تهران- ایرنا- اجرای راهبرد کیفی‌گرایی می‌تواند تمرینی برای بهره‌وری از سرمایه‌های ورزشی و پایانی بر اعزام سیاهی لشگرها به المپیک و پارالمپیک‌ها باشد.

براساس راهبرد کیفی‌گرایی کمیته ملی پارالمپیک ملاک اعزام ورزشکاران به توکیو ۲۰۲۰ کسب سهمیه نیست بلکه احتمال رسیدن به سکو از مولفه‌های مهم اعزام به شمار می‌رود. در این راهبرد چهار گروه هدف تعیین شده است. سه گروه نخست کسانی هستند که احتمال کسب مدال‌های طلا، نقره و برنز را دارند و گروه چهارم نیز ورزشکاران و تیم‌هایی محسوب می‌شوند که مدال طلای آنان در آسیا قطعی است.

این راهبرد از سوی چه کسانی تدوین شده و چرا برخی با آن مخالفند؟ براساس اعلام «هادی رضایی» دبیر اجرایی کمیته ملی‌پارالمپیک راهبرد مذکور در هیات اجرایی و ستاد بازی‌ها به تصویب رسیده است. دستورالعمل این سیاست توسط روسا و دبیران فدراسیون‌های جانبازان و معلولین، نابینایان و کم بینایان و فدراسیون تیر و کمان تصویب شد.

اما پس از حدود یکسال از تصویب این سیاست اکنون اعزام نشدن ورزشکاران برخی از رشته‌های انفرادی و تیمی دستمایه‌ای برای منتقدان تبدیل شده و نقدهایی به این سیاست وارد می‌کنند. آنان باور دارند که تنها هدف ورزش معلولین  کسب مدال نیست بلکه امید به زندگی و برطرف شدن حس محرومیت از دیگر کارکردهای آشکار فعالیت‌های بدنی برای این قشر است.

منتقدان و برخی دیگر از کارشناسان ورزشی مدعی هستند که مشکلات اقتصادی و نبود بودجه دلیل اتخاذ چنین سیاستی است. دبیر اجرایی کمیته ملی پارالمپیک در این زمینه می گوید: هیچ مشکل اقتصادی برای اعزام وجود ندارد اما صرفه اقتصادی برای سرمایه گذاری در بخش‌هایی مانند زیرساخت‌ها و استعدادیابی مهمترین هدف این طرح است؛ سیاستی که اگر اجرایی شود نتیجه آن در بازی‌های پاراآسیایی هانگژو ۲۰۲۲ و لندن ۲۰۲۴ ملموس خواهد بود.

اما آیا اجرای این سیاست و گلچین کردن ۳۳ ورزشکار برای اعزام به رقابت‌های پارالمپیک توکیو در شرایط کنونی می‌تواند کمکی به پیشرفت و تحول در ورزش داشته باشد؟ پاسخ به این سوال در نگاه نخست مثبت است زیرا تحریم های اقتصادی و نوسان نرخ ارز در کشور بسیاری از حوزه‌ها به ویژه حوزه ورزش را تحت تاثیر قرار داده است. اعزام بر مبنای کیفی‌گرایی و قرار دادن سیاست بر مبنای مدال‌آوری در حالی می‌تواند پایانی برای اعزام سیاهی لشگرها به میادین ورزشی باشد؛ اعزامی که تامین هزینه اردو، تدارکات، ایاب و ذهاب آنان برای کمیته ملی پارالمپیک سرسام‌آور باشد.

واقعیت ورزش ایران و شرایط اقتصادی کشور چنین برنامه‌ای را می‌طلبد برنامه‌ای که باید در بیشتر زمینه‌ها اجرایی شود تا از کمترین سرمایه بیشترین بهره‌وری به عمل آید. البته نباید پیاده کردن این سیاست به ورزش معلولان ختم شود زیرا در این صورت به یک تبعیض تبدیل خواهد شد. ورزش ایران برای صرفه اقتصادی و سرمایه گذاری در بخش های زیربنایی و استعداد یابی به سیاست کیفی گرایی نیاز مبرم دارد نیازی که می‌تواند هزینه‌های اضافه اعزام ورزشکارانی که در برخی از مواقع حتی قادر به اتمام مسابقه نیستند در دیگر بخش به کار گرفته شود.