محمدرضا باهنر دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین در گفت و گو با رسالت می گوید: این روزها باید در بحبوحه‌ای بنویسیم که هرلحظه اتفاق جدیدی بر قبلی‌ها انباشت می‌شود و مشخص نیست قلم‌مان باید از کدام بنویسد؛ از شهادت سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی نوشتیم اما مشخص بود که در پس این قلم‌زدن‌ها حوادث دیگری نهفته است، حوادثی که خوب یا بد بودنشان را فقط، زمان مشخص می‌کرد. به انتظار نشستیم و پس از شهادت سردار دل‌ها، ایران نخستین ضربه محکم خود را به آمریکای بزدل و جنایتکار زد.
بااین‌حال اتفاقات پس‌ازاین عملیات، داغمان را داغی دیگر تازه کرد و سقوط هواپیمای اوکراینی به صفحه حوادث روزنامه‌ها افزوده شد. اما گفت‌وگو با فردی که سابقه هفت دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را در کارنامه دارد شاید حوادثی از جنس دوران سخت جنگ تحمیلی، تحریم‌های ابتدایی آمریکا و انقلاب نوپا و ترور پشت ترور را برایمان ملموس‌تر کند.
محمدرضا باهنر، دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری و نایب‌رئیس سابق مجلس شورای اسلامی، در نگاهش سال‌های دوری دیده می‌شود که به‌روزهای فعلی خیره شده‌اند. گفت‌وگوی «روزنامه رسالت» با محمدرضا باهنر را در ادامه می‌خوانید.
رخدادهای اخیر به‌قدری شوکه کننده بود که تمام شرایط به‌پیش از ترور بزدلانه سردار شهید قاسم سلیمانی به دست آمریکا و پس‌ازآن تقسیم می‌شود، نظر شما راجع به حاج قاسم و شهادت ایشان چیست؟
«خبرهای پی‌درپی که طی این ۱۰ روز گذشته به ایران رسید بسیار مهم بود، در رأس آن‌ها شهادت مظلومانه شهید بزرگوار سپهبد قاسم سلیمانی بود، او به تعبیر خودش و اقرار بسیاری از نزدیکان و دوستان به دنبال شهادت می‌گشت و در این مدت اخیر هم نقل‌قول‌های زیادی است که گفته می‌شود ایشان احساس می‌کرد دیگر وقت شهادتش رسیده، حال او به آرزوی دیرینه خودش رسید، اما جامعه بزرگ ملت ایران و منطقه را داغدار کرد و واقعیت این است که شهادت حاج قاسم جوش‌وخروشی که در منطقه به وجود آورد کمتر از حیاتش نبود و او مصداق بارز یک زندگی پر سعادت و خیروبرکت بود و شهادت او مسائل بسیاری را ثابت کرد.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب، سردار قاسم سلیمانی نشان داد انقلاب زنده است. ممکن است مردم از بسیاری مسائل گله‌مند باشند و گلایه‌هایشان هم از مسئولان، کارگزاران و تصمیم سازان بحق باشد، اما حضور مردم در تشییع شهید سلیمانی نشان داد که انقلاب زنده است. این همدلی به حدی بود که بسیاری از کشورهای دیگر مانند سوریه و یمن گلایه می‌کردند که چرا اجازه ندادید ما نیز شهید سلیمانی را در کشور خودمان تشییع کنیم.
در کشور خودمان نیز همین‌طور بود و تمام استان‌ها درخواست کردند پیکر مطهر شهدا در شهر آن‌ها نیز تشییع شود. اما متأسفانه طی حادثه‌ای که در کرمان اتفاق افتاد بیش از ۵۰ تن از هموطنان عزیزمان جان خود را از دست دادند، من کرمان بودم و طی ۲۴ ساعت بیش از هزار خودرو از نقاط بسیار دوری مانند، خراسان جنوبی، خوزستان، هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان کاروانی وارد استان کرمان شدند، مردم تمام تلاش خود را کردند و سنگ تمام گذاشتند و با این حرکتشان چند پیام روشن را به کشور، هموطنان و مسئولان و جامعه جهانی دادند.
شهید سلیمانی خطرناک‌تر از سردار سلیمانی است
وزیر خارجه آمریکای تروریست که حامی نیروهای تروریستی در دنیاست، گفته بود پس از کشته شدن (شهادت سردار) قاسم سلیمانی مردم در منطقه و ایران نقل‌ونبات پخش می‌کنند، اما آن‌ها از دیدن صحنه‌های حضور مردم مبهوت شدند که اصلاچطور ممکن است چنین اتفاقی بیفتد؟ فعالان اجتماعی در آمریکا از ترامپ، پمپئو و دیگر جنایتکاران آمریکایی سؤال می‌کردند که آیا شما می‌توانید یک جنرال یا مسئولی را از مسئولان حال و گذشته آمریکا مثال بزنید که بتوانند در زمان فوت و کشته شدنشان چنین عظمتی را در جای‌جای دنیا خلق کنند؟ اما آن‌ها جوابشان منفی بود. شهادت سردار سلیمانی از زنده‌بودن او برای استکبار خطرناک‌تر است آن‌هم اینکه به دست اشق الاشقیا یعنی دولت تروریست آمریکا به شهادت رسید و نشان داد جامعه ما زنده و قدردان است و ملت ما با افراد خوب، مؤمن، وظیفه‌شناس و ایثارگر هیچ مشکلی ندارند.
مردم نشان دادند با افراد خوب و خدمتگزاران صدیق نه‌تنها هیچ مشکلی ندارند بلکه حاضرند تمام امکاناتشان را فدا کنند و به میدان بیایند، البته شهید قاسم سلیمانی نیز واقعا یک انسان عادی نبود، در میدان جنگ شجاع و دلاور بود و در میدان سیاست و دیپلماسی، یک دیپلمات قدر بود و مذاکره می‌کرد و بحث‌ها را بسیار خوب پیش می‌برد و بیش از آن‌که دیپلمات‌های رسمی ما در منطقه فعال باشد، غرب آسیا به سرپنجه و خردورزی حاج قاسم می‌چرخید و مشکلاتی که در عراق، سوریه، یمن، افغانستان و پاکستان پیش می‌آمد مذاکره‌کننده سطح بالا و اصلی به‌طورمعمول حاج قاسم بود و این توانمندی را داشت، بااین‌حال، این نظامی شجاع و بی‌باک به‌قدری قلبش نازک و لطیف بود زمانی که یک فرزند شهید را می‌دید در بسیاری از مواقع ازخودبی‌خود می‌شد. بنابراین بی‌دلیل نیست که بسیاری از خانواده‌ها گفتند زمانی که سردار سلیمانی شهید شد ما خانواده شهید شدیم و پدرمان را از دست دادیم.
زمانی که سردار قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ثارالله کرمان بود من از نزدیک شجاعت سردار را دیدم. حاج قاسم واقعا برای بچه‌های شهدا پدری می‌کرد، هم عاطفی، هم پشتیبانی و هم خدمت. خلاصه تمام این مزایا و سجایای اخلاقی که این شهید بزرگوار داشت در همان یک‌کلمه‌ای که حضرت آقا فرمودند خلاصه می‌شد و آن اینکه واقعا یک بنده مخلص خدا بود و خدمت کردن به وطن و نظام و مردم در باورش بود، حاج قاسم در مقابل خدا که می‌ایستاد و نماز می‌خواند بدنش می‌لرزید و باتمام وجود جمله معروف امام(ره) را که می‌فرمودند عالم محضر خداست، باور داشت. بعد از شهادت ایشان بغض ملت ایران ترکید و مردم ایران عزادار شدند اما از سویی دیگر شکوه و عظمتی مثال‌زدنی را به نمایش گذاشتند.
در این میان چند حادثه تلخ هم داشتیم، اولین حادثه شهادت بیش از ۵۰ نفر در کرمان به دلیل هجوم بی‌سابقه مردم بود که البته بی‌تدبیری در مدیریت نیز از دلایل آن بود، چراکه می‌شد مدیریت کرد تا از چنین حوادثی جلوگیری شود. از آن بدتر و تأسف‌بارتر، مسئله سقوط هواپیمای اوکراینی بود که تعداد زیادی از هموطنان و نخبگان ما در این حادثه شهید شدند و درنهایت مشخص شد یک خطای انسانی بوده است. درنهایت گلایه‌های زیادی وجود دارد که برخی می‌گفتند چرا زودتر این موضوع را بیان نکردند و اقرار نکردند این خطای انسانی بوده است؟ مقام معظم رهبری نیز امر فرمودند که گروه حقیقت‌یاب کار را پیگیری کند تا واقعیت مشخص شود که این خطای انسانی چقدر خطا بوده و چقدر سهل‌انگاری یا قصور بوده است و از خانواده‌های داغدار این عزیزان بزرگوار و حتی شهروندان خارجی تجلیل شود، وزارت خارجه و مسئولان موظف هستند که هم عذرخواهی کنند و هم پیام تسلیت داشته باشند و تا آنجایی که می‌توانند جبران مادی و معنوی انجام دهند و دیه این عزیزان را بپردازند. مقام معظم رهبری نیز در پیامی مسئولان قوا را مأمور به بررسی کردند، رئیس قوه قضائیه نیز دادستان نظامی را موظف کرد تا به‌صورت جدی این موضوع را بررسی کنند، امیدوار هستیم مجموعه پیگیری‌ها مقداری از رنج این عزیزان را کاهش دهد.»
نظر شما در مورد حمله ایران به پایگاه عین الاسد چیست؟ برخی درصدد هستند با ایجاد جنگ رسانه‌ای، اقدامات ایران را کمرنگ و بر موج آن سوار شوند.
«طبیعی است، اکنون جنگ ما با آمریکا هم جنگ سنگین اقتصادی و هم جنگ رسانه‌ای و روانی است و اگر دستشان برسد بدون شک جنگ نظامی به راه می‌اندازند. این‌طور که از فحوای کلام مقام تصمیم گیر
و دیوانه آمریکا به نظر می‌رسد توان ورود به جنگ تمام‌عیار را ندارند و ما نیز علاقه‌مند به ایجاد جنگ نیستیم و نمی‌خواهیم در جنگی شرکت کنیم، اما از حقوق مسلم خودمان و شهروندان خود دفاع می‌کنیم. دوران بزن و در رو گذشته و تمام‌شده و ما اگر صدها هزار آمریکایی را نیز بکشیم یک تار موی حاج قاسم را هم نتوانسته‌ایم قصاص بگیریم.»
پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی، مجلس عراق خروج نظامیان آمریکایی از خاک عراق را تصویب کرد، اما پس از تصویب این طرح، ترامپ این کشور را به تحریم و ایجاد برخی ناآرامی‌ها تهدید کرد، به نظر شما با شرایط فعلی این مصوبه، ضمانت اجرایی دارد؟
«آمریکا اگر تابه‌حال بهانه بی‌ربط و بیخودی مبنی بر اینکه ما با درخواست حکومت‌های منطقه در غرب آسیا هستیم در عراق جا خوش کرده بود، اکنون مجلس عراق تکلیف را روشن و تصویب کرد که آمریکایی‌ها باید از کشورشان خارج شوند و این مصوبه رسمی حکومت عراق است، بنابراین نیروهای آمریکایی حق ماندن ندارند و ان‌شاءالله تقاص خون حاج قاسم، اخراج تمام نیروهای متجاوز و تروریست آمریکایی از منطقه است، یا خودشان از منطقه خارج می‌شوند یا به هر قیمتی که باشد مردم بیرونشان می‌کنند چراکه دیگر منطقه تاب و تحمل این جنایت‌ها را ندارد.
در مورد ضمانت اجرایی این مصوبه نمی‌توان انتظار داشت که آمریکا بگوید چشم، سمعا و طاعتا ما خارج می‌شویم، اما تابه‌حال بهانه داشتند که اگر در عراق هستیم به خواست کشورهای منطقه بوده اکنون دیگر این‌طور نیست، اگر سازمان ملل و شورای امنیت نیز مقداری به دنبال حقوق بشر باشند باید قطعنامه خروج نیروهای نظامی آمریکا از منطقه را صادر کنند، زیرا مقامات محلی و منطقه‌ای هیچ‌کدام رضایت رسمی ندارند و اعلام کردند که خواستار خروج این تروریست‌ها هستند. بنابراین سازمان ملل موظف است این کار را انجام دهد، درنهایت نیز باید دید این سازمان چقدر استقلال دارد.»
جمهوری اسلامی ایران با حمله به بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در عراق، عین الاسد، سیلی محکمی به آمریکا زد، اما متأسفانه پس‌ازآن با سقوط هواپیمای اوکراینی و خطای صورت گرفته در شرایط فوق‌العاده جنگی برخی درصدد تخریب وجهه این بازوی امنیتی کشور هستند، نظر شما چیست؟
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بین مردم وجهه خوب و خدمتگزار خود را دارد، حاج قاسمی هم که مردم برایش اشک ریختند و به آن عشق ورزیدند و بغض کردند یکی از نیروهای سپاه بود و سپاه هم یکی از نیروهای بازدارنده نظام جمهوری اسلامی ایران است. واقعیت این است که حاج قاسم بزرگ‌ترین افتخارش این بود که من سرباز نظام هستم و وصیت کرد که بر قبر من هیچ عنوان دیگری ننویسید و در یک مکان معمولی بین مزار شهدا مرا دفن کنید، او به دنبال بارگاه و ضریح نبود، درحالی‌که حقش بود در کنار مزار شریف حضرت اباعبدالله الحسین، ائمه معصومین و مشهدالرضا دفن شود، اما از بین تمام این‌ها، انتخاب کرد در مکانی عادی دفن شود و افتخارش این بود که سرباز مقام معظم رهبری است و با ریزبینی و تدبیر مقام معظم رهبری طی این ۲۰ سال توانست، جایگاه ایران اسلامی را به این منزلت و عظمت برساند. سپاه نیز یکی از این نیروهای مقتدر و تأثیرگذار است.
در سقوط هواپیمای اوکراینی یک خطای انسانی اتفاق افتاده است و برای بسیاری از کشورها اتفاق می‌افتد و اگر در رسانه‌ها نگاه کنیم طی همین ۱۰ سال اخیر چند هواپیما به دلیل خطای انسانی سقوط کرده است. نمی‌خواهم خدایی نکرده بگویم این مسئله حادثه کوچکی است، بزرگ است و حتما نیز باید دنبال کنند که اگر قصور و کوتاهی بوده به نسبت با آن برخورد شود و اگر هم خدایی نکرده تقصیر و عمدی بوده باید حتما در دادگاه‌ها و مراکز قضائی پیگیری شود تا دوباره دستاویزی برای دشمن نباشد، این موضوع باید به‌طور کامل حل شود.
زمان دفاع مقدس هم همین داستان‌ها پیش می‌آمد، آن زمان مقاومت و ایثارهای بسیاری بود و رزمندگان بیش از ۱۰۰ عملیات انجام می‌دادند، ممکن بود ۵ عملیات نیز خطا و اشتباه باشد، اما اینکه کسی بخواهد با این‌یک خطا، کل عظمت سپاه و این ایثارگری‌ها و مقاومت‌ها را زیر سؤال ببرد، این کار دمیدن در بوق دشمن است، تأکید می‌کنم که نمی‌خواهم این حادثه را کوچک جلوه دهم، حادثه برای تک‌تک خانواده‌ها بسیار عظیم بوده و بااینکه قابل جبران نیست اما حتما باید به هر صورتی تا جایی که امکان دارد جبران شود تا دست‌کم اندکی از دردها و آلام این عزیزان آرام گیرد و اگر مقصری هم وجود دارد از نیروی عملیاتی و امنیت بخش کشور، جدا شود.
مردم حاج قاسم را مترادف با امنیت می‌دانستند و همین سلبریتی ها و چهره‌ها و تمام مردم نشان دادند اگر همت حاج قاسم و غیرت بچه‌های سپاه قدس نبود، معلوم نبود ده‌ها برابر و صدها برابر از هموطنان را به بدترین شکل ممکن از دست می‌دادیم و با چاقوی جلادانه تکفیری‌ها سرشان بریده می‌شد. دیدیم در سوریه چه اتفاقاتی افتاد و اگر همت این عزیزان نبود باید دوران بسیار سیاهی را سپری می‌کردیم. حال نیز این حادثه اتفاق افتاده و غیرمترقبه نیز بوده و باید رسیدگی شود. اما کسانی که بخواهند با دشمن همراه شوند و بر آن موج‌سواری کنند، مردم خودشان تکلیف آن‌ها را مشخص خواهند کرد.»