تهران-ایرنا- پژوهشگر تاریخ و نویسنده کتاب «فراز و فرود عباسیان» در تبیین عنوان کتاب خود گفت: تصور من در کتاب این است که داستان عباسیان در سال ۳۳۴ تمام می‌شود. بعد از آن دلیل دیگری برای بقای عباسیان وجود نداشته است. منظور از فرود به معنای سرنگونی نیست. بلکه فراز و فرود می‌تواند مکرراً پیش بیاید.

نشست بررسی و نقد کتاب «فراز و فرود عباسیان(۱۳۲ تا ۳۳۴ه.ق) دیروز(۷بهمن) با حضور مولف اثر؛ محمداحمدی منش عضو هیات علمی پژوهشگاه تحقیق و توسعه سمت، معصومعلی پنجه عضو هیات علمی واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی و سیدمحمدرحیم ربّانی‌زاده عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،در سالن ادب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

کتاب فراز و فرود عباسیان نسخه تکمیلی رساله دکتری من است

احمدی منش نویسنده کتاب فراز و فرود عباسیان در ابتدای بیان توضیحات خود گفت: به مواردی اشاره می کنم که مستقیماً به کتاب مربوط نیست و نکات مقدماتی به حساب می‌آید. این کتاب رساله من است که درسال ۹۳ از آن دفاع شده است.آقایان دکتر جعفریان، حضرتی و حسن‌زاده مشاورین من در این رساله بود. و جناب ربّانی‌زاده هم داور رساله بودند. بعد از اینکه از رساله دفاع شد کار به انتشارات سمت ارائه شد و چند سال طول کشید تا بعد از بررسی ارزیابان انتشارات سمت، کتاب به شکل کنونی برسد.

وی در ادامه افزود: بهتر است بگویم که ایده این کتاب چگونه شکل گرفت. داستان به درس تاریخ امویان و عباسیان خانم دکتر آهنچی در دوره دکتری مربوط می شود. من در آنجا به دوره مقتدر عباسی و سال‌های بین ۲۹۵ تا ۳۲۰ ه.ق علاقه مند شدم. این دوره ۲۵ ساله دوره جالبی است. ما در اینجا شاهد دولتی هستیم که عناصرش شکل گرفته و ساختار مشخصی دارد. مجموعه اتفاقاتی در این دوره می‌افتد که سرشار از زدوبندهای سیاسی، شورش‌ها و ناآرامی هاست. در این دوره دسته‌های مختلف نظامی وجود داشتند که بارها به خاطر تاخیر در پرداخت حقوق اعتراض می‌کنند و حتی تا قتل خلیفه پیش می‌روند. این ها سوالاتی را برای من ایجاد کرد که چرا اساساً دولت عباسی ناگزیر است که افرادش را از این دست نظامیان انتخاب کند. اینکه دولت چطور می‌باید این حقوق ها را در ابتدای ماه پرداخت کند. این مستلزم نظام مالیاتی و نظام مشخص مقتضی خود است. این سوالات در آن کار کلاسی و مقاله مربوط به آن شکل گرفت و به آن پرداخته شد. سوال هایی که به ماهیت حکومت و ماهیت امر سیاسی و ایدئولوژی حکومت عباسیان برمی‌گشت.

عضو هیات علمی پژوهشکده تحقیق و توسعه سمت ادامه داد: گسترش این دست سوالات و پیشینه بود که به شکل‌گیری کتاب کنونی منجر شد. بررسی دوره عباسی از حیث اینکه چه الگوهای حکومتی و ساختاری در آنجا وجود داشته و چه تحولاتی در آنها پیش آمده است. همزمان با پیشرفت این سوالات چارچوب‌های نظری کتاب هم شکل گرفت.

احمدی منش در بخش دیگری از سخنان خود اضافه کرد: ترتیب فعلی کتاب در اینکه اول بحث تاریخی و بعد بحث نظری جایگذاری شده است، مطابق سیر و روند مطالعاتی خود من در این زمینه بوده است. البته تعمدی هم داشتم، در اینکه ابتدا خواننده با روایتی از تاریخ عباسیان مواجه شود و نهایتا در بخش نظری بتواند پاسخ هایی را برای تحلیل این اتفاقات، پیدا کند. بخش و چارچوب نظری هم لزوما مربوط به دوره عباسیان و تحلیل آن مربوط نیست.

احمدی منش در قسمت بعدی سخنان خود در توضیح اینکه چرا سال ۳۳۴ را دوران فرود عباسیان به حساب آورده گفت: تصور من در کتاب این است که داستان عباسیان در سال ۳۳۴ تمام می‌شود. بعد از آن دلیل دیگری برای بقای عباسیان وجود نداشته است. به عنوان مثال اگر آل بویه خلیفه عباسی را از بین می‌برد، در عین تشتت و نابسامانی که در جهان اسلام رخ می‌داد، دلیل و ضرورت دیگری برای وجود عباسیان وجود نداشت.بله، عباسیان امپراطوری بودند و مجددا خود را احیا کردند، ولی دولت عباسی بدون آنکه ضرورتی برای بقایش وجود داشته باشد می‌توانست از بین برود. منظور از ضرورتِ بقای «دولت» عباسی و نه «خلافت» است، گرچه من با احتیاط تفکیک دولت و خلافت را مطرح می‌کنم.

این نویسنده و پژوهشگر تاریخ در پایان مباحث خود گفت: منظور از فرود به معنای سرنگونی نیست. فراز و فرود می‌تواند مکرراً پیش بیاید. منظور از فرود این نیست که بعد از این تاریخ، حکومت عباسیان وجود ندارد. این که انکار بدیهیات تاریخی است.

کتاب «فراز و فرود عباسیان» کامل‌ترین کتاب برای دانشجویان تاریخ است

ربّانی زاده در ابتدای سخن ضمن اشاره به اینکه در ایران کتاب های اندکی در مورد تاریخ عباسیان نوشته شده است گفت: از جملهٔ کتاب‌های این زمینه می‌توان به کتاب تاریخ عباسیان نوشته دکتر احمدرضا خضری، کتاب عباسیان در خراسان از التون دنیل و آثار عبدالعزیز دوری اشاره کرد.

ربّانی زاده افزود: من از موقع رساله دکتری در جریان تالیف این کتاب بودم، چرا که خودم داور این رساله بودم. کتاب فعلی با زمان دفاع تفاوت چشمگیری پیدا کرده است. قلم تغییر پیدا کرده و بخش های مختلفی در کتاب اضافه و تجدید نظر شده است.

عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: کتاب هایی که در مورد تاریخ عباسیان از آن نام بردم به استثنای آثار التون دنیل که نگاهی جامعه شناسانه دارد، اکثراً به ذکر تاریخ سیاسی عباسیان بسنده کرده‌اند. اما کتاب فراز و فرود عباسیان شروع بسیار خوبی دارد. نظر خود مولف یعنی آقای احمدی منش به خوبی در کتاب در همان ابتدا روشن است. به همین خاطر نسبت به کتابهایی که در حوزه تاریخ عباسیان لااقل در ایران برای دانشجویانِ رشته تاریخ نوشته شده است، به نظرم کامل ترین کتابی است که می‌توان از آن استفاده کرد. مقدمه خوب، تیترهای جالب و نثر کتاب قابل تمجید است.

ربّانی زاده در بخش بیان نکات انتقادی خود درباره کتاب هم گفت: عنوان «فراز» برای کتاب عنوان خوبی است، اما من با فرود عباسیان در سال ۳۳۴ هجری موافق نیستم. عباسیان یک امپراطوری است که بیش از ۵ قرن دوام می آورد. یک ساختار به هم‌ریخته و افول کرده به این میزان دوام نمی‌آورد. من معتقدم امپراطوری عباسیان بر خلاف آنچه گفته می‌شود، از دوره مقتدر به بعد شروع به زوال نمی‌کند. به عکس، پایه‌های اداری عباسیان از این دوران به بعد مستحکم می‌شود. نظامی اداری که نظام بودجه ریزی و سایر اقتضائات یک نظام سیاسی را کاملا داراست.

این استاد تاریخ در بیان نکات انتقادی بعدی ضمن اشاره به اینکه کاش نظریات ذکر شده در مقدمه در متن هم مورد استفاده قرار گرفته بود گفت: هیچ حزبی در دنیای فعلی با این پیچیدگی که عباسیان داشته‌اند نمی‌تواند به قدرت برسد. بهتر بود در کتاب به چگونگی به قدرت رسیدن عباسیان در خراسان، به جنگ عباسیان با عبدالله‌بن‌علی در شام که ادعای خودمختاری کرده بود و همچنین به ارسال ابومسلم به آن منطقه برای جنگ با او از سوی سفاح و منصور اشاره می شد. جایی که وقتی ابومسلم شکست می خورد منصور به او پیغام می دهد که هرچه غنیمت گرفته شده را پس بیاور. جمله ابومسلم در آنجا مشهور است که می‌گوید: من در ریختن خون‌ها امینم، اما در گرفتن غنیمت ها خائن!

ربّانی‌زاده افزود: خوب بود در کتاب به این پرسش‌ها پرداخته می‌شد که چرا این اتفاقات افتاد؟ مورد بعدی که بهتر بود در کتاب به آن پرداخت می‌شد سوالاتی نظیر این است که چرا سفاح خلیفه می شود در حالی که برادر کوچکتر است یا نقش منصور به عنوان معمار امپراطوری عباسی در کتاب پررنگ‌تر شود. منصوری که در تصمیمی بدیع، بغداد را به عنوان پایتخت خود بر می‌گزیند. همچنین شکل برخورد عباسیان با مخالفین هم خوب بود در کتاب پرداخته می‌شد.

عضو هیات علمی تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در بیان پیشنهادات بعدی خود گفت: در کتاب اشاره به جنگ امین و مامون پررنگ شده است که این یک ناهمخوانی با محتوای کلی کتاب دارد. به نظرم الگویی که امروز آمریکا در دنیا پیاده می‌کند را آن روز عباسیان استفاده می‌کردند. الگویی که ذهن‌ها و مغزهای متفکر و برجسته با هر فکر و مذهب و عقیده را فرامی‌خوانند و از آن بهره می‌برند. در دولت عباسیان یهودیان، حتی شیعیان، بهترین پزشکان مسیحی در دانشگاه جندی شاپور و برجستگانی از سایر فرق در دستگاه‌ها حضور دارند. داشتن این تسامح مذهبی و کار با تمامی ملل و فرق یکی از نکات جالب توجه و از عوامل ماندگاری حکومت عباسیان است.

ربّانی‌زاده در پایان بحث خود به نکات مثبت دیگری از کتاب اشاره کرد و خاطرنشان کرد: از نکات مثبتی که در معدود کتابهایی به آن اشاره شده است، پرداختن به بخش اقتصادی حاکمیتِ عباسیان است. بخش‌های که بهتر بود به صورت نظام‌مندتر در کتاب جا داده می‌شد. مثلا آنچه که به عنوان بیت المال خاصه در کتاب آمده، چیزی شبیه شکلی از بودجه‌ریزی امروز و منبعی است که به طور اختصاصی در اختیار مدیر است.

«فراز و فرود عباسیان» بهترین کتابِ تالیفی سازمان سَمت در حوزه تاریخ است 


پنجه به عنوان دومین ناقد در ابتدای نکات خود به موارد قوت کتاب اشاره کرد و گفت: کتاب فراز و فرود عباسیان نقطه عطف و چرخش‌گاهی در مطالعات عباسیان به زبان فارسی است. آنچه به زبان فارسی در این زمینه وجود داشته است عمدتاً ترجمه عربی و چند مورد ترجمه انگلیسی بوده است. نیز کتابی نظیر کتاب تاریخ عباسیان دکتر خضری که در حدود ۲۰ سال پیش تالیفه شده است. برخی از این کتاب‌ها کهنه شده‌اند و کتاب جدید فراز و فرود عباسیان از این نظر کتابی شایان توجه به حساب می‌آید.

وی افزود: آقای احمدی منش به عنوان مولف بخش عمده‌ای از مطالعات غربی را دیده اند. البته نقطه ضعف کوچک کتاب این است که شاید می‌شد منابع غربی بیشتری را دید، ولی ایشان اکثر آثار اصلی این حوزه به زبان انگلیسی را دیده‌اند. از این رو با توجه به انسجام و غنای کتاب به جرات می‌توان گفت این کتاب هیچ کم از کتاب‌های مشابه غربی در حوزه پژوهش تاریخ عباسیان ندارد.

عضو هیات علمی واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی افزود: احمدی منش در این کتاب از تحلیل ها و دسته بندی های رایج معاصر در فهم تاریخ عباسیان فراتر رفته است. از محاسن دیگر کار این است که در سرتاسر متن رویدادها، مناسبات، پدیده‌ها و گفتمان‌ها، زمینه کاوی و علت یابی و دسته‌بندی و تحلیل و توصیف شده است. کاری که یک مورخ باید دقیقاً به آنها بپردازد. مثلاً رابطه بین عباسیان با بنی هاشم و کیسانیه، یا بحث گذار از حکومت دودمانی به حکومت موروثی.

پنجه افزود: همچنین این کتاب از ارزش‌داوری‌های ایرانی و شیعی خالی است. مولف در این زمینه احتیاط زیادی را در جزئیات به خرج داده است. این نشان می‌دهد که نویسنده خود را درگیر این ارزش‌داوری‌ها نکرده و الگوهای شیعی و ایرانی را در کار تحقیق تاریخی خود دخالت نداده است و حق هر کس و هر گروهی را به اندازه و نه بیشتر در مطالب خود ادا کرده است. نثر و نگارش کتاب هم عالی است. نثر خوش‌خوان و واژه های فارسی به کار گرفته شده قابل تحسین است. گرچه در انتخاب برخی واژه ها و نگارش ها من با ایشان اختلاف نظرهای جزئی‌ای دارم.

پنجه در ادامه به بخش نظری کتاب اشاره کرد و تصریح کرد: از دیگر محاسن کتاب بخش نظری است که بخش دوم کتاب است. این فصل خیلی خوب نوشته شده است و برای دانشجویان تاریخ مفید است. در بسیاری از جاها مولف در کاربستِ این نظریه ها در کتاب خود موفق بوده است. در حالیکه ما معمولاً می بینیم چارچوب نظری در پژوهش‌های تاریخی بخشی زائد است. البته ای کاش این بخش های نظری در بخش تاریخی هم می‌آمد و این طور شاید استفاده بهتر و بیشتری از بحث نظری می‌شد.

پنجه در ذکر چند نکته انتقادی هم گفت: نکات انتقادی جزئی و محدودند. مثلاً در صفحه ۷۵ گفته شده خیزران همسر مهدی است. در حالی که این درست نیست یا در صفحه ۲۰۶ گفته شده است که بایکُباک در پیروزی هواداران معتز بر مستعین نقش چشمگیری داشت و حکومت مصر را پاداش گرفت و وابسته خودتون یعنی «طولون» را در مصر گذاشت. این در حالیست که طولون هرگز به مصر نرفت و در سال ۲۴۰ مرده است. یا در کتاب از «یارجوخ»(داماد طولون) با عنوان یارکوج یاد شده است، در حالی که یارجوخ مشهورتر و متداول‌تر است. در بحث ارجاعات به کتب تاریخی هم به جلد سیزدهم کتاب تاریخ الموصل اثر شیخ ابی‌زکریا اَزدی ارجاع داده شده است در حالی که این کتاب یک جلد بیشتر نیست و کژتابی ناشر  اصلی مولف را به خطا افکنده است. همچنین در صفحه ۳۳۵ از طرطوشی مولف کتاب سراج الملوک یاد شده است و او را همعصر ابن خلدون گفته‌اند. در حالیکه برخلاف ادعای کتاب او با ابن خلدون همعصر نیست. این موارد خیلی کم است و در یک کتاب با این حجم در این حد اشکالات جزیی کاملاً طبیعی است.

پنجه در بخش پایانی سخنان خود گفت این کتاب کار بسیار خوبی است. من اولین بار که کتاب را خواندم برای جایزه‌ای در حوزه کتاب‌های سال تاریخی، نمره بالایی به آن دادم. حیف که این مراسم امسال ملغی شده است. این کتاب می‌توانست آن جایزه را اخذ کند. اگر غلو نکنم این کتاب بهترین کتابی است که در کتاب‌های تالیفی تاریخی، از سوی انتشارات سمت نوشته شده است.