ولله ولله این مطلبی که مینویسم نه برای مداهنه است نه برای تعصب است نه انتفاع خاصی در نوشتن آن دارم. بلکه به عنوان فردی که از نزدیک از وقایع مطلع است و فردی که کمی از حقوق اطلاع دارد و فردی که با وجدان خود عهد بسته است همواره طرف حق و حقیقت باشد اگر چه به زیان او باشد یا مورد قضاوت نابجای افرادی قرارگیرد، قصد کردم مطلب کوتاهی بنویسم.
به واسطه شغلی من در ارتباط نزدیک با دکتر ظریف هستم. ما به عنوان همکار او بسیار سخن گفتهایم که باب میلش نبوده است ولی با حلم و بردباری صبر کرده و لبخند زده است. هم او بارها به ما گفته است که در اظهارنظر مجتهد باشید و در اجرا مقلد. و این شیوه را میدانم که مقام معظم رهبری هم بکار میبرند و به همه سخنان موافق و مخالف گوش فرامیدهند سپس تصمیم میگیرند.
در سلسله مراتب اداری از بالاترین نقطه تا پایینترین آن تصمیم که گرفته شد همه توان خود را بکار میبندند تا تصمیم نظام و دولت اجرا شود هر چند مخالف آن باشند. من در مذاکرات زیادی با دکتر ظریف همراهی کردهام. خدای بزرگ را شاهد میگیرم که دکتر ظریف در بدخورد با خارجیها چنان تند از مواضع و منافع این نظام و این کشور دفاع کرده است که ما تکنوکراتهای امروز و رزمندگان و جانبازان دیروز از وی بارها انتقاد کردهایم که خیلی تند سخن میگوید. من مطمئنم هیچ یک از برادرانی که دکتر ظریف متهم به مماشات با شرق و غرب میکنند نه از توان فکری و نه ابزار زبانی و استدلالی دکتر ظریف برخوردارند که چنین از مواضع و منافع کشور و نظام ما دفاع کنند. و اکنون جنجال مقاله اشپیگل و موج جدید هجمهها علیه ظریف حتی در درون نظام. قرآن چه خوب فرمود به آنچه که علم ندارید اصرار نورزید. عجیب نگرانم. نگرانم از اینکه یک توییت ترامپ یا یک سر خط بی بی سی فارسی چگونه میتواند اعصاب همه ما را به هم بیندازد و چنین آتش تفرقهای در میان یاران نظام برفروزد. من نمیدانم چرا ما اینقدر به حرف و فعل دشمنان نظام توجه میکنیم و زحمت به خودمان نمیدهیم حداقل وقتی این ادعاها را از طرف دشمنان میبینیم، ده دقیقه فقط ده دقیقه تمرکز کنیم و منبع اصلی را ببینیم.
اگر نمیتوانیم منبع اصلی را ببینیم که واویلا. اگر نمیخواهیم ببینیم و حرف ترامپ و بی بی سی حجت ما است که امان و صد امان از نفوذ و خیانت. اما خود را بجای ظریف بگذاریم. او مثل همه ما یک انسان است. آنچه همه انسانها را آزار میدهد موجب آزار او هم هست و برعکس آنچه ما را خوشحال میکند او را نیز. حال او را تصور کنیم.
روزی نیست که ظریف هدف هجمه بیادبانه دشمنان خارجی اعم از آمریکا و صهیونیستها نباشد. پمپئو او را دروغگو و مالهکش نظام میداند. مقامات آمریکا هر روز و هر ساعت به او توهین و تحقیر روا میدارند. ظریف بال دوم نظام در کنار شهید عزیز قاسم سلیمانی بود و مطمئن هستم اگر آمریکا و اسراییل فرصت پیدا میکردند یا میتوانستند هزینه آن را تحمل میکردند او را هم به سرنوشت دوست شهیدش دچار میکردند. در کنار اینها نظرات ضد انقلاب را هم علیه او ببینید. به عنوان یک دیپلمات توهین و تحقیر و خصومت دشمنان را میتوان تحمل کرد اگر نظام و فعالان سیاسی و نظامی کشورت پشتیبانت باشند. ولی ظریف چطور تحمل کند که خنجر از پشت در شانه او فرو رفته است. عدهای که خود را نزدیک و دلسوز نظام میبینند همان کاری را با او میکنند که دشمنان قسم خورده ایران و نظام.
ز دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا برم
او وزیر خارجه کشور متمدن و دیرپایی چون ایران است. او یک دیپلمات، یک استاد روابط بینالملل و یک فرد تحصیلکرده است. هر شغلی زبانی دارد. او نمیتواند با زبان کوچه و خیابان حرف بزند. اگر چنین کند چهره دیرینه تمدنی و فرهنگی ایران را مخدوش و مشوش میکند اگر ما سخن او را درک نمیکنیم اشکال از ما است که در این شغل نیستیم و با ادبیات آن آشنا نیستیم نه از او که مواضع غیرمعمول و گاهی عجیب ما را سعی میکند با ادبیات بینالمللی و جهانی به دنیا معرفی کند. از او نخواهید مثل مردم کوچه و بازار باشد تا بتوانید تحملش کنید.
دیپلماتها تصمیمگیر نیستند بلکه صدای نظام هستند و نماینده او هستند. حق ندارند از خود چیزی بگویند صدای نظام را خفه نکنید. هموطنان، برادران و خواهران عزیز. هیچ چیز قویتر و محکمتر از اتحاد ما نیست. تفرقه سهم مهلک نظام و کشور ما است. انقلاب اسلامی را به سرنوشت انقلاب مشروطه دچار نکنید. بگذارید هر کس وظیفه خود را انجام دهد. بگذارید خادم و خائن معلوم شوند و همه را با یک چوب نرانیم و با یک چوب نزنیم وگرنه این چوب که امروز به سر و تن خادمان نظام میخورد روزی به تن انقلاب و تمامیت ایران خواهد خورد که آن روز پشیمانی را دیگر سودی نیست که نه از تاک نشان خواهد ماند نه از تاک نشان.
* دستیار وزیر و مدیرکل آمریکای وزارت امور خارجه