سخنرانیهای رئیسجمهوری دستکم طی یک ماه گذشته آمیزهای از دعوت به وحدت و مشارکت و هشدار درباره تبعات نگاههای حذفی به جامعه و انتخابات بوده و حجتالاسلام حسن روحانی در مقام حافظ قانون اساسی بارها برخی از اصول آن را برای مسئولان و مردم مرور کرده، بارها مانند سخنرانی خود در جشنواره خوارزمی از خطرات دوقطبی سازی جامعه حرف زده و تاکید کرده است: «فضا را آرام کرده و از دوقطبی کردن مسائل پرهیز کنیم، باید جامعه به آینده امیدوار باشد، اینکه تحریمها نتوانسته ما بشکند، این افتخارآمیز است.»
یا در نشست خبری خود تاکید کرده است: «واقعیت این است که همه ما، همه احزاب و جناحها از این ذهنیت باید خارج شویم که یک جناح، باید کشور را در اختیار داشته باشد. همه جناحها، احزاب، گروهها در حد خودشان حق دارند و همه باید حضور داشته باشند و فعال باشند و اصلا معنی ندارد که یک جناح یا حزب حاکم مطلق باشد و در کشور همه جا او باشد و این به نفع کشور نیست.»
این میزان تاکید رئیسجمهوری در ایام نزدیک به انتخابات مجلس یازدهم اما همچنان از سوی منتقدان دولت با همجمه روبرو شد و آنها برداشتهای خود را از این سخنان مبنا قرار داده، روحانی را نقد کرده و بر تداوم دوقطبیها اصرار ورزدیدند. تریبون و مراسم انتخاباتی هم این روزها بیش از آنکه محلی برای معرفی نامزدها و اعلام برنامههای آنها برای مجلس آینده باشد عرصه حمله به دولت است.
دیوارهای داخلی و خارجی ایران
رییسجمهوری در سخنرانی خود از تعدد دیوارهای موجود در کشور چه در عرصه داخلی و چه خارجی سخن گفته است و شاید بتوان این دیوارها را در نطقها و میتینگها انتخاباتی برخی شخصیتها و جریانهای سیاسی مشاهده کرد. این روزها میان واقعیت دستاوردها و کارنامه دولت با سخنان کاندیداها دیواری کشیده شده و با هر جمله و انتقادی این دیوار بلندتر میشود. منتقدان از اساس اقدامات دولت را آگاهانه نمیبینند و دولت را به همین دلیل ندیدن خود مورد هجمه قرار میدهند. عامدانه برجام، ثبات اقتصادی پیشاترامپ، دور شدن سایه جنگ از مرزهای ایران، احیای روابط با بسیاری از کشورهای مستقل جهان، حضور سرمایهگذاران خارجی در کشور و از همه مهمتر اداره کشور در شرایطی که شاهرگ اقتصادی کشور یعنی صادرات نفت زیر تحریمهای گسترده آمریکا حال و روز خوبی ندارد.
همزمان با نادیده گرفتن این دستاوردها، میان خود و دیگری که دولت است دیواری کشیده شده و اعلام میشود که این سمت دیوار که ما هستیم امنتر است و آن سمت دیوار نه میتواند و نه میخواهد که مشکلات کشور را حل کند! تهدید به استیضاح و استعفا هم ماده قوامدهنده برای اتصال آجرهای این دیوار است. این توصیف شرایط دولت در داخل کشور است؛ دولتی که در خط مقدم شکستن دیوارهایی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی هر روز میسازند و به مدد برخی متحدان منطقهای و فرامنطقهای خود آن را محکم میکنند. تحریمها علیه ایران میان مردم و زندگی آرام و سالم دیوار میکشد، تهدید و ترور هم بین جامعه و امنیت روانی در حال دیوارکشی است. پروپاگاندای رسانهای عظیم هم در عصر ارتباطات سرعت و کیفیت این دیوارکشی را افزایش محسوسی داده است.
مقابله با این میزان عناد خارجی که دیوارهای مورد اشاره را چیده و بالا برده چه مورد پذیرش منتقدان باشد و چه نباشد بر اساس رای مردم بر عهده دولت حسن روحانی است. برچیدن دیوارهای داخلی اما میتواند پروژه مشترک و ملی همه جریانها و جناحهای سیاسی باشد. تبدیل کردن ایام انتخابات به روزهای هجمه به دولت و جریان رقیب شاید در همان ایام چاره برخی بیبرنامگیها است اما مشکل زمانی عمیق میشود که این هجمهها با اتمام انتخابات تمام نمیشود. موضوعی که مورد توجه رئیسجمهوری هم قرار گرفته و او روز گذشته در نشست خبری خود یادآور شده است: «خیلی از جاها، جایی است که قواعد بازی و حزب بازی برای جا و محیط خاصی مانند زمان انتخابات است. پس از انتخابات یکی برنده میشود، دیگر آن قواعد بازی (انتخابات) در جامعه تعطیل است و باید فعالان و رقبا تا انتخابات بعدی به اتاقهای خود بروند، ولی ظاهراً میخواهند این بازی ها را تا انتخابات بعدی و بعدی مدام ادامه دهند.»
تبعات تدوام بازی انتخاباتی در جامعه غیرانتخاباتی
دیواری که از همان روزهای بهار ۹۲ کج چیده شده و اکنون پس از هفت سال تا ثریای سیاست ایران کج رفته است حاصل تدوام بازی انتخاباتی و رقابتهای آن دوران به ایام پس از آن است. گروههای رقیب دولت تصمیم گرفتند رقابت انتخاباتی را تا سالها پس از پیروزی حسن روحانی ادامه دهند بیآنکه به تبعات چنین رویکردی بیاندیشند. درک این واقعیت که کشتی سیاست ایران برای همه جریانهای حاضر در آن یک عرشه دارد و میخ و چکش روی آن عرشه تمام حاضران این کشتی را با خطر مواجه میکند، چندان پیچیده نیست. گروهی اما خود را عامدانه یا ناخودآگاه در درک این واقعیت تجاهل کردند و نتیجه آن شد که برخی از نظرسنجیها این روزها از کاهش تمایل مردم به مشارکت در امور سیاسی مانند انتخابات میدهند.
ماهها و شاید سالهاست که رئیسجمهوری درباره نگاه رقیب به دولت یا حذف برخی جریانها هشدار میدهد، درباره خطرات جایگزینی انتصاب به جای انتخاب؛ هجمه و توهین به جای انتقاد سازنده، دلسرد کردن مردم از عملکرد دولت، دوقطبی سازیها در جامعه و مواردی از این دست اعلام خطر میکند. اما میخ و چکش رقابتهای جناحی اجازه شنیده شدن این هشدارها را نمیدهد و این میان آنچه در معرض تهدید جدی قرار دارد منافع ملی و اعتماد مردم به سیستم سیاسی است.