تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۸

سنندج - ایرنا - آمده‌ایم حاضری بزنیم، هر چقدر هم که هوا سرد باشد، ما انقلاب‌مان را گرم نگه می‌داریم و نمی‌گذاریم ترفند و توطئه‌های دشمن دلسردمان کند.

اخبار هواشناسی، برخی شهرهای کردستان را سردترین نقطه ۴۸ ساعت گذشته ایران اعلام کرد البته امروز هوا صاف و آفتابی ولی بسیار سرد و دمای هوا چند درجه زیر صفر بود اما مردم ساعتی قبل از شروع راهپیمایی خود را میدان آزادی سنندج رساندند همان جایی که ۴۱ سال قبل برایشان استقلال را رقم زد و جمهوری اسلامی را به ارمغان آورد. سرودی از بلندگوها پخش می شود: دور از تو اندیشه بدان - پاینده مانی و جاودان.

تا جایی که چشم کار می کند مردم حضور دارند،  همان‌هایی که دشمنان شان گاهی درخت می‌بینند شان و گاهی می‌گویند برای کیک و ساندیس آمده‌اند و گاهی هم آن را کارمندان نظام می‌داند که به اجبار می‌آیند و بعد هم از آنجا که فراموشی جزء جدایی ناپذیر دروغگویان است در تحلیل‌های خود از بیکاری مردم ایران برنامه‌ها اجرا و حرف‌ها می‌زنند!

امسال اما جای خالی سردار دلها با عکس‌های او بر دستان مردم پُر شده بود، او که با حرف‌هایش مقاومت و ایستادگی به تک تک ملت آموخت.

چهل روز از نبودن سردار می گذرد و حالا هر ایرانی یک قاسم سلیمانی است، آمریکا یک سردار از این ملت گرفت ولی قاسم سیلمانی ها را نمی‌تواند، بگیرد.

نوجوانان پرچم بزرگی را حمل می‌کنند، طولش را نمی دانم اما عمقش تیری است که بر چشم دشمنان نشسته است.

کاریکاتورهایی از ترامپ و نتانیاهو در بین جمعیت به چشم می‌خورد و این یعنی دشمن برای ما مهم نیست و آنها را در حد یک شوخی خنده دار می‌بینیم.

ایستگاه‌های صلواتی برپا شده، نزدیک می‌شوم تا ببینم کیک و ساندیس می‌دهند،  خبری نیست، ظاهرا انقلاب ثروتمندتر شده و به مردم شیرکاکائوی داغ می‌دهند.

خنده‌ام می‌گیرد وقتی می‌بینم دشمنان ما از احمق ترین افراد هستند که فکر می‌کنند کسی حاضر است در سرمای زیر صفر بخاطر یک لیوان شیر از خانه گرمش بیرون بیاید و راهپیمایی کند.

اجباری در کار نیست

دهه شصتی هستند، اواخر ۶۰ به دنیا آمده‌اند، دارند با میدان آزادی و نماد ۲۲ بهمن عکس سلفی می‌گیرند، می پرسم اهل کجایید؟ می گویند سنندج، می گویم به اجبار آمده‌اید؟ جواب می دهند نه چه اجباری، این همه جوان دادیم چرا نیاییم، انقلاب‌مان را دوست داریم و امنیت و آرامش‌مان را از انقلاب می‌دانیم پس باید بیاییم.

یکی می‌گوید: انقلاب ۵۷ را ندیدم اما برای حفظش همه تلاش مان را می‌کنیم.

چهل و یک سال با اقتدار

جوان است و با خانواده آمده، سه فرزندش را به همراه دارد، یکیشان هنوز یک سالش نشده، می گویم در این سرما چرا بچه ها را آورده اید؟ جواب می دهد: یقین دارم روز معاد از من درباره انقلابم سوال می کنند می خواهد دستم پر باشد پس با همه حجت‌هایم آمده‌ام.

خانمش می‌گوید: بچه ها باید از الان یاد بگیرند در راه انقلاب ثابت قدم باشند، چشم هزاران شهید به عملکرد ماست، آمده ایم تا دشمن خیال نکند جای سردار سلیمانی خالی است.

شهیدم نیست خودم هستم

مادر شهید است، شهید جواد کاکه جانی، مادر همین یک پسر را داشت که فدایی انقلاب شد، سال‌ها قبل مدافع حرم بود و در رکاب سردار سلیمانی با تکفیری ها می جنگید؛ ۲۱ رمضان سال ۹۵ در سروآباد به شهادت رسید.

مادر که عکس پسرش را در دست دارد، می گوید: به جای پسر شهیدم آمده ام، اسم فرمانده پسرش که می آید چشم هایش بارانی می شود، می‌گوید: به جای همه شهیدان بر سر آمریکا فریاد می‌زنم.

آن طرف تر خانواده دیگری دارند عکس می‌گیرند، مادر خانواده پرچم سرخ رنگی مزین به نام حضرت زینب (س) در دست دارد، علتش را می‌پرسم، جواب می‌دهد: این پرچم متبرک حرم خانم حضرت زینب (س) است، به یاد سردار سلیمانی به دست گرفته ام تا دشمن بداند علم مقاومت بر زمین نمانده است.

پسر نوجوانی تمام نمادهای انقلاب را در خود دارد، چفیه بر گردن، پرچم انقلاب بر دوش، عکس سردار سلیمانی در دست،  درباره سربندش می پرسم، فکر می‌کنم جوابش تکراری باشد اما می‌گوید: من سرباز رهبرم.

پدر و ۲ پسرش محکم گام بر می دارند، پسرها لباس نظامی به تن دارند، از پسر بزرگتر می پرسم چرا این لباس را به تن کرده‌ای، می گوید: می‌خواهم دشمن بداند من هم قاسم سلیمانی هستم.

جوانی، عکس بزرگی از سردار دلها بدست دارد و می گوید: وعده بعدی حضورمان در انتخابات است، امروز گام اول را بداشتم و گام دوم را دوم اسفند محکم تر بر می‌داریم.

ادامه می‌دهد: دشمن از این حضورها می ترسد و من دشمنِ دشمن ملتم هستم.

۴۱ سال مقاومت و ایستادگی بدون توقف

انقلاب امروز ۴۱ ساله شد و ملت پابه پای انقلابشان به پیش آمدند.

نوزدان سال ۵۷ حالا مرد کاملی هستند، خانم جا افتاده ای شده‌اند، ماجرای انقلاب را سینه به سینه از بزرگانشان شنیده اند و نقل کردند، این انقلاب هیچگاه بدون سرباز نمی ماند، هر چقدر که دشمنی دشمنان بیشتر شود، ملت مقاوم تر می‌شوند.

گروه سرود ۱۳۵۷ نفری دانش آموزان دختر در ایستگاه آخر راهپیمایی می خواند: دوستت دارم سرزمین من ...