روزنامه همشهری در گفت و گو با حسن البراری استاد روابط بینالملل دانشگاه اردن و پژوهشگر ارشد کانون صلح آمریکا، آورده است: اما این اجماع فلسطینی و حتی عربی تا چه اندازه میتواند در توقف دوگانه ترامپ-نتانیاهو موفق باشد؟ نقش قدرتهایی نظیر ایران در این صحنه چیست؟ و در پایان، هرگونه تغییر معادلات سیاسی در واشنگتن و تلآویو چگونه بر سرنوشت معامله قرن تأثیر میگذارد؟ این پرسشها را با حسن البراری، استاد روابط بینالملل در دانشگاه اردن در میان گذاشتهایم. او علاوه بر تالیف کتب و مقالات متعدد درباره روابط عربی-اسرائیلی، بهعنوان پژوهشگر ارشد در کانون صلح آمریکا به نقش واشنگتن در نزاع فلسطین و اسرائیل نیز پرداخته است.
قبل از هر چیز، احتمال موفقیت طرح معامله قرن و اجرای عملی آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
معامله قرن را میتوان نوزادی از پیش مرده دانست، چراکه جانب فلسطینی آن را بهطور کلی رد کرده است. در واقع این معامله نهتنها از حیث ارزشگذاری (که بهمعنای تسلیم مطلق است)، بلکه از حیث توصیفی هم شکست خورده به شمار میرود چرا که به هیچ عنوان واقعگرایانه نیست؛ تقسیم سرزمین فلسطین به تکههای ارضی پراکنده همچون وضع اکثریت آفریقای جنوبی در عصر جدایی نژادی هرگز به صلح منجر نخواهد شد. بر این اساس معامله قرن نه طرحی برای حل بحران، بلکه دستورالعملی بهمنظور خاتمه دادن به بحران بر مبنای منافع رژیم صهیونیستی است؛ رژیمی که از دید فلسطین، اشغالگر سرزمین این کشور به شمار میآید. از سوی دیگر نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد طرح موسوم به معامله قرن بیش از هر چیز ابزاری است برای انحراف افکار عمومی از فرایند استیضاح ترامپ و همچنین کمک به نتانیاهو که قرار است در آیندهای نزدیک با مشکلات قانونی خود در داخل اسرائیل مواجه شود. به این ترتیب تصور میکنم درصورت مخالفت قاطع طرف عربی برای انجام هرگونه تعاملی با واشنگتن و تلآویو، معامله قرن هرگز موفق نخواهد بود. البته باید توجه داشت که اینها بهمعنای حرکت نکردن اسرائیل به سوی الحاق سرزمینهای فلسطینی، مخصوصا شهرکها و وادی اردن به مناطق از پیش اشغال شده نیست.
فارغ از موضع احتمالی کشورهای عربی، آیا نیرو و ارادهای حقیقی برای مقابله با اجرای معامله قرن روی زمین وجود دارد؟
ببینید، در مسئله الحاق وادی اردن و شهرکها به سرزمینهای اشغالی، هیچ نیروی عربی قادر به توقف اسرائیل نیست. بهعبارت دیگر، موازنه قوای کنونی توانایی مهار سیاستهای توسعه طلبانه اسرائیل را ندارد. اما از سوی دیگر این تصمیمها بدون شک موافقت عربی را به همراه ندارد و بر این اساس غیرقانونی باقی میماند. این مسئله را البته محدود به کشورهای عربی نمیدانم و معتقدم جامعه جهانی نیز، نه با معامله قرن و نه با سیاستهای توسعه طلبانه اسرائیل در وادی و شهرکها همراهی نخواهد کرد، چرا که بهطور کامل در مغایرت با قوانین بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت است.
در این میان نقش ایران را چگونه میبینید؟ این کشور چطور میتواند عاملی مؤثر در جلوگیری از اجرای معامله قرن و سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل باشد؟
ایران برای ایفای نقشی قابلقبول بهشدت نیاز دارد تا اختلافات خود را با کشورهای عربی حل کند. اکنون نوعی نارضایتی نسبت به سیاستهای ایران در منطقه میان کشورهای تأثیرگذار عربی وجود دارد؛ مشخصا از عربستان و مصر سخن میگویم. بنابراین اگر این کشورها بر سر اختلافات خود به نوعی مصالحه دست یابند که رقابت ایرانی-سعودی در خاورمیانه را خاتمه دهد، آنگاه ایران میتواند از طریق هماهنگی با کشورهای عربی نقش فعالتری در این حوزه داشته باشد. تصور نمیکنم ایران قادر باشد حمایتی غیراز حمایتهای کنونیاش از مقاومت فلسطینی داشته باشد. اگرچه این حمایتها تاکنون به استمرار و تقویت باور مقاومت در فلسطین کمک کرده است، اما تغییری در موضع اسرائیل ایجاد نمیکند. اینجا البته نکته با اهمیت دیگری هم وجود دارد؛ حمایت ایران از حماس و جهاد اسلامی به این سازمانها کمک میکند هزینه فشار بر فلسطین با هدف پذیرش معامله قرن را بالا ببرند؛ چرا که تمام فلسطینیها در نهایت فارغ از گرایشهای سیاسی و ماهیت ائتلافهای منطقهایشان با این طرح مخالفند. بدون شک واشنگتن با منطق سود و هزینه به نقشآفرینی در معادلات منطقهای میپردازد. اگر هزینه اجرای معامله قرن در فلسطین بالا رود، متعاقبا حمایتهای آمریکا هم از اجرای آن کاهش خواهد یافت.
بهعنوان آخرین سؤال، میدانیم که بهرغم تمام فشارهای داخلی، همچنان ترامپ و نتانیاهو از موقعیت خوبی درنظرسنجیهای انتخاباتی برخوردار هستند. اما درصورت فرض شکست این دو چهره در انتخابات، چه مسیری پیش روی معامله قرن قرار دارد؟ آیا به همین شکل ادامه خواهد یافت؟
اگر فرایند استیضاح ترامپ به نتیجه برسد یا او در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده با شکست روبهرو شود، بدون شک دولت بعدی آمریکا بر کشورهایی نظیر اردن برای پذیرش معامله قرن فشار نمیآورد. از سوی دیگر دولت بعدی (به فرض شکست ترامپ) قطعا تا این اندازه قوانین بینالمللی را برای پیشبرد سیاستهای منطقهای خود زیر پا نخواهد گذاشت. اما درباره نتانیاهو؛ او برای رهایی از دادگاه و فشارهای قانونی به این معامله نیاز دارد اما حتی درصورت پیروزی در انتخابات اسفند، هرگز نمیتواند این معامله را بر فلسطینیها تحمیل کند. در نهایت آنچه موجب شکست معامله قرن خواهد شد، ایستادگی فلسطینیها و اتکای آنها به کشورهایی نظیر عربستان، ایران، مصر و اردن است.