کمتر از یک ماه به انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده و هرچند سرمای سیاسی موجود اجازه گرم شدن بیشتر بازار انتخابات را نمیدهد اما احزاب، شخصیتها و جریانهای سیاسی در سودای کسب کرسیهای سبز بهارستان شب را به روز میرسانند و روز را به شب. این میان دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا در دو موقعیت کاملا متفاوت قرار دارند، اصلاحطلبان اینبار محکمتر از همیشه به سد صلاحیتها برخوردهاند در حالی که اصولگرایان با وجود فراوانی نامزدهای تایید صلاحیت شده نگران بروز اختلاف برای بستن لیست و انتخاب سرلیست هستند.
۱۵۸ حوزه انتخابیه بدون رقیب و دیگر هیچ
لیست اولیه ۱۵۹ نفره نامزدهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی (شانا) برای انتخابات یازدهمین دوره مجلس مشخص شد؛ لیستی که هم شامل «محمد باقر قالیباف» است هم «مرتضی آقاتهرانی»، هم «غلامرضا مصباحی مقدم» در آن حضور دارد و هم «وحید یامینپور»، هم شامل «محمدصادق کوشکی» شده است هم «محمدحسن قدیری ابیانه»، حتی «مسعود زریبافان» و «سید شمس الدین حسینی» هم در این فهرست حضور دارند. در واقع ۶ نفر از این ۱۵۹ نفر اولیه وزیر دولت احمدینژاد، ۴ نفر از جبهه پایداری، ۴ تن از اعضای حزب موتلفه اسلامی و ۴ نفر از جامعه روحانیت مبارز را در خود جای داده است. فهرست رویایی شانا اما باید به سی نفر تقلیل یابد. درباره این پروسه «مصطفی چمران» از اعضای شورای ائتلاف گفته است: «مجمع عمومی شورای ائتلاف با شرکت بیش از ۷۰۰۰ نفر و بهشکل الکترونیکی برگزار شود و با توجه به نظرسنجیهای صورتگرفته درباره چیدمان لیست حدود ۱۰ نفر از چهرهها، ۴ تا ۶ نفر از بانوان، ۳ تا ۴ نفر از روحانیون و مابقی از چهرههای جوان و زیر ۵۰ سال انتخاب میشوند.» در حوزههای انتخابیه شهرستانها هم دست اصولگرایان برای بستن فهرست باز است و به این ترتیب آنها برای بستن لیست دغدغهای نخواهند داشت اما برای لیست مشترک باید منتظر ادامه ماراتن ماند.
انبوه تایید صلاحیت اما همچنان دعوا
داستان رسیدن به یک اجماع مختص انتخابات مجلس نیست و اصولگرایان از اواخر سال ۹۵ در پی اجماع با جمنا بودند؛ سازوکارهای مختلف و متنوعی طی این مدت مورد آزمون قرار گرفت و در نهایت به شانا یا شورای ائتلاف نیروهای انقلاب رسیدند. عنوانی که گرچه نام اصولگرایی ندارد اما به امید نخست این جریان برای پیروزی در انتخابات تبدیل شده است. هرچند ابهاماتی همیشه این باره وجود دارد. «مرتضی طلایی» فعال سیاسی اصولگرا درباره این ابهامات میگوید: «اکنون در شرایطی قرار داریم که گویی یک گرگ ما را بلعیده است و در شکم گرگ هم دست از اختلافات برنمیداریم و با هم دعوا میکنیم.»
همزمان با خالی شدن میدان از رقیب، دعواها میان اصولگرایان درونی شده و آرام آرام به فهرستها میرسد. گرچه «مهدی چمران» عضو شورای ائتلاف لیست واحد را تنها گزینه اصولگرایان میداند اما از تداوم رایزنی خود با دوستان جبهه پایداری هم خبر میدهد و از همین خبر هم میتوان استنباط کرد که وحدت آنچنان که در بوق و کرناست؛ به دست نیامده و فهرست مشترک نیازمند رایزنیهای بیشتر است. «مهدی اقراریان»، دبیر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب از تاخیر در برگزاری مجمع عمومی شورای ائتلاف اصولگرایان برای بستن لیست نهایی خبر داده و تاکید کرده است: «تلاش می کنیم در تهران به یک لیست واحد دست پیدا کنیم.»
«امیررضا واعظی آشتیانی» فعال سیاسی اصولگرا هم خواستار هوشمندی اصولگرایان شده و گفته است: «اگر اصولگرایان هوشمندی به خرج ندهند و بخواهند احیانا به سمت و سویی حرکت کنند که تشتتی در تصمیمگیری باشد و نتوانند در جلسات مشترک به یک اقناع جمعی برسند قطعا حداقل در تهران با چالش جدی مواجه خواهند شد و بعید نیست که چند لیست از اصولگرایان بیرون بیاید.» «ناصر ایمانی» فعال سیاسی اصولگرا هم گرچه انشعاب در فهرست را بد نمیداند اما تقریبا از این انشعاب مطمئن بوده و گفته است: «احتمال کمی وجود دارد تا جبهه پایداری با اصولگرایان یک لیست واحد ارائه کنند و الان هم تقریبا به این نقطه رسیدهایم و میگویم که احتمال یک لیست واحد، بسیار ضعیف است. دوستان تلاش کردهاند که در حد امکان وحدت محقق شود، اما متأسفانه این تلاش به نتیجه نرسیده است.»
ریشههای اختلاف درونی یا پادشاهانی که در یک اقلیم نمیگنجند
«یاران احمدی نژاد با لیست بهار خدمت میآیند» خبری که در روزهای گذشته در کانالهای خبری منتشر شد و گرچه در حد شنیده از آن یاد میشود اما اگر در بررسی این لیست اسامی وزرایی از دولت دهم مشاهده شود که در فهرست شانا هم حاضرند؛ داستان مهم خواهد شد. در این لیست انتخاباتی چهره ها و مسئولان ارشد دولت نهم و دهم و جمعی از چهرههای اقتصادی و همچنین جوانان عدالتخواه حضور دارند و این یعنی جریان بهار جدا از اصولگرایانِ شانا در سودای مجلس هستند. اینکه تا چه اندازه این سودا منطقی است، مشخص نیست اما «محمدرضا میرتاجالدینی» عضو جمنا و نماینده پیشین مجلس چندان آن را جدی ندانسته و معتقد است: «چون احمدینژادیها نامزدی ندارند و نامزدهای موجود یا کاندیداهای نیروهای انقلاب است، یا مستقل یا اصلاحطلب. من کاندیدای خاصی از طرف احمدی نژادیها ندیدم.»
«صادق زیباکلام» استاد دانشگاه تهران اما نظری کاملا متفاوت داشته و پیشبینی جالبی هم درباره ترکیب مجلس آینده ارائه میدهد: «بحث اصلی این است که تندروها ۱۵۰ کرسی بدست می آورند یا ۲۰۰ کرسی؟ اصولگرایان سنتی هم در اقلیت خواهند بود. جبهه پایداری و احمدینژادیها هیات رئیسه و احیانا ریاست مجلس را بدست می آورند. پایداریها و احمدینژادیها اکثریت مجلس را خواهند داشت. طرفداران احمدینژاد با پایداریها رابطه بهتری دارند تا با قالیبافیها.»
پس میتوان جریان بهار را یکی از دلایل اساسی نگرانیهای شانا برای انتخابات آینده دانست اما دو گانه دوم از بهاریها هم مهمتر است. این پرسش که آیا نواصولگرایی و پایداری در یک اقلیم میگنجند؟ میتواند تمام رشتههای ماههای اخیر شانا و جمنا و جامعه روحانیت مبارز را پنبه کند اگر اختلاف نواصولگرایان طرفدار شهردار سابق با پایداریهایی که ترجیحشان مرتضی آقاتهرانی برای سرلیستی است؛ علنی و گسترده شود. اینکه آیا اصول تازه نواصولگرایی میتواند پایداریهایی که گفتمان ارجح و اصلح خود را نه اصولگرایی بلکه انقلابیگری میدانند، اقناع کند موضوع مهمی است که برای نتیجه آن باید منتظر ماند. گرچه در زبان و سخن اصولگرایان سهمخواهی واژهای ممنوعه است اما سابقه این سهمخواهی نگرانیهایی را درباره سرلیستی در گام نخست و ریاست مجلس در گام بعدی ایجاد میکند و نگرانیها درباره میدان بیرقیب و شکست از خودی را تقویت.