تهران- ایرنا- «مانون لسکو» رمانی عاشقانه از «آبه پره‌وو» رمان‌نویس، مورخ، روزنامه‌نگار و مترجم  قرن هجدهم فرانسه با ترجمه محمود گودرزی به دنیای کتاب ایران آمد.

آبه پره‌وو (Abbé Prévost) رمان مانون لسکو را که به تازگی ترجمه دیگری از آن در بخش رمان‌های کلاسیک نشر افق منتشر شده است در سال ۱۷۲۱ نوشت. این داستان در قالب نمایش و اپرا بارها به روی صحنه رفته که از مهمترین آن‌ها می‌توان به اثر جاکومو پوچینی آهنگساز شهیر ایتالیایی اشاره کرد. همچنین تاکنون هفت فیلم سینمایی براساس این اثر ساخته شده است.

 این رمان از جمله آثار ماندگار ادبی محسوب می‌شود و آنطور که مونتسکیو فیلسوف فرانسوی در مورد آن گفته است، عشق مهمترین عنصر شکل‌گیری آن است.

ماجرای آن از این قرار است که شوالیه دگریو که نجیب‌زاده‌ای ثروتمند است دلباخته‌ی دختری زیبا به نام مانون لسکو شده که به اجبار قرار است وارد صومعه شود. دگریو ترتیب فرار مانون را می‌دهد و این آغاز سرنوشتی آمیخته به عشق، خیانت و ندامت است.

آنطور که پره‌وو در مقدمه رمان آورده است، ماجراهای شوالیه دگریو، بخشی از خاطرات خود اوست که در اثر خاطرات مرد بلندمرتبه منتشر شده بود، اما چون ارتباطی ضروری با خاطرات نداشته، نویسنده تصمیم می گیرد با نام مانون لسکو آن را در مجلدی جدا منتشر کند.

او معتقد است که در این اثر، جوان نابینایی را به تصویر کشیده که سعادت را پس می‌زند تا خود را در بدترین مصائب بیفکند؛ کسی که به‌رغم داشتن تمام ویژگی‌هایی که به وجود آورنده ارزش و شایستگی فرد است، داوطلبانه خانه‌به دوشی و گمنامی را به تمامی مزایای ثروت ترجیح می‌دهد.

پره‌وو در همین مقدمه هدف از نوشتن رمان را هم بیان می کند:

 نمی‌توان به اصول اخلاق اندیشید و حیرت نکرد که این اصول هم‌زمان محترم و مغفول است؛ می‌خواهیم بدانیم دلیل این کار حیرت‌آور دل آدمی چیست که طعم افکار نیک و متعالی را می چشاند ولی در عمل از آنها دوری می‌جوید.

نگاهی اجمالی به این کتاب دو نکته را آشکارا نشان می‌دهد؛ نخست آنکه عنوان لاتین اسامی در ترجمه آورده نشده است که می تواند خواننده را در تلفظ دچار اشتباه کند. دیگر آن که به نظر می رسد مترجم تلاش کرده است در لحن، قدیمی بودن رمان را متذکر شود، اگر نخواهیم بگوییم که این لحن می تواند مخاطب قرن بیست و یکمی را خسته و کسل کند.

در ادامه تعریف خواهم کرد که تیبرژ وقتی متوجه شد فریبش داده‌ام چه رفتاری از خود نشان داد. این موضوع از میزان خوش خدمتی‌اش نکاست. خواهید دید او خوش خدمتی و وفاداری‌اش را تا چه حد پیش برد و من وقتی به پاداشی می‌اندیشم که به او دادم، می بینم که چقدر باید اشک بریزم. (ص. ۲۷)

این رمان با حال و هوای قرن هجدهم فرانسه، با تشریح جزئیات فضا و با گفتاری و لحنی اشرافی به قول نویسنده‌ اثر، رساله ای اخلاقی است که به شکلی خوشایند به تجربه‌ای عملی تقلیل یافته است.

رمان مانون لسکو را نشر افق با ترجمه محمود گودرزی و در شمارگان یک‌هزار و ۱۰۰ نسخه منتشر کرده است. پیشتر نیز مشفق همدانی (۱۲۹۱- ۱۳۸۸) و مجید حائری این کتاب را به فارسی ترجمه کرده‌ بودند.