تهران- ایرنا- مرعشی گفت: عده‌ای در ایران حتی نظرات متفاوت را نمی‌توانند و نمی‌خواهند بپذیرند چه برسد به نظرات مخالف. درواقع برخی گروه‌های سیاسی و افراد تحمل نظرات متفاوت را ندارند و این هم دلیل هزینه‌ساز بودن هرگونه فعالیت سیاسی در ایران شده است.

در گفت و گوی روزنامه آرمان ملی با سیدحسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران، می خوانیم: مرعشی از جمله افرادی است که همواره در اظهارنظر و نقدهای سیاسی صریح عمل کرده است. وی در خصوص تندروهای داخلی و نقش آنها در بی‌اثر شدن تلاش‌ها برای بهبود شرایط معتقد است: به نظر می‌رسد عده‌ای جز نظرات کلاسیک و رسمی که از تریبون‌های رسمی منتشر می‌شود نظر دیگری را نمی‌پذیرند، این در حالی است که در جریان وقایع اخیر برخی عملکردها و اظهارنظرهای تند نقد شده و نخبه‌های سیاسی در کشور هم معتقدند شرایط امروز برای تندروی خطرآفرین است. 

این روزها فضای سیاسی کشور دستخوش تحولاتی است و تحلیلگران از تند شدن فضا هم صحبت می‌کنند. عده‌ای معتقدند نبود نگاه اعتدالی که در اشخاصی نظیر سردار سلیمانی وجود داشته این اتفاق را رقم زده است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟

سپهبد سردار سلیمانی در عین حال که رزمنده بود، یک سیاست‌دان و به لحاظ مشی و رفتار هم متعادل بود، ایشان یکی از مصادیق بارز «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» بود. او کسی نبود که مبارزه با داعش و اشرار را با مسائل داخلی کشور و اختلافات بین سیاسیون کشور قاطی کند و اقداماتی را که خارج از مرزهای کشور داشت به مسائل داخلی به هیچ‌عنوان تعمیم نمی‌داد. سردار سلیمانی می‌دانست چگونه مسائل داخل و خارج از کشور را از یکدیگر تمییز بدهد تا به نفع منافع ملی تمام شود. خوب است در این راستا خاطره‌ای از یک دیدار با سردار سلیمانی بگویم. روزی من و ایشان دیداری داشتیم و من به شوخی گفتم شما سپاهی‌ها وقتی با مساله لبنان روبه‌رو می‌شوید به آسانی سیاست چندوجهی را مورد تایید قرار می‌دهید و تلاش می‌کنید میان گروه‌های سیاسی مختلف در این کشور با عقل و خرد تعادل برقرار کنید، چرا دوستان‌تان در داخل همین روش را به کار نمی‌گیرند و در مورد مسائل داخلی این‌گونه برخورد نمی‌شود؟ می‌دانستم مشی سردار سلیمانی تا چه اندازه از دعواهای سیاسی و نگاه‌های افراطی دور است. این مثال را زدم تا بگویم سردار سلیمانی هیچ‌گاه تند رفتار نمی‌کرد. سردار نگاه سیاسی به مسائل نداشت و با همه جریان‌های فکری رابطه‌ای حسنه داشت. در خارج از کشور هم سردار ب همین‌گونه بود که با دوستان مقام معظم رهبری دوستی می‌کرد و با دشمنان قسم‌خورده ملت‌های مسلمان نظیر داعش و النصره مبارزه می‌کرد. اکنون جای این نوع نگاه در کشور تا حدودی خالی است.

پس از شهادت سردار سلیمانی فرصت خوبی برای بازگرداندن اعتماد عمومی و همچنین سرمایه اجتماعی وجود داشت. فکر می‌کنید چه اشتباهاتی سبب شد کشور از این شرایط برای تقویت وحدت استفاده لازم را نبرد؟

بزرگ‌ترین اشتباهی که اخیرا رخ داده استفاده نادرست از وحدت مردم بوده است. بعد از مراسم سردار سلیمانی این امکان برای کشور وجود داشت که تشییع میلیونی سردار سلیمانی که همه مردم آمدند و از همه گروه‌های فکری در آن حضور داشتند را به نوعی به نفع کشور استفاده کنیم. همه آحاد جامعه در آن مراسم از یک سردار ملی تجلیل کردند و این اتفاق بزرگی برای کشور بود اما دوستان ما درس‌های لازم را از آن نگرفتند. مسئولان در نهادهای مختلف می‌توانستند از آن مراسم درس اعتدال بگیرند چراکه مشی سردار سلیمانی بازخورد خوبی در جامعه داشت و این مشی در میان مردم جواب داده بود. مردم برای تجلیل از سرداری به میدان آمده بودند که با دشمن مبارزه می‌کرد اما دوستان خود را نمی‌رنجاند و آنها را نگه می‌داشت. دوستان سردار در داخل هم از طیفی خاص نبودند و او با همه جریان‌های سیاسی کشور ارتباطی میانه داشت.

چه‌کاری باید انجام می‌شد؟

ما می‌توانستیم از تجلیل ملت ایران برای سردار سلیمانی درس بگیریم و مشی او را تبلیغ کنیم اما متاسفانه کمی عکس این اتفاق رخ داد و درس کافی هم از آن در حد مطلوب برای گروه‌های مختلف سیاسی گرفته نشد. درواقع برخی گروه‌های تندرو و جریان‌هایی که علاقه‌مند هستند همواره مخالفان خود را محکوم کنند از این حادثه به نفع خودشان استفاده کردند. طی مراسم سردار سلیمانی اتفاقات عجیبی رخ داد، مثلا روحانیون مبازر و کارگزاران بیانیه‌های مفصلی در این خصوص صادر کردند اما حتی یک نمونه از این مطالب هم در صداوسیما انعکاس پیدا نکرد. یا آقای جهانگیری به دیدار خانواده سردار رفت اما در تلویزیون ایران این خبر پوشش داده نشد. در ادامه حتی روز اول شهادت سپهبد سلیمانی؛ یادگار امام هم به منزل سردار سلیمانی رفت اما این خبر هم منعکس نشد. از سوی دیگر قرار بود بعد از قم پیکر سردار سلیمانی را به حرم امام بیاورند، سیدحسن خمینی به همین منظور به حرم رفت و منتظر پیکر سردار سلیمانی بود، اما پیکر سردار را به نوع دیگری آوردند. ایشان از سرداران امام بوده و حتی رهبری هم زمان جنگ گفتند ایشان از شاگردان مکتب امام بودند و برخی رفتارها جای تعجب دارد. به جای اینکه از مشی سردار سلیمانی و عکس‌العمل طبیعی قشرهای مختلف مردم ایران و احترام آنها به سردار سلیمانی استفاده و تجلیل کنیم عکس آن اتفاق افتاد و به سبک دعواهای بی‌حاصل مصادره به مطلوب انجام پذیرفت، برخی برای دعواهای پرضرر داخلی استفاده کردند. در نتیجه وحدت حاصله از آن به نتیجه مطلوب نرسید.

شما وجود بی‌اعتمادی را تایید کردید. چه تمهیداتی باید در عرصه داخلی و خارجی اندیشیده شود که بتوان گامی در راستای جبران این موضوع برداشت؟

قبل از اینکه برای رنجش مردم و رفع آن و بازگرداندن اعتماد جامعه دنبال راهکار باشیم باید ببینیم مسئولان قبول دارند که رنجشی در مردم وجود دارد یا خیر؟ چراکه قدم اول برای رسیدگی به مطالبات مردم و رنجش آنها طی مشکلات اخیر پذیرفتن ضعف‌های موجود است. اما به نظر می‌رسد که اصل موضوع پذیرفته نشده و برخی مسئولان قبول ندارند که مردم از عملکرد آنها رنجیده‌اند. اگر توانستید دوستان را متقاعد کنید که بپذیرند مردم از عملکرد سیاسیون ناراضی هستند، می‌شود در خصوص راهکارهای رفع این رنجش صحبت کرد. جمهوری اسلامی پر است از انسان‌های فرهیخته و نخبه‌ای که می‌توانند راهکار بدهند اما در حال حاضر مشکل این است که در اصل موضوع از اساس مشکلاتی وجود دارد و حتی برای پذیرش مشکلات موجود هم اختلاف‌نظر وجود دارد.

فکر می‌کنید دلیل این مساله در میان سیاستمداران چیست؟

اگر به تیترهای روزنامه‌هایی نظیر کیهان در موضوع انتخابات مجلس شورای اسلامی نگاه کنید، خواهید دید که این رسانه‌ها می‌گویند به ازای هر کرسی در مجلس ۲۴ نفر در حال رقابت هستند. بیان چنین سخنی به معنای تلاش برای القای رقابتی کامل بودن انتخابات است. کیهان تیتر می‌زند همه گروه‌های سیاسی در عرصه رقابت حضور دارند و کاندیدای آنها در انتخابات حضور دارند اما اصل موضوع واقعا این‌گونه است؟ از نگاه کیهان اصل مشکل به خودی خود پذیرفته نشده، چه برسد به آنکه بخواهند راهی برای مشکلات داشته باشند. جمعی از دوستان به نظر می‌رسد متوجه واقعیت‌ها نشده‌اند.

برای رسانه‌ها و چهره‌های سیاسی، برخی فعالیت‌ها و اظهارنظرها هزینه‌آفرین است. علت را چه می‌دانید؟

عده‌ای در ایران حتی نظرات متفاوت را نمی‌توانند و نمی‌خواهند بپذیرند؛ چه رسد به نظرات مخالف. برخی گروه‌های سیاسی و افراد تحمل نظرات متفاوت را ندارند و این هم دلیل هزینه‌ساز بودن هرگونه فعالیت سیاسی در ایران شده است. به‌نظر می‌رسد عده‌ای جز نظرات کلاسیک و رسمی که در نظام و از تریبون‌های رسمی منتشر می‌شود نظر دیگری را نمی‌پذیرند. این رفتارها و این جریان‌ها عامل اصلی هزینه‌هایی هستند که بعد از فعالیت‌های سیاسی گریبان افراد را می‌گیرد.

با وجود هزینه‌هایی که بعد از فعالیت‌های سیاسی برای جریان‌ها به وجود می‌آید، نقش احزاب را در توسعه سیاسی چه میزان موثر می‌دانید؟

برای اینکه احزاب بتوانند اثرگذاری بیشتری در فضای سیاسی کشور داشته باشند در وهله اول نیاز است که مبارزه سیاسی برای بهبود شرایط کشور به عنوان یک ضرورت شناخته شود، در یک میدان باز سیاسی احزاب می‌توانند راه خود را پیدا کنند و می‌توان از آنها متوقع بود اما مشکل اصلی و فعلی محدود بودن زمین بازی سیاسی است، محدودیت قائل شدن برای رقابت‌ها و مبارزات سیاسی نتیجه‌ای جز شرایطی که درحال حاضر شاهد آن هستیم ندارد، احزاب اگر تقویت شوند شخصیت‌های موثر وارد صحنه سیاسی کشور می‌شوند و اثرگذاری بیشتری صورت می‌گیرد. احزاب نه نقش مثبتی در شرایط و تصمیم‌گیری‌های کشور ایفا می‌کنند و نه نقش منفی، مهم‌ترین کار احزاب در قوانین انتخاباتی ایران فقط فعالیت در انتخابات است. احزاب و جناح‌های سیاسی کوچک‌ترین نقشی را در فضای سیاسی کشور به عهده ندارند. می‌توان گفت تنها نقشی که احزاب در حال حاضر در کشور دارند تبلیغات سیاسی برای حمایت از کاندیدای مورد نظرشان است، در ساختار انتخاباتی ایران احزاب نقش و جایگاهی ندارند. با اینکه رحلت آیت‌ا... هاشمی هم در پراکندگی احزاب بی‌تاثیر نیست اما از قبل از رحلت هاشمی هم این مشکلات وجود داشت.

کارگزاران در شرایط فعلی چه وضعیتی دارد؟ آیا برنامه مشخصی برای توسعه فعالیت‌ها و همچنین مساله انتخابات دارید؟

برای تصمیم‌گیری در خصوص اقدامات انتخاباتی کارگزاران یا هیچ گروه سیاسی نمی‌توان سخن گفت؛ چرا که فضای کشور هنوز فضای انتخاباتی نیست و کارگزاران به عنوان یک عضو فعال در جبهه سیاسی اصلاحات منتظر تصمیم روز چهارشنبه شورای عالی اصلاح‌طلبان هستند. اصلاح‌طلبان با مشکلات زیادی برای حضور در صحنه سیاسی مواجهند.

فکر می‌کنید اصلی‌ترین مشکلات فضای سیاسی کشور چه باشد و چگونه می‌توان روند فعالیت سیاسی را تسهیل کرد؟

قدرت یک‌صدا نیست و یک‌صدا نبودن قدرت در شرایط امروز کشور دلایل زیادی دارد. آنچه امروز در کشور اتفاق افتاده از یک سو ناشی از ساختار کشور در قانون اساسی است، از سوی دیگر هم مربوط به بخشی از سیاست‌ها و مدیریت سیاسی در کشور است. البته بخشی از مشکلات هم ناشی از عدم‌مدیریت‌هاست. ترکیب این سه در کنار هم منجر به مشکلاتی شده که بخشی از آن مربوط به یک‌صدا نبودن قدرت در ایران است. در قانون اساسی تفکیک قوا، روابط قوای سه‌گانه ذکر شده، مجموع این عوامل، ساختاری را به وجود آورده است که در هم تنیدگی آن به کارآمدی لازم منجر نشده است. اما در نهایت بخش اصلی مشکل ناشی از سیاست‌ها و بخش دیگر هم مربوط به مدیریت است. با همین سیاست‌ها و قانون اساسی اشکالاتی به وجود آمده و درواقع مدیران کشور با شیوه مدیریت کشور در وضع موجود، تاثیرگذار بوده‌اند.

فکر می‌کنید جریانی که قصد دارد وارد مجلس شود، چه میزان شبیه احمدی‌نژادی‌ها و تفکر آنهاست؟

ریشه مشکلات امروز را به گذشته ربط دادن عاقلانه نیست. تندروها را من تندرو یا احمدی‌نژادی نمی‌نامم، امیدوارم این افراد بتوانند کشور را درست کنند. ضرب‌المثلی می‌گوید «من جرب المجرب حلت ندامه» یعنی کسانی که می‌خواهند چیزی که تجربه شده است را دوباره تجربه کنند ندامت برای آنها حلال است. تمام این صحبت‌هایی که دوستان امروز در رقابت‌های انتخاباتی می‌زنند چندبار در ایران تجربه شده و نتیجه‌ای هم از آن حاصل نشده است. اگر آنچه تجربه شده باز هم بخواهند تجربه کنند اختراع چرخ از نو است و دوباره چرخ را برای عصر امروز قصد دارند اختراع کنند و فقط هزینه آن برای مردم می‌ماند.

برخی مطرح می‌کنند اصلاح‌طلبان نیاز به تعطیلات سیاسی دارند. در شرایط فعلی تعطیلات سیاسی اصلاح‌طلبان را تا چه اندازه نیاز می‌دانید؟

اصالت اصلاح‌طلبان بیش از آن است که به برانداز تبدیل شوند اما مصلحت کشور بر این است که همه تجربیات و توانمندی‌های کشور در صحنه باشند و براساس یک جمع‌بندی کشور را اداره کنیم؛ جمع‌بندی‌ای که همه تفکرات و جریان‌های سیاسی کشور مصلحت آن را قبول داشته باشند. اصلاح‌طلبان هیچ نیازی به تعطیلات سیاسی ندارند. برخی هم لطف دارند که می‌گویند ما نیاز به تعطیلات داریم. اما تندروها به تعطیلات سیاسی بیشتری نیاز دارند و قدمت آنها بیشتر است. اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در شرایط سختی که در کشور وجود دارد باید در خدمت مردم و کشور باشند نه آنکه استراحت کنند و تجربیات را بخواهیم از نو تجربه کنیم.

منبع: روزنامه آرمان ملی