در گزیده ای از یادداشتی به قلم عباس عبدی در روزنامه اعتماد، می خوانیم: چرا این هواپیما از طرف رادار شناسایی نشده؟ در حالی که آن ساعت نقطه پیک ترافیک هوایی تهران است. حتی ممکن است فرضیههای خرابکاری خارجی در وقوع این حادثه را مورد بحث قرار داد به ویژه آنکه شواهد و قرائن (بدون اظهارنظر درباره اعتبار یا دقت آنها) در این زمینه وجود دارد که امکان بررسی آنها هست.
وجه دوم این رویداد تلخ و در ادامه آن، نحوه برخورد با خانوادههای داغدار بود که باید توجه صددرصدی به آنان میشد. انسان بماهو انسان باید در هر نظامی ارزشمند باشد. در این میان شهروندانی که تابعیت دارند باید از ارزش مساوی و بسیار بالایی برخوردار باشند. حکومت برای مردم است. مردم و شهروندان باید در نقطه محوری سیاستهای هر حکومتی باشند. این حد از بیمحلی و بیتوجهی به این کشتگان بیگناه و نخبه و خانوادههای آنان را مقایسه کنید با رفتاری که با کشتهشدگان بیگناه مسجد ارگ تهران در سال ۱۳۸۳ رخ داد. البته آن حساسیت خوب و بجا بود ولی این حد از بیتوجهی قابل پذیرش نیست و ناشی از تبعیض است و عوارض سوئی دارد.
چه اشکالی داشت که همه آنها دعوت شوند و در جریان رسیدگیها قرار گیرند، نماینده داشته باشند، از آنان استمالت شود؟
اگر خودمان کسی را از دست دهیم چه حالی خواهیم داشت؟ قدرت تخیل میتواند ما را به جای خانوادههای داغدار نشانده و در درد و غم آنان شریک شویم. آنان باید از طریق همدردی کامل صاحبان قدرت با بازماندگان حس میکردند که حامی رسمی دارند و اگر هم خطایی صورت گرفته آن را تحمل میکنند. ولی این نحوه رفتار جز اینکه بر زخمهای این خانوادهها نمک میپاشد هیچ نتیجه دیگری ندارد.
آبروی هر نظامی در گرو عزت و سربلندی و احترامی است که مردمش دارند و نه برعکس. با وجود این مساله مهمتر و کلیدیتر در این رویداد برای مردم ما و تا حدی مردم جهان، پنهانکاری آگاهانه رخ داده بود. حتی میتوانستند اعلام کنند که تا رسیدگی کارشناسی صورت نگیرد، ما هیچ اظهارنظر سلبی و ایجابی نمیکنیم.
این وجه سوم این رویداد ناگوار است که اهمیت بیشتری دارد. تمام کسانی که به نحوی در این پنهانکاری بهطور مستقیم یا غیرمستقیم نقش داشتهاند، پیش از هر کاری باید تکلیف خود را با این اتفاق و عمل روشن کنند. پیش از آن هر موضعی که بگیرند، حمل بر دروغ خواهد شود. گرچه هر سه مساله مهم است، ولی سومی اهمیت تعیینکننده و بیشتری دارد و به نوعی دو مورد دیگر نیز ریشه در وجود همین مشکل سوم دارند.