روزنامه اعتماد در گفت و گو با محمد هاشمی، آورده است: سه سال است که از دی ماه ۹۵ و درگذشت آیتالله هاشمیرفسنجانی میگذرد؛ در طول این سه سال کشور شاهد اتفاقهای فراوانی، چه در زمینه داخلی و چه در زمینه بینالمللی بوده است؛ به نظر شما در میان مشکلاتی که امروز شاهد آن هستیم، چقدر فقدان ایشان احساس میشود و به عبارت دیگر اگر ایشان در قید حیات بودند، چقدر میتوانستند در حل و فصل امور گرهگشا باشند؟
پاسخ دادن به این پرسش بسیار مشکل است اما هر بار با مردم و برخی مسوولان روبهرو میشویم هم به لحاظ شرایط مشکلات داخلی و هم بهدلیل شرایط اقتصادی و بینالمللی میگویند جای آیتالله هاشمی خالی است و اگر ایشان بودند، میتوانستند این شرایط را مدیریت کنند و شاید این مشکلات به اینجا نمیرسید. البته ایشان یک ویژگی مهمی که داشتند این بود که بسیار آیندهنگر بودند و میتوانستند چندین گام بعد را به خوبی پیشبینی کرده و براساس آن تصمیمات درستی را اتخاذ کنند و با تحلیلی که نسبت آینده داشتند، پیش از آنکه بحرانی به وقوع بپیوندد، قادر بودند با تدبیری که پیش میگیرند آن بحران را به فرصت تبدیل کنند.
احیانا میتوانید به برخی موارد در دوران حیات آیتالله هاشمی یا زمانی که مسوولیت داشتند، اشاره کنید؟
نمونه بسیاری از این موارد را در دوران مدیریت ایشان میتوان نام برد و مصادق بسیاری را برشمرد که در نتیجه مدیریت ایشان از تهدید به فرصت تغییر مسیر داده است. همچنین میتوان گفت اگر در این سه سال نیز ایشان حضور داشتند، میتوانستند مشکلات و تهدیداتی که با آنها دست به گریبان بودهایم را از پیشرو بردارند و باز شاهد آن باشیم که تهدیدها به فرصتهایی برای کشور تبدیل شده است. اصولا بحثی که در هر کشوری مطرح است و کشور ما نیز از این قاعده مستثنا نیست، بحث تعریف منافع ملی است؛ معمولا هر کشور منافع ملی خود را براساس نیازها، خط قرمزها و اولویتهایش تعریف کرده و متناسب با همان تعریف خطمشیهایش را مشخص میکند و در این مدار گام بر میدارد تا به اهداف ملی دست پیدا کند.
یکی از مباحثی که این روزها بسیار مورد توجه قرار میگیرد بحث روابط خارجی است. باتوجه به صحبتهای شما که به نقش تنشزدایی آقای هاشمیرفسنجانی در دوران مدیریتشان اشاره کردید، به نظرتان چقدر هاشمیرفسنجانی میتوانست در مسیر تنشزدایی موثر باشد و نیز فکر میکنید استفاده از این ظرفیت تا چه میزان میتوانست کارساز باشد؟
آیتالله هاشمی زمانی که ردای ریاستجمهوری به تن داشتند، در این زمینه بسیار موفق بودند و به ویژه در راستای تنشزدایی با کشورهایی مانند عربستان و امارات بسیار توانستند موفق باشند و همانطور که پیش از این اشاره کردم از آنجا که ایشان نگاهی پیشرو داشتند و بهخوبی میتوانستند آینده را پیشبینی و طبق آن هدفگذاری کنند، در آن مقطع بهخوبی عمل کردند، به همین دلیل وقتی نگاهی به گذشته میاندازیم، میبینیم در زمان ایشان ایران رابطه خوبی با کشورهای همجوار و کشورهای منطقه داشت. منتها در برههای خاص، بهویژه در اواخر حیات ایشان، روابط برخی کشورها مانند عربستانسعودی با ایران، به دلیل بعضی رفتارهایی که در داخل کشور صورت گرفت مانند آتش زدن سفارت و کنسولگریاش، تیره شد و به صورت دیگری رقم خورد که مبنا و منشا آن داخل بود.
مساله دیگری که به نظر میرسد پس از درگذشت هاشمیرفسنجانی تغییر مشی بسیاری در آن صورت گرفت، بحث مجمع تشخیص مصلحت نظام است. به نظر شما مدیریت مجمع تشخیص از زمان آیتالله هاشمیرفسنجانی تا امروز چه تغییراتی داشته است؟
تفاوتها کم نیست؛ در زمان حیات آیتالله هاشمیرفسنجانی وقتی موضوعی به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع میشد، ایشان تلاش میکردند و امور را بهگونهای مدیریت میکردند که پاسخی برای آن داشته باشند و در حقیقت آنچه را که به مصلحت نظام است، هرطور شده به تصویب و به تایید رهبری برسد، بنابراین اینگونه نبود که یک موضوع را به مدت طولانی در مجمع نگه دارند. در حقیقت آیتالله هاشمیرفسنجانی همواره تمامی تلاش خود را به کار میبست تا پاسخی برای آنچه در مجمع مطرح شده است، پیدا کند و در کوتاهترین زمان ممکن، مصلحت کشور را در رابطه با موضوعاتی که در مجمع مطرح میشد، تامین کند. مجمع جای آن نیست که مسائل در آن بایگانی شود اما متاسفانه امروز میبینیم در مجمع تشخیص مصلحت نظام، اساسا درباره برخی موضوعات تصمیمگیری نمیشود و این موضوعی است که در زمان ریاست آقای هاشمیرفسنجانی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام اساسا اتفاق نمیافتاد.