دهد که در قصاص هست و به ما دستور می‌دهد در برابر تجاوز دیگری، مقابله به‌مثل کنیم و امیرمؤمنان به این نکته تاکید دارد که برطرف‌کردن رفتار شرورانه، راهی جز مقابله به‌مثل ندارد.

 قصاص؛ اصلی پذیرفته‌شده در روابط بین‌الملل

غنوی در خصوص موضع گیری دولت های دیگر در خصوص قصاص یا انتقام اظهار داشت: در روابط میان دولت‌ها «مقابله به‌مثل» قاعده‌ای پذیرفته شده است که در سطوح گوناگون به آن توجه می‌شود که در نزاکت بین‌المللی، چگونگی رفتار دولت در حیطه قانونی و نیز اقدامات تلافی‌جویانه از جمله آن است.

وی افزود: نزاکت (Etiquette) عبارت از نوع برخورد افراد با یکدیگر در زندگی روزمره است ولی در عرصه بین‌الملل به‌ جای افراد، دولت ها مورد توجه قرار می‌گیرند. در حقیقت برخی رفتارها از حدود مرزها فراتر می‌رود و به‌ عنوان یک نزاکت بین‌المللی پذیرفته می شود. این رفتارها به‌ صورت مشابهی در جامعه بین‌المللی رعایت می‌شود و تحت عنوان کد رفتار بین‌المللی معرفی شده است. البته در سطحی بالاتر، دولت‌ها می‌توانند در برابر اقدام غیردوستانه دولت دیگر، با توسل عملی به قانون، مقابله به‌مثل کنند (Retorsion).

عضو هیات علمی دانشگاه ادامه داد: بالاترین شکل از مقابله به‌مثل آنجا رخ می‌دهد که دولت‌ها در برابر رفتارهای غیرقانونی یک دولت، به رفتار متقابل اقدام کنند و به رفتارهای غیرقانونی (Reprisal) دست بزنند.

استاد فقه و حقوق اسلامی ادامه داد: این روش به‌ عنوان یکی از استثنائات اصل تحریم عمومی استفاده از زور معرفی شده است. البته در حقوق بین‌الملل تلاش شده است به‌ دلیل سوءاستفاده دولت‌ها از این حق، با روش‌های گوناگونی این حق محدود و با شرایط و قیود زیادی همراه شود. چنین رفتاری اگر در قالب دفاع مشروع قرار گیرد و از چهار عنصر ضرورت، فوریت، نبودن راه دیگر برای مقابله با خطر و تناسب دفاع با خطر برخوردار باشد، قاعده منع توسل به زور شامل آن نخواهد شد.

غنوی یادآور شد: در عرف دیپلماتیک و رفتارهای عمومی سیاسی، مقابله به‌مثل، قاعده‌ای است که هر کشور برای الزام دیگران به رعایت حرمت و حق حاکمیت خویش بدان اقدام می‌کند و تا زمانی‌ که این نوع مقابله به رفتارهای خشونت‌بار منجر نشود، عرف سیاسی آن را تجویز می‌کند.

وی درباره اینکه آیا جای خالی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی پرخواهد شد یا خیر، گفت: هر شخصیت بزرگی جایگاه خاص خود را دارد. همانطور که جای خالی حضرت علی (ع) با وجود امام حسن (ع) پرنشد. اما جمهوری اسلامی ایران به میزانی از بلوغ رسیده است که می‌تواند در فراغ نیروهای بزرگ خود، همچنان پابرجا و باقدرت بایستد.

غنوی ادامه داد: تاثیری که حاج قاسم سلیمانی با شهادت خود در کشور، منطقه و جهان باقی گذاشت، برای هیچ فردی قابل تصور نیست تا تشییع او بعد از رحلت امام خمینی (ره)، دومین تشییع بزرگ ایران اسلامی نامگذاری شود.

وی با تاکید بر اینکه خون شهید سلیمانی باید سبب از بین رفتن خط کشی‌های سیاسی شود، خاطرنشان کرد: خون حاج قاسم اتحاد ملت و همه گروه های سیاسی را ایجاد کرده است و باید قدر این نعمت را بدانیم و آن را از دست ندهیم.

سردار سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ابومهدی المهندس معاون سازمان نیروهای مردمی عراق به همراه هشت نفر دیگر بامداد روز جمعه ۱۳ دی ماه در مسیر فرودگاه بغداد به دستور «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا و با پهپادهای وزارت دفاع این کشور (پنتاگون) ترور و به شهادت رسید.

سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در طول جنگ ایران و عراق، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود.

وی در چهارم بهمن ۱۳۸۹ درجه سرلشکری دریافت کرد و رهبر معظم انقلاب اسلامی وی را «شهید زنده» نامیده بود.