ابوالحسن نجفی در هفتم تیر ۱۳۰۸ خورشیدی در نجف دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در اصفهان گذراند. سپس در دانشگاه تهران در رشته ادبیات فرانسه مشغول به تحصیل شد، پس از پایان مقطع کارشناسی در همان دوره انتشارات «نیل» را در تهران پایه گذاری کرد و بعد از آن در ۱۳۳۸ خورشیدی به دانشگاه «سوربن» پاریس رفت و در آنجا در مقطع کارشناسی ارشد رشته زبان شناسی را فرا گرفت.
این ادیب نامدار پس از بازگشت از فرانسه به همکاری با مجله جُنگ اصفهان پرداخت و سال ها در گروه ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان به تدریس مشغول بود، سپس به تهران آمد و کار در «موسسه فرانکلین» را آغاز کرد. نجفی علاوه بر کار در مؤسسه فرانکلین در دانشگاه آزاد ایران، مرکز نشر دانشگاهی، دانشنامه جهان اسلام و شورای عالی ویرایش سازمان صدا و سیما، فعالیت داشت. انتشار ۶ ماه یک بارِ مجله ادبیات تطبیقی با مقالات، گزارشها و نقدهایی در این حوزه از فعالیتهای این بخش است که زیر نظر ابوالحسن نجفی و با نظارت او انجام میشدند. همچنین وی یکی از دقیقترین دایرهها، برای طبقهبندی وزن شعر فارسی را تدوین کرد که به «دایره نجفی» معروف است.
نجفی در ۱۳۶۹ خورشیدی به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد و در ۱۳۸۳ خورشیدی مدیر گروه ادبیات تطبیقی شد. او معتقد بود: کار ادبیات تطبیقی این است که محققان، معلمان، محصلان و نیز خوانندگان عادی را یاری کند تا مقدم بر مطالعه شاخهای جزیی یا چند شاخه مجزا از ادبیات، به شناخت بهتر و درک کاملتر ادبیات به عنوان یک کل واحد نایل آیند و این غرض تنها از طریق تطبیق ادبیات با حوزههای دیگر دانش و کوشش بشری، خاصه در زمینههای هنری و فلسفی، بهتر حاصل میشود. برای این منظور باید قلمرو بحث و فحص ادبیات را، هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر ماهوی، گسترش داد.
فعالیت های ادبی و فرهنگی ابوالحسن نجفی
غلط ننویسیم شاهکار ادبی نجفی
ابوالحسن نجفی در حدود نیم سده فعالیت حرفهای خود، تولیدات زیادی داشت اما مشهورترین و پرمخاطبترین کتاب وی «غلط ننویسیم» است. در واقع او که ویراستاری زبردست بود، حاصل تجربیات خود را در کتاب "غلط ننویسیم" گردآوری کرد که موجب شهرتش شد. این کتاب با عنوان فرعی فرهنگ دشواریهای زبان فارسی نخستین بار در ۱۳۶۶ خورشیدی منتشر شد و سپس بارها به چاپ رسید. غلط ننویسیم، فهرستی است از غلطهای رایج در متون معاصر، شامل غلطهای املایی، انشایی و کاربرد نادرست واژهها از جمله کلمات مأخوذ از زبانهای خارجی و نیز اشتباهات صرفی و نحوی، به ویژه آنچه به گرتهبرداری معروف است. علاوه بر این، نجفی در غلط ننویسیم، دشواریهایی را که در خود زبان فارسی وجود دارد و بیشتر اوقات نویسندگان را هنگام نوشتن دچار تردید میکند، بررسی کرده است.
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در مطلبی به تمجید از نجفی پرداخت و نوشت: در تکوین عالم گویا اینطور مقدر است که هر نویسندهای تنها با یک اثر نامور شود و چه بسیار قلمدارانی که فراوان در فراوان تألیف نمودهاند اما نام هیچکدام بر حافظه فرّار تاریخ و فرهنگی باقی نمانده است. ابوالحسن نجفی بیگمان یکی از همان نویسندگانی است که با یک کتاب غلط ننویسیم نامی جاودانه یافت.
آیتالله خامنهای زمانی که رییس جمهوری بودند در همان چاپ اول، کتاب را خواندند و نقطهنظراتشان درباره آن را در حاشیهاش نوشتند و برای نویسنده آن فرستادند، یادداشتهای آیتالله خامنهای اینقدر مهم بود که ابوالحسن نجفی خود را مدیون ایشان میداند و در پیشگفتار چاپ سوم کتاب در بهمن ۱۳۶۹خورشیدی مینویسد: چاپ اول و دوم این کتاب مورد توجه و استقبال عامه خوانندگان قرار گرفت و علاوه بر نقدهای متعددی که در مطبوعات مختلف درباره آن نوشته شد، نامههای بسیاری نیز از داخل و خارج کشور به دست نگارنده رسید که در آنها موارد نادرست یا ناقص کتاب را متذکر شده یا استدلال و شرح و بسطی را سست یافته یا مهمتر از همه نکتههایی را خاطر نشان کرده بودند که حقا میبایست به مطالب کتاب افزوده شود. از جمله این بزرگواران به ذکر نام چند تن که بیش از همه خود را مدیون آنان میدانم اکتفا میکنم: حضرت آیتالله خامنهای و... و. اگر این چاپ مزیتی بر چاپهای نخست داشته باشد در درجه اول مرهون عنایت این بزرگواران است.
همچنین رهبر انقلاب اسلامی خطاب به اعضای شورای عالی ویرایش زبان فارسی در صدا و سیما فرمودند: این کتابی که جناب آقای نجفی چند سال پیش نوشتند - «غلط ننویسیم» - من همان وقت آن را گرفتم خواندم و حواشی هم بر آن زدم. در این کتاب دیدهام که ایشان با همه دقتی که دارند که واقعاً هم بجاست جاهایی میگویند که مثلاً این واژه غلط است، اما دیگر جزو زبان شده است و نمیشود آن را کاری کرد؛ نمونههایی هم ارایه شده است که حق با ایشان است. وقتی چیزی جزو زبان شد، نمیشود آن را از بدنه زبان بیرون کشید؛ این اصلاً عملی نیست. با بیرون آوردن آن واژه، اختلالی به وجود میآید؛ لیکن این خودش یک مصیبت است. ما نباید بگذاریم یک غلط، جزو زبان بشود.
در حقیقت باید گفت نجفی به عنوان زبان شناس و ادیبی برجسته، در کنار تحقیق های فراوانی که در زمینه وزن شعر فارسی انجام داد، همواره بر آن بود تا با شناخت امتیازها و شاید مشکلات و کمبودهای زبان فارسی، شیوه درستی برای نوشتار نثر فارسی به دست دهد؛ امری که حاصلش در کتاب غلط ننویسیم و چند مقاله دیگر جمع شده است.
فرهنگ فارسی عامیانه
ابوالحسن نجفی، فرهنگ دیگری را با عنوان فرهنگ فارسی عامیانه منتشر کرد که شامل لغات، ترکیبات و تعبیرات زبان عامیانه و روزمره متداول مردم تهران است، اهمیت این کتاب تا بدان اندازه بود که در ۱۳۸۱ خورشیدی جایزه کتاب سال را به خود اختصاص داد. نویسنده در این کتاب گویشهای محلی و اصطلاحات و تعبیرات شهرستانی را کنار گذاشته و برای انتخاب مثالها، به استثنای ۲ کتاب از محمدعلی جمالزاده که متولد اصفهان بود از آثاری استفاده کرده که در وهله نخست پس از ۱۳۰۰ خورشیدی نوشته و منتشر شده و همچنین نویسنده آنها زاده تهران یا پرورش یافته تهران باشد. علاوه بر این ۲ کتاب، وی کتاب "مبانی زبانشناسی و کاربرد آن در زبان فارسی" را در ۱۳۵۸ خورشیدی منتشر کرد که در آن با زبانی ساده برخی مسایل زبانشناسی را شرح داده است.
ترجمههای استاد نجفی
یکی از ویژگی های مهم نجفی در انتخاب آثار برای ترجمه، توجه به زمانه و نیازهای فضای ادبی- روشنفکری است. برای نمونه می توان به ترجمه کتاب «ادبیات چیست» اثر ژان پل سارتر اشاره کرد که وی آن را با تاثیرپذیری از فضای سیاسی- انقلابی سال های پیش از انقلاب ترجمه و منتشر کرده است. همچنین باید گفت ترجمه های روان نجفی در کنار درست نویسی و وفاداری به متن اصلی، زبانزد همگان است، وی کاشف استعدادهای ادبی بود و در طول ۵۰ سال فعالیت خود، به دلیل آثار و ترجمه های روان، حق بزرگی بر ادب امروز ایران و زبان فارسی دارد. وی در عین حال که تلاش می کرد، نمونه ای از «فارسی معیار» ارایه دهد اما به خوبی می دانست که هر نویسنده ای لحن و نثر مختص خود را دارد و نمی شود ادبیات را در یک قالب بسته به عنوان «زبان معیار» محدود کرد. بر همین اساس، نجفی در هنگام ترجمه آثار نویسندگان مختلف، نثرهای متفاوتی از زبان فارسی را بر می گزید که در همه آن ها امرِ مشترک «درست نوشتن» است.
این ادیب و زبان شناس شایسته کار کتاب نوشتن خود را با ترجمه از فرانسه به فارسی آغاز کرد. او در ۱۳۴۴ خورشیدی زمانی که تازه از فرانسه به ایران بازگشته بود، ترجمه بچههای کوچک قرن نوشته کریستین روشفور، نویسنده فرانسوی، را که به گفته خودش در پاریس تقریباً تمام کرده بود، در همان چند ماه اول ورودش به ایران آماده کرد و در انتشارات نیل منتشر کرد. همچنین کتاب ضدخاطرات اثر آندره مالرو، یکی دیگر از ترجمههای مشترک ابوالحسن نجفی است که با همکاری رضا سیدحسینی انجام شد. نجفی ترجمه این کتاب را مشکلترین ترجمه در کارنامه خود خوانده است، زیرا به عقیده وی، مالرو جملههای کوتاه بسیاری دارد که برگردان آنها به فارسی بسیار مشکل است. از دیگر ترجمههای معروف ابوالحسن نجفی، کتاب وظیفه ادبیات است که در ۱۳۵۶خورشیدی منتشر شد و شامل مقالاتی از نویسندگان مختلف است. بیستویک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه نیز جزو آخرین ترجمههایی است که ابوالحسن نجفی روانه بازار کتاب ایران کرد.
شازده کوچولو (آنتوان دو سنت اگزوپری)، «شیطان و خدا» (ژان پل سارتر)، گوشهنشینان آلتونا (ژان پل سارتر)، خانواده تیبو (روژه مارتن دوگار)، بیست و یک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه، شنبه و یکشنبه در کنار دریا (روبر مرل)، کالیگولا (آلبر کامو)، ادبیات چیست؟ (ژان پل سارتر)، استادکاران (آرتور آدامُف)، همان طور که بودهایم (آرتور آدامُف)، پرندگان میروند در پرو میمیرند (رومن گاری)، ژان پل سارتر (هِنری پیر)، درباره نمایش (ژان پل سارتر)، نژاد و تاریخ (کلود لوی استروس)، وعدهگاه شیر بلفور (ژیل پرو)، عیش و نیستی (تیری مونیه) و گمگشته (ژیل پرو) از دیگر ترجمه های نجفی هستند.
پایان زندگی
سرانجام این ادیب وارسته و بزرگ در دوم بهمن ۱۳۹۴ خورشیدی به دلیل کاهش سطح هوشیاری و نارسایی قلبی دیده از جهان فروبست.