برای جامعه و ملتی که میخواهد زنجیرهای گران بندگی و غلامی را پاره کند، این طور رنجها و جان سپردن ها و قربانی دادنها باید امری عادی و بسیار ساده تلقی شود. تنها آتش مقدسی که باید در کانون سینهٔ هر جوان ایرانی برای همیشه زبانه بکشد، این آرزو و آرمان بزرگ و پاک است که جان خود را در راه رهایی جامعه و نجات ملت خود از چنگال استعمار و فقر و بدبختی و ظلم و جور بگذارد؛ اینها بخشی از سخنان حسین فاطمی است که پس از ترور نافرجامش روی تخت بیمارستان بیان کرد.
تولد و تحصیلات
سید حسین فاطمی نایینی در ۱۲ مهر ۱۲۹۶ خورشیدی در نایین اصفهان به دنیا آمد. پدرش سید علی محمد مشهور به سیف العلما از سادات سرشناس بود که به مناسبت تولد فرزند خود در روز عاشورا، نام او را حسین گذاشت. وی پس از انجام تحصیلات دبستانی در نایین در نوجوانی برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و همزمان در دوران تحصیل دبیرستان در تهیه و تنظیم روزنامه باختر به برادر خود کمک میکرد.
ورود به عرصه مطبوعات
تجربه های فاطمی در روزنامه باختر باعث شد تا خیلی زود به پیچ و خمهای کار مطبوعاتی واقف شود به همین دلیل هم در ۱۳۱۶خورشیدی برای فعالیت بیشتر مطبوعاتی به تهران رفت و با دستمزد ماهیانه ۲۰ تومان در روزنامه ستاره متعلق به احمد ملکی مشغول به کار شد و پس از مدتی به دلیل استعداد در فن نگرش و جدیتی که داشت، سردبیر روزنامه شد اما در ۱۳۱۹خورشیدی به اصرار برادرش به اصفهان رفت و بار دیگر برای اداره روزنامه باختر به تهران انتقال یافت و مدیریت آن را برعهده گرفت و تا ۱۳۲۴ خورشیدی به این کار مشغول بود تا اینکه در همین سال برای تحصیل در فن روزنامهنگاری و آموزش مطبوعات در اروپا به فرانسه رفت اما همزمان هم مقاله هایی برای روزنامه «مرد امروز» و روزنامه ستاره می فرستاد.
روزنامه باختر امروز
فاطمی در ۱۳۲۷ خورشیدی به تهران بازگشت و در هشتم مرداد ۱۳۲۸ خورشیدی روزنامه «باختر امروز» را منتشر کرد که نخستین شماره آن با سر مقاله ای با عنوان «یا مرگ یا آزادی» منتشر شد. صاحب امتیاز، مدیر مسوول و سردبیر در هدف خود از انتشار باختر امروز می نویسد: در یکی از روزهای گرم تابستان ۱۳۲۴ آخرین سرمقاله باختر را نوشتم. چند ماهی بیشتر نگذشت که روزنامه باختر به مناسبت نداشتن سرپرست دلسوز از میان رفت و موسسه ای که محصول سال ها خون جگر و زحمات عده ای از نویسندگان با ایمان و جوانان مستعد و لایق بود، بسته شد. باختر امروز با همان تهور دیروز باختر با همان جسارت و بی پروایی از مصالح پا برهنه ها، گرسنه ها و بی کفن ها دفاع خواهد کرد. این روزنامه مال میلیون ها مردمی است که در اثر ضعف و ناتوانی در شرایط زندگی عصر جدید یا قرون وسطی باقی مانده اند و از دنیای قرن بیستم خبری ندارند. شعار ما این است: یا مرگ یا آزادی.
باختر امروز پس از انتشار چند شماره در ۱۲ مرداد با چاپ مقاله «این دزدها باز هم سواری می خواهند» و پس از انتقادات شدید فاطمی به دولت محمد ساعد مراغه ای و تلاش برای جلوگیری از تصویب قرارداد نفتی «سر نویل گس و عباس قلی گلشاییان» در چهارمین شماره خود توقیف شد اما دوباره از ۲۲ مرداد همان سال شروع به انتشار کرد. این روزنامه در سال اول انتشار خود چند بار دیگر به محاق توقیف رفت و در این ایام، روزنامه «سرگذشت» به مدیریت محمد علی مصطفوی نایینی و باختر به جای آن منتشر شد.
جبهه ملی ایران
در یکم آبان ۱۳۲۸ خورشیدی گروه ۲۰ نفره ای از معترضان در منزل محمد مصدق در خیابان کاخ شماره ۱۰۹ گرد هم آمده بودند که فاطمی هم یکی از آنها بود، او در این گردهمایی پیشنهاد تشکیل جبهه واحدی با عنوان «جبهه ملی ایران» را می دهد. با تشکیل جبهه ملی، روزنامه باختر امروز، ارگان جبهه ملی می شود. چند روز بعد اساسنامه و برنامه کار اعلام شده و در ۱۰ آبان ۱۳۲۸ خورشیدی جبهه ملی ایران به طور رسمی اعلام موجودیت کرد.
فاطمی در خانه محمود نریمان پیشنهاد ملی شدن نفت ایران را مطرح کرد. او در ۲۸ آذر ۱۳۲۹ خورشیدی و زمان نخست وزیری سپهبد حاجیعلی رزم آرا و به خاطر انتقاد از مخالفت دولت با قانون ملی شدن نفت به مدت سه روز بازداشت و سپس آزاد شد.
معاون پارلمانی نخست وزیر و ترور در ظهیرالدوله
هفتم اردیبهشت ۱۳۳۰ خورشیدی حسین علاء از نخست وزیری استعفا کرد و محمد مصدق به نخست وزیری رسید تا فاطمی را به عنوان معاونت سیاسی و پارلمانی خود معرفی کند. فاطمی در این منصب بود تا اینکه در اواخر آذر همان سال برای شرکت در انتخابات مجلس شورای ملی از مسوولیت خود کنارهگیری کرد و به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس هفدهم انتخاب شد اما هنگامی که در بهمن ۱۳۳۰ خورشیدی روزنامه باختر امروز مراسمی به مناسبت سالگرد کشته شدن محمد مسعود، بر مزار او تشکیل داده بود و فاطمی که سخنرانی می کرد، مورد اصابت گلوله نوجوان ۱۵ ساله ای از فدائیان اسلام به نام محمدمهدی عبدخدایی قرار گرفت و نزدیک به هشت ماه در تهران و اروپا تحت عمل جراحی و درمان واقع شد. فاطمی پس از بهبودی نسبی در ۱۹ خرداد ۱۳۳۱ خورشیدی به همراه هیات ایرانی دفاع از حقوق ایران در مجادله حقوقی با انگلیس عازم لاهه و از همانجا برای معالجه عازم آلمان شد و تا مهر همان سال از صحنه سیاست کشور به دور ماند.
وزیر امور خارجه
پس از قیام ۳۰ تیر و درگیری شدید محمدرضا پهلوی و محمد مصدق به مرور چنددستگی و شکاف در میان هواداران مصدق نمایان شد. پس از تصمیم مصدق مبنی بر قطع رابطه با دولت انگلیس، حسین نواب وزیر امور خارجه از این تصمیم خودداری و استعفا کرد تا حسین فاطمی که به تازگی به ایران بازگشته بود به این عنوان منصوب شود. فاطمی بلافاصله دستور قطع رابطه با انگلیس و بستن سفارت این کشور در تهران و کنسولگریهای آنها را در تهران داد تا به این ترتیب پس از نزدیک به ۹۳ سال روابط این ۲ کشور قطع شد. فاطمی در طول ۹ ماه دوره وزارت خود، دخالتهای دربار در روابط خارجی ایران را کاهش داد و ۸۵ تن از کارمندان وزارت امور خارجه را که متعلق به خانوادههای اشراف قدیم بودند، اخراج کرد. همچنین اساسنامه جدیدی برای وزارت امور خارجه نوشته شد و با راهاندازی کنفرانسهای منطقهای با حضور سفیران ایران در دیگر کشورها به منظور ارزیابی سیاست خارجی و موقعیت جهانی ایران، تحول بزرگی در جهتگیریهای دیپلماتیک کشور صورت گرفت.
کودتای ۲۸ مرداد
دولت مصدق آرام آرام با فراغت از درگیریهای خارجی، مشغول حل مشکلات کشور بود اما در نیمه شب ۲۴ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی وضعیت به گونه ای دیگر رقم خورد. ارتشبد نعمت الله نصیری رییس گارد سلطنتی با به کارگیری تجهیزات نظامی سنگین و ماموران مسلح به خانه مصدق می روند و حکم عزل او را از طرف محمدرضا پهلوی به وی ابلاغ می کنند و سپس خانه فاطمی محاصره شده و او را بازداشت و به کاخ سعدآباد منتقل می کنند و به همراه تعدادی از اعضای کابینه تحت نظر قرار می دهند اما سرهنگ نصیری دستگیر و کودتا خنثی شد. محمدرضا پهلوی و همسرش به عراق فرار کردند. صبح روز بعد با اعلام خنثی شدن توطئه، اعضای دولت و سران جبهه ملی با نخستوزیر تشکیل جلسه دادند و فاطمی در این جلسه خواهان تشکیل دادگاه صحرایی و مجازات کودتاچیان شد، موضوعی که با مخالفت مصدق مواجه شد.
فاطمی در فاصله ۲۵ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی با یک سخنرانی در میدان بهارستان و سه سرمقاله در روزنامه باختر امروز با عناوین «این دربار شاهنشاهی روی دربار ملک فاروق را سفید کرد»، «خائنی که می خواست وطن را به خاک و خون بکشد، فرار کرد» و «شرکت سابق و روزنامه های محافظه کار لندن دیروز عزادار بودند»، محمد رضا پهلوی را مورد حمله قرار داد و او را «فراری بغداد» توصیف کرد.
سرانجام آنچه پیش بینی می شد و انتظارش می رفت، رخ داد. به این صورت که در ۲۸ مرداد کودتایی نـظامی بـرضدّ حکومت ۲۸ ماهه محمد مصدق انجام گرفت و فاطمی همانگونه که خودش می نویسد: چون بعد از ظهر ۲۸ مرداد وقتی سیل گلوله توپ و مسلسل به خانه دکتر مصدق میبارید، من به اصرار یـکی از کـسانم به خانه روبروی خانه نخستوزیر رفته و از آنجا با ماجرای فراوان، همینکه شب رسید به خانه آشنایی پناه بردیم و ۲ روز بعد به جایی که ایـنک قـلم را در آن خانه به دست دارم آمده پنـهان شـدم اما در آن روز روزنامه باختر امروز که در طبقه سوم ساختمانی واقع در کوچه نظامیه در میدان بهارستان بود، به آتش کشیده شد و اموال چاپخانه روزنامه (چاپخانه تابان) به غارت رفت و به دفاتر چند نشریه از جمله روزنامه شهباز، شورش، مجله توفیق و... حمله شد. رادیو به دست کودتاچیان افتاد و میر اشرافی از طریق رادیو از کودتاچیان می خواهد هر جا حسین فاطمی را یافتند او را قطعه قطعه کنند.
محاکمه و اعدام
فاطمی نزد دوستانش مخفی شده بود. سام فال دبیر شرقی سفارت انگلیس در تهران در زمان کودتا مینویسد: اعدام بی رحمانه، صرفنظر از غیر انسانی بودن آن، ممکن است در مورد مصدق عاقلانه نباشد ولی شاید برای فاطمی، اگر دستگیر شود، بهترین راه حل باشد. تا زمانی که اینگونه افراد زنده هستند و در ایران به سر می برند، همیشه خطر ضد کودتا وجود دارد، شدت عمل ضروری است.
سرانجام فاطمی در ۶ اسفند ۱۳۳۲ خورشیدی دستگیر شد. همان ابتدای دستگیری تصمیم گرفته میشود که در زمان دادرسی توسط یک حرکت به ظاهر خودجوش مردمی به دست شعبان جعفری و مریدانش به قتل برسد که در این جریان فاطمی و خواهرش مجروح شدند تا اینکه در هفتم مهر ۱۳۳۳ خورشیدی پس از محاکمه غیرعلنی در دادگاه نظامی به دلیل اقدام برای برکناری محمدرضا پهلوی و اقدام علیه سلطنت در سحرگاه ۱۹ آبان همان سال او را تیرباران کردند و پیکرش در قبرستان ابن بابویه شهر ری در کنار شهدای قیام ۳۰ تیر به خاک سپرده شد.