روزنامه آرمان ملی در یادداشتی به قلم یوسف مولایی استاد دانشگاه، نوشته است: مشابه اتفاقی که رخ داده و عین این پرونده تقریبا در دنیا تجربه نشده است. البته در ۱۹۵۵ بلغارستان یک هواپیمای غیرنظامی اسرائیلی را سرنگون کرد ولی آن پرونده با مصالحه و مذاکره تمام شد. پرونده دیگر مربوط به هواپیمای کره جنوبی سال ۱۹۸۳ است که توسط روسها سرنگون شد و آنهم به نوعی با مصالحه حل شد. آمریکاییها هواپیمای ایرباس ایرانی را سال ۱۳۶۷ زدند. سرنوشت پرونده خط هوایی مالزی که بر فراز اوکراین اتفاق افتاد، معلوم نشد و به دادگاه نکشید و احتمالا پشتپرده با مصالحه حل شد. پرونده دیگرهم مربوط به پانآمریکن است که بر فراز لاکربی در اسکاتلند سرنگون شد که در این واقعه لیبی را متهم به بمبگذاری کردند و آمریکاییها خسارت خیلی سنگین و کلانی از لیباییها گرفتند. ما در پرونده ایرباس نزدیک ۱۰۲ میلیون خسارت گرفتیم که ۴۲ میلیون برای هواپیما و ۶۰ میلیون هم برای اتباع ایرانی دریافت کردیم که ۲۹۰ نفر بودند اما ایران اکنون مسئولیت را پذیرفته، درحالی که در واقعه ایرباس، آمریکاییها هیچوقت مسئولیت را نپذیرفتند و تنها عنوان کردند از باب انساندوستی خسارت میدهند. اما ایران پذیرفته که مسئول است و این هواپیما براساس خطای انسانی و با شلیک موشک سرنگون شده، بنابراین کشورهایی که اتباعشان قربانی و کشته شدند، مدعی هستند. اوکراین هم به لحاظ از دست دادن هواپیما و خدمهاش مدعی خسارت و مطالبه غرامت کرده است. اتباع انگلیسی بودند که غرامت میخواهند.
کانادا با ایران مشکلی دارد که تعدادی از مسافرین تابعیت دوگانه دارند. ایرانی- کانادایی، ایرانی- سوئدی و ایرانی- انگلیسی هم هستند. ایران پذیرفته که مسئولیت دارد و به طور طبیعی وقتی کشوری مسئولیت میپذیرد، یعنی آثار مسئولیت را هم میپذیرد. آثار مسئولیت جبران خسارت است که حتما مذاکراتی بین کشورهای مدعی و ایران، انجام خواهد شد و اگر به نتیجه نرسید نمیدانم چه مسیر حقوقی را طی خواهند کرد. کشورهای اوکراین و کانادا درخواست کردند که ایران دلجویی کند. این بخشی از خسارت معنوی است یعنی اینکه ایران به نوعی بپذیرد که مسئول است و عذرخواهی کند و آن کشورها هم عذرخواهیاش را بپذیرند. این بخشی از اتفاقاتی است که میتواند در این پرونده پیش بیاید ولی تازه آغاز یک پروسه طولانی است و باید صبر کنیم بحثهای مقدماتی در مورد واقعیتهای این پرونده با بازخوانی جعبه سیاه و اینکه این فاجعه چگونه رخ داده، روشن شود و کارشناسان فنی و کشورهای مختلفی که در فرآیند حقیقتیابی مشارکت میکنند، گزارشهای خود را ارائه داده و بعد احتمالا مدل حقوقی جبران خسارت روشن خواهد شد.
اما در مورد بحث فنی و تشخیص کشورها، برای امنیت هواپیماها و اتباع خودشان تصمیم بگیرند. تا زمانی که ایران نتواند اعتمادسازی کند این وضعیت میتواند ادامه پیدا کند و خسارت بسیار سنگینی برای ایران است که بخشی از درآمد ارزی ما از طریق اخذ عوارض هوایی است که رقم قابل توجهی است و هر هواپیمایی که از آسمان ایران عبور میکند و هم هواپیماهایی که در فرودگاههای ما نشست و برخاست دارند، به نوعی درآمد ارزی تولید میکردند و در این اوضاع و احوال تحریمها، خسارت سنگینی برای ایران محسوب میشود.