به گزارش خبرنگار ایرنا، حیات سیاسی آمریکا با اینکه در ارزشها و تفکرات شکل گرفته در اروپا ریشه دارد اما در طول سالها خصوصیت آمریکایی به خود گرفته است. با وجود فردگرا بودن سیاست در آمریکا اما گروهها و لابیهای سیاسی قدرت بسیاری در این کشور دارند. لابیها دارای نقش کلیدی در فرآیند تصمیمگیری هستند و در گذشت زمان قدرت آنها هر روز وسیعتر میشود.
در سال ۱۹۱۴ میلادی شخصی به نام «لوئیس براندیس» رئیس دفتر صهیونیسم در ایالات متحده، تفکر صهیونیسم آمریکایی را رواج داد و توانست برای اولین بار آن را به نیرویی در عرصه سیاسی آمریکا تبدیل کند و تعداد صهیونیستها در این کشور را ده برابر افزایش دهد. پیش از آن، تاریخنگاران جریان صهیونیستم در آمریکا را به عنوان جنبشی ضعیف، کوچک، توام با بحران مالی توصیف میکردند.
چندین دهه است که میان ایالات متحده و رژیم صهیونیستی روابط دوستانه و گرم وجود دارد و این روابط گرم به بخشی از سیاست خارجی واشنگتن و تلآویو تبدیل شده است. رژیم صهیونیستی از همان آغاز، تحت حمایت دو حزبی آمریکاییها (دموکرات و جمهوریخواه) بوده و سالانه میلیاردها دلار کمک مالی در حوزههای مختلف اقتصادی، علمی و نظامی دریافت میکند. در این میان اما یکی از مهمترین عواملی که باعث پیوند خوردن ایالات متحده با رژیم صهیونیستی شده، لابیهای حامی اسرائیل است که در نهادهای مختلف ایالتی و فدرال آمریکا نفوذ دارند.
در دوره دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا اثرگذاری لابیهایی که خواهان تغییر سیاست دولت آمریکا در رابطه با کشورهای خارجی هستند، افزایش یافت. این گروهها از طریق لابی کردن در ساختار قدرت، تلاش کردند که سیاست آمریکا را در یک جهت خاص منطبق با چشماندازهای فکری خود هدایت کنند. مهمترین این گروهها در تاریخ معاصر آمریکا، گروه لابی اسرائیل است. لابیای که هدفش به رسمیت شناساندن موجودیت اسرائیل در منطقه است. این جریان ازطریق بسیج منابعی که در اختیار دارد، نقش تعیینکنندهای در متقاعد کردن ساختار قدرت در آمریکا در راستای تطابق دادن سیاستهایش با منافع اسرائیل داشته است.
با این حال لابی صهیونیستی تنها لابی قدرتمند ضدایرانی در آمریکا نیست. نشریه لوموند دیپلماتیک چندی پیش درباره نقش لابی سعودی در شکلدهی به تصمیمات دولت امریکا و روابط امریکا با عربستان نوشت. بر اساس این گزارش هدف این لابیها، افزایش خصومت با ایران و تشویق احساسات در طرفداری از عربستان بوده است. عربستان سعودی چند دهه است با پرداختهای میلیونی به لابیگرهای حرفهای و شرکتهای حقوقی مشهور و اندیشکدههای سرشناس و برجسته و پیمانکاران بزرگ دفاعی در آمریکا، سیاست را در واشنگتن شکل میدهد و هرگونه صدای مخالف و منتقدی را در نطفه خاموش می کند. آمار و ارقام منتشر شده نشان میدهد در سال ۲۰۱۷ میزان پرداختهای سعودی به مشاوران و لابیگرها در واشنگتن در طول یکسال تا سه برابر افزایش پیدا کرد.
امروز تاثیر لابی رژیم صهیونیستی و سعودی در سیاست های آمریکا بر کسی پوشیده نیست. نکته قابل تامل این است که با وجود ارادت همه روسای جمهوری آمریکا به نفوذ و ثروت این لابیها، اما همیشه این روسای جمهوری آمریکا سعی میکردند مقداری هم منافع کشور خود را نیز در تصمیمات لحاظ کنند. اما شواهد نشان میدهد دونالد ترامپ بدون توجه به منافع ملی آمریکا در جهت رضایت این لابیها حرکت میکند.
ایپک، لابی قدرتمند رژیم صهیونیستی آنچنان اعتماد به نفسی پیدا کرده که صراحتا از پایان دادن به عمر سیاسی مقامهای آمریکایی منتقد تلآویو صحبت میکند. یکی از فعالان آیپک در مورد سه نماینده آمریکایی منتقد تلآویو میگوید: «تا چند سال دیگر اثری از آنها نخواهد بود.»
نگاهی به سیاست خارجی دونالد ترامپ خصوصا در حوزه ایران نشان می دهد که او به شدت تحت تاثیر لابی های رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی است. ترامپ بعد از اینکه بخش اعظم هزینه ستاد انتخاباتیاش را از «شلدون ادلسون» سرمایهدار مشهور صهیونیست دریافت کرد، ناگهان به یک حامی سرسخت رژیم صهیونیستی بدل شد و در همان سال نخست ریاستجمهوریاش دستور انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی را صادر کرد. به نظر می رسد دونالد ترامپ بیش از آنکه رییس جمهور آمریکا باشد، رییس جمهور اسرائیل است.
از سوی دیگر به نظر میرسد که ترامپ به شدت تحت کنترل داماد یهودی خود و ارتباطات او با مقامات اسرائیلی قرار دارد و حاضر است همه منافع آمریکا را زیر پا بگذارد. ترامپ بنا به خواسته اسرائیلیها از برجام خارج شد و یک توافق بین المللی و مصوبه شورای امنیت را زیر پا گذاشت. اقدامی که نه تنها به نفع آمریکا نیست بلکه هزینههای بسیاری را برای این کشور به دنبال داشته است.
چندی پیش حسن روحانی، رییس جمهور کشورمان در جلسه شورای اداری خراسان شمالی گفت: اسرائیل خبیث باعث خروج آمریکا از برجام است. برخی مرتجعین منطقه هم اذعان کردند که به آمریکا برای خروج از برجام فشار آوردند. بدعهدی آمریکایها در کنار دشمنیهای برخی از دشمنان ما باعث خروج آمریکا از برجام شد.
خود ترامپ نیز در نشست سالانه فعالان اجتماعی محافظه کار در واشنگتن در مهرماه امسال گفت: ما به حمایت خود از اسرائیل ادامه میدهیم و در این راستا، سفارت آمریکا را به قدس منتقل کردم و این شهر را به عنوان پایتخت ابدی دولت اسرائیل به رسمیت شناختم. من همچنین حاکمیت اسرائیل را بر جولان به رسمیت شناختم و از توافقنامه هستهای ایران خارج شدم.
شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد که ترامپ نه تنها مانند دیگر روسا و مقامات آمریکایی تحت تاثیر لابی های اسرائیلی و سعودی است، بلکه کاملا توسط آنها هدایت می شود. این شرایط میتواند شک و شبهههای زیادی را بوجود آورد که به چه دلیل یک رئیس جمهور آمریکایی حاضر میشود منافع آمریکا را به اینگونه نادیده بگیرد ومنافع رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی را بر منافع آمریکا ارجح بداند.
تصمیمات متهورانه ترامپ به نفع اسرائیل این شبهه را ایجاد میکند که اسرائیلی ها بودند که در انتخابات آمریکا به نفع ترامپ دخالت کردند و او را به کرسی ریاست جمهوری رساندند و آنها اسناد و مدارکی بر علیه او و یا خانواده اش در اختیار دارند که میتوانند توسط آن از رئیس جمهوری آمریکا باج گیری کنند. چون ظاهرا ترامپ بیش از اینکه به دنبال منافع آمریکا باشد به دنبال منافع اسرائیل است.