تهران- ایرنا- حزب اصلاح‌طلب «مردم‌سالاری» با تجربه دو دهه کنشگری در عرصه سیاسی کشور، الگوهایی متفاوت از همراهی مطلق تا همسویی نسبی با سازوکارهای جمعی درون‌جریانی را دنبال‌کرده‌است.

شکل‌گیری و آغاز فعالیت حزب «مردم‌سالاری» را می‌توان در تغییر فضای سیاسی کشور و فراهم شدن بسترهای توسعه سیاسی در دوران موسوم به دوم خرداد جست‌وجو کرد. پیروزی «سیدمحمد خاتمی» در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۷۶، زمینه‌های سازماندهی مجدد نیروهای متمایل به چپ اسلامی موسوم به «خط امامی»ها در چارچوبی جدید را به وجود آورد. نیروهایی که تا پیش از آن، فعالیت‌های سیاسی خود را اغلب ذیل راهبری تشکل سنتی «مجمع روحانیون مبارز» هماهنگ می‌کردند، از این مقطع به بعد، ایجاد تشکل‌های فراگیر را در دستور کار خود قرار دادند.

 پس از پیروزی خاتمی، برخی از اعضای شاخص ستاد انتخاباتی او در تهران و افراد نزدیک به رئیس‌جمهوری در دولت، با تشکیل «جبهه مشارکت ایران اسلامی» گام در مسیر تشکیلات‌سازی گذاشتند. در جریان تشکیل جبهه مشارکت، تعداد قابل توجهی از نیروهای چپ فعال در ستاد انتخاباتی خاتمی در شهرستان‌ها، مشارکت داده نشدند. این گروه‌ها و افراد، با انتقاد از رویکرد بنیانگذاران جبهه مشارکت، ایجاد احزاب و تشکیلات دیگری را در دستور کار خود قرار دادند.

ایجاد «حزب همبستگی ایران اسلامی» در سال ۱۳۷۶ از سوی برخی از اعضای رده پایین دولت، تعدادی از نمایندگان مجلس و برخی نیروهای سرخورده از عملکرد نزدیکان خاتمی محصول این روند بود. «مصطفی کواکبیان» از نیروهای چپی بود که به همراه افرادی چون «ابراهیم اصغرزاده» به ایجاد این حزب کمک کردند. کواکبیان بعدها تلاش برای ارایه بدیلی در برابر روحیه انحصارطلبی و قدرت‌طلبی معدودی از نزدیکان خاتمی در جبهه مشارکت را از زمینه‌های ایجاد حزب همبستگی معرفی کرد.

مدت زیادی نگذشت که بروز اختلاف میان کواکبیان و اصغرزاده بر سر جانشینی دبیرکلی حزب همبستگی، کواکبیان و همفکران او را از این تشکیلات جدا کرد. نتیجه این انشقاق، تشکیل حزب «مدافعین پیام دوم خرداد» در آبان ۱۳۷۸ بود. این حزب در خرداد ۱۳۸۱ به «حزب مردم‌سالاری» تغییر نام داد. چنانکه از عنوان ابتدایی حزب تازه‌تاسیس برمی‌آید، این تشکیلات اساسا با هدف حمایت از گفتمان اصلاح‌طلبی ایجاد شده بود.

این تشکل از ابتدا تلاش کرد خود را حزب اصلاح طلب مستقلی معرفی کند که از نظر دیدگاه و رویکرد سیاسی با جناح سنتی و مدرن اصلاح‌طلبان متفاوت است. مخالفت با «تندروی» و «انحصارطلبی» جناح چپ مدرن و دوری از برخی دیدگاه‌های جناح چپ سنتی، این حزب را در میانه این دو طیف قرار داد. در مجموع می‌توان حزب مردم‌سالاری را تشکلی با گرایش چپ میانه دانست که حدود دو دهه از عمر کنشگری آن در عرصه سیاسی کشور می‌گذرد. نقطه قوت این حزب را می‌توان تشکیلات ‌سازی آن در سراسر استان‌های کشور و برگزاری منظم کنگره‌های سالانه دانست.

فراز و فرودهای کنشگری سیاسی حزب مردم‌سالاری

حزب مردم‌سالاری، نخستین رقابت‌ها را در جریان ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در بهمن ۷۸ تجربه کرد؛ زمانی که هنوز نام مدافعین پیام دوم خرداد را برخود داشت و بر مبنای هدفش، با راهبردهای انتخاباتی جریان کلی اصلاح‌طلبی همراه شد.

در این دوره اگر چه ائتلاف دوم خرداد به خاطر قدرت نامتوازن احزاب حاضر در آن (جبهه مشارکت و ۱۶ حزب دیگر) با چالش‌هایی مواجه‌شد، ولی باز هم قدرت کنشگری، اثرگذاری تاکتیک‌ها و قدرت اقناع افکار عمومی از سوی اصلاحاتی‌ها، یک بار دیگر پیروزی انتخاباتی را برای آن‌ها به ارمغان آورد.

بسیاری از ناظران، نخستین تجربه کنشگری سیاسی اعضای حزب مردم‌سالاری را به بعد از خرداد سال ۱۳۸۰ یعنی پس از تغییر رسمی نام در وزارت کشور و راه‌اندازی روزنامه «مردم‌سالاری» به عنوان ارگان رسمی آن ارتباط می‌دهند. بر این مبنا می‌توان آغاز کنشگری سیاسی حزب مردم‌سالاری را با دوره افول ستاره بخت اصلاح‌طلبان در عرصه انتخاباتی کشور همزمان دانست.

در واقع، هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۰، آخرین حلقه از زنجیره کوتاه پیروزی اصلاح‌طلبان در سلسله انتخاباتی بود که از خرداد ۷۶ آغاز شده و نتایج نخستین دوره انتخابات شورای شهر و روستا و ششمین دوره انتخابات مجلس را از آن نیروهای چپ کرده بود. در انتخابات خرداد ۱۳۸۰ هم جبهه مشارکت با قرارگرفتن در جایگاه پیشران سیاست‌های جناح چپ، توانست پیروزی را نصیب اصلاح‌طلبان کند.

در دومین دوره انتخابات شورای شهر و روستا در اسفندماه ۸۱، «شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان» به عنوان یک نهاد جمعی برای هماهنگ‌سازی استراتژی انتخاباتی اصلاح‌طلبان، اعلام کرد که از هیچ‌یک از نمایندگان تهران حمایت نمی‌کند. در نتیجه، احزاب اصلاح‌طلب، ناکام از توافق بر لیستی واحد، با فهرست‌های متعددی در این انتخابات شرکت‌کرده و نتیجه را به ائتلاف اصولگرایانه « آبادگران ایران اسلامی» باختند. اصلاح‌طلبان در نتیجه همین اختلافات، انتخابات شورای شهر سوم و چهارم را هم به اصولگرایان واگذار کردند.

ردصلاحیت بسیاری از اصلاح‌طلبانی که برخی از آنها نمایندگان مجلس ششم بودند، موجب شد «شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان» برای هفتمین دوره انتخابات مجلس در ۱۳۸۲ برنامه‌ای ارایه ندهد. به این ترتیب اصولگرایان توانستند اکثریت کرسی‌های مجلس هفتم را به دست آوردند. ناکامی و ناهماهنگی‌های اصلاح‌طلبان و وضعیت بررسی صلاحیت‌ها در شورای نگهبان موجب شد این جریان انتخابات مجالس هشتم و نهم را هم به اصولگرایان واگذار کند.

در انتخابات مجلس هشتم در ۱۳۸۶ به رغم رد صلاحیت گسترده اصلاح‌طلبان، شورای هماهنگی از فهرستی با نام «ائتلاف اصلاح‌طلبان» حمایت‌کرد. در این دوره حزب مردم‌سالاری با راه‌اندازی «ائتلاف مردمی اصلاحات» در برابر «ائتلاف اصلاح‌طلبان» توانست تعدادی از نامزدهای خود از جمله کواکبیان دبیرکل خود را از حوزه سمنان و مهدی‌شهر راهی مجلس کند. ایجاد «ائتلاف مردمی اصلاحات» حاصل رویکرد انتقادی احزاب اصلاح‌طلبی چون مردم‌سالاری و «اعتماد ملی» در برابر تسلط و وزن بیشتر احزابی چون جبهه مشارکت در سازوکارهای جمعی اصلاح‌طلبان بود.

اصلاح‌طلبان در مورد نامزد مورد حمایتشان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ هم نتوانستند به اجماع دست یابند. به این ترتیب، نامزدهای متعدد اصلاح‌طلبان (مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی، مصطفی معین، مهدی کروبی و محسن مهرعلیزاده) در برابر ائتلاف اصولگرایان و نامزدشان یعنی «محمود احمدی نژاد»، نهمین دوره ریاست جمهوری را به رقیب واگذار کردند.

حزب مردم‌سالاری در جریان دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۸۸ همراه مجموعه اصلاح‌طلبان از «میرحسین موسوی» حمایت کرد. انحلال حزب مشارکت در جریان حوادث بعد از انتخابات ۸۸، مهمترین مانع بر سر راه همراهی حزب مردم‌سالاری با سازوکارهای جمعی اصلاح‌طلبان را برطرف کرد.

در جریان نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۰ ، حزب مردم‌سالاری بر خلاف بسیاری از احزاب اصلاح‌طلب، انتخابات را تحریم نکرد و همراه با ۱۴ حزب متمایل به جناح چپ ذیل ائتلافی با عنوان «جبهه مردم‌سالاری» با تاکید بر پایبندی به قانون اساسی در فضای رکود سیاسی به کنشگری پرداخت. با این حال نتیجه مطلوبی برای حزب مردم‌سالاری در این انتخابات حاصل نشد.

حزب مردم‌سالاری در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، همراه با سازوکار جمعی «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات»، حمایت از «حسن روحانی» را در دستور کار خود قرار داد. این حزب همچنین در جریان دهمین دوره انتخابات مجلس در سال ۹۴ و دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۶، در هماهنگی با دیگر تشکل‌های اصلاح‌طلب، سیاست‌های انتخاباتی خود را ذیل سازو کار جمعی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان» تنظیم کرد؛ همکاری و هم‌افزایی که به پیروزی‌ انتخاباتی پیاپی اصلاح‌طلبان منجر شد و اتفاقا برای بار دوم دبیرکل حزب مردم‌سالاری را راهی بهارستان کرد.

اما این هماهنگی میان اصلاح‌طلبان در جریان پنجمین دوره انتخابات شورای شهر و روستا در سال ۱۳۹۶حفظ نشد. انتقادهای گسترده‌ و زیادی از سوی برخی تشکل‌های اصلاح‌طلب به سازوکار تصمیم‌گیری شورای عالی سیاستگذاری مطرح شد. حزب مردم‌سالاری هم از جمله احزابی بود که به حضور و وزن شخصیت‌های غیرحقوقی به‌ویژه اعضای حزب «اتحاد ملت» در شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان انتقاد می‌کرد. حزب اتحاد ملت را برخی اعضای حزب منحل شده «جبهه مشارکت» در سال ۹۲ تشکیل داده بودند. از دید ناظران، نزدیکی اعضای این تشکل به رئیس دولت اصلاحات، موجب شده بود آنان در ائتلاف از سهم بیشتری برخوردار باشند.

شکل‌گیری تشکیلاتی موازی شورای سیاست‌گذاری با نام «ائتلاف ۱+۲۱ اصلاح‌طلبان» شامل حدود ۱۷ گروه و حزب سیاسی (از جمله مردم‌سالاری) برای ارایه فهرستی مجزا از فهرست شورای عالی برای پنجمین دوره انتخابات شوراها در تهران، ناشی از همین رویکرد انتقادی به سازوکار جمعی اصلاح‌طلبان بود.

یازدهمین دوره انتخابات مجلس و پیش‌بینی رفتار انتخاباتی مردم‌سالاری

انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در راه است و با توجه به میزان گسترده رد صلاحیت‌ها در میان اصلاح‌طلبان، گمانه‌های مختلفی در مورد استراتژی جمعی نیروهای چپ در انتخابات مطرح می‌شود. با این وجود شواهد نشان می‌دهد احتمالا اصلاح‌طلبان در حوزه‌هایی که می‌توانند با نگاهی موسع فهرست ارایه خواهند کرد و در حوزه‌های دیگر فعال نخواهند بود.

با این حال دبیرکل حزب مردم‌سالاری که نامش را در میان تایید صلاحیت‌شده‌ها می‌توان یافت، همواره بر لزوم مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات تاکید کرده است، چنانکه در جریان هجدهمین کنگره حزب در دی ماه ۹۸ گفت: اگر ما در انتخابات شرکت نکنیم، کسانی وارد مجلس می شوند که می گویند لیاخوف کجایی؟ اگر مردم به صحنه بیایند به دلسوزان خود رای می دهند نه به کسانی که از همین الان دارند ترکیب هیات رییسه مجلس یازدهم را مشخص می کنند. در میان اصلاح‌طلبان هماهنگی و انسجام وجود دارد. اما باید تلاش کنیم  اگر قرار است اصولگرایان به مجلس راه یابند، اصولگرایان عاقل به مجلس بیایند.

از دید اصلاح‌طلبانی چون دبیر کل حزب مردم‌سالاری، در چنین شرایطی مردم به جای دست روی دست گذاشتن دست‌کم باید برای راه‌یابی اصولگرایانی به مجلس تلاش کنند که معقول‌تر به نظر می‌رسند. آنچه از شواهد بر می‌آید اینکه حزب مردم‌سالاری در این شرایط، احتمالا فعالیت‌های انتخاباتی خود را در هماهنگی کامل با شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان به عنوان سازوکار فراگیر درون‌جریانی تنظیم خواهد کرد.