لیگ نوزدهم جذاب بود و تیمها تا چند هفته مانده به پایان نیم فصل رقابت تنگاتنگی با هم داشتند اما داستان از زمانی رنگ دیگر به خود گرفت که «آندرهآ استراماچونی» و «مصطفی دنیزلی» به فاصله چند روز با ۲ شیوه متفاوت ایران را ترک کردند. مسوولان تراکتورسازی قرارداد دنیزلی را به صورت دوجانبه فسخ کردند و استرا نیز با تکیه بر ۹ پیروزی در ۱۰ بازی به دنبال گرو کشی بود. هر چند که فرمانده رومی استقلال در زمینه گرفتن تمام معوقات موفق بود اما پرواز او به میلان بازگشتی به سمت تهران نداشت.
داستان مرد ایتالیایی به آخرین صفحه رمان مشکلات مربیان خارجی نرسیده بود که «گابریل کالدرون» بهانهگیری را شروع کرد تا فوتبال ایران از جذابیت قهر مربیان خارجی خالی نباشد. او رفت و مسوولان پرسپولیس اعلام کردند باید برگردد اما بایدی در کار نبود و و در نهایت داستان همبازی سابق مارادونا به مانند سرمربی سابق اینتر میلان به پایان رسید. با کوچ این سه مربی سه تن از مربیان وطنی هدایت تیمهای استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی را بر عهده گرفتند. فرهاد مجیدی، یحیی گلمحمدی و ساکت الهامی در حالی بر صندلی مربیان خارجی تکیه زدند که باشگاه پیش از استخدام آنان هزینه های زیادی صرف مربیان خارجی کرد.
از نکات برجسته جابجایی در راس کادر فنی استقلال آن بود که مجیدی در پایان فصل هجدهم فوتبال ایران هدایت تیم را بر عهده داشت اما مسوولان این تیم کنار گذاشته شد تا استراماچونی نفر نخست کادر فنی باشد. همچنین در فصل نقل و انتقالات یحیی گلمحمدی گزینه اصلی جانشینی برانکو ایوانکویچ بود.
البته این داستان تنها به تیمهای باشگاهی ختم نشد بلکه «مارک ویلموتس» بلژیکی نیز نسخهای متفاوت از قرارداد خود با فوتبال ایران را رو کرد و در نهایت آغازگر راهی بود که کالدرون و استراماچونی ادامه دهنده آن به شمار میرفتند. مربیان خارجی برای فسخ قرارداد خود با باشگاه و تیم ملی چهار شیوه متفاوت را در دستور کار قرار دادند اما برونداد تمام این چهار راهبردها تحمیل هزینه به فوتبال ایران بود.
تاکید بر استخدام مربی خارجی و استفاده از دانش روز دنیا یک رویه انکار ناپذیر در فوتبال جهان به شمار میرود و بسیاری از کشورهای آسیایی برای پیشرفت فوتبال خود از این راهبرد استفاده می کنند اما با توجه به اتفاقاتی که در یکسال گذشته در این زمینه رخ داده است چنین راهبردی نه تنها برای فوتبال ایران مفید نیست بلکه هزینهزا است.
استخدام مربی خارجی و بهره گیری از دانش او نیازمند ظرفیتهای فوتبالی در ۲ بخش زیر ساخت و نیروی انسانی است. اگر این ۲ بخش به صورت هماهنگ رشد نکند، استخدام هر تئورسین خارجی در حوزه ورزش میتواند به معنای هدر دادن بخش زیادی از بودجه ارزی باشگاه باشد. این واقعیت تلخ در هشت سال حضور «کارلوس کیروش» در فوتبال ملی ایران نیز تجربه شد.
تجربه یک دهه استخدام مربی و بازکن خارجی برای فوتبال ایران هر چند که موفقیت های چشمگیری را به همراه داشته است اما توسعه نامتوازن بخش های مختلف نشان از آن دارد که پایان قرارداد بیشتر خارجی های شاغل در لیگ برتر با محرومیت و محکومیت برای فوتبال ایران همراه بوده است. همچنین با تحولات اقتصادی کشضور و نوسانات نرخ ارز این مشکلات به بالاترین سطح ممکن خود رسیده است زیرا از یک سو بودجه باشگاههای ایران متناسب با قراردادهای خارجی نیست و در سوی دیگر پرداخت دستمزد این مربیان به راحتی امکان پذیر نمیباشد. به خاطر تحریم های یکجانبه انتقال ارز در ایران با مشکل فراوانی روبرو است.
اما اینکه مدیران سه باشگاه پرطرفدار ایران بعد از حدود ۶ ماه به این واقعیت پی بردند جای بحث و گفت وگو است. در یک ماه گذشته استقلال ۱۵۹ هزار یورو و پرسپولیس ۱۲۰ هزار دلار به حساب مربیان خارجی واریز کردند. مبلغی که معادل ریالی آن در حدود سه میلیارد و نیم پول رسمی کشور است. این مبلغ و دیگر اقساط واریز شده ۲ باشگاه اگر از روز نخست به مربیان داخلی داده میشد بدون شک باشگاه در فصل نقل و انتقالات زمستانی یک ماه با حاشیه درگیر نبود.
همچنین تا کنون استقلال ۴۲۲ هزار یورو و پرسپولیس در حدود ۳۰۰ هزار دلار به حساب مربیان خارجی در قالب چند قسط واریز کردند. اما با این واریزی رفتار ۲ خارجی کادر فنی با شان فوتبال ایران متناسب نبود. هر چند که نتایج کالدرون و استراماچونی مورد تایید هواداران بود اما این نتایج میتواند توجیه کننده رفتار آنان در قبال ورزش ایران باشد؟ پاسخ این پرسش را باید از مدیرانی پرسیده شود که برای راضی نگه داشتن هواداران پای هر قراردادی را امضا می کنند.
بدون شک استفاده از مربی بومی و توانمند میتواند تیم را در مسیر پیشرفت قرار دهد اما این استفاده نیازمند حمایت است حمایتی از جنس هواداران و پیشکسوتان. اگر چنین حمایتی باشد شکوه گذشته فوتبال ایران احیا خواهد شد. باشگاهی مانند استقلال تهران در لیگ برتر س ه عنوان قهرمانی را در کارنامه دارد و این سه عنوان با مربی داخلی بوده است. همچنین از ۲ عنوان قهرمانی این تیم در آسیا یک عنوان با هدایت منصور پورحیدری رقم خورد.
فراموش نکنیم که نقد قرارداد مربیان خارجی به معنای ایرانیزه کردن فوتبال نیست بلکه لازمه استفاده از دانش مربیان بزرگ فراهم کردن شرایط است شرایطی که ۲ بعد فنی و زیرساختی را در بر خواهد گرفت.