تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۸

شیراز- ایرنا- سیصدوسی‌امین نشست حافظانه مرکز حافظ‌شناسی و کرسی پژوهشی حافظ، با موضوع حافظ و مسئله ترجمه‌پذیری غزلیات،با تکیه بر ترجمه‌های آلمانی از دیوان حافظ برگزار شد.

این نشست از سلسله‌نشست‌های مرکز حافظ‌شناسی است که در سال جاری با محوریت موضوعی «حافظ و ترجمه» برگزار شده است.

در این مراسم که دوشنبه با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و مرکز پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز ترتیب یافت، مدیر روابط بین‌الملل مرکز حافظ‌شناسی و استاد بازنشسته ادبیات انگلیسی دانشگاه شیراز به شرح ترجمه اشعار حافظ در پیچ وخم زمان پرداخت.

 فریده پورگیو گفت: بررسی مقایسه‌ای ترجمه‌های انگلیسی چندمترجم در قرون گذشته و نیز در قرن بیستم نشان می‌دهد، مترجمان قدیمی با زبان و ادبیات فارسی آشنا بوده‌اند و بسیاری  از آنان، در ترجمه اشعار حافظ سعی در حفظ فرم و محتوا، از نظر قافیه و انتخاب واژگان مناسب در زبان مقصد داشته‌اند.

وی افزود: با این حال، مترجمان قرن بیستم که اکثرا خود نیز شاعر هستند، ولی با زبان فارسی به‌ندرت آشنایی دارند، براساس ترجمه‌های قبلی یا با کمک افراد آشنا به زبان فارسی، ترجمه‌هایی نوشته‌اند که بیشتر برداشتی شخصی از شعر حافظ به شمار می‌رود.

این پژوهشگر با بیان اینکه نمی‌توان اینگونه برداشت‌ها را نادیده گرفت، ادامه داد: در دنیای نقد کنونی و با استفاده از نظریه پذیرش ادبی نیاز است که به بررسی برداشت‌های گوناگون در جوامع و دوره‌های مختلف از اشعار حافظ بپردازیم.

در  این نشست، حسن نکوروح، استاد بازنشسته ادبیات آلمانی دانشگاه شیراز به تاثیرپذیری گوته از حافظ و سعدی و ترجمه برخی اشعار این دو شاعر ایرانی در دیوان شرقی-غربی گوته پرداخت.

او با بیان این مقدمه که در ترجمه، به‌ویژه ترجمه شعر، همیشه با دوگانگی یا بیگانگی سروکار داریم، گفت: هرچه وابستگی به سنت‌های ملی بیش‌تر باشد، دوگانگی یا بیگانگی یادشده بیشتر نمایان می‎شود؛ چنانکه درباره شعر حافظ، به بیش‌ترین وجه، ظهور می‌کند.

به‌گفته نکوروح، گوته از گلستان و بوستان سعدی ترجمه‌هایی انجام داده است، اما آورده‎های شاعر آلمانی از گلستان و بوستان، اغلب تنها با اندکی تغییر نقل شده، درحالیکه درمورد غزل‌های حافظ برعکس، تغییرات به‌حدی است که یافتن منبع الهام شاعر، غالباً دشوار و گاه حتی ناممکن به نظر می‌رسد‎.

این استاد زبان آلمانی افزود: درباره طنز غربی که شاعر آلمانی هم به آن نظر داشته، بیش از هر چیز دوپهلوبودنش را به‌عنوان مشخصه بارز آن بیان کرده‎اند، سخنی که درباره طنز رندانه حافظ هم در موارد بسیاری صادق است. منتها وجوه دیگری هم به آن اضافه می‎شود که کار توضیح و توصیف را بسیار پیچیده می‎کند.

وی  با اشاره به بخش‌هایی از کتاب نظریه رنگ‌های گوته که اثری است علمی-عرفانی و گوته در آن از خلقت عالم به انسان می‎رسد، در مقایسه با شعر حافظ بیان داشت: باید گفت که گوته با دید نوتر خود که از جهان مدرن (مدرن نسبت به دنیای حافظ) برگرفته با شیوه‏ای مناسب آن شعر را پیش برده تا بر دنیای سنتی عصر حافظ چیره گردد. دنیایی که شعر همتای محبوبش به کمک شیوه بی‌مانندش با ابیات گسسته و مستقل از هم، ممنوعیت عشق را در آن عالم ایستا در ساختار خود به نمایش گذاشته است. ازین‌رو می‎توان شعر گوته را از دیدگاه معرفت‎شناسی گامی به جلو دانست.