در گفت و گوی روزنامه آرمان با محمدصادق جوادیحصار رییس شورای اصلاحطلبان خراسانرضوی و عضو حزب اعتماد ملی، می خوانیم: اصلاحطلبان با توجه به شرایط فعلی و عدم وجود کاندیداهای تاثیرگذار برای ارائه لیست اعلام کردهاند که اگر شرایط به همین منوال ادامه پیدا کند و تغییری حاصل نشود زینتالمجالس نخواهند بود. با این حال در جریان مقابل تلاشها برای رسیدن به لیستی واحد است؛ جایی که از سویی محمدباقر قالیباف و یارانش ایستادهاند، از طرفی افرادی چون مصباحیمقدم و میرسلیم و از سوی دیگر جبهه پایداری. این در حالی است که روز گذشته عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان از تایید صلاحیت ۲۰۰۰ نفر از نامزدهای ردصلاحیت شده خبر داد، اما هنوز لیستی از تایید صلاحیتشدگان موجود نیست. قدرمسلم انتخابات مشارکتی با حضور گسترده مردم که مدنظر مقامات و مسئولان کشور است در چنین شرایطی محقق نخواهد شد. در هر حال امید میرود شاهد انتخابات با مشارکت نسبی مردم باشیم.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در بیانیه آخر خود بدین امر تاکید کردند که نمیخواهند زینتالمجالس انتخابات باشند، روز گذشته سخنگوی شورای نگهبان از تایید صلاحیت ۲۰۰۰ نفر دیگر خبر داده است، با این رویکرد از دیدگاه شما میتوان به تغییر رویکرد اصلاحطلبان نسبت به انتخابات امیدوار بود؟
عملکرد اصلاحطلبان در انتخابات منوط به ایجاد زمینه مساعد بوده است و باید لیست کسانی که گفته میشود تایید صلاحیت شدهاند را ببینیم و آن زمان اظهار نظر کنیم. اگر از دوستانی که ما به آنها اشاره داشتیم یعنی کسانی که بتوانیم بهواسطه آنها لیستی ارائه دهیم کسی در میان تاییدشدهها وجود داشته باشد هر جایی که بتوانیم لیست رقابتی بدهیم حتما به این کار مبادرت میورزیم، اما هر جایی که نتوانیم به خود مردم واگذار میکنیم و میگوییم که در این حوزه لیستی نداریم و خودتان تشخیص دهید که به چه کسی رای دهید یا اصلا رای بدهید یا رای ندهید، ما مسئولیت چیزی را قبول نمیکنیم. از طرفی برعکس اینکه مقامات کشور میگویند باید مشارکت حداکثری صورت پذیرد، اما ردصلاحیتهای اخیر موضوع دیگری را نشان میدهد. لذا مسئولان نظارتی باید پاسخ دهند که چه قدمی در راه تحقق این مطالبه برداشته یا برمیدارند. بازنگری در بررسی صلاحیتها برای اصلاحطلبان محترم است و به همه آن کسانی که تایید شدهاند و به بخشی از حقوق خودشان دست پیدا کردند تبریک میگوییم، اما حرف ما از اول این بوده که باید بتوانیم در حوزه اصلاحات لیست رقابتی ارائه کنیم. یعنی ببینیم در کجا نیروهایی داریم که توان رقابت، محبوبیت لازم در جامعه و تخصصهای مناسب را دارند. در هر شهری که باشند و نامزد داشته باشیم به میزان فرصت و امکان، لیست خواهیم داد و در هر جا این فرصت از اصلاحطلبان سلب شود بر اساس همان حرف اول یعنی عدم ارائه لیست عمل میکنیم. ما نمیتوانیم در بازی طراحی شده که برنده آن از پیش مشخص است شرکت کنیم و در حوزههایی حتی یک رقیب اصلاحطلب باقی نمانده حرفی برای گفتن داشته باشیم.
اصلاحطلبان در سال ۹۴ نیز با این شرایط روبهرو بودند، اما باز هم بدین خاطر که مانع حضور دلواپسان در مجلس شوند به لیستی حداقلی رضایت دادند. اساسا این شرایط را میتوان با شرایط سال ۹۴ مقایسه کرد؟ عملکرد فراکسیون امید را چگونه ارزیابی میکنید؟
یک تجربه را چند بار نباید تکرار کرد. در انتخابات سال ۹۴ ما برای پیشگیری از نیروهای افراطی با برخی نیروهای میانه ائتلاف کردیم و نتیجهاش این بوده که نه جامعه از حوزه اصلاحطلبان راضی بوده و نه از فراکسیون امید، البته من نمیخواهم بگویم که هیچ کار خوبی صورت نگرفته اما معدل چندان رضایتبخش نیست و مردم راضی نیستند. وقتی مردم راضی نیستند ما دیگر آن متد را اجرا نمیکنیم که بخواهیم فقط برای پیشگیری از نیروهای افراطی با هر لیست و فردی ائتلاف کنیم. لذا اگر نیروهای نام و نشاندار و کارنامهدار اصلاحطلب در جایی بودند ما به نام اصلاحطلبان لیست میدهیم و اگر نبودند لیست نمیدهیم. این امری کاملا روشن است و دعوا و بحثی با کسی نداریم. ما مانع حضور دیگران نمیشویم. مردم آزاد، مخیر و مختارند که به هر کسی که میخواهند رای دهند ولی مسئولیت این افراد که در آن شرایط به مجلس میروند بهعهده اصلاحطلبان نیست و فردا کسی نمیتواند به اصلاحطلبان بگویند که اینها همانهایی هستند که مورد تایید شما واقع شدند. در مورد عملکرد فراکسیون امید نیز باید بگویم، فراکسیون امید در دوره گذشته دو بخش داشت که یکی همان فراکسیونی بود که پیش از انتخابات وجود داشت و نهایتا به مجلس رفت. دیگری فراکسیونی بود که در مجلس شکل گرفت. فراکسیون نخست سازماندهی لجستیک اصلاحطلبان را صورت داد، به طوری که در این دوره اصلاحطلبان به شدت منسجم عمل میکردند و میتوانیم بگوییم که این مجموعه برآورنده بخشی از مطالبات اصلاحطلبان بوده است. بسیاری از این نمایندگان سرمایههای ما هستند. به عنوان نمونه محمود صادقی و پروانه سلحشوری سرمایههای ما هستند. نمیتوان اقدامات بنیادی و زیربنایی که نمایندگان اصلاحطلب ساماندهی میکنند را نادیده گرفت. نمایندهای که در برابر پروانه سلحشوری سکوت میکند، به این معناست که با او موافق است و پیگیر اقدامات دیگر میشود. به همین جهت ضروری است به سمت ساماندهی مجلسی برویم که هر کسی کار خود را به درستی بداند. خواسته ما این است که نمایندگان ما در پی تحقق مطالبات ملی باشند اما یکی از آفتهای نمایندگی پیگیری مطالبات منطقهای است که بیشتر وقت نمایندگان مصروف همین موضوع میشود. طرح استانی شدن انتخابات مسالهای بود که کمی برای نمایندگان فراغت ایجاد میکرد تا به امور ریزتر بپردازند.
رئیسجمهور در جمع استانداران نگرانیهایی بابت به خطر افتادن جمهوریت نظام مطرح کرد، عملکرد اخیر در رد صلاحیتها چه میزان بر این مساله تاثیرگذار است؟
هر جایی که کانالی برای تسویه و ایجاد مضیقه بهوجود آید که از مشارکت آزاد، قانونی و رقابتی و حداکثری ممانعت بهعمل آورد از مشارکت جمهور مردم یعنی اکثریت جلوگیری کرده و این جلوگیریها ناقض بحث جمهوریت نظام است. نظام جمهوری یعنی اینکه همه افراد دارای هویت ایرانی حق دارند که در تعیین سرنوشت چه در حوزه انتخاب شدن و چه در حوزه انتخاب کردن در سرنوشت خود دخیل باشند. لذا هر گونه عملکردی مغایر این موارد مسلما با جمهوریت نظام در تضاد است.
برخی معتقدند که برداشتهای متفاوت یا بعضا سلیقهای از قانون اساسی باعث بروز چنین مشکلاتی میشود. چقدر بااین موضوع موافقید که رد صلاحیتهای اخیر نیز بر همین منوال صورت پذیرفته است؟
من معتقدم برداشتهای متفاوت از قانون اساسی باید از طریق قانون به تصویب مجلس برسد و شورای نگهبان نیز آن را تایید کند. یعنی تفسیر قانون را نمایندگان مجلس با اجرای قانون انجام میدهند. اگر مثلا میگویند که در انتخابات باید اینگونه شرکت کرد شیوه آن را قانون یعنی مجلس تعیین میکند. بحث این است که در قانون اساسی مادهای قانونی داریم که میگوید قانونی که بعدا توسط مراجع مختلف قانونگذاری بهخصوص مجلس وضع میشود نباید توسط هیچ نهادی نقض شود. پس اصل، قانون اساسی است. در قانون اساسی صراحتا اعلام شده که انتخابات مجلس، ریاستجمهوری و شورای شهر با رای مستقیم مردم انجام میگیرد. رای مستقیم یعنی ضوابط قانونی اعلام شود و مردم تشخیص دهند که این فرد واجد این شرایط است یا نه و طبق آن تصمیم به مشارکت یا عدم مشارکت بگیرند و نباید بهجای مردم تصمیم گرفت. انتخابات طبق قانون باید یک مرحلهای برگزار شود و مسائل مربوط به نظارتها نباید طوری باشد که این شائبه ایجاد شود که انتخابات از حالت انتخاب مستقیم مردم خارج شده است. وقتی در یک حوزه انتخابیه میبینید چندین نفر نیروی رایآور ردصلاحیت و یک نیرو از جریانی خاص که حتی از نیروهای نامدار جریان مقابل نیست معرفی میشود، معلوم است که انتخابات از حالت آزاد فاصله گرفته است. به نظرم اگر به مر و اصل قانون مراجعه کنیم متوجه خواهیم شد که برخی رفتارها با روح قانون اساسی مغایرت دارد.
برخی معتقدند که با توجه به عملکرد فراکسیون امید، دولت و شورای شهر و نارضایتیهای موجود در جامعه اگر اصلاحطلبان ردصلاحیت نیز نمیشدند باز هم مورد اقبال جامعه قرار نمیگرفتند، چه میزان با این گزاره موافقید؟
اشکالی ندارد، مردم به ما رای ندهند. ما از این امر استقبال میکنیم. اینها انتخابات را درست برگزار کنند بگذارند مردم رای ندهند. ما دست آن مردم را میبوسیم که در انتخاباتی درست و سالم به ما رای نمیدهند. ما با مردم مشکلی نداریم. اگر اینقدر خاطرجمعی وجود دارد، نباید دایره ردصلاحیتها چنین گسترده باشد. باید اجازه داد همه کاندیداهای اصلاحطلب شرکت کنند و مردم هم به آنها رای ندهند. اعتراض من به نقض قانون است. البته من الان در مورد برگزای انتخابات سالم و گرایش مردم در رای دادن هیچگونه داوری نمیکنم بلکه میگویم آنهایی که الان این شرایط را ایجاد کردهاند، خلاف قانون عمل میکنند. اصلا برای ما مهم نیست که چه کسی به ما رای میدهد یا چه کسی رای نمیدهد. حتما مردم انتخاب خود را انجام دهند و اگر به ما رای دادند افتخار میکنیم و اگر رای ندادند از آنها تشکر میکنیم.
پیش از اینها برخی تحلیلگران بر این عقیده بودند که با توجه به شرایط جامعه در حوزههای مختلف مردم مشارکت چندانی در انتخابات نخواهند داشت، اساسا مسائل اقتصادی، اجتماعی و... چه میزان در رویکرد انتخاباتی مردم تاثیر میگذارد؟
مردم انگیزه لازم را برای حضور در انتخابات ندارند و این را به وضوح میتوان حس کرد که باید آن را از جوانب مختلف بررسی کرد. مردم به لحاظ اقتصادی و معیشتی در گرفتاری و تنگنا قرار دارند که این مسائل بر زندگیشان سایه انداخته است. البته این بیانگیزگی صرفا در حوزه اقتصادی خلاصه نمیشود و دلایل فرهنگی، اجتماعی و... نیز در عدم اقبال مردم نسبت به انتخابات و بیانگیزگی در مشارکت عمومی به نوبه خود تاثیرگذار است.
با توجه به شرایط فعلی و رد صلاحیت اصلاحطلبان آرایش و چینش مجلس آینده را چگونه میبینید؟
معتقدم هنوز هیچچیز مشخص نیست، اما با نظر به آنچه نمایش داده میشود، میتوان دریافت که برخی مانند آقای قالیباف در تلاش برای رسیدن به جایگاه مجلس هستند. البته بعید میدانم جریان مقابل به زودیها به جمعبندی برسد. باید منتظر بود و دید چه اتفاقی میافتد. یکی از چیزهایی که باید بدان توجه داشت این است که عدم حضور اصلاحطلبان در این رقابتها به معنای غلبه اصولگرایان یا اقبال مردم به این جریان سیاسی نیست. ممکن است که جریان سومی بهوجود آید که توجه ویژهای به اصولگرایی نداشته باشد. جریانی فارغ از اصولگرایی و اصلاحطلبی مثل همین افرادی که در مجلس هستند یا به عنوان کاندیدای جدید وارد خواهند شد. بیشتر مقصود من بخش اول قضیه است که اگر اصلاحطلبان نیستند به معنای پیروزی اصولگرایان نیست.
رئیسجمهور تاکنون بارها به اصلاح قانون اساسی و مراجعه به اصولی چون همهپرسی اشاره داشته، از دید شما شرایط فعلی جامعه برای انجام چنین فرآیندی مناسب است یا باید شرایط فراهم شود؟
خیر، معتقدم که هنوز شرایط برای طرح مسائلی چون اصلاح قانون اساسی یا مراجعه به سایر اصول فراهم نیست. اصلاح قانون اساسی نیازمند شرایط آرام اجتماعی و سیاسی است. شرایطی که اکثریت جامعه ایران چنین تغییری را مطالبه کنند. اکنون به نظر من آن شرایط وجود ندارد و شرایط جامعه ایران آرام نیست. باید وضعیتی پدید آید که پایداری نسبی داشته باشیم و در آن شرایط پایداری نسبی از جهت روحی، روانی، اقتصادی و فرهنگی برای مردم امیدی به آینده ایجاد شود تاکه در پناه آن تغییرات در قانون اساس را ایجاد کنیم. من فکر میکنم در حال حاضر شرایط جامعه کاملا دوقطبی و درگیرانه است و تعیین مجموعهای که بخواهند قانون اساسی را در جهت منویات عمومی ملت ایران تغییر دهد، کار سختی است.