نخستین نماز جمعه تهران پس از انقلاب اسلامی در پنجم مرداد ۱۳۵۸ خورشیدی به امامت آیتالله سیدمحمود طالقانی و با حکم امام خمینی (ره) برگزار شد. پس از درگذشت وی، آیتالله حسینعلی منتظری به امامت جمعه موقت تهران رسید اما پس از مدت کوتاهی کنارهگیری کرد و با معرفی آیتالله سیدعلی خامنهای در تریبون جمعه خود به قم رفت، همچنین تا ۱۳۶۸ خورشیدی آیتالله سیدعبدالکریم موسویاردبیلی دیگر امام جمعه موقت تهران بود. آیات عظام سیدمحمد بهشتی، محمدمهدی ربانیاملشی، اکبر هاشمیرفسنجانی، محمد امامیکاشانی و محمد یزدی دیگر خطیبان جمعه تهران بودند که از ۱۳۶۰ خورشیدی به اقامه نماز جمعه پرداختند و آیتالله محمدرضا مهدویکنی خطیب دیگری بود که از ۱۳۶۱ خورشیدی به بعد در مواقع خاص به تریبون نماز جمعه فراخوانده میشد.
در این دوره که از پیروزی انقلاب اسلامی شروع تا رحلت امام خمینی(ره) به طول انجامید، برهههای عطف این انقلاب مانند اعلام جنگ مسلحانه علیه ملت ایران، آغاز جنگ تحمیلی، پذیرش قطعنامه و ... از این تریبون و بدون واسطه مواضع نظام و رهبرش با مردم در میان گذاشته شد.
به مناسبت سالروز انتصاب آیت الله خامنه ای به امامت جمعه تهران در این گزارش به معرفی ائمه های جمعه تهران در زمان امام خمینی(ره) و مهمترین خطبه های آنها پرداخته می شود.
آیت الله سیدمحمود طالقانی
به امام (ره) بگویید حالا که نظام جمهوریاسلامی برقرار شده است دستور فرمایید نمازجمعه هم اقامه شود؛ اینها سخنان آیتالله طالقانی بود که در تماسی با سیداحمد خمینی بیان کرد که امام(ره) در پاسخ فرمودند: خودشان (مرحوم طالقانی) این کار را انجام دهند و نمازجمعه را بخوانند. تا به این ترتیب پنجم مرداد ۱۳۵۸ خورشیدی در زمین چمن دانشگاه تهران نخستین نماز باشکوه جمعه تهران به امامت ایشان اقامه شد تا شنبه همان سال روزنامه ها در تیتر اول خود بنویسند: بیش از یک میلیون نفر در نمازجمعه شرکت کردند؛ نماز جمعه ای که اگرچه آیتالله طالقانی در آن به لحاظ جسمی بیمار بود اما تمام ۲ خطبه را ایستاده و با صلابت قرائت کرد. وی نماز جمعه را مظهر کاملی از صف توحیدی ملت اسلام و در عین حال آگاهی، تنبه، هوشیاری، افشا کردن دسیسه های دشمن و مطلع کردن همه مسلمانان به وظایف و مسوولیتهایی که لااقل در مدت یک هفته در پیش دارند، می دانست و در این ارتباط می گوید: نماز جمعه صف عبادت، صف حق پرستی، صف روابط قلوب و وجدانهای بیدار خداپرستان در عین حال صف نظام، صف جنگ، صف فرماندهی و فرمانبرداری از این جهت برای امام جمعه شرایط خاصی قائل اند که هم بتواند فرماندهی کند، هم بتواند آگاهی بدهد و از حوادثی که در کشورهای اسلامی، جامعه مسلمین، دسیسههای زیر پرده مسلمانان را آگاه کند.
آیت الله طالقانی در ادامه به بیان حوادث و اغتشاش های کشور پرداخت و بیان داشت: اگر اخلالگران نخواهند خاموش بنشینند، من پیرمرد هم مسلسل به دست گرفته و پشت تانک مینشینم و امام خمینی هم پشت تانک خواهد نشست.
در همین نمازجمعه بود که آیتالله طالقانی کاندیداتوری خود برای انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی را اعلام کرد و با اشاره به این که میخواسته در مجلس خبرگان به خاطر بیماری ثبتنام نکند اما دوستان مانع شدند، گفت: یکی از حیلههای دشمن این است که یک مخالف را به صورت دشمن قوی در میآورد و گاهی هم دشمنی را میسازد، برای این که پشت درگیری بین این ۲ گروه بتواند دسایس خودش را انجام بدهد. این قدری هم که دشمن را بزرگ میکنند آن قدر بزرگ نیست. ما نباید همه حس و شعور و فکر و ذهنمان را متوجه به این بکنیم. ما باید خودمان را در این ماه مبارک که ماه تقوی است بسازیم.
آیت الله طالقانی پس از انتصاب به عنوان امام جمعه تهران، پنج نماز جمعه برگزار کرد که آخرینش به مناسبت فرارسیدن سالگرد قیام خونین ۱۷ شهریور، یک روز قبل از آن در بهشت زهرا(س) و کنار مزار شهدا برگزار شد. وی درخطبههای آن روز با لحنی انتقادی و گلهآمیز از تصویب نشدن اصول شوراها در قانون اساسی، مزایای شوراها و تأثیرآن بر مردم سخن گفت و مصرّا از نمایندگان مجلس بررسی و تصویب قانون اساسی خواست که با تصویب شوراها کار مردم را به خودشان بسپارند تا مردم باور کنند که انقلاب شده و خودشان میتوانند، سرنوشت خود را تعیین کنند و بیاموزند که چگونه مردم سالاری را عملاً به اجرا گذارند. وی در آن روز گفت: صدها بار گفتم که مساله شورا از اساسی ترین مسایل اسلامی است حتی به پیغمبرش با آن عظمت میگوید، با این مردم مشورت کن، به اینها شخصیت بده، بدانند که مسوولیت دارند، متکی به شخص رهبر نباشند، ولی نه اینکه نکردند، میدانم که چرا نکردند، هنوز هم در مجلس خبرگان بحث میکنند در این اصل اساسی قرآن که به چه صورت پیاده بشود: باید، شاید، یا اینکه میتوانند. نه، این یک اصل اسلامی است. یعنی همه مردم از خانه و زندگی و واحدها باید با هم مشورت کنند در کارشان. به علت آن که نماز جمعه بر سر قطعه شهدا برپا شد و تاکید آیتاللّه طالقانی بر شورا بود، مردم سه روز بعد در تشییع جنازه بینظیر امام جمعه خود یکصدا فریاد میزدند پیام طالقانی، شهادت است و شورا.
آیت الله حسینعلی منتظری
دومین امام جمعه تهران آیتالله منتظری بود. اسدالله بادامچیان درباره دلیل انتصاب آیت الله منتظری به عنوان جانشین آیتالله طالقانی به عنوان امام نماز جمعه میگوید: صبح روز وفات مرحوم آیتالله طالقانی که ملیگراها داشتند، مرحوم زنجانی را برای امامت جمعه تهران طراحی میکردند که بر امام تحمیل نمایند، دوستان مؤتلفه با شهید آیتالله بهشتی موضوع را در میان گذاشتند و بهشتی صبح زود به امام فرمود که بهترین، آیتالله خامنهای هستند لکن به طور موقت پیشنهاد این است که به آقای منتظری حکم داده شود، بعد در فرصت مناسب آقای خامنهای منصوب گردند و امام این را پسندید.
روز جمعه چهارم آبان ۱۳۵۸ خورشیدی در تهران راهپیمایی بزرگی در حمایت از امام خمینی(ره) برگزار شد، جمعیت پس از طی مسافتی طولانی برای اقامه نماز جمعه به امامت آیت الله منتظری به دانشگاه تهران سرازیر شدند تا آن طور که روزنامه کیهان روز بعد در صفحه پنجم خود نوشت: با اجتماع عظیمشان به جهانیان و دشمنان انقلاب ایران نشان دهند که هیچ قدرتی قادر به تفرقه اندازی میان امت و امامشان نیست. در خطبههای نماز جمعه آن روز، آیت الله منتظری بر موضوعات داخلی تمرکز کرد و خواهان همبستگی مردم برای مقابله با توطئه دشمن شد و سپس گفت: نعمت آزادی را که پس از پیروزی انقلاب نصیبتان شده است دست کم نگیرید. این نعمت بزرگی است. ساقط کردن یک حکومت جبار ۲۵۰۰ ساله کار کوچکی نبوده و نیست.
اما منتظری بعد از آن و در فاصله کوتاهی بعد از انتصاب به قم رفت و از امامت جمعه تهران استعفا کرد. جواد مقصودی رییس سابق ستاد نماز جمعه در این باره میگوید: آقای منتظری هم بعد از مدتی گفت که من دیگر نمیخواهم بیایم. گفتیم چرا؟ سخن از حضور در حوزه علمیه قم به میان آورد.
آیت الله سیدعلی خامنهای
با استعفای آیتالله منتظری از امامت جمعه تهران، امام خمینی(ره) در ۲۴ دی ۱۳۵۸ خورشیدی در حکمی خطاب به آیتالله خامنهای نوشت: جنابعالی که بحمداللّه به حُسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید به امامت جمعه تهران منصوب میباشید. آیتالله منتظری نیز در خاطرات خود، به ویژگیهای منحصر به فرد آیتالله خامنهای اشاره کرده و نوشته است که با وجودی که افرادی چون آیتالله بهشتی نیز در قید حیات بودند، من هم آیتالله خامنهای را برای نماز جمعه تهران پیشنهاد دادم، چون معتقد بودم ایشان در خطابه که از ارکان نماز جمعه است از دیگران مسلط تر است و حتی در اولین نماز جمعه آیت الله خامنهای هم عنوان کرده ام که رکن نماز جمعه خطبههای آن است و آقای خامنهای بهتر از من خطبه میخوانند.
آیتالله خامنهای نخستین خطبه را در ۲۸ دی ۱۳۵۸ خورشیدی در دانشگاه تهران ایراد کردند. ایشان سخنانشان را چنین آغاز کردند: سپاس از امام امت، از اینکه سخنگوی این جمعیت عظیم را و امام جماعت این جمع را آن کسی قرار داده است که به ضعف و عجز خود معترف است. اللّهم إنّ هذا مقام اولیائک و احبّائک، این مسند اولیای بزرگ خداست، این مسند صالحان و شایستگان است. در جمع خودِ ما این مسند عالم بزرگ و راحل عظیمی است که ملت ایران هنوز داغ فقدان او را در دل میپروراند، این مسند مرحوم آیتاللَّه طالقانی است، آن انسان زجرکشیده و کوشش کرده و پایمردی کردهای که در آخرین لحظات زندگیاش، در آخرین نفسهایش هم، راه دیرین خود را گم نکرد، از مجاهدت دست نکشید... لکن اکنون چنین شده است و در پایان نخستین خطبه، پس از پاسخ به برخی شبهات موجود در جامعه، به وظیفه وحدت بخشی نمازجمعه توجه کرده و توصیه فرمودند که سعی کنید از تفرقههای تازه جلوگیری کنید، سعی کنید بر مشترکات اصولی، همه گِرد بیایید، سعی کنید دلها به هم نزدیک شود، سعی کنید دلها بیش از این از هم جدا نشود... امروز روزی نیست که مردمِ ما، هرچه بیشتر در میانه خود، در داخله خود براساس مسایل گوناگون، براساس مسایل غیراصولی باز با یکدیگر اختلاف کنند.
یکی دیگر از مهمترین خطبه هایی که آیت الله خامنه ای ایراد کردند، پس از انتخاب ابوالحسن بنیصدر به ریاستجمهوری بود. آنچه در صفحات تاریخ نقش بسته است، مخالفت جدی ایشان با بنیصدر در جامعه روحانیت مبارز و دیگر نهادهای تصمیم ساز است تا آنجا که ایشان جلسه جامعه روحانیت مبارز را ترک کرده بودند اما با انتخاب وی به وسیله اکثریت مردم در خطبههای نمازجمعه راه وحدت بعد از انتخابات را تجویز می کنند و خود به عنوان یکی از چهرههای مطرح مخالف رییسجمهوری منتخب، چنین خطابه ایراد میکنند و می گویند: شادی دوم این است که ملت ما در هفتهای که گذشت موفقیت یافت تا یکی از گامهای بلند انقلابی خود را با عافیت، با سربلندی بردارد. توانست بهطور چشمگیر و قابل توجهی در انتخابات شرکت کند و بر توطئهها فائق بیاید. دشمن لحظه به لحظه انقلاب ما و پیروزی ما را پیگیری کرده است. در هر مقطعی از مقاطع این پیروزی، خواسته است نگذارد که ملت مزه پیروزی را بچشد و از آن لذت ببرد؛ با ایجاد دودستگیها و اختلافها، حتی با ایجاد درگیریها اما در این تجربه بزرگ در انتخابات ریاستجمهوری برای نخستینبار در تاریخ ملت مستضعف ما- که دشمنان برای این روز فکرها کرده بودند و توطئهها چیده بودند- نیز ملت توانست موفق و پیروز و سربلند بشود؛ توانست رییسجمهور خود را انتخاب بکند. ملت توانستند با اکثریتی بزرگ و چشمگیر بر یک نفر توافق کنند؛ این پیروزی بزرگی برای ملت است.
از دیگر نماز جمعه هایی که آیت الله خامنه ای برگزار کردند در جمعه پس از غائله ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ خورشیدی بود که منافقان قصد اغتشاش در نمازجمعه تهران را داشتند، ایشان چنین برخورد میکنند و می گویند: به من خبر دادهاند که همان عناصر خبیثی که اجتماع دیروز را به صحنه درگیری بدل کردند، هم عناصر مؤمن و متّقی را کتک زدند، هم به نهادهای انقلابی و چهرههای انقلابی اهانت کردند و خواستند خودشان را طرفدار رییسجمهوری معرفی کنند، امروز هم درصدد آن هستند که در این اجتماع معنوی و روحانی و در این صحنه عظیم عبادت الهی، به همان خباثتها و رذالتها دست بزنند. من به عنوان بنده کوچک خدا و برادر کوچک شما، هیچ قوّه قهریهای ندارم که جلو آنها را بگیرد، برای شما مردم هم تکلیفی نمیتوانم معین بکنم. اما میتوانم حکم خدا را بگویم. در اثناء خطبه و در حال نماز سکوت و استماع واجب است و متخلف، متخلّفِ از اسلام است و پس از پایان نماز هرگونه شعار تفرقهانگیز، به سود امریکاست و هر فریادی که مردم را به هیجان بیاورد و دشمنی آنها را به جای امریکا و عناصر مزدورش، به داخل ملت متوجه کند، فریاد شیطان است. در اثنای خطبه جز تکبیر و جز صلوات، آن هم در هنگام لازم، از حلقوم کسی صدایی نباید برآید و پس از نماز جز شعار توحید و جز شعار نفرت از امریکای قدّار و هرچه در این مضمون باشد، نباید داده بشود. این نباید، نبایدِ رساله عملیه است، ضامن اجرای آن ایمان شما و دلهای صادق و پاک شماست.
روشنگری و دعوت به وحدت آیتالله خامنهای همچنان ادامه یافت تا جایی که پس از اعلام جنگ مسلحانه منافقین، ایشان از در یکی از خطبه های نمازجمعه، به ارشاد فریبخوردگان پرداختند و با اشاره به دستور تشکیلاتی منافقین که اجازه شنیدن سخن مخالفان را نمیداد، افزودند: یک خطاب من هم به جوانان و نوجوانان دختر و پسر فریب خورده است که ۸۰ درصد این گروهها را اینها تشکیل میدهند... گوش کنید و فکر کنید. آنها به شما گفتهاند گوش نکنید به این حرفها، اما قرآن به شما میگوید گوش کنید. اگر امروز به این حرفها و به سخن نصیحت کنندگان گوش ندادید، فردا در دوزخ خواهید گفت ولو کنا نسع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر تأسف خواهید خورد، اما همین دعوت به صلاح، سبب کینه منافقین شد و تنها یک روز بعد از این سخنان، آیتالله خامنه ای در مسجد ابوذر مورد سوء قصد قرار گرفت و به شدت مجروح شدند و امکان ادامه حضور پشت تریبون نمازجمعه را نداشتند تا اینکه نیاز به امام جمعه موقت در تهران بیشتر احساس شد و امام(ره) با حفظ ایشان در جایگاه امامت جمعه تهران، دیگرانی را به عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب فرمودند.
آیت الله خامنه ای پس از بهبودی از آخرین نماز جمعه در ۱۳۶۰ خورشیدی تا ارتحال امام خمینی(ره) در جایگاه امامت جمعه تهران بودند. دورهای که مصادف با دوران ریاستجمهوری و قرار گرفتن به عنوان نفر دوم کشور پس از امام(ره) بودند. دوران پرماجرای دفاع مقدس، حوادث مختلف سیاسی این دوران و... سبب شد که ایشان بُعدی از ابعاد خطیب جمعه را تقویت کنند و آن استفاده از جایگاه نمازجمعه برای مدیریت بحرانها بود. در همین خصوص در آخرین روزهای ۱۳۶۰ خورشیدی با تحلیلی عمیق از حوادث آن سال در خطبه های نماز جمعه خطاب به مردم چنین فرمودند: وقتی ما به این یکسال نگاه میکنیم به روشنی احساس میکنیم که ملت، کارآزمودهتر و آبدیدهتر شده است. کدام کشور و ملتی است که شخصیتهای روحانی، سیاسی و نظامی خود را در بالاترین سطوح از دست بدهد و نه فقط مضطرب نشود و سست نشود، حتی نیرومندتر بشود ... کارنامه سال ۶۰، کارنامهای خونین، سرخرنگ، پردرد و پررنج اما خوشعاقبت و نویدبخش و گرمکننده است. ما میخواهیم حرکت سال ۶۰ را در سال ۶۱ با قدرت و سرعت ادامه بدهیم. ما آماده هستیم باز هم در راه خدا قربانی بدهیم و اما در ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ خورشیدی در آخرین جمعه سال، انفجاری از طرف منافقین در نمازجمعه تهران که به امامت آیتالله خامنهای در حال برگزاری بود، رخ داد و جمعی از نمازگزاران به شهادت رسیدند. آن روز ایشان خطبههای نماز جمعه تهران را میخواندند و در خصوص تفاوتهای اندیشهای دکتر مصدق و آیت الله کاشانی سخن میگفتند که وقتی جمله مرحوم آیت الله کاشانی یک فرد مکتبی بود... را گفتند، انفجار صورت گرفت. این انفجار جراحتی بر آیتالله خامنهای وارد نکرد اما احتمال سوءقصد به جان ایشان داده میشد و نزدیکان اصرار داشتند که آیتالله خامنهای جایگاه را ترک کنند، اما ایشان نپذیرفت و پس از شعارهای الله اکبر، مرگ بر آمریکا، جنگ جنگ تا پیروزی و منافق مسلح اعدام باید گردد، توسط نمازگزاران، ایشان به ادامه قرائت خطبه دوم نمازجمعه پرداختند. این انفجار به شهادت ۱۴ تن از نمازگزاران و مجروحیت ۸۸ تن دیگر منجر شد.
در دوران دفاع مقدس یکی دیگر از مصادیقی که توسط آیت الله خامنه ای مطرح می شد، اعمال مدیریت بحران در خطبههای نمازجمعه توسط ایشان بود که به موضوع بسیج عمومی برای جبهههای دفاع مقدس مربوط می شد. تهییج مردم برای شرکت در نبرد حق با باطل و اعزامهای گسترده از نمازجمعه، جمع آوری کمکهای مردمی به جبههها از نماز جمعه و... از مواردی است که با خطبههای ایشان زمینهسازی میشد.
با رحلت امام خمینی(ره)، آیتالله خامنهای در نخستین خطبه های خود در جایگاه رهبری در ۲۳ تیر ۱۳۶۸ خورشیدی گفتند: ۴۰ روز از فقدان عظیم و مصیبتبار امام بزرگوارمان میگذرد و این اولین جمعهای است که من در فقدان آن عزیز به نماز جمعه میآیم ... ما در اداره داخلی کشور و در ارتباطات خارجی، از اصول انقلابی و اسلامی پیروی خواهیم کرد و دقیقاً همان راهی را که امام(ره) میپیمود، طی خواهیم کرد.
آیتالله عبدالکریم موسوی اردبیلی
یکی از خطیبان نماز جمعه تهران که به عنوان امام جمعه موقت در تهران انتخاب شد، آیتالله عبدالکریم موسوی اردبیلی بود. وی چهارمین امام جمعهای محسوب میشود که در تهران اقامه نماز کرده است. او را باید همچنین نخستین امام جمعه موقت تهران دانست که نخستین نماز جمعه را در ۲۴ بهمن ۱۳۵۹ خورشیدی اقامه کرد تا اینکه پس از مجموعاً ۹۶ بار حاضر شدن در سنگر نماز جمعه در ۱۳۶۸ خورشیدی به کار خود در این منصب پایان داد. آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطراتی در پنجم آبان ۱۳۶۸ خورشیدی خود مینویسد که موسوی اردبیلی به وی گفته است که دیگر قصد ندارد برای نماز جمعه به تهران بیاید.
آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی
آیتالله هاشمی رفسنجانی پرکارترین خطیب نماز جمعه در تهران بوده است؛ هاشمی در ۱۲ تیر ۱۳۶۰ خورشیدی و در روزهایی که آیتالله خامنهای به سبب ترور نافرجام در بستر بیماری و در بیمارستان به سر میبردند، برای نخستین بار امامت جمعه تهران را بر عهده گرفت. وی در یکی از خطبه های خود در شهریور ۱۳۶۱ خورشیدی که در محل دانشگاه تهران برگزار شد در خطبه اول با اشاره به خانه های اعیانی گفت: آنهایی که هنوز در این خانهها هستند، خیال نکنند در امان هستند. به هرحال برکت معنوی ندارد، رنج دارد، عذاب دارد، دعوا دارد، آن وقایعی که در خانههای اعیان و اشراف پیش میآید دارد.
رییس مجلس شورای اسلامی در خطبه دوم نماز جمعه تهران نیز با اشاره به کنفرانس اخیر سران عرب اظهار داشت: امروز یکی از مهمترین مسایلی که داریم ارزیابی کنفرانس سران عرب است که جوامع اسلامی متوجّه بشوند چه برسرشان آمده و برای جلوگیری از آثارسوء آن چه باید بکنیم ... از اینها که بگذریم خود کنفرانس است. جریانات معمولی و اوضاع جاریداخل کنفرانس هم خیلی بد بوده است. شیوهها بسیار بد و غیر اسلامی بوده، غیر اخلاقی بوده، خیمه شب بازی بوده و دروغ گفتند ... ۲ مسأله مطرح شد که هر دو جنایت بود؛ منتها در مورد یکی به دروغ گفتند تصمیمگیری کردیم که نکرده بودند و دوّم مسأله آینده فلسطین و اسراییل بود که روی آن بحث و نتیجهگیری شد و بدترین تصمیم دنیا در آنجا گرفته شد.
هاشمی ضمن تحقیر سران عرب گفت: حالا این عرب ها، آنهایی که قطعنامه دادند، مگر در گذشته چه چیزی به عراق نداده بودند؟ عربستان که با کویت و بعضیشیوخ نزدیک ۳۰ میلیارد دلار پول دادند. اردن که بسیج عمومی اعلام کرد و هرچه توانست نیرو فرستاد. مصر هم - که در این کنفرانس حاضر نبود - هر چهتوانست نیرو فرستاد و بقایای اسلحههایی را که از شوروی ها گرفته بود و ارتش عراق میخواست، داده بود.
آیتالله محمد امامی کاشانی
آیتالله محمد امامی کاشانی در روزهایی که امامت جمعه تهران با مشکل جدی مواجه شده بود به این جمع اضافه شد. در روزهایی که آیتالله خامنهای به خاطر ترور نافرجام، توان حضور در سنگر نماز جمعه را نداشتند، ضرورت وجود ائمه جمعه موقت در تهران بیش از پیش احساس شد. آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز نمیتوانست هر هفته در نماز جمعه حضور یابد. از این رو نام چندین تن به عنوان امام جمعه موقت تهران مطرح شد. آیت الله امامی کاشانی نخستین بار در هشتم آبان ۱۳۶۰ خورشیدی در تهران اقامه نماز جمعه کرد.
آیتالله محمدمهدی ربانی املشی
آیت الله ربانی املشی در ۲۰ آذر ۱۳۶۰ خورشیدی برای نخستین بار امامت جمعه تهران را بر عهده گرفت. وی در میان ائمه جمعه تهران کمترین حضور را به عنوان امام جمعه در تهران بر عهده داشت و تنها سه بار در سنگر پر افتخار نماز جمعه، خطبه خواند و در ۱۷ تیر ۱۳۶۴ خورشیدی به شهادت رسید.
آیتالله محمد یزدی
آیتالله یزدی در بهمن ۱۳۶۰ خورشیدی در جایگاه نماز جمعه تهران به عنوان هشتمین خطیبی که این جایگاه را به خود دیده است، قرار گرفت و تا ۱۳۷۸ خورشیدی در این جایگاه حضور داشت.
آیتالله محمدرضا مهدوی کنی
آیتالله مهدوی کنی در ۲۰ اسفند ۱۳۶۱ خورشیدی برای نخستین بار امامت جمعه تهران را برعهده گرفت و در طول سال های پس از انقلاب تنها ۱۲ بار در جایگاه امامت جمعه تهران قرار گرفت. آیتالله مهدوی کنی معمولاً در روزهای خاصی در جایگاه خطیب نماز جمعه حضور می یافت و آن هم در روزهایی که خطیبان موقت تهران به عنوان نامزد مجلس خبرگان مطرح بودند که وی در نماز جمعه حاضر میشد و نماز جمعه تهران را اقامه میکرد.