جریانهای مذهبی نقش مهمی در شکلگیری، رشد و پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کردند؛ جریانهایی که با کمک شخصیتهای طراز اول به بار نشست. آیتالله مرتضی مطهری از جمله این افراد بود که به عنوان یکی از معتمدان اصلی امام خمینی(ره) از هیچ کوششی برای پیروزی نهضت اسلامی دریغ نکرد.
تولد و تحصیلات
مرتضی مطهری در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ خورشیدی در قریه فریمان واقع در ۷۵ کیلومتری مشهد دیده به جهان گشود. پدرش حاج شیخ محمد حسین از شاگردان آخوند خراسانی، سالها در نجف اشرف به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و پس از مدتها سیر و سفر در عراق، عربستان و مصر به زادگاه خویش بازگشت و تا پایان عمر در آنجا ماند. مادرش بانو سکینه دختر آخوند ملاجعفر روحانی بود.
مطهری پس از گذراندن تحصیلات اولیه در مکتبخانه شیخ علیقلی و نزد پدرش به فراگیری دروس ابتدایی پرداخت و از ۱۵ سالگی به مشهد رفت. ۲ سال در مدرسه ابدالخان مقدمات علوم اسلامی را فراگرفت و در پی تخریب منزل پدری در فریمان به وسیله عوامل رضاخانی مجبور به ترک مشهد و بازگشت به فریمان و قلندرآباد شد و با مطالعه کتابهای پدرش روزگار را سپری کرد و در ۱۳۱۵ خورشیدی یعنی چند ماه پس از ارتحال آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم، برای تکمیل تحصیلات خود به حوزه علمیه قم رفت. در قم بود که به مدت ۱۲ سال از محضر امام خمینی(ره) فلسفه ملاصدرا، عرفان، اخلاق و اصول را آموخت.
مطهری همچنین در قم از محضر آیت الله بروجردی، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، آیتالله میرزاعلی آقای شیرازی، آیتالله العظمی حجت کوه کمرهای و آیتالله محمد محقق داماد کسب فیض کرد و همزمان با تحصیل در ایام مختلف سفرهای تبلیغی به استانهای مختلف مانند اراک، همدان، اصفهان و... داشت.
ازدواج و تدریس در مدرسه سپهسالار و دانشگاه تهران
آیتالله مطهری در ۱۳۳۱ خورشیدی به فریمان رفت و پس از مشورت با والدینش با دختر آیتالله روحانی که از علمای وارسته خراسان بود، ازدواج کرد و سپس به اتفاق همسر خود به قم بازگشت و در خانهای اجارهای و با فروش کتاب و شهریه خیلی ناچیزی که میگرفت، زندگی جدیدی را آغاز کرد تا اینکه پس از تکمیل تحصیلات خود به تهران رفت و در امتحانات نخستین دوره مدرسی علوم معقول و منقول شرکت کرد. وی ابتدا در مدرسه سپهسالار و سپس در مدرسه مروی به تدریس شرح منظومه، شرح اشارات و شفا پرداخت و حدود ۲۰ سال در این مدرسه به تربیت طلاب و محققین علوم و فرهنگ اسلامی توفیق یافت.
پس از آن آیت الله مطهری از ۱۳۳۳ خورشیدی تدریس در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز و با نشریه مکتب تشیع همکاری کرد. از همین زمان بود که در قالب ایراد سخنرانی و نگارش کتاب به همکاری گسترده با مجامع اسلامی و کانونهای مذهبی پرداخت و پس از تشکیل انجمن پزشکان در سالهای۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ خورشیدی به عنوان سخنران اصلی جلسه های این انجمن انتخاب شد.
شروع فعالیتهای سیاسی
در ۱۳۳۷خورشیدی شهربانی و ساواک(سازمان اطلاعات و امنیت کشور)، گفتار و اقدامات آیت الله مطهری را به واسطه مأموران خود تحت مراقبت قرار دادند و همین امر زمینه ساز شروع فعالیت های سیاسی وی شد. آیت الله مطهری از سخنرانان انجمن اسلامی بود که در مورد توحید، نبوت، معاد، مساله حجاب، بردگی از نظر اسلام، ربا، بانک و بیمه بحث و گفت و گو می کرد. اسناد ساواک نشان میدهد که همواره دستگاه امنیتی کشور مراقب او بوده است. در یکی از اسناد ساواک آمده که او در یک سخنرانی اظهار می گوید: دهقان بیسواد نمیتواند جامعه مستقل داشته باشد و در اسلام دستور است که مسلمان نباید دست تکدی به روی این و آن دراز کند و این وامها بهخصوص وامهای بلاعوض، گدایی است.
دستگیری و زندان
آیتالله مطهری از همان آغاز در جریان نهضت اسلامی به رهبری مراجع و در صدر آنها امام خمینی(ره) به طور فعال حضور داشت و در مکانهای مختلف در حمایت از این نهضت سخنرانی میکرد تا اینکه پس از حمله نیروهای امنیتی و انتظامی به مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز که تعداد زیادی از طلاب دستگیر و به سربازی اعزام شدند. در مدتی که این طلاب در پادگان باغ شاه تهران به سر میبردند، آیتالله مطهری به دیدار آنها میرفت و همزمان با قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی و پس از سخنرانیهای روشنگرانهاش در ساعت یک بامداد ۱۵ خرداد به وسیله ساواک دستگیر و زندانی شد. مدت بازداشت آیت الله مطهری ۴۰ روز طول کشید تا اینکه سرانجام در ۲۶ تیر همان سال از زندان آزاد شد.
سخنرانی در حسینیه ارشاد
آیت الله مطهری در ۱۳۳۹ خورشیدی انجمن ماهانه دینی را تأسیس کرد. در این انجمن هر ماه یک تن درباره موضوع خاصی سخنرانی میکرد که در ادامه برنامههای انجمن، وی برای نظم بخشیدن و ساماندهی بیشتر به این جلسه ها در ۱۳۴۴ خورشیدی با همکاری گروهی از متفکران دیگر حسینیه ارشاد را در تهران بنیان گذاشت و خود مسوولیت علمی و فکری آن را بر عهده گرفت. مطهری سخنرانیهای بسیاری در حسینیه ارشاد ایراد کرد از جمله بیان موضوع هایی درباره خاتمیت، امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی، احیای تفکر اسلامی، سیری در نهجالبلاغه، جاذبه و دافعه علی(ع) و عدل الهی را در طول چند سال حضور خود در این مؤسسه فکری و ارشادی مورد بحث قرار داد.
یکی از کارهای آیتالله مطهری در این دوران دعوت از علی شریعتی برای ایراد سخنرانی در حسینیه ارشاد بود. سخنرانیها و نوشتههای شریعتی مورد توجه استاد و جوانان، دانشجویان و اندیشمندان قرار گرفت. مطهری از یک طرف وجود شریعتی را برای جوانان مفید میدانست و از طرفی دیگر به جهت برخی نظرات فکری وی، نمیتوانست هماهنگی کامل با او داشته باشد. در ضمن اعتقاد داشت که وی همیشه احساسات افراد را تحتتأثیر قرار میدهد تا اندیشه آنها را. اما با این همه کناره گیری آیت الله مطهری از حسینیه ارشاد به دلیل اختلاف با شریعتی نبود بلکه به دلیل اختلافی بود که با ناصر میناچی از مؤسسان حسینیه پیدا کرد تا آنجا که آیت الله مطهری در استعفانامه خود نوشت: طرز تفکر و هدف بنده با ایشان متفاوت است و وقتی که هدف و طرز تفکر متفاوت شد، قهراً عقیده بنده و ایشان، در نوع فعالیتهایی که باید در این مؤسسه صورت بگیرد متفاوت خواهد بود. هدف و فکر بنده این است که این مؤسسه را به صورت یک مؤسسه تحقیقی و تبلیغی اسلامی در سطح بسیار عالی که جوابگوی نیازهای فکری جامعه تکانخورده امروز باشد، درآورم. من میخواهم این مؤسسه به صورتی درآید که به اصطلاح ایدئولوژی اسلامی را در مقابل ایدئولوژیهای دیگر جهان امروز به طور صحیح عرضه بدارد و قهراً معتقدم آنچه بیش از هر چیز از این مؤسسه به صورت سخنرانی یا نشریه باید صادر شود، منطق است نه بیانات و نشریات احساساتی. به عقیده بنده بیانات احساساتی لازم است اما در حاشیه منطق و تفکر، نه بیشتر. ولی طرز تفکر معزّیالیه [ناصر میناچی مقدم] این است که این مؤسسه، هرچه بیشتر چشمگیر باشد و تشریفات ظاهری کافی است و هرچه بیشتر باید در اینجا جنجال و هیاهو و شور و واویلا به پا کرد. نظر ایشان نیز خلاف بنده با کمیت است نه کیفیت و حتی عملاً با هر نوع فعالیت منطقی در سطح بالا مخالفت میکردند.
فعالیتهای انقلابی در دهه ۵۰ خورشیدی
آیتالله مطهری پس از کنارهگیری از حسینیه ارشاد، سراغ پایگاه دیگری به نام مسجدِ اَلجواد(ع) رفت. وی در این مسجد هم سخنرانی و هم درسهای تفسیرِ خود را دایر میکرد تا اینکه در ۱۳۵۱ خورشیدی مسجدالجواد(ع) هم از طرف سازمان اوقاف به صورت موقت تعطیل شد.
از دهه ۵۰ خورشیدی به بعد سخنرانیهای آیت الله مطهری در مخالفت با رژیم پهلوی افزایش یافت اما ساواک همه سخنرانیهای وی را زیر نظر داشت. در سالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ خورشیدی دانشگاه، مسجد و منبر، پایگاههای فکری وی بود و در مساجد مختلف، سخنرانیهای بسیاری را ایراد کرد تا اینکه در ۱۳۵۴ خورشیدی او را ممنوع التدریس و ممنوعالمنبر کردند و حتی با دادن گذرنامه به او برای بازدید از کتابخانهها و مؤسسه های علمی کشورهای عراق، اردن، تونس و ... مخالفت شد.
فعالیت در آستانه پیروزی انقلاب
در ۱۳۵۶ خورشیدی با شهادت آیتالله مصطفی خمینی، حرکت نهضت اسلامی شتاب گرفت. در همین زمان آیتالله مطهری در برپایی مجالس با شکوه ختم حاج آقا مصطفی نقش بارزی ایفا کرد و از آن جمله در هشتم آبان همان سال مراسم باشکوهی را در مسجد ارک تهران برگزار کرد.
هنگامی که امام(ره) از عراق به فرانسه رفتند، آیتالله مطهری برای برنامهریزی و هماهنگی با رهبر انقلاب راهی فرانسه شد. در آنجا امام(ره) مسوولیت تشکیل شورای انقلاب را به وی واگذار کردند تا زمینه مساعد برای تشکیل حکومت اسلامی فراهم آید و او هم با ورود به ایران شورای انقلاب را تشکیل داد تا اینکه در بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی دولت شاپور بختیار دستور داد، فرودگاههای کشور بر روی پروازها بسته شود که با هدایت آیت الله مطهری در اعتراض به جلوگیری از بازگشت امام خمینی(ره) به کشور، روحانیان مبارز در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند تا اینکه لحظه تاریخی ورود امام(ره) به ایران فرارسید و آیتالله مطهری به همراه حجتالاسلام فضلالله محلاتی و محمد مفتح، شورای مرکزی کمیته استقبال از رهبر انقلاب اسلامی را به وجود آوردند.
خیرمقدم به امام خمینی(ره)
سرانجام پس از سالها انتظار، هواپیمای حامل امام خمینی(ره) در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست. آیتالله مطهری و آیتالله سید مرتضی پسندیده نخستین افرادی بودند که در داخل هواپیما به ایشان خیرمقدم گفتند. متن خوشامدگویی هم که در فرودگاه مهرآباد در حضور امام(ره) خوانده شد به قلم آیتالله مطهری بود. همچنین پیش از سخنرانی تاریخی امام خمینی(ره) در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی در بهشت زهرا (س)، آیتالله مطهری نطق کوتاهی ایراد کرد و پس از آن با تشکیل شورای انقلاب به عنوان مسوول این شورا انجام وظیفه کرد.
تالیفات
آیتالله مطهری آثار متعددی را در عرصههای مختلف از خود به یادگار گذاشته است که از جمله آنها می توان به انسان کامل، داستان راستان، مساله حجاب، نظام حقوق زن در اسلام، حق و باطل، علل گرایش به مادیگری، آزادی معنوی، هدف زندگی، خدمات متقابل اسلام و ایران، آشنایی با قرآن، احیای تفکر اسلامی، اسلام و مقتضیات زمان، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، اصول فلسفه و روش رئالیسم، امامت و رهبری، انسان و سرنوشت، امدادهای غیبی در زندگی بشر، بیست گفتار، پیامبر امی، تعلیم و تربیت در اسلام، توحید، جاذبه و دافعه علی(ع)، جهاد، حکمتها و اندرزها، فلسفه تاریخ، فلسفه اخلاق، معاد، مساله شناخت، مقالات فلسفی، مساله ربا و بانک، عرفان حافظ، عدل الهی، شش مقاله، شرح منظومه، سیری در نهج البلاغه، سیری در سیره نبوی، ده گفتار، ختم نبوت، خاتمیت، حماسه حسینی، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، نبرد حق و باطل، ولاءها و ولایتها، یادداشتها، نظری به نظام اقتصادی اسلام، بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر، مدیریت و رهبری در اسلام، درسی که از فصل بهار باید آموخت، کلیات علوم اسلامی، فلسفه ابنسینا، صلح امام حسن(ع) و... اشاره کرد.
شهادت آیتالله مطهری
آیتالله مطهری ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸، هنگام بازگشت از جلسه شورای انقلاب که در منزل یدالله سحابی برگزار شده بود به وسیله گروه فرقان مورد سوء قصد قرار گرفت. علی مطهری فرزند وی درباره شهادت پدرش میگوید: مهندس کتیرایی و دیگران، متوجه این واقعه میگردند و به سرعت او را به بیمارستان طُرفه در خیابان بهارستان میرسانند اما در بیمارستان، پزشکان نظر میدهند که پدرم شهید شده است و امکان مداوا و بهبودی او به هیچ وجه ممکن نیست. گلوله از زیر بناگوش راست، وارد و از بالای ابروی چپ خارج شده بود. پیکر آیت الله مطهری یک روز در بیمارستان نگه داشته می شود و صبح پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت از دانشگاه تهران تشییع و در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده می شود.