به گزارش خبرنگار ایرنا، «سعدالله زارعی» در سخنرانی پیش از خطبه نماز جمعه تهران، با موضوع تبیین مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی افزود: توجه به این مکتب میتواند جامعه و مدینه فاضله را به وجود آورد.
وی ادامه داد: آمریکا از سال ۱۹۹۴ به بعد در مواجهه با انقلاب اسلامی، ملتهای مسلمان و جبهه مقاومت به این جمعبندی رسید که برای نجات خود از مشکلات در منطقه باید مقاومت ملتها به ویژه مقاومت ایران را از سر راه خود بردارد. به همین دلیل طرح پیچیدهای را دنبال کرد و گروه ۴۰۰ نفره را برای طراحی یک استراتژی کامل برای غلبه آمریکا بر منطقه ایجاد کرد.
زارعی ادامه داد: نتیجه کار این تیم ۴۰۰ نفره این بود که دولت نئوکانها با محوریت جورج بوش در سال ۲۰۰۰ برسر کار آمد و برنامه آمریکایی را در دستور کار خود قرار داد، ادبیات این برنامه خاورمیانه جدید و خاورمیانه بزرگ بود و آشکارا اعلام میکردند که ما آنچه را که در جنگ جهانی اول توسط انگلیسی ها و فرانسوی ها در منطقه پیاده شد و توانست در یک دورهای سیطره غرب را بر این منطقه مستحکم کند، با توجه به جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت منسوخ میدانیم و باید یک طرح جدید و یک خاورمیانه جدید در منطقه ایجاد کنیم تا بتوانیم برای سالهای طولانی بار دیگر بر این منطقه مسلط شویم.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به حادثه ۱۱ سپتامبر گفت: در ادامه همین مساله ماجرای مشکوک ۱۱ سپتامبر پیش آمد و آمریکاییها از این موضوع استفاده کردند تا طرحهای خشن و تند نظامی خود را برای دستیابی به خاورمیانه جدید به اجرا در بیاورند. ابتدا افغانستان را اشغال کردند. بعد عراق را تسخیر کردند. در زمان اشغال عراق نیز نام کشورهای دیگری نظیر ایران و سوریه را به میان آوردند که به نظر «جورج بوش» و «تونی بلر» باید تغییرات عمدهای در این کشورها به وجود میآمد. بوش این موضوع را با جنگهای صلیبی پیوند زد تا احساسات مسیحیان را تحریک کند و در یک سخنرانی گفت که با فتح عراق، در راه انتقام از شکستها در جنگهای صلیبی هستیم.
وی ادامه داد: ۳۰۰ هزار نیروی نظامی و اطلاعاتی - امنیتی آمریکا و حدود ۴۰ هزار نیروی انگلیسی و دیگر کشورهای اروپایی و غیراروپایی وابسته به آمریکا پای کار آمدند تا این توطئه بزرگ را با انهدام دولتها، مرزها و ملتها ایجاد کنند و به خواسته خود برسند. در اینجا درک دقیقی از این خطر بزرگ وجود داشت که در جهان اسلام باید شکل میگرفت؛ به اندازه خطر بزرگی که جهان اسلام را تهدید میکرد.
کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه رهبر انقلاب اسلامی با درک این خطر بزرگ و تهدیدآمیز، لزوم مقابله با آن را طرح کردند که اگر با این وضعیت مبارزه نشود جهان اسلام تحت تأثیر قرار میگیرد و به همین دلیل تعدادی از فرماندهان نظامی را فراخواندند و فرمودند؛ باید برنامه منسجم و کارآمدی برای خنثی شدن این توطئه بزرگ آمریکا تهیه شود و با این برنامه آمریکا را در عراق شکست دهیم و با این اقدام، کل طرح خطرناک آمریکا علیه جهان اسلام خنثی شد که محوریت این کار بر دوش شهید سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران قرار گرفت.
زارعی تصریح کرد: از این رو سردار سلیمانی با مدیریت و هدایت رهبر انقلاب، برنامه شکست آمریکا در منطقه را اجرایی کرد در حالی که آمریکاییها بیش از ۳۰۰ هزار نیروی نظامی، اطلاعاتی و عملیاتی در عراق داشتند.
وی افزود: ترامپ اعتراف کرد که آمریکا هفت تریلیون دلار بودجه برای اجرای طرح خاورمیانه بزرگ و جدید را هزینه کرده است و برای این هدف تجهیزات گستردهای را هم به میدان آورده بود.
وی گفت: سردار سلیمانی با امکانات کم و با بودجه ناچیز به مقابله با تهدید خاورمیانه بزرگ که جمهوری اسلامی را هم تهدید میکرد به مقابله برخاست.
زارعی تصریح کرد: اخراج اشغالگران از عراق و سیادت سیاسی ملت عراق کلید واژههای اصلی برنامه عظیم شکست آمریکا در عراق و منطقه بود، ضمن اینکه دیگر برنامه شکست آمریکا و همپیمانانش شکست آنها و خنثی کردن توطئههایشان در سوریه، یمن، افغانستان، فلسطین و لبنان بود.
کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: سردار سلیمانی توانست در همه ۹ جنگ بزرگی که از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۶ در منطقه ایجاد شده بود آمریکا و همپیمانانش را شکست دهد که البته حاکی از نبوغ سردار سلیمانی بود.
وی گفت: مرز دوستی حاج قاسم سلیمانی با افراد و جریانات، رهبری بود. ضمن اینکه شبانهروز تلاش میکرد که طیفها و افراد مختلف را به رهبر معظم انقلاب نزدیک کند، در واقع سردار سلیمانی فراجناحی بود اما اقدامات فرارهبری را نمیپذیرفت.
کارشناس مسائل غرب آسیا تصریح کرد: سردار سلیمانی وقتی وارد میدان میشد با هدف تحقق پیروزی برای جهان اسلام این کار را انجام میداد.
زارعی گفت: سردار سلیمانی به جای طرح دهها مسئله جزئی، قلب و مسأله اصلی را پیدا میکرد و توان خود را برای غلبه بر آن کانون متمرکز میکرد که با این کار و تسخیر مسأله، بسیاری از جزئیات حل و فصل میشد.
وی با اشاره به کارنامه رییس جدید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تأکید کرد: قاآنی و قاآنیها افراد تربیت شده مکتب سردار سلیمانی هستند.
وی به ۵ ویژگی سردار سلیمانی و نتایج آن در صحنه عمل اشاره کرد و افزود: نکته اول اینکه ایشان ولایتمدار بود و اعتقاد راسخ به حکمت رهبری داشت. کلیدواژه سردار سلیمانی، حکیم بودن رهبری بود. او بارها میگفت که بنده نه از روی ایمان و علاقه بلکه از روی تجربه میگویم که تمامی تدابیر حضرت امام خامنهای، حکیمانه است و پیروزیهای ما همیشه به دلیل به کار بستن نظرات ایشان بوده است. ایشان در جلسهای عنوان کردند که در جلسهای با یکی از نخستوزیران منطقه که با ایران در رقابت بود، آن نخست وزیر به طعنه به من گفت که تو استاد تاکتیک هستی و از استراتژی سردرنمیآوری. من به ایشان گفتم بله چرا که در بالای سر من استراتژیست بزرگی یعنی رهبری است، ولی شما نه تاکتیک خوبی دارید و نه استراتژیستی مانند رهبری ما دارید. او رهبری را برترین شخصیت راهبردی و نظرات ایشان را محکمترین نظرات راهبردی میدانست. سردار سلیمانی، امام و رهبری را با هیچکس مقایسه نمیکرد و بسیار نسبت به این امر تعصب داشت. او فراجناج بود، اما هیچگاه فرارهبری را برنمیتافت.
زارعی ویژگی دوم را، عزم و اراده سردار سلیمانی برشمرد و بیان کرد: او نسبت به تکلیف با تمام وجود به میدان میآمد. سردار سلیمانی وقتی وارد میدان میشد، با هدف فتح الفتوح برای اسلام وارد میدان میشد و همواره با پرچم پیروزی از میدان خارج میشد. خصوصیت دیگر ایشان، استفاده از نظرات و مشاورههای دیگران بود. او با وجود اینکه در فهم مسائل سیاسی نبوغ بسیار بالایی داشت، برای هر اقدام خود جلسات تخصصی برگزار میکرد. البته خود هزاران کارشناس را تربیت کردند. سردار سلیمانی وقتی موضوعی به وجود میآمد که حل آن محال بود، قلب مساله را پیدا میکرد و توان خود را برحل آن متمرکز میکرد.
وی یادآور شد: سردار سلیمانی در این مسیر دهها و صدها فرد را نبوغ بخشید و آنان راه او را به جدیت دنبال میکنند؛ قاآنی و قاآنیها. ویژگی دیگر سردار سلیمانی نیز دشمنشناسی بود. او خصوصیات، اهداف، تاکتیکها و روشهای دشمن را شناخته بود و میدانست چگونه باید آنها را خنثی کرد. سردار سلیمانی در مواجهه با دشمن، سعی کرد تاکتیکهای دشمن را بشناسد و با تاکتیکهای خود بر دشمن غلبه شود. خصوصیت سردار سلیمانی این بود که از داخل کشورها ظرفیت میساخت.
زارعی ویژگی دیگر سردار سلیمانی را معنویت دانست و افزود: این ویژگی مهمترین رکن زندگی او بود و توصیه میکرد که نمازشب خوانده شود و به والدین احترام گذاشته شود. با خبر شهادت هر شهیدی، منقلب میشد و آرزوی شهادت میکرد. او بسیار اهل مطالعه بود و در سفر و حذر مطالعه خود را حفظ کرده بود. آخرین کتابی که سردار سلیمانی برای خود خلاصهبرداری کرد، کتاب انسان کامل علامه شهید مطهری بود. او بارها میگفت که دفاع مقدس برجستهترین دوران اسلام است. دفاع مقدس مدرسه انسانسازی بود. شهادت گمشده سردار سلیمانی بود و هیچ چیز او را قانع نمیکرد و برای خود عنوانی قائل نبود.