محمدجواد غلامرضاکاشی روز یکشنبه در نشست بحران های اخیر و چالش های همبستگی افزود: در تحولات امروزی ایران به دلیل اینکه از قدرت کمی برخوردار است، امکان تولید استیلا هم وجود ندارد.
وی توضیح داد: چنانچه فوکو جامعه شناس برجسته می گوید قدرت و استیلا یک چیز بیش نیستند و مانند خون زنده و دارای رنگ روشن و نشانه زندگی است، اما اگر از بدن خارج شود فرد می میرد، درواقع رابطه بین قدرت و استیلا مانند رابطه خون و بدن است.
کاشی افزود: در عرصه اقتصاد، فرهنگ و اجتماع، جامعه در میدان های ستیز، قدرت تولید می کند و از همین قدرت استیلا هم سربر می آورد. این مشخصه جامعه زنده است که از یکسو قدرت و از سوی دیگر استیلا بوجود می آورد.
این پژوهشگر حوزه علوم سیاسی درباره جامعه امروز ایران یادآور شد: با وضعیتی مواجه هستیم که امکان تولید قدرت در آن به حداقل رسیده است؛ جامعه ای با حجم عظیم مطالبات و کمترین ساختار قدرت و استیلا.
وی تصریح کرد: جایی که سوژه ها احساس بی قدرتی کنند و نظام سیاسی هم قادر نباشد پاسخگو باشد سوژه ها عمل می کنند و هر چیز می تواند انرژی غلیان اجتماعی را به آشوب تبدیل کند.
کاشی، دو عامل را موثر در چرایی کشیده شدن جامعه ایران به اعتراضات و ناممکن شدن تولید اقتدار عنوان کرد و گفت: یکی دایرمداری دین در عرصه سیاسی و دیگری بازاری شدن سیاست است.
وی درباره دایرمداری دین توضیح داد: وقتی مولفه هایی که شاخصه حیات دینی هستند، تبدیل به مولفه های سیاسی شوند هم حیات دینی و هم حیات سیاسی را از بین می برد. وقتی دایرمداری دینی به سیاسی تبدیل شود، نظامی باید شکل گیرد که تجلی اراده خداست و جباریت و مهریت دارد، اما متاسفانه غیر این رخ می دهد و قدرت شمول ورزی ندارد. در واقع وقتی آنچه مقوم دینی است به مقوم سیاسی تبدیل می شود، به اینجا می رسیم.
این پژوهشگر حوزه علوم سیاسی، درباره بازاری شدن امر سیاسی هم به برگزاری انتخابات اشاره کرد و گفت: عنوان می شود که همه چیز در قدرت سیاسی در صندوق رای پیاده می شود و پایان نقطه نهایی است نه آغاز، در حالیکه وقتی سیاست را منحصر به رقابت انتخاباتی می کنیم شیوه ای بر انحلال استعدادهای جامعه برای تولید قدرت در پیش گرفته ایم. جامعه باید تولید قدرت کند و بعد حساب ها را پای صندوق رای صاف کنند. در غیر اینصورت به مرگ سیاست منجر می شود.
ماهیت اعتراضات با هم متفاوت است و نباید همه را در یک جرگه آورد
حمیدرضا جلایی پور هم به عنوان دومین سخنران این نشست با یادآوری این موضوع که در سه ماه گذشته پویش های جمعی فشرده شده است، گفت: مردم اعتراض خود را در شهرهای بزرگ و صدها نقطه نشان دادند، اعتراضاتی در سطح کشور که هم حجم جانباختگان آن زیاد بود و هم حجم تخریب. موضوعی که در سابقه ایران نبود.
وی ادامه داد: ترور سردار سلیمانی توسط ترامپ و استقبال میلیونی مردم ایران و حادثه دلخراش سقوط هواپیما و جنبش های اعتراضی در دانشگاه های اصلی کشور و برخی نقاط شهر هم از دیگر تجمعات اخیر بود؛ حرکتهای آگاهانه ای که با توجه به شرایط صورت می گیرد و نباید آن را به حرکت های کور تقلیل داد.
وی با تاکید بر این که ماهیت اعتراضات با هم متفاوت است و نباید همه را در یک جرگه آورد، خاطرنشان کرد: لذا اسم جنبش اعتراضی بر روی آن اشکالی ندارد اما تفاوت ها را باید در نظر گرفت.
این جامعه شناس تصریح کرد: جامعه ای جنبشی، مطالباتی و اعتراضی داریم که نقیصه های متفاوت دارد. به عنوان مثال جنبش سبز یک جنبش سیاسی و مدنی بود که طبقه متوسط فرهنگی ریشه این جنبش بود که به شدت خشونت پرهیز بود. جنبش اعتراضی دی ماه ۹۶ که از سه میلیون مالباخته در مشهد شروع شد و خیلی به اعتراضات بهار عربی می خورد؛ جمعیتی ناراضی اما بی صدا و بی نماینده در حاکمیت.
جلایی پور ادامه داد: اعتراضات آبانماه ۹۸ هم که از موضع قوی حکومت شروع شد برای افزایش قیمت بنزین و حاشیه های شهر هسته اصلی اعتراضات شد؛ اعتراضات خودانگیختگی حکومتی که برخی گفتند صدای انقلاب می آید اما اگر انقلابی بود باید در چهلم به اوج می رسید در حالیکه صرفا جنبش معیشتی بود.
به گفته وی، خیزش مردمی غیر منتظره مراسم تشییع قاسم سلیمانی را داشتیم که خیزشی در دفاع از ایران بود و به تیم آمریکایی فهماند که اینجا سوریه نیست. کار عاقلانه ای بود چرا که ایران در برابر قدرت سخت آمریکا نیرو ندارد و فقط قدرت نرمی داریم که به رخ امریکا کشیدیم.
این جامعه شناس، اعتراضات دانشجویی سقوط هواپیما را هم شاخصه ای عنوان کرد که هر جامه ای را تحت تاثیر قرار می دهد و همه احساسات را ناراحت می کند. دانشجویانی غیر سیاسی که به این واقعه و دروغ کتمان معترض بودند.
وی تاکید کرد: تمام این خیزش های مردمی را نمی توان در یک کاسه ریخت و سنجید.
جلایی پور درباره اینکه چرا اعتراضات فروکش می کند، یادآور شد: عوامل کوتاه مدت یا ماشه ای، عوامل بنیادی و ریشه ای، حکمرانی بد و عامل جدید نیروهای بیرونی که دنبال براندازی هستند، باعث می شود مطالبات تخفیف پیدا نکند و با هر حرکتی اعتراضات بروز پیدا می کند.
اشکال در سیاستگذاری و برنامه ریزی عامل تشدید اعتراضات است
حسین ایمانی جاجرمی به عنوان آخرین سخنران این نشست عامل تعداد، تکثر و تشدید بحران را معیارهایی همچون طبقه اجتماعی و فضای شهری عنوان کرد و گفت: اعتراضات را می توان به دو دسته سیاسی و معیشتی رفاهی تقسیم کرد؛ ضمن اینکه سرعت و شدت اعتراضات بیشتر شده است.
وی تشریح کرد: اتفاقاتی که افتاده محصول خطا و شکست چند سیاست و برنامه بوده است. هر حاکمیتی برای تداوم سلطه خود به سیاست ها و برنامه هایی رو می آورد و این برنامه ها در دهه های گذشته اشکالاتی داشت و موفق نبود.
ایمانی جاجرمی یادآور شد: در اعتراضات سیاسی هدف قدرت و آزادی است و طبقه حامل این نوع اعتراض طبقه متوسط است و عواملی همچون اشتباه در سیاست های اداره شهر از جنبه اقتصادی و فروش قانون و تراکم درآمد برای شهرداری ها باعث تحلیل زیرساخت های اجتماعی شده است و عملا طبقه متوسط در شهر فضایی ندارد.
این جامعه شناس تصریح کرد: شهری داریم که جایی برای بحث و گفتگو ندارد و روابط بیشتر در فضای مجازی صورت می گیرد. خدمات هم از مردم گرفته شده و موجب تشدید نارضایتی شده است.
به گفته جاجرمی، اعتراضات معیشتی در حاشیه شهر و طبقه پایین اتفاق می افتد تا نان، مسکن و کار داشته باشند برخلاف طبقه متوسط که آزادی می خواست.
نشست «بحران های اخیر و چالش های همبستگی در ایران» روز یکشنبه در دانشکده مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران با حضور و سخنرانی «محمد جواد غلامرضا کاشی» پژوهشگر ایرانی حوزه علوم سیاسی و جامعهشناسی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، «حمیدرضا جلایی پور» و «حسین ایمانی جاجرمی» به عنوان جامعه شناس برگزار شد.