فرهنگ مهمترین دستاورد بشری در طول تاریخ بوده است آنچه که او را از خوی حیوانی دور میکند و آدم میسازد، فرهنگ همان چیزی است که به آدم و عالم معنا میبخشد و ارزشها را به وجود میآورد، همین ارزشهاست که احترام میآورد و مهمترین جنبه تجربه تاریخی بشر بوده است؛ اینگونه است که دستاوردهای فرهنگی را بشر حفظ کرده است تا برای نسلها نگه دارد و بر آن نام میراث فرهنگی نهاده است. فرهنگ همان چیزی است که زمینه گفتگو، آشنایی و صلح را پدید آورده و حفظ فرهنگ مهمترین راهکار برای مقابله با خوی حیوانی جنگ افروزانه بوده است. از همین رو همواره میراث فرهنگی میراث بشری و میراث مشترک نامیده شده است تا همه در برابر دستاوردهای فرهنگی در هر کجای جهان که قرار دارد، مسئول باشند
شاید در پاسخ به همه تجربههای تلخ بشری و پدید آمدن جنگهای ویرانگر جهانی که ویرانسازی فرهنگها و دستاوردهای فرهنگی، همچنین تلاشی مستبدانه برای یکسانسازی ملل و فرهنگها بود سازمانهای جهانی فرهنگی و قوانین بینالمللی در حفظ فرهنگ، میراث فرهنگی و مراکز فرهنگی به وجود آمد، چراکه این باور وجود داشت که همه اینها دستاورد مشترک بشری است و از سوی دیگر اینها میتواند ضامن گفتگو، آرامش، صلح جهانی و کاهش تنشها و تقابلها باشد.
ازاینرو بهجز خودکامگانی که خود را از همه قوانین جهانی خارج دانستهاند و به دنبال حذف ملل دیگر بودهاند، هیچکس نخواسته است تا رسماً به فرهنگ و دستاوردهای فرهنگی ملتها حمله کند و آنها را در تنشهای نظامی و سیاسی تخریب سازد.
در سالهای اخیر تنها آنان که به دنبال جنگافروزی و حذف برخی از انواع بشریت بودهاند و هیچوقت اهل صلح و گفتگو نبودهاند، همچون داعش و طالبان به ضدیت با فرهنگ و حذف میراث فرهنگی اقدام کردهاند، آنان که آثار میراث فرهنگی بشری را منفجر کردهاند یا به غارت موزهها در عراق و افغانستان رفتهاند و تصاویری شرمآور را در بامیان و موصل رقم زدند. همانان بودهاند که هزاران انسان را کشته و دردی عظیم را سالیان سال برای جهان به وجود آورده اند و سایهای از وحشت را همین ویرانگران فرهنگ برجهان گستراندند. آنها نمادی از همه فرهنگ ستیزان و جنگ افروزان تاریخ بودهاند که هیچگاه جهان را در صلح و آرامش برای همه جهانیان نخواستهاند.همه این تجاوزگران که تجاوز نظامی و فرهنگی برایشان فرقی نداشته است و همواره سعی کردهاند تجاوزهای خود را در سایه توجیهات ملی، ایدئولوژیک و حقبهجانب پنهان کنند اما درواقع آنها به هیچ قانونی پایبند نبودهاند.
تمام قوانین جهانی به عنوان دستاوردهای مشترک سازمانها و دغدغه مشترک ملل برحفظ و در امان ماندن میراث و دستاوردهای فرهنگی تأکید کردهاند اما شرمگینانه و تأسفآور است که رئیسجمهور کشوری، از یک تریبون رسمی، فرهنگ و مراکز فرهنگی کشوری با سابقه فرهنگی و تمدنی دیرینه که میراث با افتخار بشری محسوب میشود را برای امیال سیاسی و خصمانه خود تهدید کند. این نهتنها عملی غیرقانونی طبق تمامی قوانین جهانی و مغایر با اهداف صلح جویانه است بلکه نمیتوان آن را اقدامی برای حفظ امنیت، آزادی یا دموکراسی و حقوق انسانی دانست. تهدید مراکز فرهنگی به هجوم مسلحانه تنها از سوی کسانی میتواند صورت گیرد که هیچ نسبت و درکی از فرهنگ ندارند و هیچ از تاریخ و میراث بشری نمیدانند و نقش سازنده تمدنهای تاریخساز را که بخشی از میراث جهانی را پدید آوردهاند، نمیدانند و آنها میتوانند تمام تلاش یکصد سال اخیر تمام سازمانهای فرهنگی جهانی و تمام متخصصین و دوستداران فرهنگ، هنر و میراث فرهنگی را با ترویج کلامی از بین ببرند و این دیگر تهدید یک ملت و یک کشور نیست بلکه ترور فرهنگ بشری از میراث فرهنگی تا فرهنگ معاصر است. سکوت سازمانهای جهانی فرهنگی در برابر چنین رفتارهایی میتواند تقویتکننده چنین نهادهایی باشد که قطعاً همه متولیان و متخصصان حوزه فرهنگ در برابر عواقب آینده این تهدیدها مسئولاند. این تهاجم کلامی بهسوی فرهنگ سبب شده است تا همه دوستداران فرهنگ و میراث فرهنگی در دنیا به صدا درآیند، شورای بینالمللی موزهها- ایکوم و شورای بینالمللی حفاظت از بناها و محوطههای تاریخی – ایکوموس در پاسخ به این اقدام بیانیه مشترک صادر کردهاند و همینطور اتحادیه موزههای آمریکا و مدیران ارشد موزه متروپولیتن و برخی موزههای اروپایی با موزهداران ایرانی همراه شده و ابراز نگرانی کردهاند؛ اینجاست که مشاهده میکنیم فرهنگ و متولیان فرهنگی فراتر از مناقشات بینالمللی عمل میکنند و از دغدغههای مشترک بشری صحبت میکنند و این اتحاد نشان میدهد آنان که با فرهنگ دشمنی دارند با همه اهالی فرهنگ در همه جای دنیا دشمن هستند و نمیتوانند فرهنگ را به دلیل نزدیکی ملل تاب بیاورند.