تهران- ایرنا- اقدام تروریستی دولت امریکا علیه فرمانده سپاه قدس ایران و حملات تلافی جویانه ایران علیه امریکا، کشورهای عربی منطقه خاورمیانه را در نخستین گام، نسبت به نتیجه بخشی سیاست جاری موجود در منطقه بویژه در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران به تردید واداشته است.

در گفت و گوی روزنامه ایران با مجتبی امانی دیپلمات پیشین ایران در مصر، می خوانیم: چه نگرانی بازیگران عربی ناشی از احساس آسیب پذیری آنها و این واقعیت که به طور فزاینده ایالات متحده را یک متحد غیرقابل اعتماد می‌دانند، زمینه را برای کاستن از اختلافات درونی منطقه و ایجاد همگرائی فراهم کرده است. درخواست شتابزده آنها از ایران و امریکا برای خویشتنداری و افزایش رایزنی‌های دیپلماتیک بویژه برای حل اختلاف میان ایران و عربستان ذیل چنین نگرانی، ارزیابی می‌شود.  
 
کمی بعد از اوجگیری تنش میان ایران و امریکا، رفت و آمد مقام‌های منطقه‌ای به ایران جهت کاستن از تنش‌ها میان کشورهای با نفوذ منطقه افزایش یافته است. تلاش‌هایی که دستیابی به هدف نزدیک کردن تهران و ریاض و فراهم کردن زمینه گفت‌وگوهای منطقه‌ای را در دستور کار خود قرار داده‌اند. موفقیت این تلاش‌ها بعد از تحولات اخیر تا چه اندازه محتمل است؟
عربستان در سال‌ها و ماه‌های اخیر با پیگیری برای تشکیل و رهبری ائتلاف عربی حامی حمله نظامی به یمن،   جهت ائتلاف‌سازی برای مبارزه با تروریسم و تلاش برای تشکیل ناتوی عربی تلاش کرده است تا پروژه امنیت سازی منطقه را براساس طرح‌ها و برنامه‌های خود به مرحله عملیاتی برساند. در واقع عربستان با در نظر گرفتن نگرانی‌های امنیتی خود در خاورمیانه در چند سال اخیر، سیاست ائتلاف‌سازی را به یکی از اولویت‌های اصلی در سیاست خارجی تبدیل کرده است. این در حالی است که مبنای این ائتلاف‌سازی‌ها این فرضیه بود که امریکا به عنوان اصلی‌ترین متحد و همپیمان عربستان به سود هرگونه درگیری محتمل بین این جبهه ادعایی با ایران عمل می‌کند و به طور مشخص با دخالت نظامی خود، موازنه را به سمت این جبهه ضد ایرانی تغییر خواهد داد. این نگرش بر اساس قدرت نمایی امریکا و پایگاه‌های متعدد این کشور در منطقه بود که تلاش داشتند  با بزرگنمایی این دیدگاه و قدرت امریکا بتوانند ایران را در منطقه تضعیف و مهار کنند. اما تحولات چند سال اخیر و بویژه تحولات شگرفی که در آزمایش توازن قوا در داخل منطقه صورت گرفت، صحت این فرضیه کشورهای عربی منطقه را زیر سؤال برد.
درگیری اخیر میان ایران و امریکا و هدف قرار گرفتن پایگاه نظامی این کشور از سوی ایران تقویت کننده موازنه قدرت میان طرفین در منطقه بود؟
بله اما پیش از آن مجموعه‌ای از تحولات صورت گرفته بود که نشانه‌های ناکارآمدی اقدامات ائتلاف عربی بویژه در مواجهه با ایران را نمایان کرده بود. پیش‌تر گرفتار شدن عربستان در جنگ فرسایشی یمن، درگیری‌های گاه و بیگاه جبهه مقاومت با اسرائیل، هدف قرارگرفتن پهپاد پیشرفته امریکایی توسط ایران و هدف قرار گرفتن پالایشگاه‌های نفتی سعودی و امارات توسط انصارالله نشان داده بود که آنچه عربستان از طریق رهبری شماری از کشورهای عربی برای مقابله با ایران دنبال می‌کند، دست یافتنی به نظر نمی‌رسد. این در حالی است که همه آنچه در نبرد عیان اخیر در هدف قرار دادن و به شهادت رساندن سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس و تظاهرات پرشور مردم ایران در محکوم کردن این واقعه در ایران و عراق و بسیاری از کشورها و در نهایت هدف قرار گرفتن پایگاه عین الاسد امریکا رخ داد، همگی نشان داد سعودی‌ها در محاسبه اراده امریکا برای ورود به یک جنگ تمام عیار نظامی علیه ایران دچار اشتباه شده‌اند.
مشخص شد برخی از کشورهای منطقه نیز که با اعتماد نسبی به این فرضیه سعودی‌ها تلاش می‌کردند به گونه‌ای رفتار کنند که خواسته سعودی‌ها در آن دیده شود، متوجه موضوع شدند اگر درگیری در منطقه رخ دهد، تنها خواهند ماند و امریکایی‌ها دست‌کم برای دفاع از آنها خود را در یک جنگ نظامی بزرگ در خاورمیانه درگیر نمی‌کنند.
حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی امریکا در نادرستی فرضیه جبهه عربی عربستان تا چه اندازه مؤثر بود؟
اقدام تلافی جویانه ایران و حمله موشکی به پایگاه نظامی امریکا در شرایطی انجام شد که امریکا قبلاً تهدید کرده بود هر اقدامی از سوی ایران به معنای آغاز یک جنگ تمام عیار با ایران خواهد بود. اما آنچه رخ داد، معلوم کرد که ایران و امریکا تا لبه جنگ پیش می‌روند، اما وارد آن نمی‌شوند؛ و گام‌های نظامی متقابل هم حساب شده برداشته می‌شود. خب وقتی ایران بعد از چنین تهدیدی از سوی امریکا باز هم تلافی می‌کند و امریکا پاسخ نمی‌دهد، نشان می‌دهد که نوعی بازدارندگی قدرت در منطقه به وجود آمده که مبنای آن محاسبه سود و زیان دوطرفه است.
یعنی امریکا حاضر نیست به راحتی و در صورت در معرض تهدید قرار گرفتن شرکای منطقه‌ای‌اش، با ایران وارد جنگ شود و از سوی دیگر ایران هم خود را آماده هر جنگی نشان داده است ولو متحمل هزینه زیادی شود.
مجموعه تحولاتی که اشاره کردید به ایجاد یک فهم مشترک برای کاستن از اختلافات منطقه‌ای و فراهم کردن زمینه گفت‌وگوهای ایرانی عربی کمک کرده است؟
مقام‌های سعودی همچنان بر آن فرضیه اتکا دارند و به دلیل مجموعه مناسبات درهم تنیده‌ای که با امریکا دارند، نمی‌توانند براحتی راه خود را از امریکا جدا کنند. با این حال آنها هم متوجه شده‌اند که باید از سطح تنش با تهران بکاهند، اما در واقعیت آنچه رخ داده ایجاد شکاف در ائتلافی‌های ناکارامد عربی به رهبری عربستان است.   تلاش امارات برای کم کردن نقش خود در جنگ یمن و ایجاد شکاف میان اتحاد سعودی- اماراتی در این جنگ از نخستین نشانه‌های بروز اختلاف در این جبهه است. امارات از سوی دیگر در زمینه اقتصادی و همکاری‌های امنیتی و مرزبانی به سمت ایران گام‌های مثبتی برداشته است.
خب به همه اینها باید تلاش جدی پاکستان برای کم کردن اختلاف میان ایران و عربستان را که با حمایت کشورهایی چون کویت، عمان و قطر صورت می‌گیرد، اضافه کرد تا معلوم شود دیدگاه جدیدی در منطقه با تکیه بر لزوم حل اختلافات و صف سازی در منطقه که به طور معمول از سوی عربستان رهبری می‌شد، شکل گرفته و بتدریج در حال تقویت شدن است. به هر حال اوج‌گیری تنش نظامی میان تهران و واشنگتن این نگرش را تقویت کرد که در صورت بروز یک جنگ نظامی با ابعاد گسترده، کشورهای عربی تنها هستند و طبیعتاً تبعات این جنگ بیش از هر کشوری دامن آنها را خوهد گرفت.
اشاره کردید که عربستان به دنبال کم کردن سطح تنش با تهران است با این حال به نظر می‌رسد تلاش این کشور برای ایجاد فشار و منزوی کردن ایران در منطقه از طریق خرج کردن دلارهای نفتی حتی در عرصه‌های غیر سیاسی مانند ورزش ادامه دارد. این رفتارها با چه پشتوانه فکری صورت می‌گیرد؟
سعودی‌ها دارای منطق رفتاری مشخصی در منطقه نیستند. آنها با اصل قرار دادن مخالفت با ایران به یک معادله برد - باخت فکر می‌کنند. در صورتی که ایران این گونه نبوده به همین علت است که به رغم همه نشانه‌های خصومت از سوی کشورهایی چون عربستان همواره بر پیگیری راهکار گفت‌وگو تأکید داشته و از عربستان برای مشارکت در این گفت‌وگوها دعوت کرده است.
 اما سعودی‌ها علی رغم اینکه شکست‌های سهمگینی که تاکنون در منطقه متحمل شده‌اند، دنبال پیروزی‌های مقطعی هستند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند. خب تنها ابزار آنها نیز خرج کردن دلار و به دست آوردن حمایت کشورها از طریق پول است. با این حال این رفتارهای مقطعی تاکنون نتوانسته معادله بازیگری را به نفع آنها تغییر دهد.
 ایران طی سال‌های گذشته شاهد هیچ رفتار منطقی از سوی عربستان نبوده است ولی در عین حال همواره اعلام کرده از هرگونه گفت‌وگویی با سعودی‌ها استقبال می‌کند.

منبع: روزنامه ایران