استقلال در چارچوب هفته دوم مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا در کویت به مصاف الاهلی عربستان رفت و در پایان با نتیجه ۲ بر یک شکست خورد تا یک امتیازی باقی بماند و در رده سوم جدول ردهبندی گروه اول قرار بگیرد.
این اولین باخت آبیپوشان تهرانی با فرهاد مجیدی در یازدهمین تجربه سرمربیگریاش بود. باختی که تلخ بود و شاید نباید رقم میخورد اما در آینده فقط نتیجه مسابقه است که باقی میماند. در این بین سوال به وجود میآید که فرهاد مجیدی در به ثبت رسیدن این شکست تا چه حد مقصر بوده است.
طبیعی است که بعد از هر شکست مسوولیت اصلی با تیم فنی و نفر اول، سرمربی تیم است. مجیدی هم باید به این مساله واقف باشد اما وقتی شواهد و قرائن را کنار هم قرار میدهیم متوجه میشویم که مرد ۴۳ ساله نیمکت آبیها کمترین تقصیر ممکن را در این شکست داشت.
انبوهی از مصدومان
این اتفاق بسیار کم رخ میدهد که یک تیم به اندازه یک تیم مصدوم داشته باشد اما در برهه کنونی استقلال درگیر چنین سندرمی است. کریمی، باقری و میلیچ در آستانه بازی سرماخوردند. پیش از آن دیاباته، اسماعیلی، بلبلی، یزدانی، غلامی و قائدی نیز با این مشکل مواجه شده بودند و همه اینها دست کادر فنی را خالی گذاشته بود. شاید اگر هرکدام از این بازیکنان میتوانستند در برابر الاهلی بازی کنند استقلال شکست نمیخورد. نبود یزدانی و غلامی در خط دفاع به چشم خورد. مطهری در خط حمله تنها بود و ریگی در میانه میدان امانش بریده شده بود اما کسی برای یاری حضور نداشت. ار طرفی نیمکت فرهاد هم خالیتر از هر زمان دیگری بود و اولین اسلحهاش برای تغییر روند بازی جوان جویای نامی چون زکریا مرادی بود.
خستگی مفرط چند بازیکن خاص
مصدومیت چند بازیکن از یک طرف و نزدیکی مسابقات هم از طرف دیگر باعث شده تا فشار بسیار زیادی روی دوش چند بازیکن باشد. سفرهای متوالی را هم اضافه کنید. محمد دانشگر که این روزها انواع و اقسام اشتباهات را مرتکب میشود مشخص است که توان بدنی لازم را ندارد. حرکت بچهگانه او روی گل دوم الاهلی و گل دوم مردود استقلال نشات گرفته شده از خستگی است. مسعود ریگی در نیمه دوم ضریب اشتباهاتش بالا رفته بود و چیزی جز خستگی در این ماجرا دخیل نیست. وریا غفوری نیز به همین شکل و ... خبر بد این است که در ادامه سال هم ماجرا از همین قرار است و استقلال باید هر چهار روز یک بار به میدان برود.
ناآمادگی
دستِ خالی مجیدی باعث شده تا از نفراتی در زمین بازی بگیرد که آماده بازی نیستند. بودوروف مشخص است که از لحاظ بدنی مشکل دارد. او به راحتی در کورسها جا میماند. علی دشتی در حد و اندازههای حضور فیکس نیست و از فرصت به وجود آمده استفاده نمیکند. زکریا مرادی بازیکن آینده داری است اما نه برای چنین بازیهای بزرگی. مرتضی تبریزی اعتماد به نفس خود را مدتهاست از دست داده و فقط نام مرتضی تبریزی را با خود حمل میکند. با این حال چارهای به جز استفاده از آنها نبود. در روزی که استقلال هافبک نداشت چشمی باید یک خط جلو میرفت و بودوروف در زمین حاضر میشد. در نبود قائدی و دیاباته دشتی و تبریزی میبایست بازی میکردند و سرمربی تیم گزینه روی میز دیگری نداشت.
مسائل داوری
گل زیبای ارسلان مطهری با اشتباه عجیب کمک داور اول بازی مردود اعلام شد. نوید مظفری اعلام کرد که پنالتی الاهلی درست نبوده و یک پنالتی نیز باید برای استقلال گرفته میشده است. اگر همین ۲ مورد آخر را هم فاکتور بگیریم؛ بازهم استقلال نباید بازنده این دیدار میشد اما این اتفاق رخ داد تا در شبی که تیم تهرانی محدودیتهای فراوانی داشت از داوری نیز ضربه بخورد.
در پایان
استقلال در رسیدن به دروازه الاهلی و ایجاد موقعیت روی دروازه آنها مشکل نداشت. بارها این اتفاق رخ داد اما با بیدقتی و بدشانسی اکثر این فرصتها از جمله یک پنالتی از دست رفت. از سویی دیگر باید به ضعف دفاع استقلال نیز اشاره کرد. آنها تمرکز نداشتند و دور میخوردند. این مسالهای است که در بازیهای قبل نیز وجود داشت. شاید اگر سومه و جانینی در میدان حاضر بودند الاهلی در ضدحملهها میتوانست خطرناکتر باشد. مجیدی باید به بازیکنان خود گوشزد کند که به دست آمدن موقعیت ساده نیست و نباید ساده از دست برود. او باید روی روحیه بازیکنانی چون دشتی و تبریزی کار کند چرا که مجبور است از آنها استفاده کند. با این حال میتوان گفت فرهاد در رقم خوردن اولین شکست تیمش، کمترین نقش ممکن را داشت و تبرئه شد.